دربی 90 بیشتر از آنکه مسابقه فوتبال باشد صحنه جنگ و جدال و درگیری و دعوا بود؛ چیزی شبیه نبرد گلادیاتورها. سرهای شکسته، پنالتی مشکوک، پنالتی از دسترفته، اخراجی و باران سنگ و کارت زرد. اولین دربی سرخابی با مربیان آرژانتینی و ایتالیایی توقعات را بالا برده بود اما به لحاظ فنی تقابل پرسپولیس و استقلال در سطح پایینی بود و تکگل بازی هم نه روی تاکتیک خاصی که روی اشتباه دروازهبان استقلال و خوششانسی سرخها به دست آمد. آندرهآ استراماچونی که به خاطر نتایج ضعیف تیمش در ابتدای فصل تحت فشار بود و حتی گفته میشد دربی آخرین فرصت اوست استقلال را با ترکیب سیدحسین حسینی، وریا غفوری، محمد دانشگر، عارف غلامی، سیاوش یزدانی، میلیچ، علی کریمی، مسعود ریگی، داریوش شجاعیان، آرش رضاوند و مرتضی تبریزی به میدان فرستاد؛ ترکیبی که بیش از حد دفاعی به نظر میآمد. در مقابل گابریل کالدرون پرسپولیس را با ترکیب علیرضا بیرانوند، شجاع خلیلزاده، محمدحسین کنعانیزادگان، مهدی شیری، محمد انصاری، احمد نوراللهی، وحید امیری، مهدی ترابی، سیامک نعمتی، علی علیپور و جونیور به میدان روانه کرد و همانطور که از قبل هم اعلام شده بود سیدجلال حسینی به خاطر مصدومیت غایب بزرگ سرخها بود. در نیمه نخست بازی نبود بازیکن طراح در 2 تیم مشهود بود. خط هافبک پرسپولیس خواسته یا ناخواسته به کنارهها متمایل بود و با خط حمله فاصله زیادی داشت و استقلالیها هم نمیتوانستند تبریزی را که تک مهاجمشان بود به خوبی تغذیه کنند. تنها صحنه مهم نیمه نخست خطای بازیکن پرسپولیس روی داریوش شجاعیان و اعلام پنالتی به سود استقلال بود که البته روی صحت آن تردید و تفسیرهای زیادی وجود داشت. پنالتی را علی کریمی نواخت اما بهتر از او بیرانوند بود که مثل ضربه پنالتی رونالدو در جامجهانی آن را مهار کرد تا باز هم استقلالیها در حسرت گل زدن از روی ضربه پنالتی بمانند؛ اتفاقی که در دربی قبلی هم رخ داد و فرشید اسماعیلی ضربه پنالتی استقلال را با یک ضربه چیپ بیرون زد تا آبیها آن دربی را هم با تک گل احمد نوراللهی به سرخها واگذار کنند.
نیمه دوم شرایط کمی بهتر شد اما نبود بازیساز همچنان مشکل اصلی 2 تیم بود و آنها توان رسیدن به دروازه را نداشتند و نهایتا توپها تا پشت محوطه جریمه میرفت و به مقصد نمیرسید. البته در این نیمه تماشاگران و فوتبالدوستان انواع و اقسام فنون رزمی، کشتی کج و جودو را در زمین فوتبال شاهد بودند و باران سنگ و کارت هم چاشنیاش بود و در صحنهای هم سر کنعانیزادگان، مدافع پرسپولیس و بازیکن سابق استقلال شکست و بازی چند دقیقهای متوقف شد. هرچه بازی به دقایق پایانی نزدیکتر میشد بازی احساسی و هیجانی شدت میگرفت تا اینکه کالدرون در دقیقه 80 برگ برندهاش را رو کرد تا نشان دهد دود از کنده بلند میشود و استراماچونی کمتجربهتر از آن است که دست او را بخواند. او عبدی را به جای وحید امیری به میدان فرستاد و بازیکن جوان و تازهوارد و البته کمنام و نشان سرخها از راه نرسیده صاحب توپ شد و در اوج غافلگیری و جاگیری اشتباه دروازهبان استقلال دروازه این تیم را باز کرد؛ گلی که استقلال توان جبرانش را نداشت و در دقایق پایانی بازی با اخراج علی کریمی که یکی از بدترین و ضعیفترین بازیکنان دربی بود 10 نفره شد و حتی شانس آورد گل دوم را نخورد. پرسپولیس با برد در دربی 9 امتیازی شد و به رده دوم صعود کرد و استقلال که از 3 بازی قبلیاش 2 امتیاز گرفته بود با باخت در دربی نتایج ضعیفش را کامل کرد تا به رده پانزدهم سقوط کند و اوضاعش کاملا بحرانی شود؛ استقلالی که بزرگتر ندارد، گلر کمتجربهاش یقه خودشان را گرفت و علی کریمی ملیپوش که هم پنالتی از دست داد و هم بعد از آن سایهای از او درون زمین بود و درنهایت هم اخراج شد؛ بازیکنی که مدتها در تمرینات غایب بود و در بازگشت قاتل تیمش شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نوائیان - در بحبوحه نبردهای سنگین زمینی، همیشه صدای ملخهای بالگردهای هوانیروز، روحیه رزمندگان را تقویت میکرد. خلبانان شجاع و جانبرکف، میآمدند تا خط را برای خودیها ایمن کنند، بر سر یگان تانک دشمن بکوبند و پس از تخلیه مهمات و ادوات، مجروحان را به پشت جبهه منتقل کنند؛ خلبانان هوانیروز در دوران دفاع مقدس، همه جا بودند تا امید را با خود به دلهای سربازان وطن بازگردانند. برای افرادی که کودکی و نوجوانی خود را در دوران جنگ تحمیلی هشت ساله سپری کردهاند، هوانیروز مترادف با سریال شورانگیز «سیمرغ» و نام و یاد شهیدان شیرودی و کشوری است؛ دو یار دیرین از خطه پهلوانپرور طبرستان که روایت حماسه و رشادت آن ها، در تاریخ ایران ماندگار شد. شهید علیاکبر شیرودی، در ماجرای هجوم تانکهای عراقی به مناطق مرزی استان کرمانشاه، همراه با یارانش، در حالی که تنها دو فروند بالگرد کبری در اختیار داشتند، به متجاوزان حمله و دهها دستگاه تانک دشمن را منهدم کردند و مانع از پیشروی بعثیها شدند.
آمار شگفت انگیز
وقتی درباره جایگاه هوانیروز در هشت سال دفاع مقدس صحبت میکنیم، نباید از یاد ببریم که خلبانان دلاور آن، در آن هشت سال مهم و حساس، با 300 هزار ساعت پرواز، گره از مشکلات بسیاری گشودند. 20 میلیون ساعت کار عملیاتی، تقدیم 246 شهید، 600 جانباز و 84 آزاده، طی جنگ تحمیلی هشتساله، بخشی از افتخارات نیرویی است که در هر شرایطی، کلید نجات عملیاتهای حساس بود و خلبانانش، در عین گمنامی، نامدارترین و شناخته شدهترین افراد میدان نبردهای سخت بودند؛ برای آن ها، گرما و سرما، شب و روز، کوهستان و دشت معنایی نداشت؛ خلبانان غیور هوانیروز، در هر جایی که نیاز بود، حضور داشتند؛ از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب و در جریان مقابله با گروهکهای ضدانقلاب در پاوه تا واپسین روزهای دفاع مقدس و عملیات منافقسوز مرصاد، هوانیروز در خط مقدم دفاع از سرزمین ایران و کیان جمهوری اسلامی، حضوری فعال داشت و حماسههایی جاودانه را در تاریخ این مرز و بوم، رقم زد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نکته مهم: با توجه به آسیبهای احتمالی و جبران ناپذیر ناشی از طلاق، آن را به عنوان آخرین گزینه، مدنظر داشته باشید. با توجه به تفاوتهای بین زوج ها، طبیعی است که با یکدیگر به مشکل بخورند. در بسیاری مواقع ما به شکل تکانشی تصمیم میگیریم یا تلاشی برای بهبود رابطه نمیکنیم اما قطعا اولین راهحل، طلاق نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سال تحصیلی جدید در حالی از امروز آغاز می شود که دردهای آموزش و پرورش ما خیلی کهنه و گاه تلخ است.درد هایی که اکنون بی اعتمادی به این نظام آموزشی نیز به آن افزوده شده است .بررسی آمار نفرات برتر کنکور 98 زیر ذره بین رسانه ها و کارشناسان، باری دیگر از یک بیماری مزمن در نظام آموزش و پرورش کشور حکایت کرد که البته خود دلیلی بود عیان و روشن بر بسیاری از آسیب ها و نقص هایی که همواره درباره سیستم آموزشی کشور ذکر آن می رود. نتایج این بررسی ها حاکی از این بود که در میان 40 نفر برتر کنکور سراسری، 66 درصدشان در مدارس غیردولتی و 33 درصد نیز در مدارس سمپاد تحصیل کرده اند. همچنین بیش از 90 درصد نفرات برتر در شهرستان ها نیز از مدارس سمپاد بوده اند.
اگرچه توانمندی های ذهنی و استعدادهای ویژه نفرات برتر کنکور را نمی توان در موفقیت شان نادیده گرفت اما غیبت دانش آموزان مدارس دولتی در شمار برترین های کنکور، خود حکایت زخم های ناعدالتی آموزشی است که بر پیکره حجیم نظام آموزشی کشور نشسته است. این که اساسا این موضوع چرا دارای اهمیت است و چرا به عنوان یک «دغدغه جدی» باید به آن پرداخت از چند جهت قابل تامل است:
1 – نگرانی و شاید ناامیدی در میان 90 درصد اولیا
بنابر آماری که چندی قبل معاون وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده است هم اکنون 11 درصد دانش آموزان در مدارس غیر دولتی در حال تحصیل هستند که این عدد، از جمعیت حدود 85 تا 90 درصدی مدارس دولتی حکایت می کند.
حال من و شما که احتمالا فرزندانمان در مدارس دولتی تحصیل می کنند وقتی با چنین خبری مواجه می شویم که دانش آموزان این مدارس جایی در میان نفرات برتر کنکور نداشته اند آیا ناخودآگاه نوعی نگرانی و ناامیدی از مدرسه ای که فرزندمان در آن تحصیل می کند به سراغمان نمی آید؟ آیا این دغدغه ذهنمان را اذیت نمی کند که پس قطعا فرزند ما جزو نفرات برتر کنکور نخواهد بود؟
جدای از این دغدغه ذهنی، به هر روی والدین خود بر بسیاری از کمبودها و چالش های این مدارس ناظرند و به سادگی می توانند تفاوت های فاحش آموزشی میان این مدارس و مدارس غیردولتی را مقایسه کنند.
هیچ گاه این جمله یک مدیر دبستان را از یاد نمی برم که می گفت «من و همکارانم همین که بتوانیم این 600 دانش آموز مدرسه را ظهرها سالم به خانه هایشان برگردانیم باید خدایمان را شکر کنیم.» طبیعی است از چنین آموزشگاهی که ذهنیت مدیر این گونه و احتمالا کلاس هایش نیز با تراکم جمعیت مواجه است، هیچ گاه نمی توان وضعیت مطلوب و حتی نیمه مطلوب آموزشی را انتظار داشت.
2 – باز همان ماجرای مافیای کنکور
تحلیل آماری نتایج کنکور امسال از وضعیتی حکایت دارد که ناخودآگاه این ذهنیت تقویت می شود که کنکور و رشته های بهتر، نه به طور مطلق اما به پولدارها بیشتر روی خوش نشان می دهد. وقتی یک خانواده با شرایط مالی بهتر امکان پرداخت شهریه در مدارس ویژه و امکانات آموزشی موسسات کنکوری را داراست طبیعی است که در جایگاه بهتری برای کسب صندلی های با کیفیت دانشگاه ها قرار دارد. در کنار این داستان، موسسات کنکور که در سال های اخیر از آن ها به عنوان «مافیای کنکور» یاد می شود با ایجاد این ذهنیت در دانش آموزان که «بدون ما موفق نمی شوید»، سیستم آموزشی و تربیت علمی را به آن سو برده اند که برنده اول ماجرا «جیب» آن هاست. در این میان باوجود منازعات فراوان و اعتراضات علیه آن ها، اما این مافیا همچنان می تازد و به نظر رقیبی نیز ندارد.
3 – قصه تلخ نابرابری آموزشی
هم اکنون 11 درصد دانش آموزان با جمعیتی بین یک میلیون و 300 تا 500 هزار دانش آموز در مدارس غیردولتی تحصیل می کنند و اگرچه در برنامه ششم توسعه پیش بینی شده است این رقم به 15 درصد افزایش یابد اما به نظر به همین میزان نیز بر نابرابری آموزشی دامن خواهد زد. برای نمونه جذب معلمان و کارشناسان آموزشی توانمند و با انگیزه به دلیل تامین شرایط مالی بهتر برای آن ها از جمله دلایلی به شمار می آید که سیستم آموزشی کنونی را در وضعیت توزیع معنادار رتبه های برتر کنکور قرار داده است. در مقابل این فضای مطلوب آموزشی، با نگاهی به مدارس و سیستم های آموزشی شهرستان های دور از مرکز در استان های محروم ، به سادگی می توان چهره نامهربان نابرابری آموزشی را مشاهده کرد. اگرچه در چند وقت اخیر، آموزش و پرورش از طرحی با عنوان «شهاب» یاد می کند که براساس آن قرار است به شناسایی استعدادها و سرمایه گذاری بر آن ها بپردازد اما بعید به نظر می رسد در این روزگار روزمرگی آموزش و پرورش، اجرای چنین طرح هایی به حداقل توفیقات نایل شود.
4 –به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش رجوع کنیم
با همه این تفاسیر و البته بسیاری دیگر از مواردی که در این مجال اندک نمی توان به آن اشاره کرد، تنها راه پیش روی جلوگیری از گسترش آسیب های موجود در سیستم آموزش و پرورش کشور، به کارگیری و اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که طی سال های اخیر با وجود تاکید بر آن اما همچنان در ریل اجرایی قرار نگرفته است. این سند در نقطه مقابل آسیب نابرابری آموزشی، فارغ از نوع مدرسه و طبقه اجتماعی افراد، «طراحی و استقرار نظام جامع هدایت تحصیلی و استعدادیابی دانش آموزان بر اساس نیازهای کشور» را پیش بینی کرده است که قطعا اجرای دقیق و درست آن علاوه بر ایجاد عدالت آموزشی، تنها مسیر برون رفت از وضعیت آشفته فعلی به شمار می آید.
امروز بیش از هر زمانی با توجه به شرایط اقتصادی نیازمندیم تا برای اغلب خانواده هایی که توان فرستادن فرزندان خود به جایی جز مدارس دولتی را ندارند با کیفیت بخشی بستر های اعتماد وامید به نظام آموزشی را فراهم آوریم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غفوریان- 48 سال دارد، می گوید: الان به ما می گویند جوان اما به نظر در گذشته و دوران دفاع مقدس، فرماندهان جوان تر از سن و سال کنونی من بودند. مثلاً، شهید بزرگوار، سپهبد علی صیاد شیرازی، با درجه سرهنگی و حدود 45 سالگی، فرمانده نیروی زمینی ارتش بوده است. این فرمانده جوان که اهل خرم آباد است، از سال 72 لباس سربازی وطن را به تن دارد و می گوید: از روزی که این لباس را به تن کردم تا امروز حتی یک لحظه هم از این انتخابم پشیمان نبوده ام بلکه همیشه خداوند را شاکرم که توفیق خدمت و سربازی وطن را به من عطا فرمود و دعایم این است که در همین لباس نیز، اگر لیاقتش را داشتم، شهادت را نصیبم کند. این ها جملات آغازین گفت و گویم با سرهنگ ستاد، خلبان رحیم عینی، فرمانده پایگاه پنجم هوانیروز مشهد مقدس بود. در یکی از واپسین روزهای گرم شهریور مهمان این فرمانده جوان در پایگاه هوانیروز می شوم و صحبت هایش را درباره خانواده اش، مشهد و امام رضا(ع)، بالگرد، پرواز و اقتدار و آمادگی هوانیروز جمهوری اسلامی ایران می شنوم. او از حدود سه ماه قبل، از کرمانشاه برای مسئولیت جدید به مشهد آمده است و می گوید: یکی از خواسته هایم از آقا امام رضا(ع)، این بود که روزی بتوانم در جوارش، در این شهر خدمت کنم.
خلبانی انتخاب اول
می گوید: از ابتدا با عشق و علاقه وارد ارتش شدم و اگرچه امکان خدمت در یگان های دیگر هم وجود داشت، اما اولین انتخابم خلبانی بود. در همه این سال ها، توفیق داشته ام در مسیر خدمتم، سطوح مختلف مسئولیت را از پایین ترین سطح، تاکنون که مسئولیت فرماندهی پایگاه را عهده دار هستم، تجربه کنم. عینی که تاکنون 950 ساعت تجربه پروازی بالگرد دارد، می گوید: طبیعتاً اگر مسئولیت هایم کمتر می بود، بیشتر می توانستم پرواز کنم.
رفقای شهیدم ...
از سرهنگ می خواهم از دوستان و همرزمان شهیدش برایم بگوید. او از شهید نمازیان، شهید اسماعیل زاده، شهید جهانبخش مرادی، شهید حسین پور، شهید پروینی و شهید سلیمان منش نام می برد و می گوید: این دوستانم، خلبان و مهندس پرواز بودند که در درگیری با اشرار، در ارومیه به شهادت رسیدند. با شهید اسماعیل زاده به دلیل این که هم خدمتی بودیم، صمیمیت بیشتری داشتم و البته هم پروازی خودم، «پیمان فرهنگی» بود که در یک ماموریت امدادرسانی، به شهادت رسید. همیشه در ذهنم هستند و امیدوارم آن ها که شهیدان راه وطن و دین اند، روزی شفیع ما باشند.
من و پرواز
حُسن پرواز چیست؟ این پرسش بعدی ام از فرمانده بود. این طور پاسخ می دهد: حتی برای کسانی که به عنوان مسافر، سوار هواپیما یا بالگرد می شوند، پرواز نوعی احساس نزدیکی بیشتر به خدا ایجاد می کند. من خودم هر وقت پرواز کرده ام، در مدت پرواز، به هیچ چیز جز خدا، پرواز و مأموریت فکر نمی کنم. اساساً به طور ناخودآگاه در پرواز، همه تعلقات مثل خانه و کاشانه و مال و... از ذهن و ضمیر خلبان دور و انگار همه چیز فرد به خدا، پرواز و ماموریت معطوف می شود. به علاوه، از پیش کسوتانمان هم آموخته ایم که با وضو وارد بالگرد شویم.
بالگردها؛ فرزندانم!
این که یک فرمانده اشتغالات زیادی دارد و نگاه و واکنش اعضای خانواده به این اشتغالات چگونه است، دغدغه ای است که آن را با آقای عینی در میان می گذارم و این گونه می شنوم: خانواده های ما پذیرفته اند که ما به عنوان یک نظامی، تنها متعلق به خودمان نیستیم؛ بلکه به وطنمان و جمهوری اسلامی تعلق داریم و باید تا آخرین قطره خون، از این آب و خاک و حریم ولایت دفاع کنیم. من همیشه بالگرد را به فرزند خودم تشبیه کردهام. همان طور که من به فرزندانم توجه می کنم، همان اندازه هم باید بالگرد را تر و خشک کنم.
همسرم می گوید از بچه هایت چه خبر؟
وقتی فرمانده، بالگردها را به فرزندانش تشبیه می کند، از او می پرسم: این جمله را تاکنون به همسرتان هم گفته اید؟ پاسخ می دهد: بله، خیلی زیاد و گاهی هم همسرم می گوید: از بچه هایت چه خبر؟ بالگرد هم نیاز به تقویت و رسیدگی و نگهداری دارد. در واقع، فرمانده گردان پروازی، همچون یک مهره چین، باید بداند تک تک بالگردهایش در چه موقعیتی از نگهداری و پرواز هستند که در شرایط عملیاتی، بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد. برای نمونه، سال 96 که من در کرمانشاه به عنوان فرمانده گردان خدمت می کردم، با برنامه ریزی دقیقی که در کوتاه ترین زمان، به همت فرماندهان محترم صورت گرفت، توانستیم در ماجرای زلزله، فقط در یک روز، 180 ساعت پرواز امدادی انجام دهیم که زمان قابل توجهی به شمار می رود؛ این از آمادگی یک یگان پروازی حکایت می کند که در پرتو مراقبت و رسیدگی به موقع به بالگرد، محقق می شود. وقتی از سرهنگ می پرسم: آیا همسرتان با ماموریت ها و از این شهر به آن شهر رفتن و شرایط سخت کاریتان کنار آمده است؟ خیلی صریح پاسخ می دهد: خدا را شکر همسرم از ابتدا، این کار و شرایط من را پذیرفته و همواره یاری دهندهام در امور زندگی و تربیت فرزندانم بوده است.
دیروز و امروز هوانیروز
از این فرمانده جوان می خواهم درباره دیروز و امروز هوانیروز برایم بگوید. به قول خودش، صحبت های او فقط گوشه ای از حماسه امروز و دیروز این نیروی قهرمان است: در زمان دفاع مقدس، هیچ عملیاتی نبود که در آن نقش عملیاتی برای هوانیروز طراحی نشود؛ مواردی از جمله پشتیبانی نزدیک آتش، از یگانهای زمینی، اسکورت ستون های زمینی، حمل بار و مهمات و پرواز در مناطق صعب العبور و انتقال رزمندگان و آذوقه و... نقش ها و ماموریت هایی بود که برعهده هوانیروز گذاشته میشد. به یاری خداوند، پس از پایان جنگ، برای احیای دوباره وسایل و تجهیزات و به همت فرماندهان محترم، صنایع «یا علی» در هوانیروز شکل گرفت که این صنایع قادر است تمام نیازمندیهای فنی بالگردها را فراهم کند؛ ضمن این که به دیگر یگان های پروازی نیز، برخی خدمات و قطعات ارائه می شود. ما موفق شدیم بالگردهایمان را به سامانه های دید در شب مجهز کنیم. به علاوه، توانسته ایم بالگردها را به موشک های دوربرد نقطه زن مجهز کنیم که در گذشته، به این صورت وجود نداشته است. در واقع این توفیقات، با همت تمامی کارکنان و مساعدت سلسله مراتب فرماندهی به ویژه فرماندهی محترم کل ارتش جمهوری اسلامی ایران، فرماندهی محترم نیروی زمینی محوری و فرمانده ولایت مدار هوانیروز به دست آمده است و روز به روز نیز بر این موفقیت ها افزوده می شود. در بُعد عملیات نیز، بالگردهای 214 که قبلا هیچ سیستم دفاعی از خود نداشت، امروز این قابلیت را دارد که ضمن حمل بار، به عنوان یک بالگرد شکاری مورد استفاده قرار گیرد. به لطف حضرت حق، امروز بیش از هر زمان دیگری در آمادگی لازم به سر می بریم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اجتماعی- از زمانی که خبر واگذاری توزیع متادون به داروخانهها منتشر شده، انتقادهای زیادی در این باره مطرح شده که البته بعضی منتقدان هم خود ذی نفع بوده اند؛ اما در تازه ترین انتقاد، نایب رئیس کمیسیون بهداشت مجلس با تاکید بر این که واگذاری توزیع داروهای مخدر به داروخانهها احتمال نشت آن را بیشتر خواهد کرد از شکل گیری مافیای پشت پرده این موضوع خبر داده است.
به گزارش خراسان، اواخر مرداد امسال اسکندر مومنی، دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر در نشست خبری خود درباره طرح توزیع متادون در داروخانهها گفت: قرار شد وزارت بهداشت بهصورت آزمایشی توزیع متادون را در داروخانههای برخی مناطق اجرا کند و نتیجه آن اعلام و در جلسه بعدی ستاد تصمیمگیری نهایی انجام شود. عضو اصلی ستاد و مرجع تشخیص این موضوع وزارت بهداشت است و سازمان غذا و دارو از طرف وزارت بهداشت این پیشنهاد را ارائه کرده است.سعید برومند، رئیس اداره داروخانههای سازمان غذا و دارو نیز پیش از این گفته بود: ستاد مبارزه با مواد مخدر تصمیم گرفته است که متادون از طریق داروخانهها توزیع شود تا به وضعیت توزیع داروی متادون سر و سامان بدهیم و با نشتی این دارو در بازار مواجه نشویم.همچنین مجتبی غالبی، سرپرست کانون سراسری انجمنهای صنفی کارفرمایی مراکز سرپایی درمان اعتیاد کشور با ابراز نگرانی از این مصوبه ستاد مبارزه با مواد مخدر طی نامهای به اسکندر مومنی، دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر نوشت: به تازگی تصویب طرح غیر کارشناسی و سرشار از ایراد توزیع داروهای آگونیست، توسط داروخانه ها، بدون طی مراحل قانونی، به ویژه طرح نشدن در کمیته درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر، موجب تعجب و نگرانی کارشناسان و درمانگران اعتیاد در سراسر کشور شدهاست. ظاهرا وجود داروهای مخدر غیرمجاز در بازار غیرقانونی، بهانه این طرح بیان شده است.حالا محمد حسین قربانی نایب رئیس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خانه ملت، با اشاره به تصمیم اخیر ستاد مبارزه با مواد مخدر و وزارت بهداشت مبنی بر توزیع متادون در داروخانههای معین، گفت: توزیع متادون در داروخانهها به هیچ عنوان تصمیم کارشناسی و اصولی نبوده و بیتردید مافیایی در پس این موضوع قرار دارد که باعث نگرانی قشر عظیمی از درمانگران و پزشکان و نیروهای مراکز درمان نگه دارنده سوءمصرف مواد (MMT) شده است.
درخواست از رئیس جمهور
وی افزود: با توجه به غیراصولی بودن توزیع متادون در داروخانهها طی نامهای از رئیس جمهور درخواست کردم اجرای این مصوبه متوقف و با همکاری کارشناسان، کمیسیون تخصصی بهداشت مجلس، مسئولان وزارت بهداشت و دستگاههای مربوط روش علمی و اصولی تهیه شود.نایب رئیس کمیسیون بهداشت مجلس، با بیان این که واگذاری توزیع داروهای مخدر به داروخانهها احتمال نشت آن را بیشتر خواهد کرد، ادامه داد: توزیع متادون از طریق داروخانهها احتمال نشتی از کارخانههای تولید کننده را که بدون نظارت در بازار عرضه میشود، افزایش خواهد داد، از طرفی واگذاری توزیع متادون به داروخانهها عواقب سنگینی در پیخواهد داشت چراکه این موضوع نه تنها به تعطیلی بیش از هشت هزار مرکز درمان اعتیاد در کشور منجر میشود، بلکه بیکاری 40 هزار روان شناس، مددکار و پرستار را به دنبال دارد.
دستهای پشت پرده ؟
این نماینده مردم در مجلس دهم، با تاکید بر این که اگر واگذاری توزیع داروهای مخدر به داروخانهها منفعتی داشت از آن حمایت میکردیم، اظهار کرد: معتقدم توزیع متادون از داروخانهها نتایج مفیدی به همراه نخواهد داشت و همچنین تاکید میکنم که این کار غیراصولی و غیرکارشناسی است و قطعاً در پشت پرده آن مافیایی وجود دارد.وی افزود: برای جلوگیری از توزیع متادون در جامعه، باید تیمی قوی را به منظور جلوگیری از نشت آن، مامور نظارت بر توزیع این دارو کنیم؛ در غیر این صورت باید شاهد فروش آن در بازارهای غیررسمی و ناصرخسرو باشیم. امیدوارم که رئیس جمهور دستور توقف این مصوبه را بدهد تا کار کارشناسی برای سامان دهی نحوه توزیع متادون با همکاری کمیسیونهای تخصصی و کارشناسان و مسئولان مربوط انجام شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ادب و هنر - تکلیف مولانا مشخص شد و هموطن این شاعر بزرگ ایرانی، نقش او را بازی میکند. حسن فتحی کارگردان و یکی از فیلم نامهنویسهای فیلم سینمایی «مست عشق»، روز گذشته، بعد از انتقادهای بسیار به ترکیهای بودن بازیگر مولانا که در گزارش «تقدیم دو دستی مولانا به ترکیه»، در همین صفحه، به آن پرداخته بودیم، اعلام کرد پارسا پیروزفر ایفاگر این نقش خواهد بود. این تغییر بعد از انتشار خبرهای مربوط به انتقاد از این رویه، اعلام و همین باعث شد جریان انتخاب بازیگر مولانا را دوباره در قالب دو نکته مرور کنیم.
1.یک اما و چرای بزرگ!
بعد از گفتوگوی خراسان با فرهاد توحیدی، یکی از فیلم نامهنویسهای «مست عشق» و یک منبع آگاه، مشخص شد قرار است بازیگر نقش مولانا، ترکیهای باشد. از این جا بود که انتقادها به حسن فتحی کارگردان فیلم، بیشتر و بیشتر شد و بالاخره شنبه شب فتحی گفت:«در فیلم «مست عشق» علاوه بر بازیگر نقش شمس تبریزی، بازیگر نقش حضرت مولانا هم قطعا ایرانی خواهد بود.» این در حالی بود که پیشتر، صحبتی از بازیگر ایرانی نبود و او گفته بود:«جز شهاب حسینی حضور هیچ بازیگری در این فیلم قطعی نشده و ما در حال مذاکره با بازیگران ترک و ... برای حضور در این فیلم هستیم. ساخت فیلم درباره مولانا سخت خواهد بود و جنجال و حواشی زیادی به دنبال خواهد داشت.» فتحی انتقادها را حاشیهسازی و جنجال خوانده بود هرچند ما تغییر بازیگر مولانا را یک اتفاق مثبت میدانیم اما لزومی نداشت این خبر همزمان با اعلام خبر بازی شهاب حسینی در نقش شمس اعلام نشود، آن هم زمانی که بازیگر نقش مولانا از چهرههای کمحاشیه، توانا و محبوب سینما و تلویزیون به حساب میآید.
2.مصادره، مصادره است!
واقعیت این است که اشاره به اصالت ایرانی مولانا در فیلم نامه کافی نبود؛ آن هم در روزگاری که مفاخر ایرانی، یکییکی توسط ترکیه مصادره میشوند. فرهاد توحیدی بعد از گفتوگو با خراسان، به سازندگی گفت:« مولانا در ترکیه از قداست خاصی برخوردار است و این فیلم مخاطبان بسیاری در ترکیه خواهد داشت؛ بنابراین این اثر برای آن ها هم اهمیت دارد و جذاب خواهد بود. مگر عمر مختار با بازی آنتونی کویین مصادره شد؟» اما سوال این جاست وقتی هنوز در عرضه و معرفی چهرههای نامدار کشورمان درماندهایم، نمایش مولانا، شاعر بزرگ ایرانی، با بازی بازیگر ترکیهای، آن هم در یک پروژه بینالمللی، روی پرده سینما، نامش چیست؟ چرا آمریکاییها هر سال هزینههای هنگفت و ناباورانهای را صرف ساخت سریال و فیلمهای سینمایی و ارائه قهرمانهای ساخته و پرداخته ذهنشان میکنند؟ حال که تکلیف مولانا مشخص شد، شمس تبریزی را به شهاب حسینی و مولانا را به پارسا پیروزفر گزیدهکار که انگار با انتخابش برای این نقش مزد سالها وسواسش برای بازیگری را گرفته است، میسپاریم؛ منتظریم چهره پرداز، از پسِ اختلاف سنی شمس و مولانا برآید و مشتاقانه به انتظار دیدن این فیلم مینشینیم و چه خوشتر که صدای همایون شجریان نیز، چاشنی پایان قصه شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دومین جلسه رسیدگی به پرونده شبنم نعمت زاده و احمدرضا لشکری پور با اتهام زنی دو متهم به یکدیگر برگزار شد. به گزارش خبرگزاری فارس، در این جلسه ابتدا وکیل مدافع شبنم نعمت زاده متهم ردیف اول با بیان این که از صفر تا صد کارهای شرکت را شخص آقای لشکری پور (متهم ردیف دوم) انجام داده، افزود: خانم نعمتزاده بعد از مدتی متوجه میشود که چکهای این شرکت در حال برگشت خوردن است ایشان از آن مقطع سعی میکند به موضوع ورود کند و تحقیقات بیشتری را انجام دهد و ارتباطشان با آقای لشکریپور دچار مشکل میشود و از پایان فروردین 97 عذر آقای لشکریپور را میخواهد و قطع همکاری میکند.در ادامه این جلسه نماینده دادستان، اظهارات وکیل مدافع متهم ردیف اول را رد کرد و گفت: حسب اظهارات مطلعان و کارمندان شرکت صورت جلسات شرکت دارویی رسا و تمام اخبار توزیع دارو در داروخانهها به اطلاع نعمتزاده رسیده و از همه آن ها خبر داشته است.در ادامه دادگاه، متهم ردیف دوم، لشکری پور دفاعیات خود را در حالی ارائه داد که اتهامات را متوجه شبنم نعمت زاده کرد. وی با اشاره به سوابق خود در بخش بازرگانی شرکت های عمده پخش دارو و ریخت و پاش ها توسط شبنم نعمت زاده افزود: هر روز گزارش نقدینگی شرکت توسط اتوماسیون ثبت و حتی پرینت هم به خانم نعمتزاده ارائه می شد.وی اخراج خود از شرکت را تکذیب کرد و از صحنه سازی علیه خود توسط شبنم نعمت زاده سخن گفت. لشکری پور اظهار کرد: مهر سال ۹۶ و در میان چکهای برگشتی نعمتزاده برای من و خانوادهام ویزای اسپانیا گرفت. بعدها فهمیدم که دلیل پافشاری او برای رفتن من به اسپانیا این است که به بدهکاران گفته من در اسپانیا یک ویلا خریدهام اما خوب شد که من به آن سفر نرفتم چون اگر میرفتم نمیتوانستم اکنون این موضوع را اثبات کنم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
20 هزار هکتار از تاغزارهای سبزوار به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تثبیت شن های روان و جلوگیری از ایجاد ریزگردها، طی پنج دهه اخیر به دلایل متعدد نابود و به اراضی کشاورزی، بوته کاری، پسته کاری و ... تبدیل شده است. تاغزارهای سبزوار از یک طرف هدف تاراج سود جویانی قرار گرفته که این تاغ ها را تبدیل به زغال می کنند ومی فروشند و از سوی دیگر برخی متصرفان غیرقانونی زمین های منابع طبیعی را به مزرعه یا باغ شخصی تبدیل می کنند تا جایی که رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری سبزوار از تشکیل 230 پرونده تخلف افراد سودجو در عرصه های منابع طبیعی طی سال گذشته در این شهرستان خبر داده که از این تعداد 40 درصد پرونده ها مربوط به قطع تاغزارهاست و با متخلفان برخورد جدی می شود.به گزارش خراسان رضوی، شهرستان سبزوار به دلیل شرایط جغرافیایی و اقلیمی از سال های گذشته یکی از مهم ترین کانون های پدیده گرد و غبار بوده است که در دهه 40 به منظور جلوگیری از ورود گرد و خاک به شهر، جنگل های تاغ با هدف ماندگاری و تثبیت شن های روان در حوالی روستای حارث آباد کاشته شد. با گذشت چندین سال از این اقدام ارزشمند به اهمیت کاشت جنگل های تاغ در شهرستان سبزوار پی می بریم چراکه اگر این جنگل های تاغ نبود، شاید با خوزستان دوم مواجه می شدیم اما پیش بینی های گذشتگان سبب شده که از ورود گرد و خاک به شهر جلوگیری شود.تبدیل درختچه های تاغ به زغال قلیان عامل تهدید کننده نابودی جنگل های تاغ سبزوار است. سودجویان برای تهیه زغال قلیان شبانه به جنگل های تاغ می روند و تاغزارهای سبزوار را نابود می کنند. همچنین یکی دیگر از عوامل نابودی جنگل های تاغ این شهرستان قطع کردن درختان برای افزایش اراضی کشاورزی از سوی کشاورزان است که فعالیت سمن ها برای آگاهی بخشی به روستاییان درخصوص اهمیت و ضرورت نگهداری درختان تاغ نقش مهمی در جلوگیری از نابودی این درختان دارد. رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری سبزوار درخصوص وضعیت جنگل های دست کاشت این شهرستان به خراسان رضوی گفت: هم اکنون حدود 120 هزار هکتار جنگل طبیعی و 50 هزار هکتار جنگل دست کاشت وجود دارد و همچنین 21 هزار هکتار کانون فرسایش بادی در این شهرستان شناسایی شده است. عباسعلی کیانی فرد با اشاره به برنامه های اداره منابع طبیعی سبزوار برای بیابان زدایی، افزود: سالانه براساس تخصیص اعتبارات استانی و ملی فعالیت هایی برای مقابله با بیابان زایی در این شهرستان انجام می شود که در این زمینه با محدودیت منابع اعتباری مواجه هستیم. وی بیان کرد در سال 95 اقداماتی برای بیابان زدایی 270 هکتاردر شهرستان سبزوار انجام شد که اعتبار تخصیصیافته به آن 400 میلیون تومان بود. کیانیفرد ادامه داد: با توجه به برنامه ریزی های انجام شده، سالانه بیش از 40 هزار اصله نهال گلدانی و نیم هکتار گیاه تاغ برای تثبیت شن های روان در روستای برآباد پرورش می یابد تا در مناطق بیابانی این شهرستان استفاده شود. رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری سبزوار بیان کرد: طی 50 سال اخیر حدود 20 هزار هکتار از مساحت تاغزارهای این شهرستان از بین رفته و به اراضی کشاوری، بوته کاری، پسته کاری، گونه کاری و ... تبدیل شده است.کیانی فرد تصریح کرد: از سال گذشته به دلیل کاهش اعتبارات، پروژه های بیابان زدایی و جوان سازی تاغزارها در شهرستان سبزوار انجام نشده است. وی گفت: یک استخر به منظور مهار ریزگردها با حجم 150 هزار متر مکعب آب در بخش روداب ساخته شده که از آب آن برای آبیاری نهال های تازه کاشت شده، استفاده شود. رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری سبزوار با تاکید بر ضرورت احیای جنگل های تاغ در سبزوار به منظور جلوگیری از پدیده ریزگردها، تصریح کرد: طی سال های اخیر پنج هزار هکتار از اراضی جنگل تاغ این شهرستان احیا شده و درخت تاغ برای احیا از روی زمین بریده می شود و گیاه مجدد رشد می کند. وی با بیان این که بارش های مناسب در ابتدای امسال سبب شد که پوشش گیاهی مناسبی در سبزوار ایجاد شود اما وقوع آتش سوزی در سطح جنگل ها عامل تهدید کننده نابودی پوشش گیاهی بوده است، افزود: طی امسال شش فقره حریق در عرصه های منابع طبیعی این شهرستان رخ داده که از این تعداد پنج فقره حریق به مساحت 12.5 هکتار مربوط به تاغزارهای سبزوار بوده است. وی با اشاره به مشکلات کمبود نیرو برای محافظت از عرصه های منابع طبیعی، افزود: حدود 800 هزار هکتار عرصه منابع طبیعی در این شهرستان وجود دارد که تنها با سه نیرو نگهداری می شود اما براساس استانداردها برای هر 20 هزار هکتار باید یک نیرو در نظر گرفته شود. وی 80 درصد دلیل نابودی تاغزارهای سبزوار را عوامل انسانی دانست و گفت: سودجویان در این شهرستان برای تهیه زغال قلیان بوته های تاغ را از ریشه قطع می کنند که سبب نابودی بخش زیادی از جنگل های تاغ شده است.
تشکیل 230 پرونده تخلف برای افراد سودجو
رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری سبزوار از تشکیل 230 پرونده تخلف افراد سودجو در عرصه های منابع طبیعی طی سال گذشته در این شهرستان خبر داد و افزود: از این تعداد 40 درصد از پرونده ها مربوط به قطع تاغزارهاست که با متخلفان برخورد جدی می شود. وی بیان کرد: به دلیل کمبود نیروی انسانی سمن ها تشکل های مردم نهاد نقش بی بدیلی در حفاظت از جنگل های تاغ این شهرستان دارند. رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری سبزوار ادامه داد: هم اکنون دو سمن در حوزه منابع طبیعی و محیط زیست در این شهرستان حضور دارند که با وجود کمبود اعتبار نقش مهمی در حفظ و ماندگاری جنگل های تاغ سبزوار دارند.
اجرای نخستین اقدام برای بیابان زدایی کشور در سبزوار
معاون فنی و عمرانی فرمانداری سبزوار نیز درخصوص اهمیت کاشت درختان تاغ در این شهرستان، گفت: نخستین اقدام برای بیابان زدایی کشور در دهه 40 در شهرستان سبزوار اجرایی شد چراکه در آن سال ها مسئولان مربوط به این نتیجه رسیدند مقابله با پدیده ریزگردها و حرکت شن های روان نیازمند اقدامات اساسی است. اسماعیل نصرآبادی افزود: در دهه 40 در محدوده روستای حارث آباد شهرستان سبزوار اقدامات بیابان زدایی انجام شد که نقش مهمی برای مقابله با پدیده ریزگردها داشته است. نصرآبادی با بیان این که حدود شش دهه از کاشت جنگل های تاغ سبزوار می گذرد و درختان تاغ دچار پیری شده اند، تصریح کرد: امروزه احیای جنگل های تاغ در سبزوار نیازمند اقدام ملی است چراکه محدودیت های اعتباری داریم. وی با بیان این که ایجاد تاغزارهای سبزوار دلایل مختلفی دارد، افزود: در دوره های تاریخی متعدد جنگل های تاغ سبزوار نابود شده و با این که در سال های دور درختان بخشی از نیازهای روستاییان را رفع می کرد اما اکنون با اجرای فعالیت های گازرسانی این نیازمندی از بین رفته است. معاون فنی و عمرانی فرمانداری سبزوار افزود: متاسفانه طی چند سال اخیر سودجویان برای تهیه زغال قلیان اقدام به قطع درختان تاغ می کنند که با توجه به اهمیت درختان تاغ، با جدیت با متخلفان برخورد می شود. نصرآبادی ادامه داد: بخش دیگری از درختان تاغ سبزوار به دلیل دیرزیستی و کهن سالی تخریب شده است. وی بیان کرد: همچنین مشاهده شده که برخی روستاییان به منظور افزایش زمین های کشاورزی اقدام به قطع و نابودی درختان تاغ می کنند که با متخلفان طبق قانون برخورد می شود. معاون فنی و عمرانی فرمانداری سبزوار یکی از موانع جدی گسترش جنگل های تاغ سبزوار را کمبود اعتبارات دانست و تصریح کرد: اداره منابع طبیعی و آبخیزداری سبزوار به غیر از کمبود اعتبارات با مشکل کمبود نیروی انسانی و امکانات دست و پنجه نرم می کند. نصرآبادی تاکید کرد: فرهنگ سازی نگهداری از جنگل های تاغ بین روستاییان و مردم نقش مهمی در جلوگیری از نابودی تاغزارها دارد و متاسفانه مشکلات فرهنگی در میان مردم سبب شده که از اهمیت جنگل های تاغ غافل شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که مهلت پزشکان برای ثبت نام دریافت کارتخوان دیروز به پایان رسید تا ظهر دیروز فقط 31 درصد از جمعیت پزشکان از قانون و مطالبات عمومی تبعیت و در این خصوص اقدام به ثبت نام کردند.
در این زمینه، رستم پور، مدیرکل دفتر تنظیم مقررات و نظارت بر برونسپاری سازمان امور مالیاتی افزود: بیش از 73 هزار و 877 پزشک در این طرح فراخوان شدهاند که 22 هزار و 571 نفر کارتخوان خود را در سامانه به ثبت رساندند. وی با اشاره به جلسه مسئولان سازمان مالیاتی با سازمان نظام پزشکی گفت: قرار بر این شد که از ادبیات و زبان تشویقی بیشتر استفاده شود و در این خصوص کمیتهای چهارجانبه با حضور نمایندگان مجلس، وزارت بهداشت، سازمان امور مالیاتی و سازمان نظام پزشکی تشکیل شود تا بر تکالیف قانونی و حتی بخش رسانهای مالیات پزشکان مدیریت داشته باشند. وی در پاسخ به سوالی درباره ورود به حساب های بانکی پزشکانی که به قانون تمکین نکرده اند، گفت: از جمیع اطلاعاتی که در اختیار سازمان قرار دارد و در آینده نیز به آن افزوده میشود، برای کمک به تشخیص درآمد واقعی و مطالبه مالیات حقه دولت استفاده خواهد شد.
همزمان مهدلو، مدیر مالیاتی استان اصفهان با اشاره به ارسال پیامک و نامه به پزشکان برای ثبت نام دریافت کارتخوان و ثبت نام فقط 24 درصدی تا 29 شهریور گفت: هم اکنون این امکان فراهم است تا با استفاده از بانکهای اطلاعاتی که از سال 93 وجود دارد حسابهای بانکی و تراکنشهای پزشک، خانواده پزشک، منشی و عواملی که در مطب ها فعالیت دارند مورد بررسی و بازبینی قرار گیرد. در صورتی که کتمان درآمد یا فرار مالیاتی صورت گرفته باشد علاوه بر جریمه، پرونده آن ها به قوه قضاییه ارسال میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.