گروه اجتماعی- اظهارات دیروز رئیس جمهور درباره وضعیت کرونا در کشور، متفاوت از نوبت های پیشین بود. آقای روحانی دیروز در ستاد ملی کرونا از آمار و ارقام مهمی سخن به میان آورد که طبق گفته خودش حاصل بررسی ها و گزارش های وزارت بهداشت و ستاد ملی کروناست. روحانی گفت: در گزارش معاونت تحقیقات وزارت بهداشت تخمین بر این است که تاکنون ۲۵ میلیون ایرانی به این ویروس مبتلا شدهاند و حدود ۱۴ هزار نفر هم جان خود را در این مدت از دست دادهاند. آقای روحانی همچنین گفته است که در این گزارش آمده تعداد زیادی در حدود ۱۵۰ روز گذشته بستری و در مجموع بیش از ۲۰۰ هزار نفر در بیمارستانها بستری بودند و همچنین طبق این گزارش باید این احتمال را بدهیم که ۳۰ تا ۳۵ میلیون نفر دیگر در آینده در معرض ابتلا خواهند بود و این نکته خیلی مهمی است یعنی اگر این گزارش را امروز مبنا قرار دهیم، ۲۵ میلیون نفر در کشورمان از بیماری عبور کرده و بقیه جمعیت حدود ۳۰، ۳۵ میلیون نفر احتمالاً در معرض ابتلا در ماههای آینده خواهند بود.
سال بعد هم...
رئیس جمهور همچنین گفته است: در همین گزارش پیشبینی شده است که تعداد بستریها تا پایان امسال حدود ۲برابر آن مقداری است که در ۱۵۰ روز گذشته شاهد آن بودیم و ممکن است سال آینده هم در ماههایی گرفتار این بیماری باشیم.
مبتلایانی با علایم خفیف
اما این اعداد به چه معناست؟ یعنی وقتی گفته می شود تاکنون25میلیون مبتلا شده اند معنایش چیست؟
در این باره دکتر مصطفی قانعی دبیر کمیته علمی ستاد کرونا دیروز توضیحاتی داد: «بالای ۹۰درصد کسانی که به بیماری کووید۱۹مبتلا میشوند، آن قدر خفیف است که حتی به پزشک مراجعه نمیکنند.» آقای قانعی به « الایزا » یکی از مدل های تست نمونه گیری اشاره کرد و گفت : وقتی تست الایزا را در جمعیت می برند و یک جمعیت را با آن مورد تست قرار میدهند، به این نتیجه میرسند که چقدر از مردم به بیماری مبتلا شده اند و پادتن در بدن شان موجود است. بنابراین زمانی که وزارت بهداشت اعلام میکند ۲۵ میلیون نفر یا نزدیک به ۲۰ درصد جمعیت ایران، به کرونا مبتلا شده اند، به معنای همان گروه مبتلای خفیف هستند که مشکلی نداشتند تا بخواهند به پزشک مراجعه کنند.این ۲۵ میلیون نفر با بیماری مواجهه داشتند و بر بیماری غلبه کردند و علامتی هم پیدا نکردند. آمار بستری و فوتیها نیز بر اساس همان چیزی است که به صورت روزانه از سوی سخنگوی وزارت بهداشت اعلام میشود.
گفت و گو
۲ عضو کمیته کشوری پیشگیری از کرونا در گفت و گو با خراسان :
بهبود یافتگان در امان نیستند
در پی تخمین جدید 25 میلیونی وزارت بهداشت برای مبتلایان، با دکتر مینو محرز عضو کارشناسی کمیته کشوری پیشگیری از کرونا همکلام می شوم و از او می پرسم، این تعداد مبتلایان احتمالی، آیا باید خیال شان جمع باشد که دیگر مبتلا نمی شوند و به نوعی خطر از سرشان گذشته است؟ دکتر محرز صریح پاسخ می دهد: «به هیچ عنوان معنای این تخمین این نیست که بخواهد از حساسیت جامعه نسبت به رعایت بهداشت بکاهد. طبق تمام گزارش ها و دستاوردهای جهانی، همچنان این خطر متوجه مبتلایان به این ویروس است که دوباره نیز مبتلا شوند چه بسا نمونه های فراوانی نیز بوده اند که پس از بهبودی، مجدد به کووید19 مبتلا شده اند.» همچنین نظر دکتر محمد رضا محبوب فر دیگر عضو این کمیته را نیز در این باره جویا می شوم. او هم تاکید می کند : افرادی که برای بار نخست به کرونا مبتلا شده اند دو ماه بیشتر از این ویروس مصون نیستند و پس از این دوره احتمال ابتلای مجدد را دارند بنابراین باید جانب احتیاط و رعایت بهداشت را داشته باشند. محبوب فر به اظهارات دیروز آقای روحانی اشاره می کند و می گوید: تصور من از طرح این آمار توسط رئیس جمهور این است که با توجه به میزان شیوع بالای کووید19 احتمالا ایشان قصدش قبح زدایی از ابتلا به این ویروس در جامعه است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری – تقریباً تمام کسانی که فیلمهای مختلف «زورو» را با هنرمندی بازیگرانی مانند آلن دلون و آنتونیو باندراس دیدهاند، تردیدی در افسانه بودن این شخصیت داستانی ندارند. شخصیتی که نام حقیقی وی، طبق داستان «جانستون مککالی»، «دُن دیهگو» بود؛ جوانمردی که از ثروتمندان میدزدید و به فقرا میبخشید. طبق روایت داستان مشهور مککالی که در سال 1919، برای نخستینبار منتشر شد، اشراف و ثروتمندانی که زورو علیه آنها میجنگید، عموماً وابستگان به دربار اسپانیا بودند و در واقع، دُن دیهگو علیه ظلم و بیداد اسپانیاییهای غارتگر به میدان آمده و خودش هم زخمخورده آنها بود. شهرت و جذابیت داستان «زورو» که تنها یکسال بعد از انتشارش، در 28 نوامبر 1920، توسط «داگلاس فربنکس»، کارگردان مشهور آن روزها، روی پرده جادویی سینما جان گرفت، باعث شده است که کمتر کسی به فکر شناختن ریشههای تاریخی و حقیقی این روایت دیدنی و خواندنی باشد. اما کاوش در گذشته نه چندان دور تاریخ آمریکا، رازهایی را برملا میکند که شگفتانگیز و قابل تأمل است؛ اسراری که نشان میدهد زوروی واقعی، نه در برابر حکومت اسپانیا، بلکه مقابل آمریکاییهای منفعتطلبی که این روزها خلاصه و نماد آنها را میتوان در شخصیت ترامپ یافت، به مبارزه پرداخته بود.
رابینهود غرب کیست؟
واقعیت آن است که جانستون مککالی فقط خالق نام زورو است و نه مبدع شخصیت او. شخصیت زورو، پیش از مککالی، توسط جان رولین ریچ، نویسنده آمریکایی دهه 1880 در داستانی هیجانانگیز، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهبود. مشهور است که مککالی هم، افسانه زورو را با الهام از داستان رولین نوشت؛ اما رولین ریچ، زورو را به نام اصلیاش میخواند؛ «جاکوئین موریِتا کاریلّو»، مشهور به «رابینهود غرب» یا «رابینهود الدورادو». شخصیتی که در میان کارگران مکزیکی مهاجرتکرده به کالیفرنیا، مقامی در حد یک قدیس داشت. «سوزان لی جانسون»، مورخی که سالها روی شخصیت موریتا تحقیق کردهاست، اعتقاد دارد که آنقدر روایتهای افسانهوار درباره او منتشر شدهاست که تشخیص واقعیت از توهم را ناممکن میکند. آمریکاییهای معاصر موریتا، او را راهزنی بیرحم میدانستند که به دلیجانها دستبرد میزد و مأموران قانون را از میان برمیداشت؛ تضادی که میان شخصیت آمریکایی و مکزیکی موریتا وجود دارد، نشاندهنده واقعیتی ناگفته درباره اوست.
پرده از روی حقیقت کنار میرود
در سال 1980 فرانک فارست لاتا، مورخ آمریکایی و نویسنده کتاب «قرن بیستم»، تحقیقات خود را درباره موریتا، به علاقهمندان تاریخ عرضه کرد. بر پایه پژوهش لاتا، موریتا در ایالت «نوسودا» در شمال غربی مکزیک به دنیا آمد و در نزدیکی شهر «السالادو» به مدرسه رفت. لاتا و البته دیگر مورخان، سال تولد او را 1829 میلادی(1208 خورشیدی) میدانند. اگر این روایت درست باشد، موریتا اواخر دهه 1840، یعنی دورهای که به «تب طلای کالیفرنیا» شهرت یافت، حدوداً 20 سال دارد و طبیعی است که مانند هر جوان دیگری، با یک دنیا آرزو، به سمت کالیفرنیا میرود؛ سرزمینی که به تازگی و کمتر از یکسال قبل، بر اساس معاهده «گوادالوپ هیدالگو» به ایالات متحده واگذار شده است. ورود به کالیفرنیا، برای مکزیکیها قدغن نبود، اما آمریکاییها از همان ابتدای کار برای کارگرانی که بیش از سه چهار دهه در معادن طلای کالیفرنیا کار میکردند، مشکل به وجود میآوردند. طبق معاهده، معادنی که توسط مکزیکیها پیدا میشد، متعلق به خود آنها بود و فقط باید به دولت آمریکا مالیات میپرداختند. موریتا دست همسر جوانش را گرفت و به پیشنهاد برادرش که چند سال قبل از او در کالیفرنیا ساکن شده بود، به این منطقه رفت تا کار جستوجو برای طلا را آغاز کند. او شانس خوبی داشت و خیلی زود یک رگه معدنی مرغوب را در غرب کالیفرنیا پیدا کرد و برای ثبت آن به اداره ثبت معدن مراجعه کرد. اما یک مشکل وجود داشت؛ یانکیهای سفیدپوست از مکزیکیهای دورگه خوششان نمیآمد و اصلا حاضر نبودند پیشرفت آنها را ببینند. البته در آن زمان، مانند دوره ترامپ، هنوز دیوار حائل در مرز مکزیک ایجاد نشدهبود! اما آمریکاییها برای آزار مکزیکیها از هیچ کاری رویگردان نبودند. در یکی از روزهای سال 1850 که موریتا همراه با همسرش مشغول کار در معدن بود، تعدادی آمریکایی که توسط صاحبان سفیدپوست معادن طلای کالیفرنیا اجیر شده بودند، به معدن یورش آوردند؛ آنها موریتا را به شدت مضروب و به همسر وی تجاوز کردند و سپس آن دختر معصوم را به قتل رساندند. این فاجعه، شوکی مهلک برای موریتای 22 ساله بود و آغاز جنگی بیامان علیه آمریکاییها که توسط او سازماندهی شد.
پایان غمانگیز یک مبارز
موریتا کوشید تا از مجرمان شکایت کند، اما مراجع قضایی آمریکا برای او تره هم خرد نکردند. ناچار به سراغ هموطنانش رفت و تازه فهمید رنجی که آمریکاییها به روح و جسم آنها وارد میکنند، چقدر جانکاه و غیرقابل تحمل است. موریتا در تیراندازی و شمشیرزنی، توانمندی بالایی داشت. او پنج گروه را زیر نظر خودش تشکیل داد که وظیفه آنها، گرفتن حق مکزیکیها از دست آمریکاییهای سرمایهدار بود. بهتدریج و طی دو سال، گروههای پنجگانه موریتا دمار از روزگار معدنداران متکبر آمریکایی درآوردند. دولت برای مرده یا زنده موریتا، پنج هزار دلار جایزه تعیین کرده بود که در آن زمان مبلغ بسیار زیادی محسوب میشد. به این ترتیب، تمام شکارچیان انسان، از تگزاس و مناطق همجوار به طمع گرفتن جایزه، وارد کالیفرنیا شدند. یکی از این افراد به نام «هری لاو» روز 25 جولای سال 1853 (سوم مرداد 1232)، توانست با استفاده از غفلت موریتا و افرادش، وی را به قتل برساند و سر او را از بدن جدا کند و برای گرفتن جایزه، نزد مقامات آمریکایی ببرد. به این ترتیب، موریتا در 24 سالگی به دست قصابان اجیر شده آمریکایی کشته شد؛ اما روایت شجاعت و از خودگذشتگی او به صورت داستانهای گوناگون، در میان مکزیکیها و بومیان کالیفرنیا باقی ماند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که مشکلات فروش سهام عدالت و واریز پول آن به حساب مشمولان اعتراض بسیاری را برانگیخته و مطالبات گسترده ای هم برای رفع مشکلات ایجاد شده، دیروز سخنگوی سهام عدالت از اجبار کارگزاری ها به ارائه توضیحات تا اول مرداد خبر داد و یک عضو هیئت رئیسه مجلس هم ضمن اشاره به زیان تحمیل شده به مردم به دلیل تاخیر در پرداخت، از احتمال ورود مجلس و بررسی ماجرا خبر داد. درباره نحوه فروش سهام عدالت و واریز وجوه آن به حساب مردم و مشکلات متعددی که ایجاد شده است در گزارش دیروز با عنوان «هزارتوی فروش سهام عدالت» به تفصیل به آن پرداختیم. در پی این مطالبات شکل گرفته، دیروز فهیمی سخنگوی سهام عدالت توضیحات جدیدی ارائه کرد. فهیمی در گفت وگو با فارس درخصوص تاخیر در پرداخت همه یا بخشی از مبلغ فروش سهام عدالت و گلایه مردم از این موضوع گفت: سفارش فروش سهام عدالت توسط کارگزاریها اجرا نشده که بر اساس آخرین تصمیمگیری قرار شد هر کارگزاری به مشتریان خود پاسخ دهد که چرا تقاضا برای فروش سهام عدالت انجام نشده است. به گفته وی، تاکنون حدود دومیلیون نفر سفارش فروش سهام عدالت خود را دادند که تاکنون سفارش 600 هزار نفر به دلایل مختلف انجام نشده است. سخنگوی ستاد راهبردی آزادسازی سهام عدالت اظهارکرد: کارگزاریهای بورسی و کارگزاریهای مرتبط با بانکها تا پایان این ماه فرصت دارند به هر مشتری جداگانه پاسخ دهند که مشکل تقاضای فروش 30 درصد سهام عدالت آن ها چیست و اگر کسی پاسخی ندهد، برخورد انضباطی با آن کارگزاری انجام میشود.
همزمان عضو هیئت رئیسه مجلس با تاکید بر این که تأخیر بانک ها و سازمان بورس در واریزنکردن پول فروش سهام عدالت، به ضرر متقاضیان تمام شده است، گفت: اگر اقدام عاجلی برای تعیین تکلیف این مسئله صورت نگیرد، مجلس این پرونده را مورد بررسی قرار خواهد داد. به گزارش خبرگزاری خانه ملت، سید ناصر موسوی لارگانی در خصوص تاخیر در پرداخت گفت: قطعا اگر فرد متقاضی اقدام به فروش 30 درصد از سهام خود نمی کرد، در شرایط کنونی می توانست آن را به مبلغ بالاتری در بازار سرمایه بفروشد، این به معنای آن است که تأخیر بانک ها و سازمان بورس در واریز نکردن پول فروش سهام عدالت، به ضرر متقاضیان تمام شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محبس، زندان، ندامتگاه یا بندیخانه از ابتدای بشریت در اشکال مختلف وجود داشتند. جایی که شخص مجرم را برای مدتی به طور موقت یا دایم در یک چهاردیواری مشخص محدود و او را از حضور در جامعه محروم میکردند. فلسفه وجود زندان اصلاح آدمها و هدایتشان به سمت یک زندگی مثبت و مفید است اما در کمال تاسف امروزه بعضی از زندانها در گوشه و کنار دنیا تبدیل به مکانی برای پرورش فساد و ترویج تباهی شدهاند. زندانهایی که در آنها انواع جنایات رخ میدهد و هیچ فردی مسئول حفاظت از جان و حقوق انسانی زندانیان نیست. زندانیان جوانتر مورد زورگویی و تعرض قرار میگیرند و نگهبانان در حمایت از زندانیان مداخله نمیکنند اما با دریافت مبالغ قابل توجهی، سلول یک زندانی را به خواست دیگری تغییر میدهند. در ادامه این پرونده به معرفی مخوفترین زندانهای ساخته شده در سراسر جهان خواهیم پرداخت و از شرایط حاکم بر این ندامتگاههای هولناک خواهیم گفت.
شرایط زندگی در هر زندان با زندانی دیگر زمین تا آسمان تفاوت دارد. در کنار بیشمار زندانهایی که در آنها به حداقل نیاز انسانها هم توجهی نمیشود، زندانهای بسیاری وجود دارند که شخص زندانی در آن جغرافیا در اشرافیترین حالت ممکن زندگی میکند و تنها تفاوتش با انسان آزاد، خارج نشدن از منطقه مشخص شده است. برخی از این زندانها سفارشی ساز هستند و مخصوصِ مجرمان سیاسی، آقازادهها و مفسدانی که پولهای درشت در حسابهای بانکیشان دارند برپا شدهاند. برخی هم قبلا ساختمانهای مجللی بودهاند که با تغییر کاربری عنوان ندامتگاه را روی آنها چسباندهاند. در این ندامتگاهها بالاترین امکانات رفاهی در دسترس اشخاص زندانی قرار میگیرد؛ زندانهایی که با عناوین «هتل» یا «زندان لاکچری» شناخته میشوند. هتل «ریتز کارلتون» در شهر ریاض، پایتخت عربستان یک هتل پنج ستاره است که از سال 2017 به محل نگهداری شاهزادگان مفسد عرب اختصاص داده شده. در همان سال محمد بن سلمان 400 نفر از شاهزادگان و میلیاردرهای سعودی را در این هتل جای داد. هتلی که میان یک باغ سرسبز و بزرگ بنا شده و یک روز محل اقامت رئیس جمهوران آمریکا (از اوباما گرفته تا ترامپ) بوده است. «کتدرال» یکی دیگر از زندانهای ویژه و با امکاناتِ ساخته شده تاکنون است که در کلمبیا قرار دارد. «پابلو اسکوبار» بزرگترین قاچاقچی تمام تاریخ در ازای پرداخت بدهی 10 میلیارد دلاری دولت توانست در کلمبیا یک زندان اختصاصی برای خود بسازد و در آن زندگی کند. در این زندان یک زمین فوتبال، جکوزی، آبشار مصنوعی، استخر، بار و هر آن چه در یک خانه اشرافی و مجلل وجود دارد، مهیا شده بود. در سراسر دنیا زندانهایی مشخص برای زندانیان ثروتمند وجود دارند، زندانیهایی که در قبال پرداخت پول، امکانات دریافت میکنند و حتی میتوانند نگهبانان خود را تغییر بدهند و از داخل زندان به راحتی با دنیای بیرون ارتباط بگیرند. در برخی کشورهای دیگر هم بخشی از زندانها را به اتاقهای VIP اختصاص دادهاند و مجرمان ثروتمند میتوانند دوران حبس خود را در شرایطی بسیار بهتر از دیگر زندانیان پشت سر بگذارند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از همان روزهای ابتدای شیوع کرونا، با توجه به بروز علایم تنفسی در بسیاری از بیماران، موضوع سیگار کشیدن مورد توجه متخصصان قرار گرفت. حالا بعد از گذشت نزدیک به شش ماه از شیوع این بیماری، مشخص شده است که سیگار کشیدن میتواند خطرات بیماری کرونا را به شکلی محسوس افزایش دهد و مبتلایان را در معرض خطراتی چون تشدید علایم بیماری، نیاز به بستری و حتی افزایش احتمال فوت ناشی از این بیماری قرار دهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در نخستین روز هفته، سکه و دلار به ترتیب با گذر از مرزهای 11 میلیون و نیز 25 هزار تومان رکوردهای جدیدی را به ثبت رساندند. به گزارش خراسان، دلار که شنبه هفته قبل نرخ 22 هزار و 650 تومان را به ثبت رسانده و تا انتهای هفته با شیب نسبتاً ملایمی به نرخ 23 هزار و 890 تومان رسیده بود، در نخستین روز هفته جدید جهش بیش از 1300 تومانی را ثبت کرد تا یک روزه، راه هفته قبل را بپیماید. بر این اساس، دلار در بازار آزاد، دیروز مرز روانی 25 هزار تومان را هم رد کرد و بیش از 25 هزار و 200 تومان نرخ گذاری شد. هر چند تابلوی صرافی ملی؛ نرخ فروش دلار را 23 هزار و100 تومان نشان می داد. این وضعیت در شرایطی رخ میدهد که حدود دو هفته قبل رئیس کل بانک مرکزی، با اشاره به افزایش عرضه ارز در سامانه نیما و بهبود صادرات نفت، فراورده های نفتی و محصولات غیر نفتی نسبت به نوسان گیری فرصت طلبان در بازار ارز هشدار داده بود. با این حال، این که پس از آن اظهارات، وی دیگر اظهار نظری در خصوص تحولات بازار ارز نداشته، ابهاماتی را به همراه داشته و لذا احتمالاً باید منتظر موضع گیری وی در روزهای آینده باشیم. دیروز همچنین به موازات صعود اونس جهانی به حوالی 1800 دلار در هر اونس، قیمت طلا در بازارهای داخلی نیز شاهد افزایش بود. براین اساس، هر گرم طلای 18 عیار با بیش از 22 هزار تومان افزایش به یک میلیون و 86 هزار تومان رسید. سکه طرح جدید نیز با 270 هزار تومان افزایش رکورد جدیدی ثبت کرد و ضمن ورود به کانال 11 میلیون تومان، رقم 11 میلیون و 180 هزار تومان را به ثبت رساند. جدا از انتقادهایی که برخی به عملکرد بانک مرکزی به عنوان متولی بازار ارز در شرایط فعلی دارند از انتهای سال گذشته با وقوع کرونا و بسته شدن مرزها، میزان صادرات غیرنفتی کشور افت چشمگیری داشته و درسه ماه نخست، میزان صادرات غیرنفتی، به میزان نصف مدت مشابه سال گذشته رسیده است. همزمان رشد جهشی بازدهی بورس در سال جاری موجب تشدید بازدهی مورد انتظار در دیگر بازارها از جمله بازار ارز شده است و حتی مقداری از سودهای حاصل از بورس به بازار ارز نیز سرازیر شده که این دو عامل در کنار تقاضای این روزهای برخی بازرگانان برای خرید ارز از بازار و عرضه در سامانه نیما در موعد قانونی تعیین شده در پایان تیر، موجب شکل گیری صف تقاضای ارز در بازار و افزایش قیمت ها شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این روزها محرومیت پرسپولیس و استقلال از 3 پنجره نقلوانتقالات بخاطر عدم پرداخت بدهی برانکو و بویان سرمربی و بازیکن سابق سرخابی، نقل محافل ورزشی و خبری است، هرچند مسئولان 2 باشگاه آن را رد میکنند و با ضرس قاطع معتقدند محرومیتی در کار نیست و هنوز کار به آنجا نرسیده است! با اینحال این خبر چه تایید شود و چه تکذیب، تفاوتی در اصل ماجرا ایجاد نمیکند. مسئله اصلی فاجعهای است که سوءمدیریت مدیران کارنابلد و بازخواست نشده برای 2 باشگاه بزرگ پایتخت و فوتبال ایران رقم زدهاند. بدهیهای انباشته ریالی کم بود، که حالا باید تن و بدن هواداران و پیشکسوتان سرخابی و حتی مردم عادی که در وضعیت سخت اقتصادی بسر میبرند و به لحاظ معیشت در تنگنا قرار دارند، بابت دور ریختن میلیونها دلار پول بیزبان بلرزد، پولی که با کمی درایت و دلسوزی و عقلانیت، هزینه بالندگی فوتبال و ایران میشد، نه پر کردن جیب خارجیهایی که اغلب هم بیکیفیت بوده و چیزی به فوتبال ایران اضافه نکردهاند. با نگاهی به لیست بدهیهای سرخابی به بازیکنان و مربیان خارجی و تبدیل آنها به ریال با دلاری که قیمت آن روز گذشته از 25 هزار تومان گذشت و یورو که از 28 هزار تومان فراتر رفت، عمق فاجعه بیشتر عیان میشود. در این گزارش نگاهی اجمالی به ریز بدهیهای پرسپولیس و استقلال به مربیان و بازیکنان خارجی داریم که در مجموع رقمی حدود 105 میلیارد تومان است.
باشگاه پرسپولیس که چندی پیش پرونده خطرناک ژوزه مانوئل سرمربی سابق و پرتغالی را با هزینه هنگفت و حدود 2 میلیون دلار بست، حالا با پرونده یک میلیون و50 هزار یورویی بدهی به برانکو مواجه است که فیفا بابت آن برای سرخها ضربالاجل تعیین کرده است. این رقم با محاسبه یورو که روز گذشته به مرز 28هزار و500 تومان در بازار آزاد ارز تهران رسید، حدود 30 میلیارد تومان میشود که در نوع خود رکورد محسوب میشود. دیگر بدهیهای پرسپولیس به خارجیها به ترتیب ارزش ریال و ارزی به شرح زیر است.
برانکو: یک میلیون و 50 هزار یورو، معادل 30 میلیارد تومان
ماریو بودیمیر، بازیکن کروات: 475 هزار یورو، معادل 13 میلیارد و 500 میلیون تومان
گابریل کالدرون، سرمربی سابق و آرژانتینی:530 هزار دلار، معادل 13 میلیارد و350 میلیون تومان
مارکو مربی بدنساز و دستیار برانکو: 114هزار یورو، معادل 3 میلیارد و250 میلیون تومان
زلاتکو دستیار برانکو: 105 هزار یورو، معادل 3 میلیارد تومان
خواگین و اینیگو دستیاران کالدرون: 100 هزار دلار، معادل 2 میلیارد و 500 میلیون تومان
ایگور پانادیچ مربی دروازهبانان پرسپولیس: 86هزار یورو، معادل 2 میلیارد و 450 میلیون تومان
نیلسون کوریا دروازهبان برزیلی: 83 هزار دلار، معادل 2 میلیارد و100 میلیون تومان
فرناندو گابریل بازیکن برزیلی: 23 هزار دلار، معادل 580 میلیون تومان
سرتن چوک دستیار برانکو: 10 هزار دلار، معادل 250 میلیون تومان
با این اعداد و ارقام مجموع بدهی پرسپولیس یک میلیون و 830 هزار یورو و 746هزار دلار و معادل 70 میلیارد تومان است. البته باشگاه پرسپولیس در فیفا 623هزار دلار طلب دارد که با کسر آن و پرداخت طلب شاکیان 123هزار دلار دیگر بدهکار میماند که حدود 15 میلیارد تومان از بدهیهای ریالی هم کم میشود. بنابراین مجموع بدهی ریالی پرسپولیس 55 میلیارد تومان است.
در مورد باشگاه استقلال هم اعداد و ارقام بدهی وحشتناک است، آنهم در شرایطی که با کمی تدبیر و حرفهایگری میشد جلوی پایمال شدن بیتالمال را گرفت. درحال حاضر بزرگترین طلبکار باشگاه استقلال وینفرد شفر است که 550 هزار دلار طلب دارد که معادل 13میلیارد و860 میلیون تومان است، البته تا دیروز و نرخ روز گذشته ارزش ریال برابر دلار! پس از سرمربی سابق و آلمانی استقلال بویان نایدونف بازیکن مقدونیهای است که طلب30 هزار دلاریاش به خاطر بیدرایتی مسئولان وقت باشگاه به350 هزار دلار تبدیل شده، یعنی معادل 8 میلیارد و820 میلیون تومان! پس از این 2 بدهی سنگین چند پرونده هم وجود دارد که حکم آنها آمده و استقلال باید هرچه زودتر با شاکیان خارجیاش تسویه حساب کند که به شرح زیر است.
ایسما بازیکن آفریقایجنوبی و باشگاه پاختاکور:120هزار دلار، معادل 2 میلیارد و 770 میلیون تومان
سرور جپاروف بازیکن ازبکستانی: 100هزار دلار، معادل 2 میلیارد و 520 میلیون تومان
ساشا شفر آنالیزور استقلال: 82 هزار دلار، معادل 2 میلیارد و 50 میلیون تومان
لئوناردو پادوانی بازیکن برزیلی: 100 هزار دلار، معادل 2 میلیارد و 520 میلیون تومان
گادوین منشا بازیکن نیجریه ای: 42 هزار دلار، معادل یک میلیارد و 50 میلیون تومان
مارتین فورکل دستیار شفر: 18هزار دلار، معادل 450 میلیون تومان
دستمزد وکلای خارجی: یک میلیارد و500 میلیون تومان
استقلال علاوهبر این پروندهها که حکم فیفا را گرفتهاند، 2 پرونده در جریان هم دارد. پرونده غرامتخواهی پادوانی که خواهان 9 میلیون دلار شده، معادل 227 میلیارد تومان میشود و پرونده شکایت آندرهآ استراماچونی سرمربی سابق و ایتالیایی که خواهان دریافت دستمزد و غرامت یک میلیون و600 هزار یورویی شده، معادل 45 میلیارد و500 میلیون تومان است که اگر استقلال در هرکدام یا یکی از این 2 پرونده سنگین محکوم شود، فاجعه بزرگی رقم خواهد خورد که در تاریخ این باشگاه و شاید تاریخ فوتبال باشگاهی ایران بینظیر باشد. مجموع بدهی ارزی استقلال بدون درنظر گرفتن پرونده پادوانی و استراماچونی یک میلیون و 362 هزار دلار است که با هزینه دستمزد وکلای خارجی حدود 36 میلیارد تومان میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دونده سرعتی ایران:
نه حقوق میگیرم نه حمایت میشوم
دونده سرعت المپیکی کشورمان با بیان این که برنامههایم را یک ماه قبل به فدراسیون ارائه کردهام اما هنوز هیچ خبری نشده است، افزود: هیچ کمکی به من نشده است. با توجه به گرانیها و همچنین شیوع کرونا، من همچنان مثل قبل تمرین میکنم و از تلاشم کم نشده است. متاسفانه اردوهای تیم ملی لغو شد و این اتفاق خوبی نیست. ورزشکارانی مانند من نیز که فقط ورزش حرفهای میکنیم و کارمان ورزش است، درآمد خاصی نداریم. متاسفانه نه حقوقی داریم و نه حمایت میشویم. انگار که رها شدهایم.
حسن تفتیان در گفت وگو با تسنیم افزود: در دوران قرنطینه تمریناتم را شخصاً دنبال کردم، اما ای کاش از المپیکیها در این دوران واقعاً سخت بیشتر حمایت میشد. به هر حال یک سری راهکارها بود که دیگر کشورها در قبال دوندگانشان در پیش گرفتند و میشد که ما نیز در ایران چنین راهکارهایی را داشته باشیم تا از آمادگی دور نشویم. درست است که سلامتی در این ماههای اخیر از همه چیز مهم تر بوده وهست، اما واقعیت این است که ورزش قهرمانی نباید تعطیل شود. به نظرم فدراسیون میتوانست حمایت ویژهتری از المپیکیهایش داشته باشد.
وی درباره برنامه های پیش روی خود اظهار کرد: برنامههایم را یک ماه قبل به سرپرست فدراسیون دوومیدانی دادم. به احتمال 90 درصد رقابتهای بینالمللی در اروپا از سر گرفته میشود و بر همین اساس نیز در برنامههایم مشخص کردهام که در کدام مسابقات شرکت کنم و اردویی را هم زیر نظر مربی فرانسویام داشته باشم البته پس از ارائه برنامههایم، هیچ خبری از فدراسیون نشده است. من حتی چندین بار این مسئله را پیگیری کردم اما جوابی داده نشد.
وی درخصوص آخرین شرایط تمریناتش اظهار کرد: به هر حال شیوع ویروس کرونا تاثیر خود را بر برنامهها گذاشته و کمی سردرگمی به وجود آورده است. من هم فعلاً بدون مربی به تمریناتم ادامه میدهم. روز پنج شنبه یک رکوردگیری غیررسمی در ماده 200 متر داشتم و زمان 20.6 را به ثبت رساندم که نزدیک به رکورد ایران بود. به هر حال پیش میرویم تا ببینیم در آینده چه شرایطی رقم خواهد خورد.
درخشش پیوسته و مداوم
مروری بر کارنامه طناز طباطبایی به بهانه حضور کوتاه و تأثیرگذار در «شنای پروانه»
مائده کاشیان - طناز طباطبایی جزو آن دسته از بازیگران سینماست که در طول فعالیت حرفهای خود، انتخابهای خوبی داشته و آثار قابل دفاع و مهمی در کارنامهاش دارد. او سالهای 87، 93 و 94 در سه دوره جشنواره فجر، نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول و مکمل زن شد اما این جایزه را دریافت نکرد. طناز طباطبایی در جشنواره سیوهشتم فجر، بالاخره موفق شد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای بازی در فیلم «شنای پروانه» از آن خود کند.
انتخابهای خوب و متنوع
طناز طباطبایی سال 92 با بازی در فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند!» حسابی درخشید و بسیار بیش از پیش شناخته شد. بازی خوب او در این فیلم در نقش دختری که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته، مورد تحسین منتقدان و مخاطبان قرار گرفت و این فیلم جایگاه ویژهای در کارنامه او پیدا کرد. این بازیگر پس از «هیس دخترها...» نقشهایی بسیار متفاوت با کاراکتر مظلوم «شیرین» را بازی کرد و کاملا از آن نقش فاصله گرفت. او در «آرایش غلیظ» نقش یک شخصیت نه چندان زرنگ و باهوش با رگههایی از بامزگی را ایفا کرد و در «رخ دیوانه» نقش دختر معتاد، ثروتمند و خوشگذران را برعهده داشت. این بازیگر در فیلم «خشم و هیاهو» که یکی از بهترین آثار کارنامهاش است نقش دختر عاشقی را بازی کرد که علاقه زیاد و دیوانهواری به یک خواننده مشهور داشت. او بعدها در فیلم «ویلاییها» در نقش یک مادر و همسر دیده میشود که با رفتن همسرش به جبهه مخالف است و عقاید و افکاری متفاوت با همسران دیگر رزمندهها دارد. کاراکتر «مرجان» در فیلم «روسی» هم نقش پیچیده و عجیبی بود که دچار مشکلات روحی بود و تعادل روانی نداشت.
حضور کوتاه و تاثیرگذار
آخرین فیلمی که با بازی طناز طباطبایی اکران شده، «شنای پروانه» است که اکنون روی پرده سینماست. او در این فیلم حضور بسیار کوتاهی دارد، اما نقش «پروانه» نقش مهم و تاثیرگذاری است. این بازیگر با بازی باورپذیر خود ذهن مخاطب را به خوبی درگیر آن شخصیت کرده و باعث شده نمود جنگی را که در درونش برای حرف زدن و دفاع از خود یا پذیرفتن ظلم و سکوت درگرفته است، در ظاهر و چهرهاش ببینیم. هرچند که «پروانه» در بخش زیادی از فیلم حضور فیزیکی ندارد، اما طناز طباطبایی با اجرای خوب این نقش باعث میشود که کاراکترش فراموش نشود. به این ترتیب حضور کوتاهش در «شنای پروانه»، جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای او به ارمغان آورده است.
محوری
برادری قهرمان با 90 بخیه بر صورت
نگاهی به موضوع آموزش مراقبت خواهر و برادرها از همدیگر به بهانه ماجرای خبرساز پسربچه شجاعی که با انداختن خود جلوی سگ از خواهرش مراقبت کرد
نرگس عزیزی | کارشناسارشد مشاوره
در روزهای اخیر در شبکههای اجتماعی داستان «بریجر واکر»، پسربچه شش سالهای که برای محافظت از خواهر چهار سالهاش خود را جلوی سگ انداخته بوده، سر و صدای زیادی به پا کرده است. بریجر وقتی میبیند سگی به خواهرش حمله می کند، بین سگ و خواهرش میایستد تا سگ نتواند به خواهرش آسیب بزند. بعد از این حمله، بریجر زیر عمل دو ساعته رفت تا پزشکان بتوانند با 90 بخیه تا حد امکان آسیبهای وارد شده را ترمیم کنند. این طور که رسانهها نقل کردهاند این پسر درباره چرایی کارش گفته است: «با خودم فکر کردم اگر قرار باشد کسی بمیرد، بهتر است من باشم نه خواهرم.» اقدام شجاعانه این پسر توجه افراد زیادی را به خود جلب کرد و برخی از چهرهها پیامهایی برای او فرستادهاند؛ کریس اوانز، بازیگر «کاپیتان آمریکا» در سری فیلمهای کمپانی مارول که شخصیت مورد علاقه بسیاری از کودکان است برای او پیام تصویری فرستاده و او را قهرمان خطاب کرده است. در نمونه ای دیگر تام هالند، بازیگر «اسپایدرمن» تلفنی با این پسر بچه صحبت کرده است و گفته به او افتخار میکند و تصور میکند خواهر او خیلی خوششانس است که چنین برادری دارد. شاید شما هم با خواندن این داستان با خود فکر کنید آیا واقعا باید همه خواهر و برادرها به وقت خطر از همدیگر این طور مراقبت کنند؟ و اگر بخواهیم مراقبت از همدیگر را به فرزندانمان بیاموزیم باید به چه نکاتی توجه کنیم؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مدیر کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی از اجرای طرح LEZ از اواخر مرداد در سراسر کلان شهر مشهد خبر داد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی، تورج همتی درتوضیح این خبر اظهارکرد: طرح LEZ یا طرح منطقه انتشار کم آلایندگی یکی از طرح های مطرح در موضوع کاهش آلودگی هواست که هدف آن ممانعت از تردد خودروهای فاقد معاینه فنی است.
این مقام مسئول افزود: هرچند با برنامه ریزی های صورت گرفته بر اساس مصوبه شورای هماهنگی ترافیک استان در نشست دی ماه سال گذشته، مقرر شده بود این طرح در زمستان سال 98 در کل شهرمشهد اجرایی شود ولی به دلیل موانع اجرای موثر طرح، اجرای کامل و درست آن که افزایش مراجعات مردم به مراکز معاینه فنی و ایجاد تراکم و افزایش طول صف و... را در پی داشت و همزمانی آن با شیوع بیماری کرونا، متوقف شد. دبیر کارگروه اجرایی و اضطراری کاهش آلودگی هوای استان افزود: باتوجه به فراهم بودن زیرساخت های سخت افزاری و نرم افزاری مورد نیاز در اجرای این طرح و این که افزایش آلودگی هوا در نیمه دوم سال برای کلان شهر مشهد همه ساله مورد انتظار است و آلودگی هوا یکی از عوامل تشدید انواع بیماری ها به حساب می آید، طرح LEZ به دستور رئیس کارگروه اجرایی و اضطراری کاهش آلودگی هوای استان از شنبه مورخ 25 مرداد در کل این کلان شهر عملیاتی خواهد شد و بر این اساس از تاریخ یاد شده خودروها از طریق دوربینهای راهنمایی و رانندگی پایش و متخلفان اعمال قانون می شوند.
شایان ذکر است، دی ماه سال گذشته مدیرعامل سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری مشهد گفت: اگر از سوی سامانه سیمفا اعلام شود که خودرویی معاینه فنی ندارد در مرحله اول از طریق پلیس راهور به دارنده خودرو اخطار داده میشود و اگر برای دریافت معاینه فنی اقدام نشود، برای مالک خودرو جریمه صادر میشود.عطارزاده افزود: میزان جریمه نداشتن برگه معاینه فنی خودروها ۵۰۰ هزار ریال است و دوربینهای ثبت تخلفات یک بار در روز برای ثبت تخلف اقدام میکنند و اگر فرد برای پرداخت جریمه خود اقدام نکرد در هر بار ۵۰۰ هزار ریال جریمه میشود.حروف «LEZ» که طرحی برای کاهش آلودگی هواست و با اجرایی شدن آن خودروهای بدون معاینه فنی امکان تردد نخواهند داشت، مخفف عبارت
Low Emission Zone و در فارسی به معنای «منطقه انتشار کم آلایندگی» است.تردد روزانه یک میلیون و ۴۰۰ هزار وسیله نقلیه در مشهد از مهم ترین عوامل آلودگی هواست. طبق اعلام محیط زیست خراسان رضوی، در شرایط موجود ۸۰ درصد مینیبوسها، ۶۰ درصد اتوبوسها، ۶۰ درصد موتورسیکلتها و ۴۰ درصد کامیون و کامیونتها فرسوده هستند و نقش مهمی در آلودگی هوا دارند. از این رو طرح کاهش آلودگی هوا (LEZ) با تصویب در شورای همتای استان و هماهنگی اخیر از 25 مرداد به صورت کامل درسراسر کلان شهر مشهد اجرایی میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ناصری - صید ترال پیشینه ای به اندازه چند قرن در صنعت ماهیگیری دارد و برخلاف آن که بسیاری از ما طی چند سال گذشته وبا پررنگ شدن حضور کشتی های چینی در آب های جنوبی کشورمان با این واژه آشنا شده ایم، این صید و قوانین مربوط به آن فراز و فرود های بسیاری را در کشور های مختلف سپری کرده است. این روزها دوباره در فضای خبری و مجازی، شاهد انتشار ویدئوها و اخباری از ماهیگیری غیر مجاز کشتی های چینی به شیوه ترال در آب های جنوبی هستیم تا جایی که در هفتههای اخیر چند کشتی به دلیل همین شیوه صید توقیف شدند-که البته ممکن است این خبر متاثر از بحث های قرارداد 25 ساله تهران و پکن تا حدی اغراق گونه منعکس شده باشد -اما در هر صورت 24 تیرماه همین امسال سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری اعلام کرد صید ترال در بخشهای مختلف آبهای سرزمینی مان مغایر با مصوبات است و ضابطان قضایی در هر کجای آبهای سرزمینی این روش صید را مشاهده کنند، با آن برخورد خواهند کرد. با این حال امروز درباره این روش صید که متاسفانه فقط مختص به چینی ها نیست و گویا این روزها بیشتر در منطقه دریای عمان انجام میشود و خطرات آن، نوشته ایم.
صید ترال چیست؟
صید ترال یا همان گوفه کشی، نوعی صید بی رحمانه آبزیان است که به وسیله توری قیف مانند صورت می گیرد. این روش صید که چینی ها با خودشان یا با اجاره دادن تجهیزاتشان به آب های جنوب کشورمان آورده اند، به دو صورت میانآبی و کفروب انجام می شود. قابلیت تحرک و شکل این تورها به آنها اجازه میدهد در زمان کمتری، سطح بیشتری از صیدگاهها را تحت پوشش قرار دهند. این روش صید در مقایسه با ابزارهای غیرفعال، به تحرک آبزیان، عادات غذایی یا رفتار آنها وابسته نیست و در نتیجه، به لحاظ کمّی، بازدهی بالاتری نسبت به روشهای دیگر دارد. در صید ترال و بهویژه ترال کفروب، با توجه به این که تور، بر بستر دریا کشیده میشود، طیف وسیعی از آبزیان در تورها گرفتار میشوند، اما همه آنها بهعنوان محصولات هدف مورد توجه نیستند و بخشی از آنها نه ارزش خوراکی دارند و نه ارزش غیرخوراکی، در نتیجه یا به دریا بازگردانده یا دور ریخته میشوند. برای این نوع صید از قایق های کوچک با قدرت 30 اسب بخار گرفته تا شناورهای بزرگی با بیش از 10 هزار اسب بخار استفاده می شود.
وضعیت صید ترال در جهان
مردم شهرها و مناطق ساحلی دنیا در گذشته به شیوه صید ترال روزگار می گذراندهاند. به گفته برخی، این روش صید به 15 قرن قبل بر می گردد البته صید ترال قدیمی مانند ترال نوین امروز نبود که کف دریا شخم زده شود. در روشهای ابتدایی این نوع صید، تور به تخته هایی متصل و به دنبال قایق کشیده میشد. طول و عرض تورها کوچکتر بود و با سرعتی بسیار پایین در بستر آب های عمیق حرکت میکرد. پر واضح است با این روش تنها ماهیهای میانزی با ابعاد بزرگ تر به تور میافتادند و ترال با ماهیهای کمیاب کوچکی که نقش زیادی در تکمیل زنجیره غذایی آبزیان دیگر دارند، کاری نداشت. هم اکنون این روش صید به دلیل آسیب هایی که به محیط زیست و چرخه زندگی ماهیان وارد می کند در بیشتر کشورها منسوخ و ممنوع شده و در کشورهایی هم که هنوز این روش صید در حال انجام است، تعداد روزهای صید، دفعات آن، گونه های صید شده، نوع و اندازه تورهای ترال به شدت مدیریت می شود.
خطرات زیست محیطی صید ترال
در روش صید ترال نوین مرجانها و ریفهای کف دریا شکسته می شوند و ماهی های کمیاب نزدیک به کف دریا به تور میافتند و چون گزینشی انجام نمیشود صیادان نیز بعد از بالا کشیدن صید و تلف شدن، آنها را دور میاندازند. ماهی صخرهای، کفشک ماهی، روغن ماهیها و خانوادهای از دسته مرکب ماهی از جمله این آبزیان هستند که با ادامه این روند انقراض آن ها جدی خواهد بود. همچنین در این روش محل تخمگذاری ماهیها هم تخریب میشود. از آن جایی که در روش ترال گزینشی در کار نیست و شبکه های تور هم بسیار کوچک است، راه فراری برای ماهی های کوچک و نابالغ هم وجود ندارد و باعث تلف شدن آن ها می شود که ارزشی در زنجیره غذایی انسانی ندارند اما بودن آن ها در زنجیره غذایی برای برخی آبزیان دریایی ضروری است.
آمار ها میگویند در صیدهای رودخانهای و در بازه زمانی سه ساله بیش از 177 تن ماهی ضمنی صید و سپس دور ریخته میشو د. در این نوع صید معمولا 77 گونه مختلف از بین میروند و ادامه این روند میتواند منجر به انقراض این آبزیان شود. در واقع فعالیت ترالها بی آن که کسی ناظر بر آنها باشد، تخریبهایی در مقیاس بزرگ در کف دریا ایجاد و بی توجهی به آن ها زندگی آبزیان را در دراز مدت با خطر جدی رو به رو می کند.
تاریخچه صید ترال در ایران
از قدیم یکسری کشتی کفروب در ایران داشته ایم که مربوط به شرکت صنعتی ایران بوده است. به گزارش شرق، شرکت صدرا و شیلات بعد از انقلاب 100 تا 120 کشتی از آلمان به کشور وارد و آن را برای صید ترال در استانهای جنوبی توزیع میکنند. در دهه 70، بهدلیل آثار مخرب صید ترال، مجوز 80 تا 90 کشتی صید ترال خریداری میشود تا آن ها دیگر به روش ترال صید نکنند اما دوباره در دولت دهم به بهانه صید فانوسماهیان به این نوع صید مجوز دادند و در سال 1394 هم فعالان محیط زیست و شیلات به آثار تخریبی آن واکنش نشان دادند. البته خبرگزاری دانشجو در گزارشی نوشته است: «مسئولین شیلات با دلایلی غیر منطقی مثل این نکته که کشتیهای صید ترال معمولا ماهیهای حرام گوشتی را که در کف دریا مستقر هستند صید میکنند و حضورشان ارزآوری زیادی برای کشور به ارمغان میآورد، به چنین حرکتی میدان میدهند.»البته در سال های اخیر هم مقابله با این روش صید به شدت افزایش داشته و سپاه کشتی های چینی و حتی ایرانی زیادی را که در حال صید ترال بوده اند توقیف کرده است.
بیکاری 1500 نفر با فعالیت هر کشتی چینی
اگرچه فقط چینی ها نبوده اند که در آب های کشورمان به صید ترال مبادرت می کردند اما نوع حضور آن ها و کشتی های پر قدرتی که برای این کار استفاده می کنند به اضافه انجام تخلفاتی در قواعد رعایت فاصله از ساحل و نوع ماهیانی که صید می کنند، عملا آن ها را به مهم ترین عاملان این نوع صید بدل کرده است. اگرچه گفته میشود حضور چینیها محدود شده اما برخی گزارشها نیز از ادامه فعالیت آنان با تغییر پرچم و گاه با پرچم ایرانی حکایت دارد.با توجه به خطرات زیست محیطی که پیش از این نوشتیم، این موضوع را هم باید مد نظر داشت که طبق آمار ۸۰ درصد از ساکنان شهرهای جنوبی خلیج فارس و عمان به صیادی مشغول اند و ارزآوری این چنینی جز این که خطری برای محیط زیست خواهد بود، معیشت خانوادههای زیادی را تهدید میکند. بنا بر یافته های ما، یک کشتی 400 تنی در یک هفته به اندازه 50 لنج صید میکند. هر لنج برای 30 نفر اشتغال ایجاد میکند. پس با فعالیت هر کشتی چینی غیر از این که محیط زیست و اکوسیستم دریا به هم می ریزد، نان هزارو 500 نفر از ماهیگیران هم آجر میشود. یک کشتی که 400 تا 500 تن ظرفیت دارد، فقط برای 15 نفر اشتغال ایجاد میکند و معمولا همین تعدادنیرو هم بیشتر چینی، اندونزیایی و سریلانکایی هستند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.