پسری شاهد قتل مادرش بود
تعداد بازدید : 14507
جنایت تکان دهنده در بامداد پایتخت
مرد خشمگین که همسرش را جلوی چشمان پسرش کشته است می گوید، از ریاست زنانه در خانه اش خسته شده بود.
ساعت 6:30 دیروز (شنبه ) پسر 12 ساله وقتی از خواب بیدار شد، مادرش را در اتاق خواب ندید و با توجه به صدای عجیبی که میشنید به سمت راهروی خانه رفت و با صحنه هولناکی روبه رو شد.
پدر درحالی که مادرش را روی زمین انداخته بود، با مشت ضربات محکمی به صورت او می زد، پسر نوجوان با دیدن این صحنه به سراغ پدرش رفت و با میانجیگری سعی کرد پدرش را آرام کند تا دست از سر مادرش بردارد اما پدر با خشم پسرش را به عقب هل داد و بند کیف زنانه را برداشت و دور گردن همسرش گره زد. پسر تهرانی برای نجات جان مادرش وارد درگیری آن ها شد که پدر این بار او را به زور به داخل اتاق کشاند و این در حالی بود که زن جوان نیمه بیهوش روی زمین افتاده بود و قدرت دفاع و فرار نداشت. پسر خانواده توسط پدرش داخل اتاق خواب زندانی شد و نمی دانست در بیرون از اتاق چه سرنوشتی در انتظار مادرش است. او هر چه تلاش کرد نتوانست در اتاق خواب را باز کند. بالاخره لوله جاروبرقی را برداشت و با کوبیدن آن به در اتاق شروع به تخریب آن کرد تا این که پس از 20 دقیقه توانست در اتاق خواب را باز کند. این پسر با خروج از اتاق با بدن خون آلود و سرد مادرش روبه رو شد و این در حالی بود که پدرش در آشپزخانه راه میرفت و در حال خوردن آب بود. پسر نوجوان به سمت تلفن رفت تا با پلیس تماس بگیرد که پدر عصبانی به سمت پسرش رفت و پس از گرفتن گوشی اقدام به شکستن آن کرد. مرد همسرکش بعد از دقایقی با موبایل خودش به اورژانس و پلیس زنگ زد و از ماجرای کشته شدن زنش با دستان خودش خبر داد و همین کافی بود تا در ساعت 7 صبح تیمی از ماموران کلانتری 139 مرزداران و امدادگران اورژانس در صحنه قتل حاضر شوند.
صحنه خونین
ماموران با حضور در خانه با جسد خونآلود زن 42 ساله که با دستان شوهرش خفه شده بود روبه رو شدند و در ادامه تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه با بازپرس ویژه قتل پا در قتلگاه زن جوان گذاشتند. پسر خانواده شوکه شده بود و در حالی که اشک می ریخت و بهت زده بود ادعا کرد که پدر و مادرش با یکدیگر اختلاف داشتند و صبح وقتی از سوی پدرش در اتاق خواب زندانی شده، پدرش دست به قتل مادرش زده است. پسر نوجوان گفت: شب قبل من به اتاق مادرم رفتم و در کنار مادرم خوابیدم و پدرم به اتاق خواب من رفت تا این که صبح از خواب بیدار شدم و دیدم مادرم در کنارم نیست، وقتی وارد راهروی خانه شدم دیدم پدر م با ضربات محکم به صورت مادرم می زند و بعد از آن پدرم مرا در اتاق زندانی کرد و دیدم که با بند کیف اقدام به خفه کردن مادرم کرد.
اعتراف به قتل
کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات پدر خانواده را که مردی 46 ساله است، تحت تحقیق قرار دادند که این مرد در اعترافاتش گفت: سال 79 با همسرم ازدواج کردم و از همان ابتدا با هم اختلاف داشتیم. چند سالی بود که همسرم به من بی اعتنا بود و همین رفتارهایش باعث شد تا مادرم دق کند. وی افزود: در ابتدای زندگی، همسرم یک بار مرا از خانه بیرون انداخت، قصد داشتیم طلاق بگیریم اما در نهایت با هم به توافق رسیدیم و به زندگی ادامه دادیم اما همسرم هیچ توجهی به زندگی نداشت و همیشه پسرم را علیه من تحریک می کرد و خودش را رئیس خانه میدانست. هرچه تلاش کردم تا دست از رفتارهایش بردارد، بی فایده بود و به کار خودش ادامه میداد. پدر خشمگین ادامه داد: چند سال قبل با کارکردن حدود 600 میلیون تومان پس انداز کردم و همه پولها را در اختیار همسرم گذاشتم تا برای من دلار بخرد، هفته گذشته از او خواستم تا پولها را به من بازگرداند اما هیچ پولی نداد تا این که متوجه شدم زنم همه پول ها و مدارک را جمع آوری کرده تا دست من به آن ها نرسد.
وی افزود: همسرم مدام مرا در خانه کوچک می کرد و نمیگذاشت در تربیت پسرم نقشی داشته باشم و همین باعث شده بود تا پسرم حرف های مرا جدی نگیرد و بیمحلی کند، به طوری که احساس می کردم هیچ نقشی در خانه ندارم. مرد عصبانی ادامه داد: ماهیانه پنج میلیون تومان در آمد داشتم و به خاطر کارم بعضی اوقات شیفت می ماندم و همسرم تا ساعت 16سرکار بود. روزهایی که شیفت نبودم، به باغ پدری ام می رفتم و به خواهرم سر می زدم و به آن ها کمک میکردم. وی درباره صحنه قتل گفت: صبح وقتی از خواب بیدار شدم از همسرم خواستم تا پولم را پس بدهد که او مخالفت کرد و همین باعث شد تا با هم درگیر شویم. در ابتدا من با مشت چند ضربه به صورتش زدم و در ادامه با بند کیف او را خفه کردم. مرد جوان افزود: من قصد کشتن نداشتم، حتی چندبار در صحنه درگیری او را رها کردم ولی او در این لحظه ها می گفت به حسابت می رسم که همین صحبتها باعث شد بیشتر عصبانی شوم. پسرم از اتاق بیرون آمد، نمی خواستم او شاهد درگیری ما باشد به همین دلیل او را به داخل اتاق کشاندم و در را رویش قفل کردم. وی گفت: بعد از قتل به آشپزخانه رفتم و هنوز باور نمی کردم چه اتفاقی افتاده است که پسرم توانست از اتاق بیرون بیاید. او متوجه کشته شدن مادرش شد و خواست با پلیس تماس بگیرد که مانع او شدم. بعد از دقایقی که آرام شده بودم خودم با پلیس و اورژانس تماس گرفتم.
تحلیل کارشناس
پدیده خشم
دکتر کاظم قجاوند جامعه شناس و استاد دانشگاه | در سال های اخیر جامعه با پدیده خشم زودهنگام چه در محیط خانواده و چه در محیط اجتماعی مواجه شده است. در محیط اجتماعی از این پدیده به عنوان سندروم خشم پیاده رو یاد می کنند. در جامعه مواردی را شاهد هستیم که افراد دچار عصبانیت آنی می شوند و تحمل شان پایین می آید. از سوی دیگر برخی افراد در خانواده با دیدن یا شنیدن برخی رفتارها یا گفتارهایی از سوی همسر و فرزندان خود آستانه تحمل شان پایین می آید و دچار خشم های آنی و پرخاشگری های منتهی به زد و خورد و قتل میشوند. این افراد واکنش های فیزیولوژیک شدیدی از خود بروز می دهند و در برخی پرونده های قتل یا همسرکشی، خفه کردن همسر یا ضرب و شتم دیده می شود. در بررسی علت این اتفاقات می توانیم به عوامل شخصی مانند واکنش های فردی، نداشتن کنترل خشم، نداشتن مهارت گفت وگوی موثر با همسر اشاره کنیم که همگی این عوامل سبب می شود افراد از کوره در بروند و مرتکب قتل شوند. از سوی دیگر، نداشتن مهارت در آرام سازی ذهنی و فیزیولوژیکی همچنین عوامل فرهنگی مانند نداشتن اعتقاد به احترام دوسویه بین اعضای خانواده، افزایش نگاههای زن سالارانه، بی توجهی به جایگاه مرد در خانواده به عنوان مدیر، بی اعتمادی بین زوج ها و نداشتن فرهنگ موثر برای گفت وگو سبب می شود شاهد بروز حوادث ناگواری مانند همسرکشی در خانواده ها باشیم. همچنین مراجعه نکردن به مشاوره و طرح این دسته از اختلافات با مشاور، در بروز حوادث تلخ بی تاثیر نیست. لجبازی و بی توجهی به خواسته های یکدیگر در کنار فحاشی، تهدید و تحقیر می تواند آستانه تحمل افراد را کاهش دهد. متأسفانه شاهد قتلهای این چنینی طی سال های اخیر بوده ایم که مرد یا زن در خشم و عصبانیت آنی، طرف مقابل را به قتل رسانده اند. در این پرونده می توان گفت این زوج از سال ها قبل دچار اختلافات عمیق و اساسی بوده و هیچ وقت سعی نکرده اند آن ها را حل کنند و فقط در کنار یکدیگر گذران زندگی می کردند. آنطور که از جزئیات این قتل بر می آید بی توجهی به خواسته های یکدیگر و در اولویت قرار دادن مباحث مالی مانند پول یکی از عوامل خشم آنی به شمار می رود و سبب می شود مرد دست به همسر کشی بزند. گرایش بیش از حد به مادیات و طمع به پول برای ارتقای زندگی، همگی تشدید کننده این شرایط حاد بوده است. همچنین نادیده گرفتن خشم و جر و بحث ها جلوی چشم فرزند یکی از عواملی است که نشان می دهد این زوج مدت ها اختلافات خانوادگی داشتند و خشم مرد به قدری قابل کنترل نبوده که با مرگ طرف مقابل قصد داشته به آرامش برسد. در نهایت می توان گفت روابط اجتماعی این زوج و اعتمادشان به یکدیگر به قدری پایین بوده که به راحتی مرد مرتکب قتل همسرش شده است.