چالش های اجرای «برنامه اقدام» FATF توسط ایران
مجید شاکری:هیچ کس با تعامل با FATF مخالف نیست بلکه مخالفت ها درباره «برنامه اقدام» است
در مقابل نکاتی که برخی موافقان اجرای استانداردهای FATF توسط ایران مطرح می کنند، این مسئله منتقدان جدی نیز دارد که معتقدند اجرای آنچه در «برنامه اقدام» آمده است به منافع ملی و امنیت ملی ایران ضربات جبران ناپذیری وارد می کند. در این باره دکتر مجید شاکری کارشناس مسائل اقتصادی یکی از منتقدانی است که به صورت فنی به این مسئله پرداخته است. او به تازگی در برنامه گفت و گو محور «تیتر امشب» شبکه خبر حضور یافت و به نکات مختلف درباره FATF پرداخت. آن چه در ادامه می آید، مشروح نکاتی است که دکترمجید شاکری کارشناس مسائل اقتصادی در این برنامه مطرح کرده است.
آیا ایران می خواهد به عضویت FATF دربیاید؟
اصلا بحث پیوستن به FATF مطرح نیست و ما بنا نیست به FATF بپیوندیم. موضوعی که مطرح است اجرای برنامه اقدام (Action plan FATF ) برای ایران است. عضویت در این گروه مسئله دیگری است که حالاحالاها به ما نمی رسد و یک بحث دیگر است. این که می گویند اصلا بحثی به نام الحاق به FATF نداریم و اگر هم موضوع پیوستن به گروه های هم خانواده FATF است که هم اکنون بدون ارتباط به «برنامه اقدام» هم ما درحال پیوستن به گروه اوراسیا هستیم و کسی با این موضوع هم مخالفت ندارد. موضوعی که باعث مجادله و گفت و گوهای بسیار و متاسفانه از بعد فنی فاصله گرفته و کمی سیاسی شده است موضوع اجرای «برنامه اقدام» FATF است که مخصوص ایران هم نوشته شده است. پس بحث اجرای یک پیمان بین المللی یا یک قانون که بخواهیم انجام دهیم نیست. از قضا کسانی که امروز مخالف FATF هستند بزرگ ترین مدافعان اجرای قانون مبارزه با پولشویی ایران هستند.
آیا FATF نقشی شبیه فیفا را بازی می کند؟
FATF مانند فیفا نیست. فیفا یک نهاد ناظر است اما FATF یک نهاد ناظر است که تعداد زیادی از کشورها در مجمع عمومی اش حضور دارند و رای می دهند. براساس تصریحات خود FATF و نسخه استاندارد سال 2012 این نهاد، FATF یک نهاد مشورتی است. این جور نیست که مقرراتی داشته باشد و این مقررات برای همه کشورها اجرا شود و ما اگر این مقررات را اجرا کنیم همه چیز درست می شود. یکی از اشتباهات بزرگ FATF این است که فکر می کنند یک استانداردی وجود دارد و همه اجرا می کنند و ما هم همان را اجرا می کنیم. این یک خطاست. FATF لایه های مختلفی دارد. یکی از این لایه ها همان استانداردهای سال 2012 است که 9+40 توصیه دارد و بانک مرکزی ایران هم نسخه فارسی اش را منتشر کرد و مدعی بود که آن را اجرا می کنند درحالی که درست نبود. رده دیگر آن ارزیابی های دوجانبه است. اما موضوعی که با آن طرف هستیم این است که ما در بیانیه FATF ذیل کشورهای غیرهمکار قرار گرفته ایم و علیه ما برای یک دوره ای «اقدام متقابل» (counter-measure) اجرا شده است.« Counter-measure» یا «اقدام متقابل» یعنی چه؟ یعنی FATF نامه ای را برای بانک مرکزی کشورها می فرستد و اعلام می کند که فلان کشور از دیدگاه من درحوزه پولشویی دارای ریسک بالایی است و شما علیه این کشور «اقدام متقابل» اجرا کنید. یعنی برای قراردادهایی که از یک رقم خاص بالاتر است یا مدیرعامل بانک باید در قرارداد حضور یابد و از یک سطح بالاتر حتی به جای «شناخت مشتری» (CDD) به شناخت همه جانبه مشتری (ECDD) نیاز است. موضوعی که برای اقتصاد ایران نگرانی ایجاد می کند، بازگشت «counter-measure» است. FATF یک «برنامه اقدام» ویژه ایران نوشته است. هیچ کس با تعامل با FATF مخالف نیست بلکه موضوع درباره «برنامه اقدام» است. این برنامه بسیار سخت و تلخ نوشته شده است. در روزی که وزیر دارایی وقت (طیب نیا) زیر این برنامه اقدام را امضا کرده و در آن متن عبارت «تعهد سطح بالای سیاسی» آمده است متاسفانه برخلاف قانون اساسی این موضوع به مجلس و بالطبع به شورای نگهبان نیامده و ایشان هم امضا کرده است. امروز هم چون شرایط بدتر از آن روز است ما دیگر نمی توانیم «برنامه اقدام» بهتری داشته باشیم. موضوعاتی نظیر مبارزه با پولشویی و مبارزه با فرار مالیاتی کار FATF نیست. این ها کار FIU یا «واحد اطلاعات مالی» است که ما آن را ذیل وزارت اقتصاد خودمان ایجاد کرده ایم. FIU در ایران قبل از FATF متولد و در سال های 87-88 ایجاد شده است. در حقیقت این FIU است که اطلاعات را تجمیع می کند، داده کاوی می کند، داده های خطرناک را بیرون می کشد و مقررات پولشویی را از طریق بانک مرکزی اعمال می کند. در کل برای FIU نیازی به FATF نیست. اما ما به کدام قسمت «برنامه اقدام» FATF درباره ایران اشکال داریم؟ آن جایی که با فرار مالیاتی مبارزه می کند؟ خیر. آن جایی که برای مبارزه با پولشویی استاندارد ایجاد می کند؟ خیر. ببینید! «برنامه اقدام» ایران 42 بند دارد که 38 بند آن اجرا شده است و اصلا کسی درباره اش دعوا نمی کند. ما داریم درباره 4 بند این برنامه اقدام حرف می زنیم. پس اگر کسی به عنوان مخالف صحبت می کند، مخالف تعامل با FATF نیست، مخالف کل برنامه اقدام نیست بلکه مخالف 4 بند باقی مانده است. این 4 بند کدام است؟
مشکلات «برنامه اقدام» چیست؟
مشکل اول، گزارش دهی مستقیم FIU به خارج، ذیل بند «تعامل بین المللی» FIU کشورها با یکدیگر در استانداردهای FATF است. ما کشوری هستیم که درگیر شدیدترین تحریم های جهان هستیم. آمریکایی ها از ورژن قبلی تحریم که تحریم های موضوعی بود و مثلا بانک و نفت تحریم می شد، به نسخه جدیدتر رسیده اند یعنی تحریم های موضعی مثل «کاتسا». مثلا آقای سیف که تحریم شد براساس کاتسا تحریم شد. برای چنین تحریم هایی نیاز به اطلاعات از مبادلات ریالی ما وجود دارد. این جاست که ما نگران گزارش دهی FIU هستیم. آیا FIU به FATF گزارش دهی می کند؟ ابدا. آیا FATF از ایران گزارشی می گیرد؟ ابدا. بلکه آن چیزی که رخ می دهد این است که FATF زیرساخت انتقال داده بین FIU ایران و FIU کشور دیگری را ایجاد می کند؛ مثلا FIU ترکیه یا FIU آذربایجان داخل پرانتز اسرائیل. وقتی FIU کشور دیگری از ایران سوال می کند نمی گوید که اطلاعات 80 میلیون نفر را ارائه کن. بلکه می گوید من درباره آقای فلانی سوال دارم. این سوال درحقیقت همان پازلی است که (برای کاتسا) نیاز است.پس در بخش «تعامل بین المللی» FATF، امکان گزارش دهی FIU و دسترسی به اطلاعات منتخب را به طرف های بیرونی برای قوی کردن تحریم ها می دهد مانند همین ماجرای امارات که گفته شد. ببینید FATF هرگز تحریم ایجاد نمی کند بلکه این نهاد زیرساخت انتقال اطلاعات را ایجاد می کند. آمریکایی ها برای قوی تر کردن تحریم های موضعی شان نیاز به اطلاعات دارند. از طریق سوئیفت به اطلاعات ارزی ما دسترسی دارند. از طریق حسابرسی شرکت های بین المللی که در کشور ما مستقر شده اند، ساختار شرکت های ما را به دست آورده اند. فقط مانده است بخشی که در پازل ریالی نیازمند اطلاعات هستند. این اطلاعات در هیچ جایی به جز گزارش دهی FIU وجود ندارد. مشکل دوم موضوع کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم است. ما مشخصا با بند 6 این کنوانسیون مشکل داریم. مشکل سوم کنوانسیون پالرمو است که شبیه کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم است و مشکل چهارم اگمونت (Egmont Group) است. اگمونت یک امر تصریح شده در «برنامه اقدام» نیست بلکه به دنبال آن خواهد بود. یک زیر ساخت خزنده است. زیرساخت این اگمونت را وزارت خزانه داری آمریکا نوشته است.
در مجمع عمومی FATF چه رخ می دهد؟
اگر ایران به «counter-measure» برگردد، بانک ها نمی توانند با کشور ما همکاری کنند. می دانید که از زمانی که ما «برنامه اقدام» را پذیرفتیم، ایران از «counter-measure» که در کشور به آن فهرست سیاه گفته می شود تعلیق شد، این تعلیق یک مدتی داشته و تمدید شده است. خب، حالا اگر ما 42 بند «برنامه اقدام» را اجرا کنیم آیا ایران را از حالت تعلیق و از بیانیه FATF خارج می کنند؟ خیر. چرا؟ در بیانیه «بوسان» پس از آن که «برنامه اقدام» را مقابل ایران گذاشتند در پاراگراف ایران نوشته شده است که اگر مجمع عمومی FATF اجرای برنامه اقدام توسط ایران را تایید کند، در مجمع تصمیم گیری می شود که با ایران باید چه کنیم؟ هیچ جای این بیانیه نیامده است که به اصطلاح از «فهرست سیاه» یا همان «counter-measure» خارج می شوید. نکته بعدی این است که اعضای مجمع عمومیFATF 35 کشور هستند. دور بعدی هم اسرائیل و عربستان اضافه می شوند که می شود 37 عضو و این به جز دو نهاد ناظری است که داخلش وجود دارد. رای گیری در مجمع عمومی FATF به صورت «اجماع» است. به این شکل که گزارش قرائت می شود و اگر کسی اعتراض نکرد، آن موضوع مصوب می شود ولی اگر یک نفر اعتراض کند، مجمع عمومی نمی تواند به خروج ایران از بیانیه عمومی رای بدهد. خب! چه کسی ممکن است اعتراض کند؟ همین حالا آمریکا در مجمع عمومی است و دور بعدی این مجمع ممکن است عربستان و اسرائیل هم حضور داشته باشند. فرض کسانی که می گویند اگر این را اجرا کنیم ایران را از بیانیه خارج می کنند، این است که اسرئیل، عربستان و آمریکا هرسه باهم به نفع ایران رای خواهند داد. دوستان در وزارت خارجه می گویند که این یک بحث فنی است و ما بقیه را ترغیب می کنیم که این ها را وادار کنند که با وجدان و مسائل فنی رای بدهند. اما به نظر من این شدنی نیست. مسئله این است که آیا ما باید اجازه دهیم که مجدد به «counter-measure» برویم؟ خیر. برگشت به «counter-measure» هم دوباره اجماع می خواهد. اگر یک نفر از اعضای مجمع FATF به اجماع رای ندهد ما در همین تعلیق می مانیم.
آیا ایران از «counter-measure» خارج می شود؟
از سال 2008 تاکنون که «counter-measure» مفهوم جدید پیدا کرده است و فقط ایران و کره شمالی وارد آن شده، هیچ کشوری تاکنون وارد آن یا از آن خارج نشده است. آیا امروز خطرناک است که به «counter-measure» برگردیم؟ بله. اما اگر «برنامه اقدام» را انجام می دادیم و مخاطراتی که گفته شد رخ می داد ولی ریسکی را می پذیرفتیم و در مقابل از «counter-measure» خارج می شدیم، آیا خوب بود؟ در آن شرایط من هم می گفتم خوب بود. آیا ما به ازای انجام برنامه اقدام از «counter-measure» خارج می شویم؟ خیر. چرا؟ چون رای گیری وجود دارد و کافی است یک نفر خلاف اجماع رای بدهد. یکی از مواردی که روی رایی که اعضا می دهند تاثیر دارد، گزارشی است که اداره چهارم FATF یا اداره کشورهای دارای ریسک بالا، ارائه می دهند. در این دوره که ما باهم حرف می زنیم، رئیس FATF یک آمریکایی و یک مقام خزانه داری آمریکاست و رئیس ادارات را ایشان می چیند، پس امیدی به گزارش اداره چهارم هم نمی توانیم داشته باشیم. ما از 42 بند برنامه اقدام 38 مورد را انجام داده ایم و الان مستحق آن هستیم که در «counter-measure» نباشیم.
ایران باید چه بکند؟
خب حالا آیا ما باید زیر میز بزنیم و بگوییم ما دیگر نیستیم؟ خیر راه حل، ادامه تعامل است. ادامه تعامل به این معنا که بدون اجرای «برنامه اقدام» به دنبال آن باشیم که حقانیت مان را در مجمع عمومی FATF به اعضا ثابت کنیم. پس چه باید بکنیم؟ ما باید این مواردی که انجام داده ایم یعنی 38 مورد را اجرا کنیم و در زمینه الحاق به کنوانسیون های دیگر فعلا دست نگه داریم و با دانستن این که در وضعیت فعلی ما هرگز از «counter-measure» خارج نمی شویم برویم سراغ راه حلی که بدون اجرای برخی کنوانسیون ها، شرایط تعلیق ایران از «counter-measure» ادامه یابد. آیا به لحاظ عقلی این کار ممکن است؟ بله چرا که همان طور که برای خروج از «counter-measure» به اجماع نیاز داریم برای ورود به «counter-measure» هم به اجماع نیاز است و کافی است یک نفر رای ندهد. چون معلق ماندن ایران به لحاظ فنی با این که ایران در «counter-measure» نباشد هیچ تفاوتی ندارد.
ما در اجرای قوانین پولشویی از بقیه کشورها خیلی جلوتریم
این را هم بگویم که ما در موضوع اجرای قوانین پولشویی از بقیه کشورها خیلی جلوتریم. مثلا هیچ جا این طور نیست که در قواعد AML شان حسابرس موظف به گزارش دهی به واحد AML یا FIU باشد. برخی موافقان می گویند که اگر طرف مقابل از FIU ایران سوال کند خب ایران هم از FIU آن کشور سوال خواهد کرد. ایرادی که به این نکته وارد است آن است که اگر FIU ایران پاسخ درخواست ها را ندهد آن کشور در مجمع عمومی اعلام می کند که ایران پاسخ نداد و در نتیجه اجماع نمی شود. اما اگر آن کشور پاسخ ما را ندهد هیچ اتفاقی نمی افتد. می دانیم که ما نمی توانیم بگوییم که اطلاعات مورد درخواست کشور دیگر، محرمانه است چرا که در پنج بخش از استانداردهای FATF آمده است که رازداری داخلی نمی تواند مانع اطلاع رسانی به کشور دیگر شود.
آیا مسئله FATF کمک کردن با گروه های مقاومت است؟
برخی تصور می کنند که مسئله ما درباره FATF کمک کردن به گروه های مقاومت است. این خیلی بخش کوچکی از موضوع است. اصلا مگر ما از طریق بانک به گروه های مقاومت کمک می کنیم؟ خیر. نگرانی که داریم این است که در بند 6 کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم آمده است: «هر کشور عضو در موارد لزوم و عندالاقتضا اقداماتی را نظیر تدوین قانون داخلی اتخاذ خواهد کرد تا اطمینان حاصل کند اعمال جزایی منظور در این کنواسیون تحت هیچ گونه شرایطی با توجه به ملاحظات مربوط به ماهیت سیاسی، فلسفی عقیدتی ، نژادی، قومی، مذهبی یا غیره توجیه نباشند.» براساس این بند ما نمی توانیم تحفظ کنیم که کدام سازمان تروریستی است و کدام سازمان تروریستی نیست. البته ما درباره این بند تحفظ کرده ایم ولی قبول نیست چون خلاف روح کنوانسیون است. آیا ما نگران هستیم که حزب ا... و حماس را بزنند؟ نه ما اصلا نگران حزب ا... لبنان نیستیم، نگران مسائل داخلی خودمان هستیم. در «برنامه اقدام» نیز در نقاط مختلف آمده است که وقتی شورای امنیت جایی را تروریست بداند شما هم باید آن را تروریست بدانید. آیا ما همین حالا یک نهاد عادی حاکمیتی داریم که تحت تحریم سازمان ملل باشد؟ بله سازمان صنایع دفاع.
صرافی های ایرانی با گزارش یک نهاد وابسته به امارات و عربستان تحریم شد
می دانیم که یک ساختار مبارزه با پولشویی به نام «CTFT» در سفر ترامپ به عربستان (سال 2016) به صورت مشترک با امارات ایجاد شده است که از نهادهای همکار FATF هم هست و صراف های ایرانی که در اردیبهشت ماه هدف حمله تحریمی آمریکا قرار گرفتند و بخش مهمی از ساختار ارزی ایران در دبی فروپاشید براساس گزارش همین «CTFT» انجام شد.
جبرائیلی: آمریکا اجرای FATF را برای دقیق تر کردن سلاح خودش می خواهد
سیدیاسر جبرائیلی، پژوهشگر اقتصاد سیاسی هم یکی دیگر از منتقدان جدی اجرای «برنامه اقدام» است که معتقد است هدف از فشار آوردن به ایران برای اجرای استانداردهای FATF، افزایش ضریب آسیبپذیری کشور و دقیقتر شدن حملات و ضرباتی است که میخواهند به اقتصاد ما وارد کنند. آن چه در ادامه می آید، بخشی از گفت وگویی است که جبرائیلی با روزنامه فرهیختگان انجام داده است.
اصولا کارکرد این ماجرا یعنی همین مسئله FATF چیست و چگونه کشور را تحت فشار قرار میدهد؟
یکی از اصلیترین ابزارهای استکبار برای اعمال سلطه در عصر حاضر، استانداردسازی و قاعدهسازی در سطح بینالمللی و اجبار کشورها برای رعایت کردن این قواعد و نظامات است. کارکرد این قواعد بهگونهای است که با سلطه رابطه متقابل دارد؛ یعنی از یک سو توسط قدرتهای سلطهجو تدوین میشود، از سوی دیگر اجرا شدن این نظامات، عامل تقویت قدرت سلطهگر است. هرچه پایبندی کشورها به این قواعد و استانداردها بیشتر باشد، نظام سلطه قدرتمندتر و توان زورگوییاش بیشتر خواهد شد. یکی از اساسیترین نظامات بینالمللی که چنین رابطه متقابلی با قدرتهای سلطهگر دارد، نظامات متعارف اقتصادی به ویژه نظامات مالی است. نظام سلطه در دهههای گذشته موفق شده با ایجاد، توسعه و متعارف ساختن یکسری نظامات مالی در جهان، بر جریان تعاملات اقتصادی میان کشورها اشراف پیدا کند و با تکیه بر این اشراف، ابزارهای دیگر خود مانند تحریم و تهدید را برای ضربه زدن به اقتصاد کشورهای مخالف سلطه به کار گیرد. از کنفرانس سال 1944 برتون وودز، این روند آغاز شد و پیوسته و بنا به اقتضائات زمان، تغییراتی در نظامات مالی بینالمللی ایجاد کردند. تاسیس نهادهایی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، مسلط ساختن دلار بهعنوان یک ارز بینالمللی، ایجاد سامانههایی مانند سوئیفت، تشکیل نهادهایی مانند FATF و اجبار کشورها به رعایت استانداردهای آن را باید در چارچوب همین سیاست دید.
آیا این اقدام موثرتر از دیگر مسیرهای تضعیف یک کشور مانند حمله نظامی است؟
امروز آمریکا از این اشراف و سلطهای که بر شبکه مالی بینالمللی دارد، بهعنوان یک قدرت جایگزین نظامی یاد میکند و نام آن را قدرت اعمال فشار میگذارد که مزایای قدرت سخت و نرم را دارد و معایب و هزینهها و محدودیتهای آن ها را ندارد. شرط اساسی موفقیت دشمن در بهرهبرداری از این امکانات و ابزارهایش در حوزه مالی بینالمللی، حضور هرچه بیشتر ما در این شبکه مالی و محدود ساختن مبادلات و تعاملاتمان به این شبکه و نظامات مرتبط با آن است. دو سال قبل، در گزارش یکی از مراکز وابسته به دستگاه نظامی آمریکا (گزارش موسسه رند برای دفتر بازبینی دفاع چهارگانه پنتاگون) در اینباره تصریح شد که آمریکا دیگر امکان استفاده از قدرت نظامی خود علیه سه کشور ایران، چین و روسیه را ندارد، اما میتواند از سلطه خود بر شبکه مالی بینالمللی علیه این کشورها بهرهبرداری کند و به آن ها فشار بیاورد که رفتارشان را طبق میل آمریکا تغییر دهند. هر چه این سه کشور در این نظامات مالی بیشتر ادغام شوند، ضریب آسیبپذیری آن ها در برابر حملات آمریکا افزایش خواهد یافت، لذا میبینیم که ما را برای ادغام در این نظامات هم تشویق میکنند و هم تهدید، هم حمایت میکنند و هم اجبار. هدف چیست؟ هدف همان افزایش ضریب آسیبپذیری ما و دقیقتر شدن حملات و ضرباتی است که میخواهند به اقتصاد ما وارد کنند.
شما با چه اسناد و شواهدی پیوستگی این چهار لایحه با ضوابط گروه ویژه اقدام مالی و کلیت این مجموعه با قصد واشنگتن برای استانداردسازی روابط اقتصادی ایران، طبق میل آمریکا با خارج را مدنظر قرار میدهید؟
قبلا چندین بار در اینباره حرف زدهام و چند بار هم نوشتهام، اما متاسفانه شاهدیم که برخی از جانب دولت اسناد و شاهد بیّن را نمیخواهند بپذیرند و مطرح میکنند که این لوایح با FATF رابطهای ندارد؛ گزارهای که با اسناد متقنی قابل رد است.
اول: الزام الحاق به کنوانسیون پالرمو و کنوانسیون تامین مالی تروریسم به صراحت در ماده 36 توصیههای FATF آمده است. در صفحه 25 این سند 130 صفحهای، این موضوع کاملا روشن است و جای بحث ندارد.
دوم: بندهای اول و دوم از بخش «همکاری بینالمللی» در برنامه اقدام(Action Plan) توافقشده میان دولت آقای روحانی و FATF عبارت اند از « تصویب و اجرای کنوانسیون پالرمو» و «امضا، تصویب و اجرای کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم.»
سوم: بند چهارم از بخش «جرم تامین مالی تروریسم» در برنامه اقدام(Action plan) توافقشده میان دولت آقای روحانی وFATF، ناظر به یکی از لوایح چهارگانه است: اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم بهمنظور حذف معافیت جرم تامین مالی تروریسم برای گروههای مشخصشده «تلاش برای مقابله با اشغال خارجی، استعمار و نژادپرستی».
چهارم: بخش «جرم پولشویی» از برنامه اقدام توافقشده میان دولت و FATF نیز کاملا ناظر به اصلاح قانون پولشویی است.
درباره استانداردهای FATF گفته میشود چطور 190 کشور دنیا این استانداردها را اجرا کردهاند و مشکلی برایشان پیش نیامده است، اما مخالفان FATF در ایران میگویند برای کشور ما مشکل ایجاد خواهد شد؟
پاسخ این است که مگر وزارت اطلاعات، وزارت دفاع، وزارت ارشاد، سازمان صدا و سیما، نهادهای نظامی و بیش از 200 نهاد و فرد موثر دیگر در این 190 کشور تحت تحریم آمریکا هستند که با اجرای استانداردهای FATF مجبور به تحریم دستگاههای امنیتی- اجتماعی خود در داخل کشورشان نیز بشوند؟
ببینید آقای عراقچی در جلسهای که با آقای ظریف و شمخانی در مجلس حاضر شدند، بیان کردند که تصویب و اجرای FATF مطالبه اروپا برای ادامه برجام است. قبلا هم گفته شده بود که برقراری روابط بانکی بینالمللی ما منوط به اجرای FATF است.
اگر FATF را اجرا کنید، این روابط به شکل ایدهآل برقرار نخواهد شد، مگر با تحریم داخلی نهادها و افراد تحت تحریم آمریکا. مسئله این است که قبل از اجرای FATF نهادهای مالی به بهانه این که نمیدانند مصرفکننده نهایی در ایران SDN لیستیها هستند یا خیر، از همکاری خودداری میکنند. پس از اجرایFATF، شما باید بین تحریم داخلی SDN لیستیها و همکاری نهادهای مالی خارجی یکی را انتخاب کنید. آن چه مشکل روابط مالی ما را حل خواهد کرد، فاصله گرفتن از نظام مالی تحت سلطه آمریکا و استفاده از نظامات جایگزین مبادلاتی برای بیاثر کردن تحریمهاست.
استدلال برخی در پاسخ به این سخن این است که آیا نباید در کشور با پولشویی مبارزه کرد؟
کسی مخالف مبارزه با پولشویی و جلوگیری از تامین مالی تروریسم نیست و از قضا یکی از مهمترین اقداماتی که باید انجام بگیرد، همین است. بند 19 سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی تصریح دارد که «شفافسازی اقتصاد و سالمسازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیتها و زمینههای فسادزا در حوزههای پولی، تجاری، ارزی و...» انجام شود. اجرای این بند به ما کمک خواهد کرد نهتنها جلوی تامین مالی تروریستهای فعال در داخل کشور توسط دشمنان خود را بگیریم، بلکه رهگیری کمکهای مالی مصوب کنگره آمریکا به ضدانقلاب داخلی که خود را در قالب تبلیغ فلان برند خارجی در نشریات ضدانقلاب نشان میدهد و یک پولشویی آشکار است، ممکن خواهد بود.
ما با آمریکا درگیر یک جنگ همهجانبه اقتصادی هستیم و این کشور با توجه به رویکرد جدید خود که تحریم مالی را یک «سلاح هدایتشونده» میداند، همه ابزارهای خود را برای دقیقتر شدن این سلاح هدایتشونده به میدان آورده است و FATF یکی از این ابزارهاست.
آمریکا اجرای FATF را در ایران برای این نمیخواهد که مشکلات روابط مالی بینالمللی ایران حل شود. برای این میخواهد که سلاح خودش دقیقتر کار کند. لوایح چهارگانه دولت آقای روحانی، برای بالا بردن دقت تسلیحات مالی آمریکاست. این گفته خوان زاراته، معاون مدیریت مبارزه با تروریسم و جرایم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا بسیار قابلتامل است که «برای قرار دادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است.»