رد تصویب فوریت طرح شفافیت آرای نمایندگان مجلس که به رغم موافقت اکثریت آنان یعنی 190 نفر در امضاهای اولیه طرح رخ داد با واکنش برخی جریان ها و فعالان رسانه ای روبه رو و با پویش های مجازی برای اعلام رای نمایندگان همراه شده است. از جمله این که در یک پویش که در فضای مجازی شکل گرفته است، کاربران فضای مجازی با هشتگ #رایت_را_بگو از نمایندگان خواسته اند که اعلام کنند به این موضوع چه رایی داده اند. موضوعی که به عنوان هراس نمایندگان مردم از آشکار شدن رای های شان توصیف می شود. طرح شفافیت آرای نمایندگان که پیش از این، حمایت 207نفری نمایندگان را همراه داشت روز چهارشنبه در ناباوری تنها 59 رأی موافق را کسب کرد و فوریت آن رد شد. گفتنی است رد فوریت طرح به معنای رد کلیت آن نیست بلکه این طرح در قالب طرح های عادی و بدون قید فوریت در زمان دیگری در صحن علنی مجلس مطرح خواهد شد اما احتمال مطرح شدن طرح های بدون فوریت با توجه به زمان های محدود مجلس عملاً بعید به نظر می رسد.
چرا موافقان شفافیت، مخالف فوریت طرح شدند؟
علیرضا سلیمی، عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس با اظهار تاسف از رای نیاوردن یک فوریت طرح شفافیت آرا افزود: همه مردم باید بدانند که موکلان شان چه رای دادند. وی ادامه داد: شاهد بودیم بسیاری نمایندگان که از لیست امید بودند در هنگام رای دادن عدد چهار (رای موافق) را به همدیگر نشان می دادند ولی رای مخالف دادند، از این رو ما از هیئت رئیسه می خواهیم فهرست رای نمایندگان را منتشر کند تا اسامی تمام این افراد مشخص شود. عباس گودرزی نماینده مردم بجنورد هم در گفت و گو با موج تأکید کرد: رای ندادن مجلس به دو فوریت طرح شفافیت آرا باعث تاسف است و امیدوارم نمایندگان این رای را جبران کنند. حاجی دلیگانی نماینده مردم شاهین شهر هم درباره علت مخالفت نماینده ها از طرح شفافیت در توئیتر نوشت: نباید به تعداد امضاهای طرح شفافیت آرا نمایندگان دل خوش باشیم چون کسانی بودند که به خود من گفتند، طرح را از روی رودربایستی امضا کرده اند و با آن موافق نیستند. سید محمدباقر عبادی نماینده مردم بیرجند در مجلس هم طی سخنانی با بیان این که در خصوص شفافیت آرای نمایندگان نیز بنده موافق این طرح بودم، افزود: باید آن افرادی که به طرح شفافیت آرا رأی ندادند پاسخ گوی ملت باشند. محمدمهدی زاهدی، عضو کمیسیون آموزش مجلس ضمن انتقاد از تصویب نشدن فوریت طرح شفافیت نمایندگان گفت: این موضوع اقدام پسندیدهای نبود و به نظر من این اتفاق چیزی جز نفاق نیست. وی ادامه داد: اتفاق پسندیدهای نیست که 200 نماینده این طرح را امضا کنند اما پس از مطرح شدن و به رای گذاشتن، طرح با 59 رای مثبت تصویب نشود. در عین حال محمد جواد فتحی عضو فراکسیون امید مجلس هم با اشاره به مخالفت نمایندگان با یک فوریت شفافیت آرا، گفت: رد فوریت این طرح تعجب آور بود. وی افزود: نمایندگان تصور کردند که با تصویب این طرح، امنیت و آزادی لازم برای فعالیت و رایدهی را نخواهند داشت و پس از آن به دلیل فشارهای بیرونی نتوانند به خوبی عمل کنند. مصطفی کواکبیان هم ضمن انتقاد از عملکرد نمایندگان در رأی گیری این طرح گفت: «مجلس اقدام خوبی نکرد...مردم چه قضاوتی درباره ما دارند؟» در همین حال براساس گزارش راه دانا، محمدرضا رضایی کوچی، نماینده مردم جهرم در مجلس از جمله نمایندگانی است که طرح شفافیت آرای نمایندگان را امضا کرده، او علت مخالفت تعدادی از نمایندگان را آماده شدن طرح کامل تری که در مهرماه به صحن علنی مجلس خواهد رفت، بیان می کند. وی افزود: اعلام کردند که طرحی کامل تر از طرح ارائه شده برای شفاف سازی دارند که به زودی به مجلس ارائه می شود.
پیشنهاد قاضی زاده و امیرآبادی برای شفافیت آرا
در همین حال، امیرحسین قاضی زاده هاشمی عضو هیئت رئیسه مجلس در توئیتی نوشت: متاسفانه بسیاری از همکارانم برخلاف امضاهایشان به یک فوریت طرح شفافیت آرا رای منفی دادند و با این شرایط احتمال این که این طرح عملاً از دستور کار مجلس دهم خارج شود زیاد است. بنابراین پیگیر این خواهم بود که با همکاری بخش فناوری مجلس، امکان شفافیت داوطلبانه را به سایت جدید مجلس بیفزاییم. وی افزود: بدین گونه هر نمایندهای که خواست میتواند به صورت داوطلبانه آرا و دیگر شاخصهای عملکردی خود را با شما در میان بگذارد. از طرفی در اولین روز پس از تعطیلات نامهای را خطاب به آقای لاریجانی تنظیم خواهیم کرد که اجازه انتشار داوطلبانه آرای نمایندگان موافق این طرح را صادر کنند. احمد امیرآبادی فراهانی نماینده مردم قم در مجلس هم در توئیتی تأکید کرد: از اول مهرماه ۹۷ داوطلبانه آرای خود را به طرحها و لوایح در مجلس شورای اسلامی اعلام خواهم کرد. شما هم از نمایندگان خود بخواهید به پویش شفافیت آرا بپیوندند.
پاسخ ۲۱ نماینده به پویش#رایت_را_بگو
در شبکه های اجتماعی نیز برخی کاربران شبکه های اجتماعی نیز با هشتگ هایی مانند #رایت_را_بگو، #مدرس_کجاست و #فریب_مردم نظرات خود را درباره این موضوع اعلام کردند. در این زمینه خبرنگاران روزنامه خراسان و آخرین خبر، در گفت و گو با برخی نمایندگان از آن ها خواست به پویش «رایت را بگو» بپیوندند که واکنش های زیر پاسخ های برخی نمایندگان به سوال خبرنگار خراسان است:
حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده شاهین شهر: رای من موافق بود.
محمد رضا عارف نماینده مردم تهران: آن روز غایب بودم.
فریده اولاد قباد نماینده مردم تهران: آن روز غایب بودم اما جزو امضا کنندگان هر دو طرح بودم.
محمد زاهدی نماینده مردم کرمان: آن روز غایب بودم.
عزتا... یوسفیان ملا نماینده مردم آمل: رایم را نمی گویم؛ رای من محرمانه است.
محمد مهدی مفتح نماینده تویسرکان: رایم را نمی گویم.
ابوالفضل سروش نماینده مردم تهران: رایم را نمی گویم.
اکبر رنجبرزاده نماینده مردم اسدآباد همدان: رای موافق دادم.
محمد محمودی شاه نشین نماینده مردم شهریار،قدس وملارد: دوست ندارم بگویم ... جزو امضا کنندگان طرح بودم.
سیده حمیده زرآبادی نماینده مردم قزوین، آبیک و البرز: رای موافق دادم.
مهرداد بائوج لاهوتی نماینده لنگرود در مجلس: رای موافق دادم.
فاطمه ذوالقدر نماینده مردم تهران در مجلس: رای موافق دادم.
رضا شیران خراسانی نماینده مردم مشهد: من با افشای رای در تمام رای گیری ها مخالفم ولی با افشای رای در موارد خاص مانند کنوانسیون ها موافقم.
محمود صادقی نماینده مردم تهران در مجلس: در زمان رای گیری ماموریت بودم ولی اگر حاضر بودم رای مثبت می دادم.
سید تقی کبیری نماینده مردم خوی و چایپاره: موافق مسلم طرح هستم.
پروانه سلحشوری نماینده مردم تهران: در زمان رای گیری در صحن نبودم و اگر حضور داشتم حتما رای مثبت می دادم. ان شاءا... با تلاش دوستان مجدد قید یک فوریتی را در صحن مطرح خواهیم کرد.
نادر قاضی پور نماینده ارومیه در مجلس: آن روز غایب بودم ولی آرای من همیشه شفاف بوده چه مخالف چه موافق.
محمد رضا پور ابراهیمی نماینده مردم کرمان: آن روز غایب بودم ولی با کلیت موضوع موافقم.
جمشید جعفر پور نماینده لارستان در مجلس: رای موافق دادم.
میرزایی نماینده ایلام در مجلس: من حتی زمانی که نمایندگان برای طرح این موضوع امضا جمع میکردند نیز مخالفت خود را اعلام کردم و در روز رای گیری نیز به طرح شفافیت آرای نمایندگان رای منفی دادم.
حشمتا... فلاحتپیشه نماینده مردم اسلام آباد غرب و رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی : «رایت را بگو» یک بازی است، منافق ترین نماینده های مجلس کسانی هستند که جریانی را راه می اندازند و خودشان هم به آن رای نمی دهند. خدا را شاکرم که جزو امضا کنندگان طرح شفافیت آرای نمایندگان نبودم. البته آن زمان ملاقات خارجی داشتم و آن زمان حضور نداشتم. اما چند هفته علیه من نوشتند، کسانی که امضا نکردند را بشناسید اما منافق برخی کسانی بودند که امضا کردند. البته من رایم را همیشه در 15 سال اخیر شفاف اعلام کرده ام. وقتی دیدم عده ای کار منافقانه می کنند، من به فوریت این طرح هم رای ندادم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در میان شخصیتهای برجسته جریان روشنفکری معاصر، جلال آلاحمد وزنهای سنگین و تأثیرگذار محسوب میشود. او یکی از معدود روشنفکران زمانه خود بود که بدون اثرپذیری از جریانهای چپ و راست، در پی یافتن راهی برای برون رفت جامعه از معضلات و مشکلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بود. زندهیاد آلاحمد، با چنین رویکردی، ابتدا به تفکرات مارکسیستی متمایل شد؛ اما بعدها، با مشاهده چالشها و بن بستهای متعددی که مارکسیسم با آن دست به گریبان بود، از آن دست برداشت و بازگشت به داشتههای ملی و مذهبی خود را تجربه کرد. جلال معتقد بود، روشنفکر واقعی، باید در عمل نیز، هزینه آنچه را به آن اعتقاد دارد، بپردازد. نقد تند و تیز او از روشنفکران قبل و هم دورهاش، بیشتر متوجه عملگرا نبودن آن ها بود. جلال، روشنفکران دوران خود را به دلیل محصور شدن در حصار حرّافی و اظهار نظرهای صِرْف، توبیخ میکرد و معتقد بود که این رویکرد، صداقت آن ها را به شدت زیر سوال میبرد. در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین دکتر غلامرضا صدیق اورعی، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، به بررسی دیدگاههای جلال آلاحمد و نیز، دلایل انتقاد وی از روشنفکران قبل و معاصرش پرداختیم. این استاد دانشگاه، در گفتوگو با خراسان، تغییر دیدگاههای جلال آل احمد را ناشی از مواجه شدن وی با وقایع و مسائل جدید و نیز، دیدگاهها و مشی شخصیتهایی مانند امام خمینی(ره) دانست. دکتر اورعی معتقد است که انتقاد جلال آلاحمد از روشنفکران، بیشتر نسبت به اهل عمل نبودن و فقدان عنصر پایداری و استقامت در راه اعتقاد در آن ها بود تا نوع تفکری که به آن اعتقاد داشتند.
به عنوان شروع بحث، تعریفی عمومی از مفهوم روشنفکری را ارائه بفرمایید.
برداشت عام از مفهوم روشنفکری و ویژگی افرادی که در حدود 200 سال گذشته با این عنوان، مشخص و نامیده میشدند، بازاندیشی در باورهای رایج جامعه، گاه اشاعه باورهایی که در جوامع دیگر پدید آمده بود و برخی اوقات، انتشار اندیشههای متفکران اروپایی، به طور عام، در جامعه ایران و مسائلی از این قبیل بوده است. البته اینکه در اروپا، چطور جریان روشنفکری به وجود آمد و چگونهای عدهای با عنوان طلایهداران این موضوع شناخته شدند، مسئله دیگری است. اما در ایران، پس از آشنایی گروهی از ایرانیان با غرب و اندیشههای غربی، برخی خودشان را روشنفکر تلقی کردند و البته، بعدها این رویکرد در ایران گسترش پیدا کرد و حالتهای مختلفی به خود گرفت. جلال آلاحمد هم یکی از همین روشنفکران است و به دسته اجتماعی آن ها تعلق دارد.
دیدگاههای جلال، به عنوان یک روشنفکر، طی دوران زندگیاش تغییرات اساسی کرد. این تغییرات را چطور ارزیابی میکنید؟
اینکه چه اتفاقی میافتد دیدگاههای افراد دستخوش تغییر میشود، میتواند دلایل مختلفی داشته باشد و یکی از آن ها، مواجه شدن با واقعیتهای تازه است. وقتی فرد اهل اندیشه و تفکر باشد و با واقعیتهای متفاوتی روبهرو شود، طبیعی است که درک و تحلیلش از شرایط، تغییر کند و به نتیجههای جدید برسد. در همین زمینه، فرد ممکن است با اندیشههای تازه یا حوادث تاریخی جدید مواجه شود و تصمیم بگیرد دیدگاههایش را تغییر بدهد. جلال آلاحمد نیز از این قاعده مستثنا نبود و او هم، به عنوان شخصیتی اهل فکر و اندیشه، پس از برخورد با واقعیتها، اندیشهها و وقایع تاریخی جدید، دیدگاههایش را تغییر داد.
جلال ابتدا به تفکرات مارکسیستی گرایش داشت، اما بعدها از آن فاصله گرفت و به نقد روشنفکران معتقد به مارکسیسم و جریان چپ پرداخت. چه وقایعی این تغییر مسیر را رقم زد؟
البته این سوال را باید از افرادی که به صورت جدی روی اندیشه و آثار جلال آلاحمد مطالعه کردهاند، بپرسید؛ اما اجمالاً عرض میکنم که در زمان ظهور و بروز حزب توده، ایرانیان با تجربه مواجهه طولانی با استبداد از یک سو و از سوی دیگر، ناتوانی حکومت در مسیر حفظ استقلال، یعنی آزادی از سلطه خارجی، روبهرو بودند. از پیش از مشروطه، افرادی که اهل تفکر و اندیشه بودند، از این مسئله رنج میبردند. در آن زمان، نقدهایی در قالب کتاب و مقاله، در داخل، البته به صورت مخفی، و خارج از کشور، منتشر میشد. از زمانی که انقلاب مشروطه به پیروزی رسید تا کودتای رضاخان، یعنی از سال 1285 تا 1300، چیزی کمتر از 15 سال فاصله وجود دارد. در این دوره هم، شرایط کشور باعث شده بود که بحثهای فراوانی بر سر مسائل مربوط به اداره کشور و برون رفت از شرایط ناگوار آن زمان، میان روشنفکران و اندیشهورزان در بگیرد. پس از این بازه زمانی، شاهد یک دوره دیکتاتوری شدید هستیم که تا شهریور 1320 و حمله متفقین به ایران، ادامه دارد. پس از سقوط رضاشاه و تلطیف شدن شرایط اظهار نظر، افراد کمکم شروع کردند به اظهار نظر و نوشتن کتاب و مقاله. در این دوره، هر کدام از دولتهای اشغالگر سعی میکرد برای خودش نمایندهای بتراشد و حزب توده، نمایندگی شوروی را برعهده داشت. شعارهای مارکسیستی که علیه نظام سرمایهداری و به نفع طبقه کارگر سر داده میشد، برای برخی افراد جذابیت فراوانی داشت. باید توجه داشت وقتی یک نظام مبتنی بر سرمایهداری که برای اجرای عدالت مشکلات اساسی دارد، بر جامعه حاکم باشد، افراد و به ویژه افرادی که عضو طبقات فرودست جامعه هستند، با شنیدن شعارهای مربوط به حمایت از ضعفا، تحریک میشوند و به آن علاقه پیدا میکنند. خب! در این دوره، تجربه نظام مارکسیستی شوروی هم، خیلی برای مردم و حتی روشنفکران، ملموس نبود و عدهای، از جمله جلال آلاحمد، به آن گرایش پیدا کردند. اما آن مرحوم، بعدها، هنگامی که با واقعیت مارکسیسم در قالب نظام حاکم بر شوروی روبه رو شد؛ به ویژه زمانی که استالین حکومت میکرد و دوران پراختناق و توام با سرکوبی را در شوروی به وجود آورده بود، از اندیشههای مارکسیستی فاصله گرفت. افزون بر روبهرو شدن جلال آلاحمد با واقعیتی که در شوروی جریان داشت، وقایعی مانند کودتای 28 مرداد و شرایط پس از آن و نیز، آشنایی او با مشی و دیدگاههای امام خمینی(ره)، جلال را به این نتیجه رساند که عوامل سنتی هم ممکن است در برگیرنده دیدگاهها و حساسیتهای مؤثری باشند که بتوانند در جامعه تغییرات مثبت ایجاد و مردم را علیه استبداد و استعمار بسیج کنند. این مشاهدات و مواجه شدنها، تا اندازهای، در برخی کتابهای او مانند «غربزدگی» و «در خدمت و خیانت روشنفکران» انعکاس پیدا کرده است.
آیا نقد جلال به روشنفکران، به دیدگاههای آن ها مربوط میشد یا ریشه در مسئلهای دیگر داشت؟
اگر نگاهی به آثار جلال آلاحمد، مانند «نون والقلم» بیندازید، درمییابید که او بیش از آنکه درباره اشتباه بودن اساس اندیشه روشنفکران اظهار نظر و آن را محکوم کند، به ناپایداری و مردعمل نبودن آن ها میتازد؛ به اینکه روشنفکران، برخلاف ادعاهایشان، در برابر سختیها کم میآورند و تسلیم میشوند یا به خارج از کشور میگریزند. به اعتقاد من، مرحوم آلاحمد، بیشتر به رفتار روشنفکران معترض بود و کمتر به این مسئله توجه داشت که مثلاً، برخی از آن ها به لحاظ تئوریک دارای اشتباهاتی هستند یا خیر؟ برای جلال آلاحمد این موضوع اهمیت داشت که روشنفکران، چقدر به حرفی که میزنند، تعهد دارند؟ چقدر سر حرفشان میایستند و حاضرند بابت اعتقاداتشان، هزینه بپردازند؟ چقدر در مبارزه با استبداد صادق هستند و حاضرند تا کجا این رویکرد را ادامه دهند؟ او بیشتر به عملکرد روشنفکران ایراد وارد میکرد تا به اینکه مثلاً، چه دیدگاههایی داشتهاند یا پذیرای فلان فلسفه بودهاند.
تأثیر دیدگاههای جلال را بر روشنفکران و جامعه دوران خودش، چگونه ارزیابی میکنید؟
برای اینکه بتوانیم به تحلیلی درست از این مسئله برسیم که جلال آلاحمد چه تأثیری بر زمانه خودش گذاشته است، باید شاخصهای معلومی داشته باشیم. سختترین کار این است که آدمهای تأثیرپذیرفته از او را بیابیم و تکتک بررسی کنیم؛ اما راه سادهتر این است که دریابیم آثار او چقدر خوانده میشد و چقدر با اقبال عمومی مواجه بود؟ طی سالهای 1356 و 1357، کتابهای جلال آلاحمد بارها به صورت مخفیانه تجدید چاپ شد و علاقهمندان زیادی به مطالعه آن ها پرداختند. بر همین مبنا، میتوان گفت که او، بر جامعه دوران خودش، تأثیرگذار بوده است.
انتقاد جلال تنها به روشنفکران چپگرا و مارکسیست متمایل به شوروی نیست. او در «سفر به ولایت عزرائیل»، چپها و حتی لیبرالهای غربی را هم آماج حملات انتقادی خود قرار میدهد. به نظر میرسد رویکرد او در این عرصه، تقابل جدی با مسئله استعمار و استثمار باشد. نظر شما در این باره چیست؟
موضوع تقابل با استعمار و استثمار، اصولاً مسئله اصلی دوران جلال آلاحمد است. پس از پایان یافتن جنگ جهانی دوم، نهضتهای استقلالطلبانه در سراسر دنیا اوج گرفت و بسیاری از ملتها، مانند هندوستان، به استقلال دست پیدا کردند. بنابراین، طبیعی است که در چنین فضایی، افرادی که اندک تعلق خاطری به مردم و جامعه خود دارند، لبه تیز انتقاد خود را متوجه استعمار کنند. افراد و احزابی که به صورت فعال، در مسیر نقد استعمار گام بر نمیداشتند، مورد انتقاد و اعتراض آزادی خواهان غیراروپایی قرار میگرفتند. این رویکرد، یک رویکرد عمومی است و فقط به مرحوم آلاحمد اختصاص ندارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هجدهم سنبله/شهریور، سالروز ترور مشکوک احمد شاه مسعود، مشهور ترین فرمانده مقاومت ضد روسی و ضد طالبان است.احمد شاه مسعود تنها دو روز قبل از حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر آمریکا، توسط دو خبرنگار اروپایی عرب تبار، در قلب پایگاه نظامی خود در شمال شرق افغانستان و در میان جمع زیادی از محافظان و نیروهای نظامی خود کشته شد.اکنون و 17 سال پس از این ترور، هنوز زوایای مرموز این حادثه مبهم مانده و به نظر می رسد که هماهنگی های صورت گرفته برای کشتن مسعود، از حد و حدود یک ترور عادی، بسیار بیشتر بوده است.در آن روزها، تصور می شد که القاعده، با پشتیبانی سازمان جاسوسی پاکستان (آی اس آی) طرح ترور مسعود را ریخته و اجرایی کرده است. اما این در حالی بود که با توجه به تجربیات مسعود و تیم محافظتی وی و شناخت کافی آن ها از روش های القاعده و پاکستان، امکان ضربه خوردن مسعود از این دو جریان، در حد صفر بود.از سوی دیگر، عوامل ترور مسعود، سه شبانه روز با تمام تجهیزات تروریستی خود در پایگاه نظامی وی حضور داشتند و کسی تا پس از وقوع ترور، به آن ها شکی نبرده بود.اینک دو سوال اصلی مطرح است.اول این که چه کسانی، طراحی عملیات ترور مسعود را به عهده داشتند؟و دوم این که ترور مسعود برای آن ها چه منفعتی داشت؟آن چه که بعد از ترور مسعود در افغانستان و منطقه روی داد، می تواند از چرایی ترور او رمزگشایی کند.مسعود، شش ماه پیش از کشته شدن، در تنها سفر خارجی خود به پاریس رفت. او درآن جا به پیشنهاد کشورهای اروپایی مبنی بر تشکیل یک حکومت جدید (تحت حمایت نظامی غرب) پاسخ منفی داد و اعلام کرد که حتی اگر به اندازه کلاه سرش در افغانستان برای او جا باقی بماند، دست از مبارزه نخواهد کشید و به نیروهای خارجی، اجازه حضور در افغانستان را نخواهد داد.به نظر می رسد که طرح حمله نظامی به افغانستان، از مدت ها پیش توسط اروپایی ها و آمریکایی ها آماده شده بود و پاسخ قاطع مسعود به آن ها، نشان داد تا مسعود زنده است، امکان حضور مستقیم نیروهای خارجی در افغانستان وجود ندارد.تروریست ها با معرفی کتبی و تضمین عبدالرب رسول سیاف از فرماندهی مهم جهادی و از شخصیت های بسیار نزدیک به عربستان سعودی وارد پایگاه مسعود شده بودند و گذرنامه ها و احتمالا معرفی نامه های اروپایی آن ها نشان می داد که منابع اروپایی نیز این افراد را تایید کرده اند.هم اکنون، گمانه های زیادی از همدستی یاران نزدیک مسعود با عوامل ترور نیز بر سر زبان هاست.این یاران نزدیک مسعود، بدون شک، با القاعده و آی اس آی هیچ ارتباطی نداشتند، اما با آمریکا و غرب، روابط حسنه ای داشتند و پس از سقوط طالبان، در بدنه حکومت نیز مهم ترین شرکای کشور های غربی به حساب می آمدند.تنها دو روز پس از ترور مسعود، حوادث یازدهم سپتامبر روی داد و پس از آن، لشکر کشی ناتو و آمریکا به افغانستان آغاز شد.به نظر می رسد که مسعود، اولین قربانی یک توطئه بزرگ بین المللی بود. طرحی که بر اساس آن، با عنوان مبارزه با تروریسم، قرار بود زمینه های تثبیت حضور آمریکا و ناتو در منطقه فراهم شود و ترور مسعود، رمز آغاز عملیاتی بود که با حوادث یازدهم سپتامبر پیوند خورد.چه بسا که اگر طرح ترور مسعود ناکام می ماند، برج های دوقلوی تجارت جهانی آمریکا نیز تاکنون در جای خود استوار بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به احتمال زیاد، شما هم این جمله را شنیده اید که «خوشحال بودن یک انتخاب است» اما به ویژه در روزهای سخت زندگی تان، به تناقض هایی در این باره دست یافته اید. با این حال، این ادعا کاملا درست است یعنی خوشحالی و شادی پایدار یک انتخاب است. البته ما نمی خواهیم به شما بگوییم که زندگی همیشه گل و بلبل و رنگین کمان است و می دانیم زمان های زیادی پیش می آید که همه ما خسته می شویم و احساس شکست و حتی سرخوردگی می کنیم اما باید بگوییم بسیار مهم است که در تمام لحظات سخت و آسان زندگی، شاد باشید و این شادی را درونی و پایدار سازید و آن را به دیگران نیز هدیه دهید. برای این کار فقط کافی است رازهای شادی درونی و پایدار را کشف کنید. پس با ما باشید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که بر اساس دستور 21 تیرماه هیئت دولت به بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، امهال تسهیلات مربوط به حوادث غیرمترقبه بخش کشاورزی مانند سرمازدگی و خشکسالی برای شرکت های کشت و صنعت وابسته به دولت و موسسات عمومی غیردولتی ممنوع شده بود، یک مسئول ارشد اجرایی در ابلاغیه روزهای اخیر خود به تعدادی از اعضای کابینه، خبر داده که این ممنوعیت با تصمیم جدید کابینه لغو شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ادب و هنر- تولستوی در 9 سپتامبر 1828 در یاسنایا پلییانا به دنیا آمد و در 20 نوامبر 1910 درگذشت. از بین آثار او میتوان به رمانهای «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» اشاره کرد.
تولد در یک خانواده اشرافی
پدر و مادر تولستوی، هر دو از خانوادههایی اشرافی میآمدند. پدربزرگ مادری او، شاهزاده نیکلای ولکنوسکی، یکی از اعضای دربار کاترین کبیر و سفیر روسیه در آلمان و پدربزرگ پدری او نیز کنت ایلیا تولستوی، فرماندار شهر کازان (پایتخت فعلی تاتارستان) بود.
نظر تولستوی درباره شکسپیر
با این که تولستوی بسیاری از آثار شکسپیر را میخواند اما مرتباً نقدهای کوبندهای را علیه این نمایش نامه نویس انگلیسی منتشر میکرد و میگفت که او فاقد نبوغ بوده و استعدادی متوسط داشته است و در جایی گفته بود: "نه تنها نباید نمایش نامههای شکسپیر را الگویی برای هنر نمایشی دانست بلکه در این آثار حتی ابتداییترین و شناختهشدهترین قواعد هنری نیز رعایت نشدهاند."
زندگی بی پروای تولستوی
تولستوی در جوانی زندگی بیپروایی داشت و بسیار قمار میکرد. به خصوص زمانی که افسر ارتش بود. در سال 1854، او مجبور شد خانهای را که از پدربزرگ مادری اش در یاسنایا پلییانا به ارث برده بود، تفکیک کند و بخشی از آن را به 5000 روبل بفروشد. او به خانهای کوچک تر نقل مکان و بیش از 50 سال در آن جا زندگی کرد.
پایان زندگی پیر ادبیات
تولستوی اواخر عمرش در ناامیدی بسیار، کشور زادگاهش را در 28 اکتبر سال 1910 ترک کرد و این در حالی بود که بعد از 48 سال زندگی با سوفیا و داشتن 13 فرزند، از او جدا شد. بعد از مدتی کوتاه نیز در یک ایستگاه دورافتاده راه آهن از دنیا رفت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اوضاع در بصره عراق رو به تنش و وخامت جلو می رود. مردم این استان ابتدا به دلیل نبود آب سالم و رسیدگی نکردن دولت العبادی چندین ساختمان دولتی را به آتش کشیدند اما برخی جریانات مشکوک در عراق سعی دارند پیکان هجوم مردم را به سمت گروه های حشدالشعبی وشعارهای سیاسی بگیرند.پس از آتش زدن سرکنسولگری ایران در بصره توسط "معترضین" کار آن ها به پایان نرسید و چندین مکان دیگر از جمله ساختمانهای وابسته به سازمان بدر، حزب دعوه، عصائب اهل الحق و حتی یکی از آمبولانسهای وابسته به حشد الشعبی هم تخریب و به آتش کشیده شد.همزمان،دو کامیون حامل آب که در وسط آن ها اسلحه حمل می شد، توسط نیروهای امنیتی شناسایی وسرتیپ ستاد «جمیل الشمری» فرماندهی عملیات بصره نیز برکنار شد. همچنین سه راکت به نزدیکی فرودگاه بین المللی بصره اصابت کرد با این حال تلفات جانی و مادی نداشت.جلسه فوق العاده پارلمان عراق نیز برای بررسی اوضاع خطرناک در بصره ظهر دیروزبا درگیری فیزیکی بین نیروهای محافظ شخصی نخست وزیر و نیروهای حفاظت از پارلمان آغاز شد. درگیری وقتی اوج گرفت که نیروهای محافظ شخصی «حیدر العبادی» با سلاح های خود، وارد ساختمان پارلمان و نیروهای حفاظت از پارلمان مانع آن ها شدند امری که منجر به درگیری فیزیکی بین دو طرف شد.این درگیری فیزیکی منجر به شکسته شدن تعدادی در و پنجره و شیشه های پارلمان شد و اوضاع عمومی پارلمان را به هم ریخت.یک خبر دیگر حاکی است که نیروهای پیشمرگه کرد که مسئولیت امنیت بخشی از منطقه امنیتی سبز (محل استقرار پارلمان و هیئت دولت) را برعهده دارند، نیز با نیروهای محافظ شخصی نخست وزیر عراق درگیر شدند.شیخ قیس الخزعلی دبیرکل عصائب اهل الحق از نیروی حشد الشعبی با حضور در تلویزیون عراق و با طرح این سؤال که چرا افراد به اصطلاح معترض به کنسولگری های آمریکا و انگلیس تعرض نکردند؟ افزود: آتش زدن ساختمان های بسیج مردمی، تسویه حساب سیاسی است.وی گفت: اگر اعتراضات به کمبود آب است همه می دانند که وزیر آب رسانی کابینه از جریان صدر و نفر اول دولت هم حیدر العبادی است، پس چرا دفاتر جریان صدر و دفاتر نخست وزیر به آتش کشیده نشد؟ دبیرکل عصائب اهل الحق عراق گفت: ما که در دولت نقشی نداریم چرا باید دفاترمان سوزانده شود؟برخی از رهبران سیاسی از جمله نوری المالکی رهبر ائتلاف دولت قانون نیز از جلسه فوق العاده پارلمان انتقاد کرد و گفت که این جلسه برای سرپوش گذاشتن بر جرایم و رفتارهای تخریبگر و تعرض هایی است که به اموال و دارایی های دولتی، مردمی و گروه های سیاسی و حشد الشعبی شده است. از طرفی فراکسیون الفتح به رهبری هادی العامری نیز که از حیدر العبادی خواسته بود فورا استعفا کند ،اعلام کرده است که در صورت استعفانکردن، فراکسیون الفتح او را براساس قانون از طریق پارلمان از پست قوه مجریه کنار می زند. اکنون منابع متعددی از فشار آمریکا در بغداد در سطح پارلمان خبر میدهند و میگویند که آمریکا اصرار بر بالا آمدن نامزد خاصی برای نخستوزیری دارد و برای تغییر دادن روند قانونی پارلمان، برخی احزاب و گروهها را تحت فشار گذاشته است. همزمان، طرفداران آمریکا در بصره، در حال فشار بر ایران و حشد الشعبی هستند. برای مثال خانم «رهام یعقوب» که به ظاهر از فعالان مدنی این شهر است و در حوزه زنان فعالیت می کند و با کنسول آمریکا در بصره نیز مرتبط است، هدایت جمعی از زنان بصره در تظاهرات را بر عهده داشت. او چندی پیش در اینستاگرام خود عکسی با کنسول آمریکا را منتشر کرده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ادیب- خبرگزاری فارس گزارش کرد که منابع رسانهای کُرد در عراق خبر دادند، دفتر مرکزی گروهک دموکرات کردستان(حدک) در «کوی سنجق» هدف حمله موشکی قرار گرفته است. این گروهک از جمله گروهک های تجزیه طلب مسلح در مرزهای غربی ایران است که دفتر آن در منطقه کردستان عراق قرار دارد. درباره تعداد کشته ها نیز اخبار رسمی منتشر نشده است اما گفته می شود 11 نفر از اعضای این گروهک کشته شده اند. تا لحظه تنظیم این خبر هیچ منبع رسمی در ایران به این خبر واکنش نشان نداده یا منبع دیگری این ادعای منابع کردی را تایید نکرده است. با این حال شب گذشته سایت خبری رجا نیوز مدعی شد که «پایگاه موشکی سپاه پاسداران در شمال غرب مواضع گروهکهای تروریستی را هدف قرار دادهاند و ... گروهک تروریستی حزب دموکرات کردستان واقع در شمال عراق هدف موشکهای زمینبه زمین ایران قرار گرفت.
بهنظر میرسد که موشک ها با دقت به اهداف خود اصابت کردهاند.» فیلم هایی نیز از حرکت این موشک ها در آسمان منتشر شده است. درعین حال سایت خبری تحلیلی مشرق گزارش داد: تیرماه امسال تروریستها با حمله به پاسگاه مرزی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) نیروی زمینی سپاه واقع در روستای دری منطقه مریوان در استان کردستان و انفجار زاغه مهمات، تعداد 10 تن از رزمندگان اسلام را به شهادت رساندند. همان زمان سرلشکر جعفری فرماندهی سپاه وعده انتقام هموزن این جنایت تروریستها را داده بود اما هنوز مشخص نیست حملات امروز تحقق همان وعده است یا به طور کلی این حمله منشأ دیگری داشته است. سایت تابناک نیز دیروز نوشت: «نیروهای سپاه پاسداران در واکنش به تحرکات گروههای تروریستی تجزیه طلب، از بامداد شنبه (17 شهریور)، مواضع نظامی گروهک تروریستی حزب دموکرات کردستان ایران و گروهک تروریستی حزب دموکرات را در نزدیکی شهر کویه واقع در 180 کیلومتری محل شلیک و 66 کیلومتری مرز ایران و عراق هدف قرار داده اند و موشکهای شلیک شده به این مواضع نیز در امتداد این حملات بوده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با شش فروند موشک زمین به زمین، مقر تروریستهای حزب دموکرات کردستان را هدف قرار داد که منجر به کشته و زخمی شدن دهها تن از اعضای این گروهها از جمله سرکردگان آن ها شد.» براساس گزارش تابناک منابع خبری اعلام کردهاند پس از این عملیات موشکی، جنگندههای اف 5 نیز در منطقه مد نظر پرواز کردهاند و برخی منابع از پرواز پهپادها برای ثبت عملیات سخن به میان آوردهاند اما منابع رسمی این دو رویداد را هنوز تایید نکردهاند
.در عین حال در رسانه های غیر رسمی و فضای مجازی از این اتفاق به عنوان انتقام سپاه نام برده می شود، موضوعی که تا لحظه تنظیم این خبر (ساعت 21 شب گذشته) درباره آن هیچ موضع رسمی منتشر نشده است. براساس گزارش فارس، وبسایت «کردستان 24» روز گذشته به نقل از «ابراهیم جوکلی» نوشت که «تعدادی موشک از جانب [خاک] ایران به دفتر مرکزی حزب [گروهک دمکرات] در فاصله 65 کیلومتری مرز ایران اصابت کرده است.» کردستان 24 با بیان این که این حمله چند کشته و زخمی بر جا گذاشته است، نوشت که یک مسئول دیگر [در گروهک] گفته که پنج نفر کشته و بیش از 35 نفر مجروح شدهاند. اما برخی منابع دیگر تعداد کشتهها را 11 نفر ذکر کردهاند. طبق این گزارش، «مصطفی مولودی» دبیر کل و «خالد عزیزی» دبیر کل پیشین [گروهک] حزب دموکرات در میان مجروحان هستند. این منبع به نقل از شاهدان عینی نوشت که تعدادی پهپاد در آسمان منطقه دیده شده که احتمالا ماموریت آنان ثبت حمله و نتیجه آن بوده است. به گزارش دویچه وله سخنگوی گروهک دموکرات کردستان نیز گفت: بیش از 10 عضو کمیته مرکزی در حمله موشکی کشته شدند.
تروریست های پژاک در کمین نیروی زمینی سپاه
در عین حال نیروی زمینی سپاه هم جمعه گذشته با کمین به موقع و حمله به یک دسته از گروهک تروریستی پژاک انتقام حادثه تروریستی 30 تیر ماه امسال را از عوامل این جنایت گرفتند، همزمان نیز حکم اعدام سه تروریست شناسنامه دار در غرب کشور از جمله رامین حسین پناهی عضو گروهک کومله اجرا شد تا در مجموع یک 24 ساعت سیاه برای سه حزب تروریستی غرب کشور رقم بخورد.
3 تروریست کومله به سزای اعمال شان رسیدند
همزمان سحرگاه دیروز حکم اعدام رامین حسین پناهی، زانیار و لقمان مرادی سه تروریست شناسنامه دار و اعتراف کرده غرب کشور پس از طی مراحل قانونی محاکمه و بعد از انجام دفاعیات مفصل وکلا به مرحله اجرا درآمد. رامین حسین پناهی عضو گروهک جنایتکار کومله که در جنایت های خود روی داعش را سفید کرده اند، بود. او در کنار کسانی سلاح به کمر بست که سابقه سر بریدن با موزائیک را در کارنامه ننگین خود داشته اند و حسین پناهی در بازجویی های خود به صراحت تأکید کرده بود که برای تبلیغ به گفته او «حزب کومله» به ایران آمده بود! او بعد از یک مرتبه خروج غیرقانونی از کشور، در قالب یک گروه نظامی، به قصد عملیات خرابکارانه به کشور وارد شده و در تیر ماه 96 در ایستگاه بازرسی ورودی شهرستان سنندج، به همراه همدستانش اقدام به پرتاب نارنجک جنگی و شلیک تیر به سمت ماموران کرده که این درگیری منتهی به هلاکت سه تن از اعضای تیم مذکور و مصدوم شدن رامین حسین پناهی شد. حسین پناهی در بازجویی های خود اذعان کرده که یک خشاب ۳۰ تیری را به سمت ماموران شلیک کرده و افزوده است برای انجام مأموریت گروهکی به منطقه دهگلان وارد شده بود.
جنایت دو پسرعمو علیه خانواده امام جمعه مریوان
لقمان و زانیار مرادی دو نفر دیگری بودند که دیروز بعد از نزدیک به 10 سال محاکمه مفصل، اعدام شدند. اتهام آن ها محاربه، معاونت در سه فقره قتل عمد و مشارکت در حمل و نگهداری اسلحه جنگی بوده است. لقمان و زانیار مرادی که در سال های 86 و 87 سابقه دستگیری و سپس آزادی داشته اند، با اقدام تروریستی در شهرستان مریوان باعث کشته شدن سه تن از هموطنان مان از جمله فرزند امام جمعه مریوان شدهاند. زانیار مرادی نزد بازپرس دادسرای سنندج اذعان کرده که اقدامات مجرمانه را به پیشنهاد فردی به نام هلپاچ که یک تبعه عراقی بود، با هدف دریافت بیست میلیون تومان پول و اعزام به یک کشور اروپایی انجام داده است.
به گزارش میزان لقمان مرادی نیز ضمن تایید اظهارات زانیار، اقرار کرده بود که پیشنهاد زانیار مبنی بر ترور را در قبال دریافت وجه پذیرفته و در جهت همراهی با او، یک قبضه اسلحه کلاش از عراق تهیه کرده و بعد از این که به همراه زانیار هشت بار به موقعیت ترور در مسجد و منزل امام جمعه مریوان رفته، نهایتاً در ساعت ۲۱ شب مورخ 14 تیر سال 88 در مسیر بازگشت مرحومان از مسجد به طرف آنها شلیک و سپس ترک موتور زانیار مرادی محل را ترک کرده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امام جمعه بابل با ابراز تأسف از اقدام شنیع پنج تن از اعضای شورای شهر بابل و دستگیری آنان توسط نیروهای امنیتی، در بخشی از خطبههای نماز جمعه این شهرستان گفت: متاسفانه صحنهای که از سوی برخی اعضای شورای شهر بابل صورت گرفته، آبروی بابل به عنوان شهر دارالمومنین و مهد علمای شیعه و شهدای استان مازندران را بردهاند. به گزارش تسنیم و تابناک، حجتالاسلام حسن روحانی در توضیح بیشتر این موضوع گفت: این افراد رذل در شورای شهر با همکاری برخی از افراد در بیرون، گردن کلفتی کردند و زنی را در این زمینه به فحشا کشاندند و دام پهن کردند. پول های کلانی برای حذف فیلم های غیراخلاقی خود رشوه دادند و این خفت بارترین صحنه است که جانورهایی این چنین در این شهر نفوذ کنند. وی تصریح کرد: مسائل شورای شهر بابل و رسوایی های اخیر مانند دملی بود که سر باز کرد . خدا به ما رحم کرد که این افراد این موقع رسوا شدند . این صحنه یک دفعه به وجود نیامد و برخی از افراد رذل درون شورا از مدت ها قبل این اقدام ها را انجام می دادند . چشمانی ناظر این صحنه ها نبودند؟ براساس گزارش سایت خبری شمال نیوز، امام جمعه بابل در سخنانی می گوید: «اعضای شورا به هم رحم نکردند...یکی ٣٧٠ میلیون، یکی ۴۵٠ میلیون تومان و یکی دیگر یک میلیارد و دویست میلیون تومان برای محو فیلم هزینه دادند...این پولها از کجا آمد؟»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.