- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ورزش/ «والیبال زندگی من است.» آری به راستی والیبال نهتنها زندگی او بلکه جزئی از هستی و وجود اوست؛ پسری که 17 سال از بهترین روزهای نوجوانی و جوانیاش را در اردوها و تمرینات سخت گذراند تا جایی که به لقب امپراتوری در تیم ملی رسید ولی امیر غفور که روزگار سختی از مصدومیتهای بزرگ و کوچک و فاصلههای کم و زیاد از تیم ملی را سپری کرد، وقتی دوباره برای حمایت از سروقامتان ایران در چالشهای سخت سال پرفراز و نشیب والیبال به تیم ملی دعوت شد، کاروان کشورمان در آنکارا را همراهی نکرد. کاروانی که رفته بود تا روادید آمریکا را برای حضور در لیگ ملتهای والیبال بگیرد اما امیر غفور که به نظر میرسید خیلی وقت است که تصمیمات جدیدی برای چگونگی ادامه ورزش حرفهایاش گرفته، در پاسخ به دعوت بهروز عطایی سرمربی تیم ملی، دلنوشتهای منتشر و از تیم ملی خداحافظی کرد. آن هم در شرایطی که به نظر میرسید غفور بیش از پیش برای پوشیدن دوباره پیراهن تیم ملی آماده است. این را میشد از عملکرد درخشانش در لیگ برتر والیبال بهخوبی حس کرد. جایی که پشتخطزن سابق تیم ملی در قامت بازیکن شهداب یزد در سیوششمین دوره لیگ برتر والیبال ایران خوش درخشید و درحالی با این تیم روی سکوی قهرمانی فصل گذشته لیگ ایستاد که عنوان ارزشمندترین بازیکن لیگ و امتیازآورترین والیبالیست فینال مسابقات را تصاحب کرده بود. همین مسئله هم باعث شد محمدرضا داورزنی رئیس فدراسیون والیبال در پایان رقابتهای لیگ برتر به صراحت از دعوت دوباره امیر غفور به تیم ملی صحبت کند و درنهایت وقتی از فهرست مدعوین به اردوی تیم ملی رونمایی شد، نام غفور در فهرست جا گرفته بود. با این حال پسر خوشاخلاق والیبال ایران در نامه خداحافظیاش از تیم ملی از چگونگی ورودش به بالاترین سطح والیبال کشور خبر داد و نوشت: «در سال ۸۶ برای اولین بار پیراهن ارزشمند تیم ملی را به تن کردم. آنچه به خاطر دارم ذوق و شوق و شعفی بی مثال بود. تردید ندارم برای هر بازیکن شرافتمندی پوشیدن پیراهن تیم ملی چنین احساساتی را به همراه دارد. سعی کردم هرگز کمفروشی و اهمالکاری نکنم، از حاشیهها به دور باشم و با تمامی وجود بجنگم. اکنون پس از گذشت ۱۷ سال، به رغم آمادگی فنی و جسمانی، گمان بر این دارم که زمان خداحافظی از تیم ملی کشورم فرا رسیده است. نسل پیشین، نسل طلایی والیبال ایران بود. نسلی که ارزشمندترین نتایج تاریخ ورزش کشور را ورق زد. برای من افتخار حضور در میان این نسل و خاطراتی که با آنها زیستم، باورنکردنی است؛ خاطراتی سرشار از دوستیها، مجادلهها، بردها و باختها. آموزههایی که از این خاطرات بر لوح زندگی ام نوشته شده است هرگز پاک نخواهد شد. به باور من زندگی همین است. چارهای نیست، لذا از این طریق از دوستداران والیبال، تماشاگران خونگرم و همیشه همراه، خداحافظی میکنم.» غفور وقتی به جمله خداحافظی رسید، سطر دیگری به دلنوشتهاش افزود، سطری که دنیایی از ناگفتهها در آن نهفته است: «والیبال زندگی من است و آن را به آسانی از زندگی ام کنار نخواهم گذاشت.» همین جمله کوتاه اما پرمعنی، برداشتهای متفاوت کارشناسان را به دنبال داشت تا برخی مدعی شوند امیر غفور که با مربیان خارجی بزرگی که سرآمد همه آنها خولیو ولاسکوی افسانهای بود، کار کرده، حالا از یک طرف کار کردن با کادر تمام ایرانی شاید برایش دشوار باشد و از طرف دیگر احتمال ذخیره بودن روی نیمکت تیم ملی. برخی هم مدعی شدند شاید اگر سکان هدایت تیم ملی والیبال ایران به دست مربی خارجی سپرده شود، غفور و برخی دیگر از چهرههای سرشناس والیبالی تصمیمات دیگری برای حضور در ترکیب تیم ملی برای خود بگیرند. با این حال خداحافظی او بازتاب رسانه WPSPORT لهستان را به دنبال داشت تا بنویسد: «والیبالیست سرشناس ایرانی از حضور در تیم ملی انصراف داد. امیر غفور ایرانی تصمیم مهمی در باره حرفه خود گرفته است.» گفتنی است غفور در دوران باشگاهی خود غیر از باشگاههای ایرانی، دو فصل در ایتالیا (تیمهای مونزا و لوبه) و یک فصل در ترکیه(بورسا) حضور داشت. او اکنون به تیم گاز در لیگ عراق پیوسته و قرار است تیم شهداب یزد(قهرمان لیگ برتر ایران) را در رقابتهای جام باشگاههای آسیا همراهی کند.
واکنش جالب سردار به خداحافظی امیر
سردار آزمون با انتشار یک استوری در اینستاگرام خود به خداحافظی غفور واکنش نشان داد و نوشت: «من خیلی والیبالی ام، چون تو خون آزمونها همیشه والیبال بوده و خواهد بود. در اینکه به امیر غفور خیلی علاقه داشتم هیچ شکی نیست و نگاه کردن تیم ملی بدون امیر غفور و سعید معروف قطعا ناراحت کننده اس، ولی دمتون گرم این قدر باهاتون کیف کردم. موفق باشین هر جا که هستین.» ستاره باشگاه لورکوزن در بخش دیگری از این استوری نوشت: «همیشه با بابام صحبت میکردم از کیفیتت میگفتم. اصلا ولش کن. کلا ناراحت شدم از این خبر. درک کردنشم سخته.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حدود 40سال پیش یک خرس سیاه 79کیلوگرمی مقدار کشندهای کوکائین در جنگل ملی چتاهوچی آمریکا پیدا کرد و آن را بلعید. خرس ماجرا بعد از مصرف این موادمخدر ماجراهای تلخی را رقمزد و به همین دلیل به «خرس کوکائینی» معروفشد. به تازگی قصه این اتفاق دستمایه فیلم سینمایی «Cocaine Bear» به کارگردانی «الیزابت بنکس» شدهاست. او این اتفاق را در بستر کمدی سیاه روایتمیکند و فیلم پر از صحنههای خشونتبار و کمدی است. خرسی که با مصرف کوکائین اوردوز کردهاست، شاید در نگاه اول خندهدار به نظر بیاید اما بعد از تاثیر مادهمخدر میتواند بسیار وحشتناک باشد به ویژه که بدانید خرس سیاه گیاهخوار و گوشتخوار است و میتواند تحت تاثیر مصرف کوکائین هر اتفاق دلخراشی را برای انسانها رقمبزند. ماجرای خرس کوکائینی نشانمیدهد چگونه بیپروایی انسان حیاتوحش را هم به خطر میاندازد و از طرفی این مواد میتواند روی هر جانداری اثر نامطلوب داشته باشد. در پرونده امروز زندگیسلام درباره ماجرای واقعی این اتفاق خواهیم گفت که در سال 1985میلادی رخداد و این که موادمخدر چگونه حتی عملکرد مغز حیوانات را هم تحتتاثیر قرارمیدهند.
«پابلو اسکوبار» در حیاتوحش!
ماجرای سردرآوردن کوکائینها از جنگل
و بلعیده شدنشان توسط یک خرس چه بود؟
وقتی جسد خرس سیاه در جنگل ملی چتاهوچی در آمریکا پیدا شد مشخص شد که او بر اثر مصرف 34کیلوگرم کوکائین تلف شدهاست. خبر این اتفاق در روزنامهها پیچید. خبرنگاران به آن خرس لقب «خرس برفی» و «پابلو اسکوبار» قاچاقچی و سلطان افسانهای کوکائین را دادند و برایشان این سوال مطرح شد که کوکائینها چرا و چطور از جنگل سردرآورده است؟ جسد «اندرو تورنتون» 40ساله در خیابانی در تنسی در حالی که یک چتر نجات بر پشتش داشت، کلید حل این ماجرا بود. اندرو یک قاچاقچی محکوم بود که با یک هواپیمای شخصی در حال جابهجایی موادمخدر بود اما وقتی هواپیمایش به مشکلمیخورد بستههای کوکائین را از هواپیما بر فراز جنگل پرتاب میکند و تصمیممیگیرد خودش را به وسیله چترنجات، روی زمین برساند. اما اندرو بدشانس بود و این اتفاق نیفتاد. هواپیما که روی حالت خلبان خودکار رها شدهبود با برخورد به دامنه کوهی در کارولینا، سقوطکرد. اندرو هم هنگام پریدن با چتر نجات به دم هواپیما اصابت کرد و بعد از پریدن نتوانست چتر خود را بازکند و درگذشت!
از مبارزه «اندرو» با موادمخدر
تا قاچاقچیشدن!
جسد «اندرو» را در حالی که هزاران دلار پول نقد و دو تپانچه به همراه داشت و عینک دید درشب، جلیقه ضدگلوله و کفشهای راحتیِ برند معروف گوچی را پوشیدهبود، پیداکردند. پلیس بعد از دنبالکردن مسیر هواپیمای اندرو، 9بسته کوکائین را پیدا کرد ولی سرنوشت دهمین بسته بسیار متفاوت بود و نصیب یک خرس سیاه شد. باورتان بشود یا نه، «اندرو تورنتون» قبل از تبدیل شدن به قاچاقچی یک چترباز موفق در جمهوری دومینیکن بود. او در سال 1968به استخدام اداره پلیس و گروه مبارزه با موادمخدر درآمد و به صورت شبانه در کلاسهای آموزشی حقوقی هم شرکت میکرد. همکاران اندرو در اداره مبارزه با موادمخدر او را یک شخصیت شبهنظامی 007 و ماجراجو میدانستند که همیشه به دنبال کارهای هیجانانگیز و آدرنالینسوز بود. شاید همین موضوع دلیل خستهشدن او از کار به عنوان پلیس بودهباشد. همسر اندرو، او را اینطور توصیف میکند:«او یک جنگجوی آموزشدیده و یک قاتل کارامد بود!» در نهایت اندرو در سال 1977 اسلحه و نشان خود را تحویل داد اما همچنان به دنبال هیجان بود. او بعد از کنارگذاشتن کار در اداره پلیس به استخدام یک شرکت امنیتی خصوصی درآمد که توسط دوستش تاسیس شدهبود و در نهایت اندرو را به سمت کارهای غیرقانونی و قاچاق موادمخدر کشاند.
خرسِ سیاه، بخت سیاه!
خون ریزی مغزی، نارسایی تنفسی و کلیوی و قلبی، هیپرتومی، سکته مغزی و ... از عوارض مصرف کوکائین برای یک خرس بود
سه ماه بعد از کشف جسد اندرو تورنتون، جسد خرس سیاه پیداشد که با بلعیدن دهمین بسته کوکائین اوردوز کردهبود. دکتر آلونسو رئیس وقت پزشکی قانونی بعد از کالبدشکافی اعلامکرد 3 یا 4 گرم کوکائین وارد جریان خون خرس شده، اگرچه او مقدار بیشتری موادمخدر بلعیدهبود. در شرح گزارش پزشکی قانونی آمدهبود: «معده خرس به معنای واقعی کلمه پر از کوکائین بود. در این سیاره هیچ پستانداری وجودندارد که بتواند پس از خوردن آن میزان کوکائین زندهبماند. خون ریزی مغزی، نارسایی تنفسی، هیپرتومی، نارسایی کلیوی، نارسایی قلبی و سکته مغزی، حیوان بیچاره به همه آنها مبتلا شدهبود.» قیمت کوکائینهای پیداشده و البته آن بخشی که توسط خرس بدشانس خورده شدهبود، در آن زمان 7/14میلیون دلار تخمین زدهشد. اینکه برای خرس در ساعات پایانی بعد از بلع کوکائین چه اتفاقی افتاده، غمانگیز و ترسناک است اما در فیلم خرسکوکائینی خونبارتر به آن پرداخته شدهاست و نویسنده سعیمیکند با پروبالدادن به آن ماجرا را خونینتر از شکل واقعی آن روایتکند.
تبدیل شدن خرس کوکائینی
به جاذبه گردشگری
جسد خرس کوکائینی بعد از تشریح توسط پزشکی قانونی، تاکسیدرمی و در مرکز بازدیدکنندگان جنگل چتاهوچی به نمایش گذاشتهشد. در دهه 90 آتشسوزی بزرگی در جنگل اتفاقافتاد اما با تلاش کارمندان لاشه تاکسیدرمیشده خرس کوکائینی به یک انبار منتقلشد و سالمماند. در همان زمان سارقان با استفاده از فرصت این خرس تاکسیدرمیشده را دزدیدند و به یک مغازه فروختند که در نهایت به تملک وایلون جنینگز اسطوره موسیقی آمریکا درآمد. جنینگز این خرس را به یکی از دوستانش هدیه داد و وقتی دوستش فوتکرد خرس کوکائینی را به حراج گذاشتند. خرس به قیمت 200دلار به «ژو تانگ» داروخانهدار چینی فروخته و به دکور فروشگاه طب سنتی آقای ژو منتقلشد. اما انگار قرار نبود چرخه انتقال خرس کوکائینی تمامشود. وقتی ژو فوتکرد مدیران مرکز خرید «کنتاکی فور کنتاکی» که از ماجرای عجیب خرس کوکائینی باخبر بودند، آن را از همسر ژو خریدند و خرس کوکائینی را در مرکز تفریحیشان به عنوان یک جاذبه گردشگری به نمایش گذاشتند. از آن زمان، خرس کوکائینی به یکی از اصلیترین نمادهای کنتاکی تبدیل شده است و مردم از سراسر جهان به مرکز خرید لکسینگتون میروند تا خرس کوکائینی را از نزدیک ببینند و با آن عکس یادگاری بگیرند.
یک خرس، ستاره واقعی یک فیلم
تریلر فیلم خرس کوکائینی (Cocaine Bear)2023 پس از به تصویر کشیدن این شکارچی در جنگل که در حال خوردن مواد مخدر و انجام حملات مرگبار است، قبل از اکران این فیلم مورد توجه قرار گرفت. این فیلم اکشن به کارگردانی الیزابت بنکس و آخرین فیلم با بازی «ری لیوتا» است که در ۶۷ سالگی در خواب درگذشت. خرس کوکائینی این فیلم، ساکنان یک شهر در جورجیا را به وحشت میاندازد. هرکسی که سر راه خرس قرار بگیرد آسیب میبیند و حتی کسانی که به دنبال پنهان شدن در پشت بوتهها یا بالای درختان هستند هم در امان نیستند، چراکه این جانور عظیم الجثه که تحت تاثیر مواد مخدر است در جست وجوی آنهاست و دستوپاهایشان را از بدن جدا میکند. این فیلم ستارههایی را نشان میدهد که عاجزانه تلاش میکنند خرس را بگیرند اما به نظر میرسد ستاره واقعی فیلم، خود خرس باشد.
در یک ذهن مخدری چه میگذرد؟
کوکائین و دیگر مواد مخدر چطور عملکرد مغز را در انسان تغییر میدهند و آیا واقعا روی حیوانات هم اثر دارند؟
استفاده از کوکائین مانند دیگر موادمخدر، باعث ایجاد تغییرات طولانیمدت در مغز میشود. مطالعات علمی روی حیوانات نشانمیدهد قرارگرفتن در معرض کوکائین میتواند باعث تطابقهای عصبی قابلتوجهی در نورونهایی شود که انتقالدهنده عصبی تحریککننده گلوتامات را آزاد میکنند. حیواناتی که بهطور مزمن در معرض کوکائین قرار میگیرند، تغییرات عمیقی را در انتقال عصبی گلوتامات نشان میدهند. همچنین تحقیقات نشان میدهد کوکائین هورمونهای استرس را افزایش میدهد و باعث ایجاد سازگاریهای عصبی میشود که حساسیت به دارو و نشانههای مرتبط با آن را افزایش میدهد. اعتیاد به کوکائین نابهنگام رخ میدهد، چون فرد هیچوقت متوجه نخواهد شد چه زمانی به این ماده مخدر وابسته شده است.
از اعتمادبهنفس دروغین تا مرگ
تاثیر کوکائین بر بدن را میتوان به دو حالت کوتاهمدت و بلندمدت خلاصه کرد. اثر کوتاهمدت که همزمان با شروع مصرف بروز میکند، کلیه اندامها را درگیر میسازد. حس سرخوشی و احساس لذت بیشازحد بر اثر مصرف این ماده مخدر چند ساعت پس از مصرف از بینمیرود و جزو آثار کوتاهمدت آن است. با ادامهیافتن این روش مصرف، فرد به کوکائین معتاد میشود و به مرور آثار بلند مدت در او ظاهر می شوند. این مرحلهای است که اثر کوکائین بر مغز با تاثیر آن بر روح و روان فرد معتاد همراه میشود و تمایل به خودکشی، توهم، تیکهای عصبی و روانپریشی خودش را نشانمیدهد. مصرف کوکائین با خود اعتمادبهنفس دروغین، سرخوشی و بیقراری روانی، روانپریشی و برخلاف تصور عمومی ناتوانی جنسی میآورد. این ماده مخدر بر سه بخش اصلی مغز اثر می گذارد. در بخش مخ، حافظه و استدلال فرد را تحت تاثیر قرار می دهد، در بخش هیپوتالاموس،اشتها، خواب، حرارت بدن و هیجانات او را تحت کنترل درمیآورد و در ناحیه مخچه هم تعادل و فعالیتهای حرکتی فرد را مختل میکند. از اصلیترین و خطرناکترین عوارض اعتیاد به مصرف ماده کوکائین، تنگ شدن شریانهای قلبی و افزایش ضربان قلب است که باعث مرگ ناگهانی و سکتهقلبی و کما در فرد مصرفکننده میشود.
عصیان و یاغیگری با مصرف کوکائین
بیشتر معتادان به کوکائین، اعتیاد چندگانه دارند و در کنار آن، دیگر موادمخدر را هم مصرفمیکنند. به همین دلیل درمان و ترک اعتیاد یک نوع درمان جامع و پیچیده به شمار میآید و باید زیرنظر مشاور و با داروهای تجویزی پزشک همراهباشد. متوقفسازی یک باره و غیراصولی کوکائین، میتواند علایم روانی بسیاری را در پی داشته باشد. بیشتر علایم ترک کوکائین، روانی است. افسردگی، خستگی، اضطراب و نداشتن احساس لذت در دسته همین علایم روانی قرارمیگیرند. علایم جسمانی نیز در قالب درد و لرزش ظاهر میشوند، همانطور که مصرف کوکائین باعث بزرگ شدن مردمک چشم، کاهش اشتها، تغییر الگوهای خواب و بیداری و تپش قلب میشود. بعضی با سرخوشی بهوجودآمده ناشی از مصرف این ماده مخدر مشکلات خانوادگی و تحصیلی خود را فراموش میکنند و انرژی بیشتری به دست میآورند و همین موضوع آمار مصرفکنندگان کوکائین در سنین نوجوانی را بالا بردهاست. غافل از این که کوکائین میتواند دوره پرپیچوخم نوجوانی و جوانی را به شدت تحتتاثیر قراردهد و از شخص یک موجود عصیانگر، یاغی و بیتفاوت بسازد.
آثار اعتیاد در حیوانات!
اینکه آیا حیوانات هم میتوانند مانند انسانها معتادشوند سوال دانشمندان زیادی است. آنها برای پیداکردن جواب این سوال با تکیه بر شیوههای علمی در حال بررسی همه دادههای احتمالی هستند، برای مثال در یک تحقیق تعدادی موش صحرایی با تزریق مورفین یا هروئین بهطور منظم بهمدت 20روز در معرض مواد مخدر قرار گرفتند. پس از آن، محققان اهرمی فراهم کردند که به موشها اجازه میداد داروی خود را تزریق کنند؛ هنگامی که آن ها از نحوه کار با اهرم آگاه میشدند بهطور منظم از اهرم برای تزریق استفاده میکردند. همچنین دانشمندان دریافتند که اسبها بهشدت به مواد مخدر علاقهمند میشوند و این گرایش، بیشتر بهسبب آثار روانی است که استفاده از مواد بر آن ها دارد. برهمین اساس مشخص شد، اسبهایی که روی چمنهای حاوی مواد مخدر قرار میگیرند، در مقایسه با اسبهایی که چنین شرایطی را تجربه نمیکنند، با از دست دادن چنین موقعیتی بسیار افسرده می شوند، کمبود مواد بهعنوان یک اثر ناتوانکننده در مغز آن ها به شمار می رود و طول عمرشان بهشکل قابل توجهی کاهش مییابد.
منابع این پرونده: nationalgeographic.com- nida.nih.gov- نوا مشاور- روزیاتو و ...
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روسیه میانجیگری چین برای پایان تهاجم به اوکراین را رد کرد
دست رد پوتین به سینه «شی»؟
رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا و امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه در سفر سه روزه خود به چین تلاش کردند تا از نفوذ شی جین پینگ بر مسکو برای پایان دادن به جنگ اوکراین استفاده کنند. امانوئل ماکرون در دیدار سه نفره با شی جینپینگ، همتای چینی خود گفت که غرب باید با پکن برای کمک به پایان دادن به بحران و جلوگیری از تنشهای «مارپیچ» که میتواند قدرتهای جهانی را به بلوکهای متخاصم تقسیم کند، تعامل کند. رئیس جمهور فرانسه تاکید کرد که «تجاوز روسیه به اوکراین ضربهای به ثبات (بین المللی) وارد کرده است. میدانم که میتوانم روی شما حساب کنم تا روسیه را سر عقل بیاورید و دوطرف را به میز مذاکره بازگردانید». کاخ کرملین بلافاصله پس از انتشار اخبار این دیدار، ایده میانجیگری چین در مناقشه اوکراین را رد کرد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین هر گونه تلاش در این زمینه را بیثمر دانست و گفت: «چین بدون شک ظرفیت میانجیگری بسیار موثر و قابل اعتنایی دارد، اما وضعیت اوکراین پیچیده است[...] اکنون هیچ چشماندازی برای راهحل سیاسی وجود ندارد» و مسکو هم اکنون «هیچ گزینه دیگری جز ادامه عملیات ویژه نمیبیند». مسکو، جنگ تهاجمی علیه اوکراین را «عملیات ویژه نظامی» مینامد. پسکوف در حالی این سخنان را بیان کرده است که چند هفته پیش مسکو از تلاشهای چین برای پایان دادن به جنگ تقدیر و تمایل خود را برای «حل و فصل بحران اوکراین از طریق اهرمهای دیپلماتیک» اعلام کرده بود. سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه نیز، دیروز در جریان سفر به ترکیه گفت که مسکو میخواهد مذاکرات صلح اوکراین بر ایجاد یک «نظم جهانی جدید» متمرکز باشد. وی تاکید کرد که روسیه «نظم جهانی تک قطبی به رهبری یک هژمون» را نمیپذیرد. لاوروف در گفتوگو با مولود چاووش اوغلو، همتای ترکیهای خود گفت: «هر مذاکره ای باید با در نظر گرفتن منافع و نگرانیهای روسیه باشد.» اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه و ولادیمیر پوتین، همتای روسی او روابط نزدیکی با یکدیگر دارند. رؤسای جمهور دو کشور به طور مرتب با هم تماس میگیرند و در سال گذشته، این دو نیز چهار بار ملاقات حضوری داشتهاند. ترکیه که یک کشور عضو پیمان ناتو است، مدتهاست که تلاش میکند روسیه و اوکراین را برای آغاز گفتوگوهای صلح متقاعد سازد. تلاشی که هنوز به نتیجه نرسیده است. روسیه در حالی به ادامه جنگ و اشغال اوکراین پایبند است که سازمان اطلاعات ارتش بریتانیا در آخرین ارزیابی خود از جنگ اوکراین گفته، تحرک نیروهای روسیه در نبرد طولانی چند ماه اخیر برای کنترل باخموت در استان دونتسک شتاب گرفته است. این سازمان گفت جنگجویان روسی بهاحتمال زیاد به مرکز شهر پیشروی داشتند و یک مسیر اصلی تدارک اوکراینی به سمت غرب احتمالا به شدت در معرض تهدید است.
قهرمانی لیگ، هدف بزرگ ریکادو و آبی های بحران زده
ساپینتو مدیرعامل، روان شناس ، مربی و هوادار استقلال!
گروه ورزش/در حالی که مدیران ورشکسته و کارنابلد استقلال با مناظره و مصاحبه سعی داشتند هواداران را با وعده سر خرمن گرفتن مهلت بیشتر از کنفدراسیون فوتبال آسیا آرام کنند،حذف استقلال از لیگ قهرمانان قطعی است و این خبری است که یک منبع آگاه در فدراسیون فوتبال اعلام و تاکید کرده باشگاه استقلال نمیتواند در لیگ قهرمانان آسیا در فصل آینده حاضر باشد.حالا مدیران باشگاه باید هرچه سریع تر طلب استراماچونی سرمربی سابق و ایتالیایی را تا پیش از پایان فروردین ماه بپردازند تا سازوکارهای تنبیهی بعدی از جمله کسر امتیاز و بسته شدن پنجره نقل و انتقالات به کار گرفته نشود و در نهایت تیم به دسته پایین تر سقوط نکند. در شرایطی که اوضاع استقلال بحرانی و آژیر قرمز برای این تیم به صدا در آمده است، تنها کسی که مجموعه بحران زده و ناامید را مدیریت و آرام می کند ریکاردو ساپینتو سرمربی پرتغالی آبی هاست. کسی که بارها به دلیل رفتارهای هیجانی و متعصبانه اش جریمه و محروم شده و آماج حملات و توهین های برخی از مدیران و پیش کسوتان باشگاه قرار گرفته است.
شاید هر مربی خارجی دیگری بود و این همه برخورد تند و توهین آمیز را می دید قید همکاری با باشگاه ورشکسته ایرانی را می زد و عطای کار را به لقایش می بخشید به ویژه این که ساپینتو چند ماه است یک دلار هم دستمزد نگرفته و بهانه کافی برای فسخ قرارداد و پایان دادن به همکاری با باشگاه استقلال دارد. با این حال، مرد پرتغالی که حالا به قهرمان و الگوی تعصب بازیکنان استقلال و هواداران این تیم تبدیل شده، با تشدید مشکلات به جای خالی کردن میدان و فسخ قرارداد و ترک ایران، در تهران مانده و شاگردانش و هواداران استقلال را به اتحاد و همدلی و ادامه جنگیدن برای کسب عنوان قهرمانی و فراموشی مشکلات دعوت می کند.
ساپینتو که خیلی ها او را در حد و اندازه های مربی گری استقلال نمی دانستند و نتایج سینوسی ابتدای فصل آبی ها هم به منتقدان میدان بیشتری برای نقد و تخریب مرد پرتغالی می داد، با شناخت بیشتر از بازیکنان و لیگ ایران، تیمی ساخت که مخالف و موافق تحسین اش می کنند و به زعم بسیاری از کارشناسان اکنون استقلال بهترین تیم ایران به لحاظ فنی و ارائه فوتبال زیبا و تهاجمی توام با نتیجه گیری است. در فاصله چند هفته تا پایان مسابقات لیگ برتر و رقابت تنگاتنگ استقلال با سپاهان و پرسپولیس برای کسب عنوان قهرمانی، نگرانی استقلالی ها تکرار سناریوی استراماچونی و فسخ قرارداد یک طرفه ساپینتو بود اما هموطن کی روش و رونالدو حالا استقلالی تر از مدیران و برخی پیش کسوتان این تیم یک تنه تیم را نگه داشته و رو به جلو می برد و بارها هم تاکید کرده که با وجود مشکلات از ایران نمی رود و استقلال را ترک نمی کند تا به هدف بزرگ شان برسند. این موضوع را به تازگی مدیربرنامه های ساپینتو در گفت و گو با رسانه های پرتغالی فاش کرده است. هوگو کاجودا مدیربرنامه های ساپینتو در مصاحبه با نشریه رکورد پرتغال با اشاره به مشکلات عجیب باشگاه استقلال گفت: وضعیت غیر ورزشی استقلال نگران کننده است. بعد از صحبت های رئیس باشگاه باید بگویم ما در چند ماه گذشته مشکلات مالی سختی داشتیم و پرداخت حقوق به مربی و بازیکنان به تعویق افتاده است.آخرین دستمزدی که ساپینتو دریافت کرده، به ماه نوامبر برمیگردد. مدیربرنامههای ساپینتو درباره نوع برخورد این مربی با مشکلات مالی در استقلال گفت: ریکاردو در چند ماه گذشته به دلیل پرداختهای معوق می توانست قراردادش را فسخ کند و از استقلال برود ولی با فداکاری برای بازیکنان و هواداران ماند. او با ماندن در استقلال قهرمان سوپر کاپ شد که پیش از این تیم قهرمان این جام نشده بود. ساپینتو مصمم است استقلال را قهرمان لیگ کند. برای نمونه ساپینتو در 9 بازی گذشته شکستی نداشته و در 8 بازی به پیروزی رسیده و یک بازی را مساوی کرده است. این نتایج نشان می دهد او پیوند محکمی با بازیکنان دارد.در این فصل پر از مشکل مهم این است که ساپینتو با مقاومت و شجاعت به همراه بازیکنانش به قهرمانی لیگ برسد تا تعهد خود را به باشگاه و میلیون ها هوادار استقلال نشان دهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- با صدور دستوری ویژه از سوی قاضی شعبه 213 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، یکی از متهمان پرونده «رتیل های خونریز» که هنگام دستگیری همدستش از لانه وحشت گریخته بود، در حالی تحت تعقیب قضایی قرار گرفت که پلیس از شهروندان برای شناسایی مخفیگاه این متهم خطرناک کمک خواست.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، صبح روز بیست و هفتم آذر سال گذشته، اهالی خیابان میرزا دوستی در منطقه اسماعیل آباد مشهد که از ساعات اولیه بامداد شاهد ضجه های دلخراش زنی بودند که شیون و التماس هایش از آلونک پشت بام یکی از منازل مسکونی به گوش می رسید، با پلیس 110 تماس گرفتند و ماجرای وحشتناکی را گزارش دادند. طولی نکشید که با دستور محرمانه سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) گروهی ویژه از عوامل کلانتری سپاد عازم اسماعیل آباد شدند و ضجه های زنی را شنیدند که دیگر حتی توان ناله کردن هم نداشت. در همین حال نیروهای انتظامی با کسب مجوز قضایی از قاضی فرهمندنیا( جانشین معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) وارد آلونک وحشت شدند و جوان 27 ساله ای را دیدند که شلاق کابلی را مدام بر پیکر عریان زنی میان سال فرود می آورد و او را کشان کشان از پله های آلونک به پایین می کشاند.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است در این هنگام بود که عوامل انتظامی بی درنگ وارد عملیات شدند و جوان 27 ساله شلاق به دست را در حالی دستگیر کردند که همچون «رتیلی خونریز» به صحنه وحشتناک شکنجه های زن مذکور خیره شده بود. لحظاتی بعد زن مذکور به مرکز درمانی شهید هاشمی نژاد مشهد انتقال یافت، اما آثار شکنجه های ترسناک طوری روی پیکر وی خودنمایی می کرد که حتی کادر درمانی نیز نگران وضعیت وخیم او شده بودند. از سوی دیگر و با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، قاضی رضوی (قاضی شعبه 213 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) رسیدگی به پرونده «رتیل های خونریز» را در حالی به عهده گرفت که بررسی های مقدماتی نشان داد «مصطفی – د» (متهم دستگیر شده) از صحنه شکنجه های هولناک زن میان سال فیلم تهیه کرده تا آن ها را در فضای مجازی نشر دهد و همدستش نیز هنگام حضور پلیس در محل، از لانه وحشت گریخته است. مقام قضایی که با مشاهده «فیلم سیاه» احتمال می داد «رتیل های خونریز» جرایم دیگری هم مرتکب شده باشند، پرونده را برای ریشه یابی تخصصی در اختیار کارآگاهان پلیس گذاشت تا بررسی های ویژه ای برای کشف زوایای پنهان ماجرای رتیل های خونریز صورت گیرد.
بنابر گزارش روزنامه خراسان، تحقیقات کارآگاهان در حالی با نظارت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) وارد مرحله جدیدی شد که مقادیر زیادی مشروبات الکلی دست ساز نیز از زیر شن و ماسه های رها شده در «لانه وحشت» کشف و ضبط شد.
«مصطفی – د» (تبهکار مخوف) که در صحنه حادثه دستگیر شده بود، در بازجویی هایی که با راهنمایی های مقام قضایی صورت گرفت راز هولناکی را فاش کرد و گفت: آن زن موتورسیکلت مرا دزدیده بود به همین دلیل او را درون کیسه انداختیم و به آلونک پشت بام بردیم. آن جا پس از آن که وی را مورد تعرض و آزار و اذیت قرار دادیم با کابل برق کتک زدیم تا جای موتورسیکلت را بگوید! وی درباره فرار« رتیل خونریز» هم گفت: او تبعه خارجی است که با کمک یکدیگر و در سطح گسترده ای مشروبات الکلی دست ساز تولید می کردیم که حدود 500 لیتر آن را نیروهای انتظامی کشف کردند، اما روزی که قصد داشتیم آن زن میان سال را از آلونک پشت بام بیرون ببریم همدستم که محمد فیروزی معروف به احمد ولی است، سوار بر موتورسیکلت در داخل کوچه منتظر ایستاده بود که من پیکر آن زن 40 ساله را بیرون ببرم، ولی زمانی که نیروهای انتظامی وارد کوچه میرزا دوستی شدند او هم با مشاهده خودروی پلیس از محل گریخت.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، زن 40 ساله که با اقدامات درمانی از چنگ مرگ گریخته بود، درباره این ماجرای وحشتناک به کارآگاهان گفت: آن شب در خیابان شهید درودی منتظر تاکسی بودم که دو جوان با خودروی پراید مقابلم توقف کردند و من هم بدون تامل و به عنوان مسافر سوار شدم، ولی آن ها لحظاتی بعد قمه کشیدند و با تهدید به مرگ مرا به آلونکی در پشت بام یک منزل مسکونی بردند. آن ها سپس دست و پاهای مرا بستند و بعد از تعرض های وحشیانه، ضربات شلاق را بر پیکر عریانم فرود می آوردند و من تا صبح ضجه می زدم، اما کسی صدایم را نمی شنید. آن دو جوان از صحنه های التماس و ناله های من فیلم می گرفتند و توجهی به اشک هایم نداشتند که ملتمسانه از آن ها می خواستم مرا به خاطر پسر خردسال و مادر پیرم رها کنند ...
براساس گزارش روزنامه خراسان، در پی اعترافات صریح متهم دستگیر شده، قاضی رضوی دستور انتشار تصویر بدون پوشش متهمان پرونده «رتیل های خونریز» را در روزنامه خراسان صادر کرد تا کسانی که احتمالا طعمه این باند مخوف شده اند بدون ترس از آبروریزی به اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی مراجعه کنند. از سوی دیگر نیز پلیس از شهروندان خواست چنان چه از مخفیگاه «رتیل فراری از لانه وحشت» اطلاعاتی دارند به شماره تلفن های 110، 21825267، 21825287 یا 09038498590 دایره مبارزه با جرایم مهمه پلیس آگاهی اطلاع دهند.
درخور یادآوری است بررسی های بیشتر در این باره توسط سرهنگ غیور (افسر پرونده) همچنان با دستورات ویژه قاضی شعبه 213 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فارغ از علت و زمینه های تصمیم «کیومرث پوراحمد» کارگردان محبوبی که برای بسیاری از ما با خلق «قصههای مجید» و «خواهران غریب» خاطرهساز بود و دوستش داشتیم، تلطیف خودکشی با تیترها و عبارت های فانتزی مثل «مرگ خودخواسته» خیانت به جامعه و خانوادههایی است که افراد افسرده و آماده پذیرش رفتارهای غیرمعقول را دارند. بعضی از پیجها، کانالها، هنرمندان، اینفلوئنسرها و حتی رسانهها بعد از این اتفاق تلخ، جوری تیتر زدند و تحلیل کردند که به نوعی از این عمل، تجلیل شد! اما چرا این قبحشکنی پر آسیب است و نباید از کنار آن به عنوان یک مسئله بیاهمیت گذشت؟
این مرگ اصلا خودخواسته نیست
ما از جزئیات فوت کیومرث پوراحمد عزیز اطلاعی نداریم اما به طور کلی نکته اصلیمان درباره نوع معرفی این اتفاق است که از واژه «مرگ خودخواسته» در برخی از رسانهها و توسط بعضی از افراد استفاده شد، در حالی که این واژه به نوع دیگری از مرگ اشاره دارد. کلمه خودخواسته، نشان از انتخاب دارد. انتخاب آگاهانه با داشتن حق انتخاب و گزینههای مختلف تعریف میشود. اجبار شرایط یا بیماری و افسردگی، هرچه باشد قطعا «خودخواسته» نیست؛ اجبار است و فرد قربانی بهجای آن که دنبال تغییر شرایط، درمان و رفع افسردگی یا هر عامل دیگری باشد ، اجبار شرایط و مشکلات سلامت روان حق انتخاب را از وی سلب کرده است.
عاقبت ترسیم رمانتیک بودن این نوع مرگ
ستایش خودکشی فارغ از انگیزه انجام آن در جامعهای که خودکشی یکی از مشکلات بزرگ آن است، بسیار خطرناک است. همین دیروز یکی از مسئولان بهزیستی گفت که اورژانس اجتماعی به 7 میلیون نفر در سال 1401 مشاوره جلوگیری از خودکشی اعم از خدمات آموزش مستقیم، غیرمستقیم و آگاهسازی داده است (منبع خبر: تابناک). حال ترسیم رمانتیک مرگ یک هنرمند شناخته شده چه تاثیری روی این افراد دارد که مستعد پایان دادن به زندگی خود هستند؟ واضح است برخی افرادی که اختلالات روان پزشکی مانند افسردگی، اضطراب، وسواس و بعضی از انواع اختلال شخصیتی را دارند یا کسانی که از مواد مخدر استفاده میکنند، ممکن است زودتر و با محرکهای سادهتری به این نوع مرگ فکر کنند.
تحسین اشتباه تسلیم شدن
در این بین برخی گفتند تصمیم «پوراحمد» اعتراضی بوده به شرایط اجتماعی. اول آنکه دست نوشتهاش خطاب به خانوادهاش بوده و تا لحظه نوشته شدن این مطلب کسی از محتوای آن باخبر نیست. دوم آن که خودکشی تسلیم شدن در برابر شرایط است و یک اقدام قهرمانانه محسوب نمیشود بنابراین نیازی هم به تحسین شدن ندارد.
عواقب تلخ این تیترها و دلنوشتهها
کلمات وزن دارند، کلمات قدرت دارند، استفاده بی محابا و استفاده نادرست از آنها میتواند عواقب سنگینی داشته باشد. در این چند روز، برخی از رسانهها و بعضی افراد در شبکههای اجتماعی بدون توجه به تاثیرات ستایش خودکشی بهخصوص روی قشر نوجوان و جوان، متنها و تیترهایی منتشر کردند که نگرانکننده است. فراموش نکنیم که نوجوانها از بزرگان الگو میگیرند و فراموش نکنیم که چه چیزی را ستایش میکنیم. حواسمان باشد که گاهی یک جوان یا نوجوان با اختلالات روانشناختی یا افسردگی حاد مخاطب ماست و ممکن است با خواندن یک متن ساده، تصمیمی بگیرد که هیچ راه برگشتی وجود نداشته باشد.
در صورت فکر به خودکشی یا متوجه شدن از داشتن چنین افکاری در اطرافیانتان حتما با شماره ۱۲۳ اورژانس اجتماعی تماس بگیرید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.