یادداشت روز
تعداد بازدید : 127
در انتظار رئیس کل ملی، فراجناحی و جامع
نویسنده : مهدی حسن زاده economic@khorasannews.com
تحولات بازار ارز به گونه ای رقم خورد که راهی جز تغییر متولی اصلی بازار ارز باقی نماند و علی صالح آبادی جای خود را به محمدرضا فرزین داد. رئیس کل جدید بانک مرکزی با سابقه ای روشن در اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها، فرصتی جدید برای احیای اعتبار بانک مرکزی دارد. واقعیت این است که بانک مرکزی طی سال های اخیر بیشتر به واسطه سیاست های ارزی تعریف و کارنامه روسای کل براساس نوسانات نرخ ارز در دوره فعالیتشان ارزیابی شده است. حضور سکاندار جدید ساختمان شیشه ای خیابان میرداماد تهران با یک تصمیم پرسرو صدا در زمینه نرخ ارز نیمایی همراه بود. تعیین نرخ 28 هزار و 500 تومان واکنش هایی را در پی داشت. همچنین اظهارات تکمیلی فرزین در برنامه تلویزیونی جمعه شب تصویر کلی وی درباره مدیریت ارزی را مشخص کرد. این تصویر واجد چند ویژگی است و برای تکمیل این تصویر توجه به چند نکته ضروری است:
1 - برخلاف رئیس کل سابق که بازار آزاد ارز را غیررسمی و فاقد عمق می دانست و در نتیجه به آن بی اعتنا بود، خوشبختانه آقای فرزین، این بازار را به رسمیت می شناسد. اظهارات جمعه شب ایشان نشان می دهد که اگرچه نرخ های موجود در این بازار را تحریف شده و تحت تاثیر انتظارات غیرواقعی می داند اما به صراحت از ضرورت مداخله در این بازار می گوید. تجربه نیز نشان داده است که بازار رسمی ارز به هر دلیلی تحت تاثیر بازار غیررسمی قرار دارد و همیشه رشد نرخ در بازارهای غیررسمی و فردایی، موجب شده تا بازار رسمی ارز نیز همسو با آن رشد قیمت داشته باشد. بنابراین به هر صورت باید زمینه حضور در بازارهای غیررسمی و فردایی برای بانک مرکزی فراهم باشد.
2 - تعبیر رئیس کل جدید در خصوص ناهماهنگی نقشه ارزی و تجاری، حرف جدیدی است و نشان می دهد متولی جدید بانک مرکزی، با نگاه های کارشناسی این حوزه آشنایی خوبی دارد. تلاش برای متناسب سازی این دو نقشه از این نظر مهم است که اتکای بیش از حد تجارت ایران از مسیر دبی و امارات ایجاب می کند که دسترسی اقتصاد ایران به درهم زیاد باشد، بنابراین یا باید دسترسی به درهم را افزایش داد یا اتکا به تجارت از مسیر امارات را کاهش داد که به نظر می رسد گزینه دوم به دلایل مختلف از جمله چالش های محور عرب با جمهوری اسلامی ایران، باید در دستور کار باشد.
3 - با هر ملاک و معیاری، تعیین نرخ مشخص برای ارز نیمایی، خطراتی به همراه دارد. واقعیت این است که نرخ سامانه نیما میانگینی از معاملات ارزی در این سامانه است که یک سمت آن صادرکنندگان و سمت دیگر واردکنندگان هستند. در این میان الزام به نرخ 28 هزار و 500 در شرایطی که نرخ فعلی (دیروز) بازار بیش از 10 هزار تومان بالاتر از این نرخ است، انگیزه بازگشت ارز را از صادرکننده می گیرد. به همین دلیل اصرار بر نرخ مشخص سامانه نیما حتما باید با کاهش نرخ ارز بازار و نزدیک کردن آن در فاصله ای بین 30 تا 35 هزار تومان همراه باشد وگرنه صادرکننده ای که می بیند امکان فروش ارز در بازار با قیمت های بالای 35 هزار تومان را دارد، ارز خود را 28 هزار و 500 نخواهد فروخت و فشار از سوی بانک مرکزی برای بازگشت ارز صادرکننده، موجی از چالش و درگیری و فرار از بازگشت ارز را رقم می زند. بنابراین کاهش نرخ ارز بازار پیش نیاز اصلی تثبیت نرخ ارز نیمایی است.
4 - بانک مرکزی همواره دو نوع رئیس کل داشته است. روسای کلی که اقتصاددان بوده اند و روسایی که تحصیلات تخصصی شان در حوزه مسائل مالی بوده است. تجربه تاریخی بانک مرکزی در ایران نشان داده است که اقتصاددان ها روسای کل موفقتری بوده اند. بخشی از این مسئله به توان اجماع سازی رئیس کل اقتصاددان برمی گردد. بانک مرکزی در تعیین همه سیاست های کلان خود چه در حوزه ارزی، چه پولی و چه بانکی بر اقتصاد کلان کشور تاثیرات مهمی دارد. فهم جامع رئیس کل از اقتصاد، امکان تعامل بیشتر با صاحبنظران و به کرسی نشاندن نظر تخصصی و ملاحظات اقتصادی در دولت و دیگر قوا را ایجاد می کند. از همین رو رئیس کل جدید بانک مرکزی می تواند نقش مهمی در سیاست های اقتصادی کلان ایفا کند.
5 - نکته اساسی درباره رئیس کل بانک مرکزی، رویکرد رسانه ای وی است. روسای کل همواره بین دو طیف، سکوت رسانه ای یا حضور پررنگ رسانه ای در نوسان بوده اند. پیشنهاد می شود، رئیس کل جدید پس از تبیین سیاست های خود، حضور رسانه ای خود را کمرنگتر کند و اجازه دهد عملکردش به ویژه در بازار ارز و در میان مدت در مهار تورم، کارنامه عملکردش باشد، نه حرف درمانی و مصاحبه های متعدد و وعده های بیجا. بانک مرکزی جایگاه حساسی است و ریاست آن باید از اعتبار زیادی برخوردار باشد. حضور مکرر و وعده های متعدد، فقط کار دکتر محمدرضا فرزین را سخت می کند. خوشبختانه تجربه خوب ایشان در سخنگویی ستاد هدفمندی یارانه ها در سال های 89 و 90، پیش روست و می تواند از آن تجربه و پیدا کردن ادبیاتی متناسب با فهم عمومی استفاده کند.
در نهایت رئیس کل بانک مرکزی وارث شرایطی خطیر است. مهمترین خاکریز اقتصادی که اقدامات آن می تواند اثر نسبتا فوری و امیدوارکننده بر جامعه بگذارد، بانک مرکزی است. شرایط ایجاب می کند که رئیس کل جدید، این جایگاه را جایگاهی ملی بداند و در تعامل با همه قوا و چهره های ارشد نظام بتواند فراتر از دولت و قوه مجریه، رئیس کلی برای بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در شرایط خطیر سال 1401 و دوران انباشت 5 ساله تورم بیش از 40 درصد باشد. این مسئله ایجاب می کند که دکتر محمدرضا فرزین شخصیت حقوقی خود را در قالبی ملی، فراجناحی و جامع ببیند.