رودسری – نام گذاری هفتهای با عنوان وحدت، هم یک عمل هوشمندانه و هم یک اقدام ضروری بود؛ اقدامی به موقع که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، با انجام آن در همان نخستین سالهای پیروزی انقلاب، سنگ بنای تأسیس تمدن نوین اسلامی را گذاشت؛ تمدنی که در واقع حاصل تلاشهای بیوقفه و دو قرنه دلسوزان جهان اسلام، از مذاهب مختلف و با گرایشهای متفاوت فکری است؛ بزرگانی همچون سیدجمالالدین اسدآبادی، محمد عبده، آیتا... العظمی بروجردی، شیخ محمد شلتوت،امام خمینی،حضرت آیت ا...خامنهای و... . در قاموس فکری تمام این اندیشمندان و فضلای جهان اسلام، راه برون رفت از مسائل و مشکلات متعدد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مسلمانان، تمسک به حبلا... یعنی همان آیین مقدسی است که پروردگار عالم بر پیامبر بزرگوارش، حضرت محمد(ص) نازل فرمود. تأکید بر مشترکات و دوری گزیدن از اختلافات، پیام روشن و قاطع طرفداران وحدت اسلامی در 200 سال گذشته بوده است. نکته قابل تأمل اینکه در طرف مقابل نیز، دشمنان اسلام، بیش و پیش از هر چیز، وحدت را آماج تیرهای فتنه خود قرار داده و از آن بیمناک بودهاند. کارنامه استعمار در دو قرن گذشته، از شرق تا غرب جهان اسلام، نشان میدهد که مصاف اصلی استعمارگران برای غلبه بر ممالک اسلامی، جنگ با اندیشه وحدت اسلامی و تلاش برای دامن زدن به اختلافات فرقهای و عقیدتی بوده است؛ تقویت و حمایت از جریانهایی مانند قادیانیگری در هند، بابیه در ایران و وهابیت در عربستان، از حدود دو قرن پیش، با همین سیاست دنبال شد و فتنههای عجیب و غریبی در جهان اسلام به پا کرد. هنگامی که یکی از این دیدگاهها، یعنی وهابیت، به اقتدار حاکمیتی در سرزمین عربستان دست یافت و دستگاه آلسعود فعالیت خود را آغاز کرد، شرایط برای ایجاد نقار در میان مسلمانان، بیش از پیش فراهم شد و شعلههای کینه و نفاق، از هر سو زبانه کشید؛ اما درست در همین شرایط اسفبار و در هنگامه ورود ابرهای تیره به آسمان اندیشه مسلمانان و دوستداران وحدت اسلامی، پیام زندگی بخش بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی، روحی دوباره را در کالبد جهان اسلام دمید و وحدت اسلامی، در معنای واقعی کلمه، به عرضه خود در برابر دیدگان انساندوست و توحیدمدار مسلمانان آگاه پرداخت. با این حال، دشمن از کوبیدن وحدت به عنوان عاملی برای بازگشت عصر طلایی عظمت مسلمانان و تأسیس تمدن نوین اسلامی، غفلت نکرد؛ طی چهار دهه گذشته، انواع و اقسام گروهها و فرقههای معاند با وحدت اسلامی شکل گرفت؛ طالبانیسم، فضای افغانستان را آلود و ملت مظلوم سوریه و عراق، زیر تیغ جهالت و عناد داعش و امثال آن، زجرها کشیدند؛ اما، با تمام این اوصاف، فرا رسیدن ایام با سعادت و پرسرور ولادت نبی مکرم اسلام(ص)، فرصتی طلایی است برای دوباره زمزمه کردن شعار وحدت و امیدوار بودن به تأسیس تمدن نوین اسلامی و گذر از پیچ پرحادثه دوران معاصر.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ادب و هنر- در طول تاریخ ادبیات فارسی، شاعرانِ زیادی آمده و رفتهاند؛ شاعرانی که بعضیهایشان به کانونهای قدرت و ثروت وصل بودند و پولشان از پارو بالا میرفته است و در مقابل، شاعرانی که از این کانونها دل کندند و به درآمد بخور و نمیرِ خود قناعت کردند یا از همان ابتدا راه خودشان را رفتند و صورتشان را با سیلی سرخ کردند و حاضر نشدند منت کسی روی سرشان باشد. در این مطلب نگاهی داریم به وضعیت مالی و اقتصادی چند شاعر نامدار کلاسیک فارسی؛ آنهایی که زندگیِ پرزرق و برقی داشتهاند و آنهایی که در فقر و تنگدستی روزگار میگذراندهاند.
عنصری بلخی
یکی از شاعرانی که ثروتش زبانزد شد، عنصری بلخی، شاعر قرن چهارم و پنجم است. عنصری در نخستین سال های پادشاهی محمود غزنوی به دربار او راه یافت و یکی از شاعرانِ محبوب او شد. عنصری در تعداد زیادی از سفرهای محمود همراهش بود و در وصف فتحها و پیروزیهای او قصیدههای زیادی سرود. همینها باعث شد عنصری از این راه ثروت زیادی به جیب بزند تا جایی که ظرف و کاسه و قاشق و چنگالش از جنس طلا و نقره بود!
ناصرخسرو
سفرنامه ناصر خسرو یکی از مشهورترین آثار این نویسنده و شاعر قرن پنجم هجری است. ناصرخسرو قبل از رفتن به سفر هفت سالهاش، مأمور گرفتن مالیات دربار سلجوقی بوده است و بعد که تصمیم به سفر میگیرد، آن هم چنین سفری طولانی، بسته به موقعیت و نیازش کار میکرده و خرج سفرش را در میآورده است. به عبارتی ناصرخسرو پس از جدایی از دربار و رفتن به سفر، به تدریج اندوختهاش را از دست میدهد و وقتی هم که به شهر و دیار خود برمیگردد، پس از فراز و نشیبهای بسیار به یمگان بدخشان میرود و در غربت و فقر چشم از دنیا میبندد.
وحشی بافقی
بیخود نیست که وحشی سروده است: «دوستان شرح پریشانی من گوش کنید/ داستان غم پنهانی من گوش کنید»! از قضا اوضاع مالیِ وحشی بافقی، شاعر مشهور قرن دهم هجری هم چندان تعریفی نداشته است. او در جوانی از بافق به یزد رفت و در آنجا تحصیل کرد و بعد از چند سال از کاشان سر درآورد و در آنجا به شغل مکتبداری مشغول شد. وحشی بافقی روزگار خود را با سختی و تنگدستی و تنهایی سر کرد؛ به طوری که از خواندن اشعارش هم به خوبی حس و حالش را درک میکنیم.
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان که به حبسیههایش معروف است، یکی از شاعران قرن پنجم هجری است. او پدری ثروتمند داشت که به عنوان سفیر دستگاه غزنویان در هند مشغول کار بود. مسعود هم به واسطه اعتبار و موقعیت پدرش وارد دربار غزنویان شد اما بخت با او خیلی یار نبود؛ تا جایی که قسمتی از عمرش را در زندان گذراند. مسعود سعد سلمان را میتوان یکی از آقازادههایی به شمار آورد که خیری از ثروت و موقعیت پدرشان ندیدند و فقط رنج و سختی و گرفتاری نصیبشان شد.
رودکی سمرقندی
رودکی سمرقندی، پدر شعر فارسی در دربار سامانیان که حاکمانی فرهنگدوست بودند، بسیار محبوب بود و از این راه به ثروت فراوانی رسید اما در سالهای پایانی عمرش کمتر مورد توجه بود و به همین دلیل درآمد چندانی هم نداشت. یکی از داستانهای شیرین تاریخ ادبیات فارسی به سرودن شعر معروف رودکی با این مطلع برمیگردد: «بوی جوی مولیان آید همی/ یاد یار مهربان آید همی».
فردوسی توسی
محمود غزنوی فقط به شاعرانی که مدح و مجیزش را میگفتند، التفات داشت و به شاعرانی مانند فردوسی بیمحلی میکرد. پس از چند سال از آغاز سرایش شاهنامه، زمانی که فردوسی برای ادامه راه تقریباً تهیدست و بیچیز شده بود و از محمود درخواست کمک کرد، او خیلی توجهی نکرد و بعد از پایان سرودن شاهنامه هم وقتی فردوسی به دربار محمود رفت و کتابش را تقدیم کرد، محمود آنقدر از کارِ او ایراد گرفت که فردوسی بی هیچ حرفی بیرون آمد و سرانجام در تنهایی و فقر از دنیا رفت. گفته میشود سلطان محمود از کارش پشیمان میشود و تصمیم میگیرد برای قدردانی از فردوسی هدیهای به او بدهد، اما وقتی مأموران او با هدیه از راه میرسند که پیکر فردوسی را از دروازه شهر بیرون میبردند.
منوچهری دامغانی
منوچهری دامغانی، شاعر قرن چهارم و پنجم هجری که به «نقاش طبیعت» هم معروف است، از نظر مالی وضع بدی نداشته است. این شاعر که خیلی هم خوش گذران بوده، قصاید مدحی فراوانی در وصف امیران و حاکمان دربار غزنوی سروده و از این راه سرمایه فراوانی به دست آورده است. یکی از مشهورترین اشعار منوچهری مسمطی است با این مطلع: «خیزید و خز آرید که هنگام خزان است/ باد خنک از جانب خوارزم وزان است»؛ این مسمط مشهور در مدح سلطان مسعود غزنوی سروده شده است.
فرخی سیستانی
فرخی سیستانی، شاعر قصیده سرای قرن پنجم را میتوان یکی از ثروتمندترین شاعران فارسی گو دانست. او به واسطه قصیدههای مدحیاش در وصف سلطان محمود غزنوی به مقام ملک الشعرایی دربار رسید و صله پشتِ صله نصیبش شد. فرخی بعد از درگذشت محمود هم قصیدههای ستایشآمیز خود را نثار مسعود غزنوی میکرد و همینها باعث شد تا آخر عمر در ثروت و نعمت زندگی کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
علی ترابی - رکورددار پرتاب دیسک ایران این روزها تمام فکر و ذهنش به تمرین هایش است تا به رویای خود یعنی طلای المپیک دست یابد. در چند سال اخیر پیشرفت خیره کنندهای داشت و کارنامه درخشانش پر از مدال های رنگارنگ است و پس از نقره المپیک لندن، قصد دارد هر طور شده در المپیک 2020 به فینال برسد و مدال خوش رنگ طلا را بر گردن بیندازد. وقتی به عملکرد این سنگین وزن دوومیدانی ایران نگاهی می اندازیم ، با مدال های رنگارنگی مواجه می شویم که در رقابت های جهانی، بازی های آسیایی، قهرمانی آسیا،جام قاره ای و... کسب کرده است و حالا فقط طلای المپیک را در گنجینه افتخاراتش کم دارد. این پسر یک متر و 93 سانتی متری، اردویی 10 روزه را در مشهد برپا کرده است تا با روحیهای معنوی پا به عرصه بزرگ ترین رویداد ورزشی جهان بگذارد. می گوید که شهر مشهد به خاطر وجود بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) به افراد انرژی مثبت می دهد و برای همین این شهر را برای تمرینات بدنسازی خود انتخاب کرده است تا توشه ای برای سفرش به توکیو باشد.فرصتی فراهم شد تا با این پرتابگر دیسک در ورزشگاه امام رضا(ع) گپ و گفتی داشته باشیم که ماحصل آن تقدیم می شود.
مشهد، شهر پرانرژی
این قهرمان دوومیدانی در ابتدای سخنان خود درباره هدف از برگزاری تمریناتش در شهر مشهد ، می گوید: برای برگزاری تمریناتم در مشهد چند هدف دارم که باعث شد این شهر را انتخاب کنم. اول این که حدود 7 سال پیش یعنی قبل از آغاز مسابقات المپیک لندن به مشهد سفر کرده بودم که با عنایت امام رضا(ع) برای اولین بار به عنوان یک ایرانی در المپیک مدال کسب کردم. برای همین برنامه ریزی کردم تا با حضور در این شهر که به همه ورزشکاران انرژی مثبت میدهد،با روحیه بالا پا به عرصه مسابقات بگذارم.احسان حدادی می افزاید: معتقدم شهر مشهد پر انرژی ترین شهر ایران است و همه این جا با صاف کردن دل شان به شهر خود برمیگردند. برای همین از امام رضا(ع) برای رفتن به المپیک 2020 توکیو رخصت گرفتم تا دست پر از مسابقات المپیک برگردم.
طرح آموزشی احسان حدادی
وی همچنین به بخش دیگر هدفش از حضور در مشهد اشاره و اظهار می کند: جدا از دنبال کردن تمرینات بدنسازی در مشهد، قصد دارم به تمام شهرهای ایران به خصوص مناطق محروم سفر کنم و تجربیاتم را در اختیار جوانان علاقهمند به دوومیدانی بگذارم تا شاهد ارتقا و پیشرفت رشته دوومیدانی کشورمان باشیم. مهم ترین علت حضور من کمک به جوانان است. وی در توضیح بیشتر این طرح خاطرنشان می کند:طرحی دارم که با کمک و حمایت های فدراسیون دوومیدانی به تمام شهرها سفر کنم تا دوره های آموزشی برای نوجوانان و جوانان علاقه مند برگزار کنیم و از این طریق ورزشکاران با استعداد شناسایی شوند و آن ها را پرورش دهیم.
این قهرمان دوومیدانی با بیان این که نخستین کلاس آموزشی را در شهرستان طرقبه برگزار کرده ایم، می گوید: این طرح را ابتدا از شهر مشهد آغاز کردم تا با تبرک جستن از این شهر، کار را با موفقیت پیش ببریم. قصد دارم آن را در تمام استانها اجرا کنم و با پاسخ دادن به سؤالات جوانترها، به سهم خود نقشی در پرورش و تحویل نسل آینده ورزشی کشور داشته باشم.ابتدا به شهر طرقبه رفتیم و با جوانان این شهر صحبت کردیم. به آن ها انگیزه دادیم که اگر تلاش کنند ،قطعا می توانند در رویدادهای جهانی صاحب مدال شوند. در دوومیدانی هیچ زمان، ورزشکاری نداشتیم که در المپیک مدال کسب کرده باشد و از این رو الگویی نبوده است. من این اتفاق را تجربه کردم و هیچ الگویی در زندگی ورزشی ام نداشتم.وی تصریح می کند:شاید خیلی از جوانان علاقه مند به دوومیدانی نتوانند به تهران بروند و از تجربیات ملی پوشان استفاده کنند.با اجرای این طرح می توان افراد مستعد بسیاری را شناسایی کرد.
رویای طلایی
وی درباره برنامه هایش تا شروع المپیک می گوید: آسیب دیدگی جدی ندارم . فعلا بدون مربی در حال تمرین هستم. امیدوارم با یک برنامهریزی کاملا مناسب در نهایت راهی المپیک شوم و به دومین مدالم در رویداد بزرگ ورزشی دست یابم. قول میدهم بیشترین تلاش ممکن را برای موفقیت در المپیک 2020 توکیو داشته باشم. وی تصریح می کند: پس از مشهد اردویی را در کیش برگزار می کنم. سپس احتمالا اولین اردوی خارجی را هم در آمریکا داشته باشم. قرارداد با مربی آمریکایی هم تا اواخر هفته نهایی میشود. از نظر مربی هم مشکلی وجود ندارد. مربی بدنسازم از روسیه است . وی تصریح می کند:هم اکنون به واسطه فرصت کوتاه هشت ماهه تا المپیک، تمرکزم را روی تمرینات گذاشته ام . چون فعلا هدف اصلی من گرفتن بهترین نتیجه در المپیک است.از دوره قبل با تجربه تر شده ام و تکنیک هایم را ارتقا داده ام. الان هم رویایم طلای المپیک است. زیبا ترین لحظه برای یک ورزشکار قرار گرفتن روی سکوی اول المپیک است که تمام سعی و تلاشم برای رسیدن به این لحظه است.
تنهایی حدادی
احسان حدادی درباره تلخ ترین روزهای ورزش حرفه ای خود می گوید:در طول این 17 سالی که ورزش حرفه ای انجام میدهم، آسیب دیدگی جزو تلخ ترین روزهایم محسوب می شود. اما مهم تر از آن بحث تنهایی ورزشکاران دوومیدانی است. ما مجبوریم در تمرینات و اردوهایی که داریم تنهایی تمرین کنیم و این شرایط از نظر روحی خیلی به من لطمه زده است.دوری از شهر و خانواده بسیار سخت بوده است. امیدوارم که با کمک فدراسیون و دستاندرکاران این رشته، تحمل این همه سختی نتیجه بدهد.
چالش های ادامه دار
وی درباره چالش هایی که با فدراسیون و مسئولان ورزشی داشت، می گوید:چالش و اختلاف نظرهایی با فدراسیون دوومیدانی بوده و است.سال گذشته به خاطر شرایط نامناسب اعتراض کردم. اگر شرایط خوب باشد که کسی اعتراض نمیکند.سال گذشته پرافتخارترین ورزشکار ایران شدم اما برخورد خوبی از مسئولان ندیدم. امیدوارم امسال حمایت کنند و در کنار ما باشند. حدادی درباره اعلام آمادگی خود برای عهدهدار شدن ریاست فدراسیون دوومیدانی هم اظهار می کند: با وزیر ورزش و جوانان در این زمینه رایزنی کردم و معتقدم بهترین مدیران فدراسیونها خود ورزشکاران هستند. چون از نقاط قوت و ضعف آن رشته مطلعاند.
افت دوومیدانی خراسان رضوی
نایب قهرمان المپیک لندن در ادامه سخنان خود درباره دوومیدانی خراسان رضوی می گوید:دوومیدانی استان خراسان رضوی در گذشته افتخارات زیادی داشت. قبلا مسابقات زیادی در مشهد برگزار می شد و ما شرکت می کردیم. اما الان دوومیدانی در این استان و حتی کشور افت کرده است. البته دلایل زیادی دارد و نمی توان کسی را مقصر دانست. اما امیدوارم روز به روز بهتر شود و شاهد پیشرفت دوومیدانی خراسان رضوی باشیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شیر دوشی الاغ در شبکه 3!
ویدئویی از دوشیدن شیر الاغ در برنامه «میدون» شبکه ٣ توسط داور مسابقه از پربازدیدهای فضای مجازی بود. در مسابقه میدون که کارآفرین ها با هم به رقابت می پردازند یکی از شرکت کننده ها چند راس الاغ را با خود به برنامه می آورد و در این برنامه به دوشیدن شیر آن ها اقدام می کند و سپس داوران را تشویق به خوردن شیر الاغ می کند و از خواص شیر الاغ می گوید. شاید آوردن الاغ به یک برنامه تلویزیونی برای اولین بار در تلویزیون رخ داده باشد و به همین دلیل بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این تابو شکنی برای بینندگان تلویزیونی عجیب بود و واکنش های زیادی را نیز به همراه داشت. برخی از کاربران و منتقدان این برنامه در صفحات مجازی خود نوشتند بهتره به جای تبلیغ شیرخر، مسئولان به فکر ارزان کردن محصولات لبنی گاو و گوسفند باشند تا مردم در آینده با پوکی استخوان مواجه نشوند.
حمله هکر به حسابهای بانکی مردم
یکی از فعالان فضای مجازی در حساب شخصی خود در توئیتر نوشت: «پنج شنبه از حسابم در بانک ... سه میلیون تومان کسر شد. پیگیری کردم و کارتم را سوزاندم. پیگیری نشان داد حسابم هک شده و به فلان آدرس بروم با پرینت حساب. آمدم دادسرا و صف شکایت تا بیرون مجتمع آمده. ظاهرا یک حمله بزرگ بانکی اتفاق افتاده. بیش از ۷۰۰ نفر این جایند.» او با اشاره به این که تا آخر موضوع را پیگیری و نتیجه را اطلاعرسانی خواهد کرد، در بخش دوم توئیت خود نوشت: «همه در صف اعتقاد دارند سر و صدای این ماجرا عمدا بیرون درز نکرده تا بیاعتمادی بانکی اتفاق نیفتد. هر لحظه به تعداد افراد در صف اضافه میشود. از یک تا سه میلیون تومان از حساب ملت کسر شده است. عمدتا کارت به کارت اینترنتی.» تصویری که این فعال فضای مجازی در صفحه خود منتشر کرده، صفی را نشان میدهد که مقابل دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۱ تهران ویژه جرایم رایانهای و فناوری اطلاعات تشکیل شده است؛ مالباختههایی که برای پیگیری شکایت حمله به حسابهای بانکی خود آمدهاند.
گرازهای گرفتار در آب!
یک شهروند خوزستانی ویدئویی را در فضای مجازی منتشر کرد که با واکنش های زیادی از طرف دوستداران حیات وحش و حیوانات همراه بود. این شهروند خوزستانی در این ویدئو میگوید: «هشت گراز در کانال آب گیر کردهاند با آتشنشانی تماس گرفتهایم، کسی که تلفن را پاسخ داد گفت:با تفنگ بکشیدشان، به محیط زیست زنگ زدیم کسی جواب نداد. این زبان بستهها گناه دارند، میخواهیم کمکشان کنیم اما نمیدانیم چطور؟» البته روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان از نجات چندین گراز گرفتار در کانال های آبی خبر داده و از مردم خوزستان درخواست کرده تا موارد مشابه از گرفتاری یا آسیب دیدگی حیوانات وحشی را به نزدیک ترین اداره حفاظت محیط زیست یا به تلفن ۱۵۴۰ اطلاع دهند و تا حد امکان شخصا اقدام دیگری که موجب آسیب دیدگی خود یا حیوانات می شود انجام ندهند.
نسخه ژاپنی سوءاستفاده از زنان
پس از آن که در فضای مجازی فاش شد که چند شرکت ژاپنی از کارکنان زن خود خواستهاند عینک نزنند، عینکزدن در محل کار به بحثی داغ در شبکههای اجتماعی ژاپن تبدیل شده است و کاربران در تمام جهان به آن واکنش نشان داده اند. اولین بار یک کارمند رستوران در توئیتی نوشت که بارها به او به دلیل استفاده از عینک تذکر داده شده و گفتهاند عینک باعث میشود ظاهری بیادب داشته باشد. بعد از آن هشتگ glasses are forbidden در ژاپن ترند شد. البته در گزارشی از رسانه های محلی ژاپن مشخص می شود که از جمله دلایل مدیران یک مجموعه فروشگاه زنجیرهای این بوده که چهره زن با عینک برخورد سرد را به مشتری القا میکند. البته پیش از این هم داستان پوشیدن کفش پاشنه بلند در ادارات جنجالی شد و حالا ممنوعیت زدن عینک در محل کار!
مترویی کثیف تر از دست شویی بین راهی!
گزارش باورنکردنی شبکههای معتبر CNN و MSNB از وضعیت اسفناک زیرساختهای حمل و نقل در آمریکا در فضای مجازی منتشر شد که تعجب بسیاری از غرب دوستان را برانگیخت. در این گزارش می بینیم که سرویس های بهداشتی بین راهی ما از متروی نیویورک بهتر و تمیزتر است. بسیاری از کاربران به این گزارش واکنش نشان دادند. کاربری نوشت: «این گزارش که دیگه از اخبار کشورمون گفته نشده که بگین می خوان سیاه نمایی کنن خودشون اینو پخش کردن.» کاربر دیگری نوشت: «حالا یه عده فکر می کنن اگه ما با این آمریکا ببندیم یهو مملکت گلستان میشه ولی نمیدونن که اونا برا خودشونم نتونستن کاری بکنن.» کاربری هم نوشت: «امیدوارم دوستان غرب زده با دیدن این ویدئوها به خودشون بیان و کشوری رو که بهش دل بستن رو بشناسن.»
ریحانه و آرزوهایش در زیر آوار زلزله
اللهیاری مجری برنامه ای در شبکه سهند که مسئول سابق روابطعمومی شورای شهر تبریز و فرمانداری ورزقان نیز است، از فوت ریحانه، این دختر شیرین زبان ورنکشی بر اثر زلزله اخیر استان آذربایجان شرقی خبر داده است. ریحانه در این مصاحبه از مشکلات و کمبود امکانات در مدرسه اش میگوید و وقتی از او پرسیده میشود چرا عصبانی است میگوید که باید هم عصبانی باشد چون باید درس خواند و مملکت را ساخت. اللهیاری می نویسد: «دخترک خوش زبان سفرنامه هایم به روستاهای آذربایجان در زلزله امروز جانش را از دست داد تا آرزوهایش برای داشتن یک مدرسه و ساختن آینده این سرزمین در زیر خروارها خاک بماند». کاربری نیز زیر این ویدئو نوشت: «فقط یک لحظه خودتو بذار جای پدر و مادر ریحانه تا بفهمی خوشمزگی کردن با زلزله چقدر دردناکه...»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد جواد رنجبر/ شورای عالی بیمه در حالی فرمول محاسبه خسارت تصادفات با خودروهای نامتعارف یا همان خودروهای با قیمت بیش از 180 میلیون تومان را اصلاح کرده که این اصلاحیه برای شرکت های بیمه شبیه یک بازی دوسر برد و از سوی دیگر اجحاف در حق مالکان خودروهاست.
ماجرا چیست؟
هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، خردادماه فرمول بیمه مرکزی در خصوص نحوه محاسبه پرداخت خسارت به خودروهای غیرمتعارف را غیرقانونی اعلام و آن را ابطال کرد.پس از آن شورای عالی بیمه، نحوه محاسبه را اصلاح کرد و حالا کل تغییری که اتفاق افتاده، صرفا تغییر واژههاست و به عبارتی میتوان گفت آن فرمول سابق جای خود را به واژه متناظر داده که عملا تفاوت چندانی با گذشته ندارد. بر اساس این اصلاحیه در صورت تصادف با یک خودروی غیر متعارف (لوکس)، بیمه شخص ثالث راننده مقصر، فقط میزان خسارت متناظر وارد شده به گران ترین خودروی متعارف را پرداخت می کند.
تعریف خودروی متعارف و غیر متعارف
شورای عالی بیمه تعریف و فرمول مشخصی از خودروی متعارف و نامتعارف برای تعیین دقیق خسارت در بیمه شخص ثالث ارائه کرده است که بر اساس این فرمول تمام خودروهایی که ارزش آن هاکمتر از 50 درصد دیه مرد مسلمان در ماه حرام است، خودروی متعارف و بالای 50 درصد خودروی نامتعارف یا لوکس محسوب می شود.از آن جا که رقم دیه 360 میلیون تومان در ماه حرام است اگر قیمت خودروی شما کمتر از 180 میلیون تومان باشد متعارف است وگرنه شما صاحب یک خودروی لوکس هستید که با توجه به گرانی خودرو در چند وقت اخیر، دور از انتظار هم نخواهد بود. هرچند این روزها خودروهای 180 میلیون تومانی هم نسبت به خودروهای چند صد میلیونی و چند میلیاردی لوکس به حساب نمی آیند اما با این حال شورای عالی بیمه نظری متفاوت دارد و خودروی بالای 180 میلیون تومان را لوکس به حساب می آورد.با این شرایط اگر شما با خودرویی با قیمت بیش از 180 میلیون تومان تصادف کنید، بیمه شخص ثالث فقط خسارت وارد شده به یک خودروی کمتر از 180 میلیون را پرداخت می کند. مثلا اگر شما با یک بنز سری اس تصادف کنید و چراغ عقب آن را که قیمتش 10 میلیون تومان است بشکنید، بیمه خسارت چراغ استپ 178 میلیونی را که 1.5 میلیون تومان است، برعهده خواهد گرفت. حتی اگر سقف پوشش بیمه شخص ثالث کفاف جبران کامل خسارت را بدهد.
سرنوشت مابه التفاوت خسارت
بر اساس قوانین و مقررات، در سالهای گذشته در صورتی که شما با خودرویی گرانقیمت تصادف میکردید، بیمهگذار بخشی از خسارت تصادف را که مربوط به تعهدات مالی مندرج در بیمهنامه شخص ثالث بود، تقبل میکرد و بقیه خسارت باید از سوی شخصی که خسارت وارد کرده بود، پرداخت میشد و اگر فرد خاطی مبلغ تعیین شده برای خسارت را پرداخت نمیکرد، شخص خسارت دیده میتوانست به دادگاه صالحه شکایت و بقیه خسارت را دریافت کند؛ اما بر اساس قوانین جدید همه خودروهای گران قیمت باید دارای بیمه بدنه باشند تا در صورت بروز حادثه بقیه مبلغ خسارت را از بیمه بدنه دریافت کنند، در غیر این صورت هیچ وجهی بیشتر از خسارت متناظر با گران ترین خودروی متعارف که بیمه شخص ثالث خودروی فرد خاطی بر عهده میگیرد، به صاحب خودروی گران قیمت پرداخت نمیشود.برخی کارشناسان معتقدند این بند جدید که در قانون بیمه شخص ثالث گنجانده شده، نگرانی و مشکلات مالکان خودروهایی را که با خودروهای گرانقیمت تصادف میکردند، رفع کرده و کار مثبتی است چرا که در بسیاری از تصادفات چون مالک خودرو توانایی پرداخت بقیه خسارت را نداشت، به زندان میرفت و مشکلات بسیاری را متحمل میشد.
بازی دو سر برد برای شرکت های بیمه!
آن چه مشخص است شورای عالی بیمه در این اصلاحیه بیشتر منافع بیمه ها را در نظر گرفته تا صاحبان خودرو. در واقع این وسط شرکت های بیمه از دو سر سود می کنند، هم مابه التفاوت قیمت قطعه متناظر در خودروهای متعارف تا سقف پوشش بیمه شخص ثالث را که الان 9 میلیون تومان است نمی پردازند و هم بیمه بدنه اجباری به مالکان خودروهای غیرمتعارف می فروشند!
بیشترین ضرر را نیز مالکان خودروهای با قیمت بیش از 180 میلیون تومان می کنند؛ زیرا علاوه بر این که مجبورند خودروی خود را بیمه بدنه کنند، در صورت تصادف و خسارت دیدن و استفاده از بیمه بدنه برای دریافت خسارت، حتی اگر مقصر هم نباشند، از میزان تخفیف بیمه آنان در زمان تمدید بیمه، کسر می شود و این هم به نوعی یک کاسبی دیگر برای شرکت های بیمه است.
اصلاحیه ای خلاف قوانین بیمه!
یک کارشناس رسمی دادگستری در حوزه بیمه در گفت و گو با خراسان این اصلاحیه را خلاف قوانین بیمه دانست و گفت: قانون گذار راننده ای را که با خودرویی تصادف می کند، تا 180 میلیون تومان، مسئول پرداخت خسارت می داند اما دیگر نگفته است قیمت قطعه متناظر درنظر گرفته شود و این موضوع خلاف قوانین بیمه است.سید محمد هاشمی افزود: بیمه مرکزی با این اصلاحیه، تفسیرنابه جایی کرده و این گونه به مردم اجحاف می شود.وی ادامه داد: در بیمه مسئولیت، مقصر تصادف، مسئول است و تا قیمت متعارف، مسئول پرداخت خسارت است و اصلا بحث متناظر و غیر متناظر وجود ندارد.این کارشناس رسمی دادگستری در حوزه بیمه تصریح کرد: این فرمول جدید منطقی و معنادار نیست.وی افزود: با توجه به این که جبران خسارت مالی در تصادفات رانندگی، 2.5 درصد سقف تعهدات جاری بیمه است و سقف تعهدات جاری بیمه نیز 360 میلیون تومان است، این رقم حداقل 9 میلیون تومان می شود و بیمه گذار حتی در زمان بیمه می تواند این حداقل را افزایش دهد. این در حالی است که با این اصلاحیه، شرکت های بیمه عملا به این تعهد خود نیز عمل نمی کنند.هاشمی افزود: در این بین شاید شرکت های بیمه هم مقصر نباشند و این برداشت نادرست بیمه مرکزی از موضوع است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری – اختلافات ارضی میان ایران و عثمانی، از دوره صفویه آغاز شد و طی قرنهای بعد ادامه یافت و پس از تجزیه عثمانی به سرزمینهای ریز و درشت میانرودان، این اختلافات به کشورهای تازهوارد نیز، ارث رسید و موجب بروز و ظهور اختلافاتی شد که گاه کار را به عرصه مخاصمه میکشید. دو طرف، به ویژه در دوره قاجار، کوشیدند تا با انعقاد قراردادهای صلح پایدار، به اختلافات پایان دهند؛ اما زیادهخواهیهای عثمانیها و بعدها، دولت نوظهور جمهوری ترکیه، همواره سببساز درگیریهای دیپلماتیک میشد. پس از سفر رضاشاه به ترکیه در سال 1313 هـ.ش، تأثیری که وی از همتای ترکیهای خود، کمال آتاتورک پذیرفت، باعث شد که پهلوی اول بکوشد دایره مناسبات خود را با ترکیه، افزایش دهد و این فرصتی طلایی برای دولت این کشور بود که به زیادهطلبیهای ارضی خود جامه عمل بپوشاند. در این نوشتار برآنیم تا به مقایسه نوع برخورد رضاشاه با این موضوع که ارتباط تام و تمامی با مسئله تمامیت ارضی کشور دارد با رویکردی که حدود 9 دهه قبل از آن، میرزاتقیخان امیرکبیر برای تقابل با زیادهطلبی عثمانیها پیش گرفت، بپردازیم.
پایداری برای پاسداری از خاک ایران
وقتی در سال 1225 هـ.ش، در دوره محمدشاه قاجار، میرزاتقیخان امیرنظام، به نمایندگی از دولت ایران وارد ارزنةالروم (شهری در جنوب شرقی ترکیه امروزی) شد، اوضاع اصلاً به نفع ایران نبود. روسیه تزاری به موجب قرارداد گلستان و ترکمانچای، بخشهای وسیعی از سرزمینهای شمالغربی ایران، در قفقاز را تصاحب کرده بود و تمایل داشت که ایران در دیگر عرصههای بینالمللی نیز، بازنده باشد. بریتانیا هم که تنها در اندیشه حفظ مستملکات خودش در هندوستان بود، ایران ضعیف و تحقیر شده را، بسیار بیشتر از ایران مقتدر میپسندید. این دو کشور استعماری، با چنین رویکردی، واسطه و میانجی مذاکرات ارزنةالروم میان عثمانی و ایران شده بودند! بدیهی بود که عثمانیها با درک این مسئله، لحن تندتری را در مذاکرات پیش بگیرند و بخواهند طرف ایرانی را تحت فشار بگذارند. با این حال، میرزا تقیخان کسی نبود که به این سادگی از میدان به در برود. عثمانیها در این مذاکرات، اصرار داشتند که ایران از حق حاکمیت خود بر خرمشهر بگذرد و آن را به بیگانه وانهد؛ اما امیر مستندات تاریخی و حقوقی فراوانی را برای اثبات حق حاکمیت ایران بر خرمشهر ارائه داد و افزون بر آن، برای گرفتن حالت حمله و وادارکردن عثمانیها به عقب نشینی، اسناد انکارناشدنیای را درباره حق حاکمیت ایران بر سلیمانیه و سنجار که در آن زمان بخشی از خاک عثمانی محسوب میشد، در اختیار حاضران در مذاکرات دو جانبه و ناظران قرار داد؛ طوری که عثمانیها، عملاً در تنگنای عجیبی قرار گرفتند و دست به اقدام نابخردانهای زدند؛ در یکی از روزها که امیرکبیر به قصد استحمام وارد شهر شده بود، با تحریک انورافندی، نماینده دولت عثمانی، تعدادی از اراذل و اوباش شهر به خیمهگاه سفیر ایران حمله کردند. اعتراض اعضای هیئت ایرانی با این جمله که «آن ها معترضانی بودند که حقوق حقه کشور خود را میخواستند»، پاسخ داده شد. اما امیر، بیدی نبود که از این بادها بلرزد؛ او اصلاً آرامش خود را از دست نداد و حتی عثمانیها را تهدید کرد که اسناد جدیدی را درباره اثبات حاکمیت ایران بر بخشی دیگر از نقاط تحت تصرف آنها، رو میکند و قشون ایران نیز، در کرمانشاه، انتظار نتیجه این مذاکرات را میکشد تا در صورت لزوم، با قوه حربیه، مناطق اشغالی را باز پس گیرد. آرامش، متانت، آدابدانی و کیاست امیرکبیر در این نشست، همه را به شگفتی واداشت و در حالی که روس و انگلیس پشت عثمانی را گرفته بودند، او به تمام خواستههای آن ها «نه» گفت و عاقبت، حرف خود را به کرسی نشاند و حقوق ملت ایران را استیفا کرد و اجازه نداد تمامیت ارضی ایران، دستخوش تغییرات و تهدیداتی شود که بیگانگان خواهان آن بودند. امیرکبیر، پس از چند سال مذاکره در ارزنةالروم، به تهران بازگشت و برگ زرینی را در تاریخ دیپلماسی ایران، رقم زد.
رضاشاه، خراب دوستی با آتاتورک!
حدود 90 سال پس از مذاکرات امیرکبیر در ارزنةالروم و توفیق این مرد وطندوست در پاسداری از تمامیت ارضی ایران، در پی سفر رضاشاه به ترکیه، کمیتهای برای تعیین حدود مرزی این کشور و ایران تشکیل شد. دیپلماتها و نظامیان ترکیه، مانند اسلافشان، عثمانیها، باز هم بر طبل بهانهجویی و زیادهطلبی میکوفتند تا آنجا که رفتار آن ها، حتی مردی مانند حسن ارفع را که به ارتباط با انگلیسیها شهره بود، عصبی کرد و کار را به دعوا و جدل در کمیته کشاند. موضوع دعوا، ادعای حاکمیت ترکیه بر بخشی از تپههای مرزی میان دو کشور بود که به لحاظ سوقالجیشی و نیز، دارا بودن امکانات و ظرفیتهای طبیعی، ارزش فراوانی داشت. زندهیاد حسین مکی، در جلد ششم کتاب «تاریخ بیستساله ایران» به این موضوع اشاره میکند و از قول حسن ارفع مینویسد: «من عضو هیئت تحدید حدود و حل اختلافات [مرزی بین ایران و ترکیه] بودم. یک روز که من و یک سرهنگ ترک، بر سر موضوعی مورد اختلاف، با حرارت بسیار بحث میکردیم، وی به من گفت: ما ترکها به نظر اعلیحضرت(رضاشاه) اطمینان و اعتقاد کامل داریم؛ سرهنگ ارفع پروندهها و نقشهها را به حضور ایشان ببرد؛ هر چه فرمودند ما قبول داریم! من نقشهها و کاغذها را جمع کردم و یک راست به کاخ سلطنتی رفتم و به اتاق داخل شدم و گفتم عرایضی دارم. چند دقیقه بعد شاهنشاه وارد شدند، در حالی که من نقشهها را روی میز پهن کرده بودم. همین که نقشهها را دیدند، فرمودند: موضوع چیست؟ من شروع کردم به توضیح دادن که فلان تپه چنین است؛ فلان منطقه چنان است؛ آنجا سخت مورد نیاز ماست و از این حرفها؛ ولی پس از مدتی که با حرارت عرایضی کردم، با کمال تعجب دیدم اعلیحضرت چیزی نمیفرمایند. وقتی سرم را بلند کردم، دیدم شاه با حالت مخصوصی به من نگاه میکند؛ گویی به حرفهایم چندان توجهی ندارد و تنها چشم به چشم من دوخته است تا ببیند من چه میگویم. من سکوت کردم. فرمودند: معلوم است منظور مرا نفهمیدی؟! عرض کردم: بله قربان! فرمودند: منظور این تپه و آن تپه نیست. منظور من این است که دودستگی و جدایی که بین ایران و ترکیه از چند صد سال [قبل] وجود دارد و همیشه به زیان هر دوکشور و به سود دشمنان مشترک ما بوده است، از میان برود. مهم نیست که این تپه از آن که باشد، آنچه مهم است این است که ما با هم دوست باشیم[!] من شرمنده شدم و کاغذها و نقشهها را جمع کردم و به وزارت خارجه که محل تشکیل هیئت بود برگشتم. همه منتظر من بودند. تا وارد شدم، پرسیدند: اعلیحضرت چه فرمودند؟ گفتم: فرمودند ما دوست هستیم[!] این موضوعات در کار نیست[!] تقسیم کنید؛ این طرف تپه که رو به قطور است و اهمیت کمتری دارد، مال ما باشد و آن طرف، مال ترکها. این واقعاً درس بزرگی بود برای من و دریافتم که شاه تا چه اندازه نظربلند، باگذشت و خواهان دوستی و صلح و صفا هستند و حتی برای این موضوع، حاضرند از خاک مملکت هم چشم بپوشند[!]»
به این ترتیب، رضاشاه در شرایط کاملاً عادی، کاری را انجام داد که امیرکبیر، در بدترین شرایط، حاضر به انجام آن نشده بود؛ نادیده گرفتن تمامیت ارضی سرزمین ایران.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ساحلی بازان ایران با شکست اسپانیا برای سومین بار قهرمان جام بین قارهای شدند. به گزارش ایرنا، ساحلی بازان کشورمان توانستند در کنار برزیل و روسیه به پرافتخارترین تیم تاریخ این رقابتها تبدیل شوند. تیم ملی فوتبال ساحلی ایران در دیدار نهایی مسابقات جام بین قارهای از ساعت ۱۹ و ۴۵ دقیقه شب گذشته در ساحل کایت دبی به مصاف تیم ملی اسپانیا رفت و در پایان با نتیجه شش بر سه از حریف خود گذشت و به عنوان قهرمانی این دوره از مسابقات دست یافت. این سومین قهرمانی تیم ملی فوتبال ساحلی ایران در جام بین قارهای بود. شاگردان عباس هاشمپور حالا در کنار برزیل و روسیه بیشترین قهرمانی را در تاریخ این رقابتها مال خود کردهاند. ساحلیبازان برای رسیدن به این جام، از سد تیمهای مکزیک، مصر، روسیه، امارات و اسپانیا گذشتند و از عنوان سال قبل خود دفاع کردند. گلهای ایران را در این بازی مصطفی کیانی، سعید پیرامون، محمد علی مختاری، بهزادپور و محمد احمدزاده به ثمر رساندند. تیم ملی کشورمان در نیمه نهایی امارات را شکست داده بود و امارات در ردهبندی روسیه را دو بر یک شکست داد و سوم شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پس از آن که گزارش یکی از اعضای اقتصادی کابینه به رئیس جمهور واصل شد که نشان می داد یکی از زیرمجموعه های مهم آن دستگاه، با حذف سمینارها و همایش های حضوری مسئولان مربوط، آن ها را تبدیل به «وبینار» و سامانه های ویدئو کنفرانس کرده است، حجت الاسلام روحانی با تقدیر از این اقدام که میلیاردها تومان صرفه جویی به همراه داشته، به دیگر دستگاه ها متذکر شده از این شیوه استفاده کنند که دستور مذکور به تازگی به همه دستگاه های دولتی ابلاغ شده است.«وبینار» مخفف اصطلاح Web-based seminar است که به معنی یک ارائه، سخنرانی، کارگاه یا سمینار مبتنی بر وب و از طریق ویدئو کنفرانس است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محسنی- روز آخر هفته دهم لیگ برتر حال و هوای خاصی داشت حال و هوایی که نشان می داد ورزش علیه ضد ارزش ها خیلی زود واکنش نشان می دهد. اتفاقی که در فضای مجازی هم بازتاب گسترده ای داشت .حتی هشتگی هم به عنوان #کمپین _پرچم _ایران در توئیتر ایجاد شد.در این روز ، اتفاقات جالبی روی سکوهای بیشتر ورزشگاهها رخ داد که یادآور لزوم ایجاد همبستگی و تلاش برای حفظ منافع ملی بود. این اقدام خوب و به موقع هواداران پاسخی بود به معدود هوادارانی که هفته گذشته در تبریز شعارهای تجزیهطلبانه و قومیتی سر داده بودند. اقدامی که خیلی زود مورد توجه رسانه های بیگانه و آن ور آبی قرار گرفت و با استقبال برخی مسئولان ترکیه نیز همراه شد. هرچند در کنار اقدام زشت آن تماشاگران تعدادی از تماشاگران فهیم و وطن دوست هم برای ساکت کردن شعارهای انحرافی معدود تماشاگرنماها «حیدر حیدر» می گفتند، اما اقدام این هفته هواداران فوتبال پاسخ قاطعی بود به این معرکه گیری تجزیه طلبانی که به اسم هوادار وارد ورزشگاه ها می شوند. در ادامه به چند نمونه از اقدامات زیبای هواداران فوتبال برای حفظ همبستگی ملی در هفته آخر لیگ دهم و برخی از کارهای خوبی که پیش از این از هواداران تیم های مختلف دیده ایم اشاره می کنیم.
چو ایران نباشد تن من مباد
در دیدار تیمهای فوتبال شهر خودروی مشهد و پارس جنوبی جم در ورزشگاه امام رضا (ع) مشهد مقدس، تماشاگران حاضر در ورزشگاه با سر دادن شعارها و خواندن شعرهایی بر همبستگی و اتحاد ملی تأکید کردند. هواداران شهر خودرو پرچمهای کوچک ایران را در دست داشتند و آن را در ورزشگاه به اهتزاز در آوردند. همچنین عدهای بنرهایی با شعارهای «از خراسان تا خوزستان، از آذربایجان تا هرمزگان؛ همه فدای خاک ایران»، «چو ایران نباشد، تن من مباد» و «خلیج همیشه فارس ایران» به ورزشگاه آوردند. برخی از هواداران با لباسهایی که روی آن پرچم ایران حک و نوشته شده بود «چو ایران نباشد، تن من مباد» در ورزشگاه حاضر شدند.
ورزشگاهی به رنگ پرچم
از ورزشگاه امام رضا (ع) گفتیم اما نمیشود کار خوب هواداران بختیاری نفت مسجد سلیمان را دید و لب به تحسین نگشود. حدود سه هزار پرچم جمهوری اسلامی ایران در دست تماشاگران این بازی جلوه ویژه و زیبایی به ورزشگاه داده بود و بخشی از ورزشگاه یکدست به رنگ پرچم سه رنگ کشورمان در آمد. البته ویدئوی حضور یک هموطن با لباس بختیاری در این بازی، در حالی که پرچم کشورمان را در دست دارد و دور افتخار می زند هم در فضای مجازی با استقبال زیادی همراه شد و بسیاری از کاربران را به تحسین واداشت. چندین پلاکارد و بنر هم با نوشتههایی با مضمون همبستگی و وحدت ملت ایران در ورزشگاه به چشم می خورد.
اهتزاز پرچم در تبریز
بعد از آن که عده معدودی در بازی تراکتورسازی و استقلال با نشان دادن علامت سلام نظامی، اقداماتی تجزیهطلبانه و کارهایی علیه امنیت ملی انجام داده بودند در آخر هفته در حالی که دیدار ماشینسازی با ذوبآهن در بنیان دیزل تبریز برگزار شد حدود هزار تماشاگر این بازی را از نزدیک تماشا کردند و با به اهتزاز درآوردن پرچم مقدس کشورمان در ورزشگاه اقدام برخی افراد تجزیه طلب و سودجوی بازی تراکتور سازی و استقلال را تقبیح کردند. بازیکنان تیم ماشینسازی به خاطر زلزله 5.9 ریشتری که منجر به فوت تعدادی از اهالی استان آذربایجان شرقی شده بود، با بازوبند مشکی به زمین آمدند.
اتفاقات خوب در ورزشگاه ها
اما در کنار آن چه در آخر هفته دهم لیگ برتر در ورزشگاه ها گذشت حیف است که اتفاقات خوبی را که در این سال ها روی سکو ها رقم خورده است نادیده بگیریم به همین خاطر چند نمونه از آن ها را با هم مرور می کنیم.
بزرگداشت پیش کسوتان:
بعد از فوت هادی نوروزی کاپیتان تیم پرسپولیس هواداران برای زنده نگه داشتن یاد او که شماره 24 را به تن می کرد هر بازی در دقیقه 24 یاد او را زنده نگه می دارند. فوت منصورخان پورحیدری هم باعث شد هواداران تیم استقلال نام این اسطوره تیم شان را در دقیقه 22 گرامی بدارند.
پاک سازی جایگاه هواداران:
شاید جمع کردن زباله های ریخته شده در جایگاه هواداران را اولین بار ژاپنی ها انجام دادند اما هواداران ایرانی هم با انجام دادن این کار در میادین خارجی و البته داخلی نام خود را در این زمینه به ثبت رسانده اند. در بازی دو تیم ایران و پرتغال در جام جهانی تماشاگران ایرانی بعد از اتمام بازی اقدام به پاک سازی جایگاه تماشاچیان کردند که در رسانه های خارجی بازتاب گسترده ای داشت. هواداران باشگاه های پرسپولیس، سپاهان، فولاد و تراکتور سازی هم بارها با پاک سازی جایگاه تماشاگران مورد تحسین قرار گرفته اند.
احساس همدردی:
همدردی پر احساس هواداران داماش گیلان با مسلم حقشناس یکی از نمونه های بارزی است که می شود به آن اشاره کرد. هواداران تیم داماش بعد از آن که حقشناس دروازهبان تیمداماش گیلان که سه روز پس از درگذشت مادرش، تیم را تنها نگذاشت و کمک کرد مقابل شهرداری بندرعباس پیروز شوند شعری را که به نظر می رسید بارها تمرین شده است برای او خواندند. البته بعد از آن هم طرفداران داماش در غم درگذشت یکی از هواداران تیم شان همخوانی زیبایی را انجام دادند.
هوادار نابینا:
شاید یکی از تاثیرگذارترین اتفاقاتی که روی سکوها رقم خورده مربوط به همراهی چندین و چند ساله عادل با دوست نابینایش محمد باشد که در گرم و سرد ورزشگاه ها با هم به ورزشگاه می آیند و عادل چشم محمد در بازی های نساجی شده و بازی ها را برای او گزارش می کند. در بازی های نساجی محمد با شنیدن گزارش عادل بازی ها را می بیند و این بار شنیدن شده مانند دیدن!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«دو، سه هفته است برای خرید یک کیسه برنج پاکستانی، خیابانهای مصلی و فلسطیــن و دیگر نقاط شهر را زیرپا گذاشتهام اما از هر پنج، شش مغازه، فقط یکی دارد، آن هم با افزایش قیمتِ 50، 60هزارتومانی. لطفا پیگیری کنید طی هفتههای اخیر چه اتفاقی در زمینه ورود و توزیـــع برنج پاکستانی که قوت غالب برخی خانوادهها و مورد نیاز و مصرف بیشتر رستورانها و غذاخوریهاست، افتاده که هم نایاب شده و هم بهشکل عجیبی، گـــران.»
دریافت این گلایـــهها به شکل تماس و پیامک و چهره به چهره درباره کمیاب شدن برنج پاکستانی در مشهد باعث شد بهواسطه اهمیت موضوع، برای بررسی و راستیآزمایی مسئله به یکی، دو نقطه از شهر که محـل فروش برنج به شکل جزئی و عمده است سر زده و با فروشندگان کلی و جزئی برنج پاکستانی حرف بزنیم.
فقط وُسعمان به تهیه برنج پاکستانی میرسید که ظاهرا از آن هم محروم شدیم
مرد میانسالی که به عنوان مشتری، در جستوجوی برنج پاکستانی است، میگوید:«سرپرست یک خانواده پرجمعیت هستم و به دلیل گرانیهای اخیر، توانایی خرید برنج ایرانی برای مصرف روزانه را ندارم و با توجه به تفاوت قیمت برنج ایرانی و پاکستانی، مدتهاست خانوادگی برنج پاکستانی میخوریـــم. منتها در روزهای اخیر، برنج پاکستانی کمیاب شده و به هر کدام از فروشگاههایی که قبلا از آنها خرید میکردم، سر زدم، یا میگویند نیست یا با افزایش قیمتِ چشمگیر، آنهم به شکل محــدود عرضه میشود. قیمت یک کیسه برنج 10کیلویی پاکستانی درجه یک که به نام شاندیــز در بازار معروف است، از 89 هزار تومان در ماههای گذشته به 110 هزارتومان رسیده بود اما در روزهای اخیر به 180 هزار تومان رسیده، تازه اگر پیدا شود. چند روزی است که ماکارونی و املت و کوکوسیبزمینی میخوریم ولی تا کی میشود این طور ادامه داد؟ فقط وُسعمان به تهیه برنج پاکستانی میرسید که ظاهرا از آن هم محــروم شدیم.»
فروشندگان: عمدهفروشان میگویند مرزها بسته و انبارها خالیانــد
یکی از فروشندگان قدیمی بولوار مصلی در اینباره توضیح میدهد: «برنج پاکستانی درجه2 که کیفیت و تقاضای بسیار پایینی دارد، موجود است اما برنج پاکستانی درجه یک که طرفدار و تقاضای زیادی دارد، در بازار نایاب شده و باید گفت خدا بیامرزدش. الان اگر شما برنج پاکستانی درجه یک در خانه دارید، خود من خریدارم و از شما کیسه 10کیلویی اش را 180 هزارتومان میخرم. فعلا کل مشهد را بگردید، برنج درجه یک پاکستانی پیدا نخواهید کرد و عمدهفروشان و مسئولان هم تایید میکنند این مدل برنج، نزدیک به 20روز است در بازار نیست.» یکی دیگر از فروشندگان ادامه میدهد: «شاید باورتان نشود اما صبح تا همین الان که ظهر شده، بیاغراق 200 مشتری برای خرید برنج پاکستانی درجه یک مراجعه کردهاند و دست خالی برگشتند. دریغ از یک کیلو برنج پاکستانی؛ مقدار بسیار محدودی هم که موجود است، کیلویی 18هزارتومان، یعنی هرکیسه 10کیلویی 180هزارتومان عرضه میشود که البته آن هم نیست و اگر هم باشد، بعید است وُسع قشر ضعیف به خریدش برسد. هربار که سراغ برنج پاکستانی را از عمده فروشانِ تامین کننده برنج بازار میگیریم، میگویند انبارها خالی است و ابتدای زمستان ممکن است وارد بازار شود.» یک خرده فروش برنج هم میگوید: «طبیعتا بازار برنج در دست واردکننده و توزیع کنندگان عمده است و اینها میگویند فعلا مرزها را روی ورود برنج پاکستانی بستهاند؛ حالا یا برای اجبار مردم به مصرف برنج ایرانی است یا برای تشنه کردنِ بازار و گران کردنِ برنج پاکستانی است که تا حدی هم اتفاق افتــاده است.»
ادعای عمدهفروشان: گمرک جلوی واردات برنج پاکستانی را گرفته است
در ادامه پرسوجوهایم، به یکی، دونفر عمدهفروش و توزیع کننده برنج پاکستانی برمیخورم که در اینباره مدعی میشوند: «اگر اجــازه واردات برنج پاکستانی را بدهند و برنجها در گمرک نماند، ما که نگهشان نمیداریم. بههرحال ما هم به دنبال فروش و عرضه هستیم، اما فعلا گمرکِ مرز چابهار با پاکستان، جلوی واردات برنج پاکستانی را گرفته و در همین حد میدانیم که احتمالا تا یکم دیماه، وضعیت به همین شکل است. ما هم کاری از دستمان برنمیآید.»
هزار و 300 تن برنج پاکستانی بهزودی در بازار توزیع میشود
«علی غفوریمقدم» معاون امور بازرگانی و توسعه تجارت سازمان صمت خراسان رضوی ضمن تایید نایاب شدن و افزایش قیمت برنج پاکستانی در روزهای اخیر در بازار مشهد، درباره دلایل این اتفاق و برنامههای سازمان صمت برای مدیریتش، توضیح میدهد: «هرساله براساس مصوبات ستاد تنظیم بازار کشور، شرایط به این صورت بوده که از زمان شروع تا پایان فصل برداشت برنج، واردات هرگونه برنج خارجی به کشور ممنوع بوده و هست و این کمیاب شدن برنج پاکستانی، از تبعات این محدودیت است و از آنجـا که فصل برداشت برنج هنوز تمام نشده، احتمالا این شرایط تا آخر آذرماه جاری ادامه داشته باشد. از آنجا که امسال، شرایط با سالهای قبل متفاوت است و افزایش قیمت برنج ایرانی و الزام واردات برنج خارجی با ارز دولتی، تقاضای برنج پاکستانی را بسیار بیشتر میکند، امسال برخلاف سالهای قبل با این چالش مواجه شدهایـــم. ضمن اینکه به تازگی چند محموله برنج پاکستانی که بیش از هزار و 300 تن را شامل میشود، به علت تخلف در عرضه، در استان توقیف شده است که با تعیین قیمت کارشناسی به زودی با نرخ مصوب وارد بازار خواهد شد. منتها بهرغم این شرایط، گرانفروشی برنج پاکستانی، یک تخلف آشکار است و آخرین قیمت مصوب برای برنج درجه یک پاکستانی، کیلویی هشت هزار و 900 تومان است. باتوجه به این که ذائقه مردم خراسان رضوی، به ویژه شهروندان مشهدی، مصرف روزانه و دایم برنج پاکستانی را میطلبد و میپسندد و استان ما نسبت به استانهای دیگر کشور، بیشترین مصرف برنج پاکستانی را دارد، مهم است این افزایش قیمت و نایاب شدن، هرچه سریعتر به بهترین شکل مدیریت شود. با توجه به شرایط فعلی و کمبود شدید برنج پاکستانی و افزایش قیمتش در استان، موضوع را با وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت درمیان گذاشته و با ستاد تنظیم بازار کشور نامه نگاریهایی کرده ایم تا اجازه ترخیص و توزیع برنج پاکستانی، به شکل ویژه و استثنایی به استان ما داده شود. آخرین مکاتبه مربوط به هفته گذشته است و منتظر پاسخ هستیم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.