- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
درک این موضوع که چرا اقتصاد ایران در دهه 50 خورشیدی با وجود درآمدهای سرشار نفتی که روند رو به صعود آن، از نیمه نخست دهه 1340 آغاز شده بود، سیر قهقرایی پیمود و با وجود امکان رشد، مسیر زوال را طی کرد، چندان دشوار نیست. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که شاه با اتخاذ سیاستی شبهمدرنیستی، مسیر سیل درآمدهای نفتی را به سوی شورهزار برگرداند و با نادیده گرفتن پایههای اقتصاد بومی ایران، آسیبی سهمگین به بنیان آن وارد کرد. تا پیش از رشد سرسامآور قیمت نفت، زمین و تولیدات زراعی و دامی، بخش مهمی از تولید ناخالص ملی را تشکیل میداد. ایرانیان برای برآورده کردن نیازهای خود، به تولیدات داخلی وابسته بودند. محصولات راهبردی کشاورزی، مانند گندم، به اندازه کافی در کشور تولید میشد و نظام سنتی تولید و عرضه، با وجود تمام معایب آشکار و پنهان خود و نیاز مبرم آن به تحول و بازسازی کارشناسانه، جوابگوی نیاز داخلی بود و کشور را از واردات، تا حد زیادی، بینیاز میکرد.
اما در کمتر از یک دهه، وضع دچار تغییرات اساسی شد؛ تولید داخلی محصولات راهبردی نه تنها تکافوی نیاز کشور را نمیکرد، بلکه آمارها نشان میداد که سال به سال از میزان آن کاسته می شد. در حالی که بازار داخلی مملو از اجناس و محصولات وارداتی بود، تولیدکنندگان داخلی شاهد فروپاشی بنیان اقتصادی خود بودند و در منجلاب بدهیهای بانکی دست و پا میزدند. نتیجه این رویه، رها کردن تولید و روی آوردن به واردات بود؛ اتفاقی که باید از آن به فرود آمدن تیشه بر ریشه حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران تعبیر کرد.
اصلاحاتی که نتیجه عکس داد
اصلاحاتی که شاه مدعی اجرای آن ها بود، از اوایل دهه 1340 آغاز شد. محمدرضاپهلوی به این اقدام خود، عنوان «انقلاب سفید» داده بود. او ادعا میکرد که با اجرای اصول مد نظرش که ابتدا به شش مورد خلاصه میشد، اما بعدها به بیش از 20 مورد افزایش پیدا کرد، در ایران تحولی بنیادین به وجود خواهد آورد؛ البته تحول ایجاد شد، ولی نه آن تحولی که محمدرضا پهلوی وعده داده بود. اصلاحات ارضی، به عنوان نقطه ثقل تغییرات مد نظر پهلوی، هرگز نتوانست به نتیجه تبلیغی خود برسد. تردیدی نیست که نسخه پیچیده شده برای جامعه روستایی ایران از آن سوی مرزها آمده بود و آنقدر سریع تنظیمش کرده بودند که کارشناسان خارجی طراح برنامه پنجساله 1341 تا 1346، در طرحهای خود اصلاً به آن اشاره نکردند! رویکرد اجرایی اصلاحات ارضی، مبتنی بر خرید زمینهای روستا از خان و واگذاری آن به دهقانان بود. طراحان اصلاحات ارضی، بدون در نظر گرفتن جنس، موقعیت جغرافیایی و حاصلخیزی زمین، برای هر دهقان، مقدار معین و مساوی از اراضی را در نظر گرفته بودند و این مقدار در شمال یا جنوب و کویر یا حاشیه دریا، تفاوتی نمیکرد. مجریان طرح هنگامی به این نقص فاحش پی بردند که دیگر اثری از کشاورز و فعالیتهای کشاورزی در نواحی کمبهره باقی نمانده بود. افزون بر این، روستاییان در حالی صاحب زمین میشدند که عملاً از تجهیزات کشاورزی بهرهای نداشتند و بذر مورد نیاز هم در اختیار آن ها نبود و تأسیس تعاونیهای روستایی هم نتوانست باری از دوش قاطبه روستانشینان ایران بردارد.
سوداهای سیاه!
از سوی دیگر، حکومت که به دلیل افزایش فوقالعاده درآمدهای نفتی، دیگر برای تأمین پول مورد نیاز خود احتیاجی به افزایش تولید داخلی، به ویژه در بخش کشاورزی، احساس نمیکرد، به جای توسعه و تجهیز روستاها، به فربه کردن جامعه شهری پرداخت. دلارهای مصیبتبار نفتی بر سر مردم ایران باریدن گرفت. شبهمدرنیسمی که شاه در پی تحقق آن بود با بزرگ تر شدن شهرها، جنبه عینی پیدا میکرد. حسین فردوست، دوست و ندیم شاه، در خاطراتش، از آرزوی وی برای 10 میلیونی کردن جمعیت تهران سخن گفته است؛ آرزوی نابخردانهای که محمدرضا پهلوی در مقابل چشمان بهتزده مهمانان خارجی، مرتب آن را تکرار میکرد! طبیعی بود که با اتخاذ چنین رویکردی، دیگر روستا جای زندگی کردن نبود. هجوم جمعیتهای روستانشین به شهرها آغاز و بازار مشاغل کاذب داغ شد. تورم شدید کارمند در بخش اداری شهرها، پدیدهای به نام «بیکاری پنهان» را به وجود آورد؛ شاغلانی که فعالیت آن ها، تأثیری در رشد اقتصاد کشور نداشت. از آنجا که این کارمندان، در محاسبه و اختصاص بودجهای که از درآمدهای نفتی حاصل میشد، نقش مهمی داشتند، حقوق و دستمزد آن ها از صاحبان مشاغل مولد به مراتب بیشتر بود و همین موضوع، سودا و آرزوی کارمند دولت شدن را به ذهن هر جوانی میانداخت و این خود، مشکلی مضاعف ایجاد کرد.
موج واردات
در دهه 1350 و به ویژه در دوران نخستوزیری امیرعباس هویدا، واردات کشور رو به افزایش نهاد و به مرز انفجار رسید. به عنوان نمونه، آمارهای بانک مرکزی ایران نشان میدهد که در سرآغاز دهه 1350، ایران در واردات غلات، افزایشی 17 برابری را تجربه کرد و حجم واردات این محصول، از شش میلیون دلار در سال 1349 به 104 میلیون دلار در سال 1350 رسید. موضوع اصلی این بود که رژیم، هر جا کم میآورد، دلارهای نفتی را به خدمت میگرفت. ورود محصولات لوکس و رنگارنگ از همین دوره افزایش یافت؛ سر ریز دلارهایی را که خرج خرید سلاح میشد، به عرصه واردات میریختند. دولت به راحتی ارز مورد نیاز واردکنندگان را که بخش اعظم آنان، همان صاحبان قدیمی روستاها بودند، تأمین میکرد و محصولاتی که مشابه داخلی داشت، با قیمتی بسیار کمتر، وارد کشور میشد. حتی زمانی که قرار بود کارخانهای احداث شود، به جای توجه به بُعد خودکفا بودن آن، به سراغ نوع مونتاژی تولید محصول میرفتند؛ چرا که خرید قطعات مورد نیاز تولید محصول از خارج، با دلارهای بادآورده نفتی، ارزانتر بود. ویترینهای مغازهها و قفسه فروشگاهها، آکنده از اجناس درجه یک آمریکایی و اروپایی، با قیمت مناسب شد. ممکن بود طبقه متوسط جامعه و به ویژه تحصیل کردگان، با دیدن این زرق و برقها راضی باشند، اما تکلیف طبقات فرودست جامعه چه بود؟ روستاییانی که از موطن خود رانده و ناگزیر، مجبور به تحمل شرایط دهشتناک زاغهنشینی در حاشیه شهرها شده بودند. رژیم با افراط در واردات همه نوع جنس، اعم از مواد غذایی، لوازم خانگی و ... به تولیدکنندگان داخلی فهمانده بود که جایی برای تکاپوهای اقتصادی مبتنی بر تولید وجود ندارد و آن ها فقط باید شانس خود را در عرصه دلالی و واردات بیازمایند. کسانی که توانایی مالی و آگاهی لازم را در این زمینه داشتند، وارد عرصه مورد توجه رژیم شدند و این، یعنی فرود آمدن آوار واردات بر سر تولیدات داخلی کشور. نتیجه مستقیم این رویکرد، ناتوانی ایران در تولید محصولات مورد نیاز خود بود؛ مسئولان رژیم معتقد بودند چیزی را که میشود با پول نفت خرید، چرا باید بسازیم؟! هنگامی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آغاز جنگ تحمیلی و در پی آن شروع تحریمهای اقتصادی، مردم ایران حتی برای تهیه و تولید سیم خاردار، برنج، پنیر، کره و دیگر اقلام ضروری خودشان دچار مشکل شدند، معلوم شد که سیاستهای اقتصادی رژیم شاه، پس از افزایش قیمت نفت، چه بلایی بر سر ساختارهای صنعتی و کشاورزی ایران آورده است.
مصیبت تغییر ذائقه
اما از همه اینها بدتر، تغییر ذائقه و سبک زندگی مردم بود. روستاییانی که به شهرها مهاجرت کرده بودند، زندگی در شرایط ناگوار شهری را بر تلاش در روستاها ترجیح میدادند؛ در واقع رویکرد اقتصادی رژیم شاه، ارزشهایی مانند کار و تلاش برای خودکفایی را به شدت کمرنگ کرده بود. تولیدکنندگان داخلی برای راغب کردن مردم به خرید اجناسشان با مشکلات عدیده روبهرو شدند؛ بدیهی بود که به دلیل کمتجربگی تولیدکننده داخلی، محصول تولید شده توسط او، تا مدتها قدرت رقابت با نوع خارجی را نداشت و تغییر ذائقه و سبک زندگی مردم، آستانه تحمل آن ها را برای ارتقای کیفیت محصولات داخلی به شدت پایین آورد. در چنین شرایطی، به کار انداختن دوباره چرخه تولید و تزریق خودباوری به تولید کننده و تشویق مصرفکننده به خرید کالای داخلی برای تقویت تولید ملی، کاری سخت و دشوار بود و معضلات فراوانی را برای دولتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی به وجود آورد.
منابع:
اقتصاد سیاسی ایران؛ محمدعلی همایون کاتوزیان؛ ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی؛ نشر مرکز؛ 1373
تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران؛ سیدعلیرضا ازقندی؛ نشر سمت؛ 1391
آمارهای موجود در پایگاه دادههای بانک مرکزی: WWW.CBI.IR
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
انقلاب اسلامی ایران از زوایای مختلف، قابلیت بررسی دارد؛ کمتر انقلابی را در دنیا میتوان یافت که ویژگیهای منحصر به فرد انقلاب ایران را داشته باشد؛ ایدئولوژی، رهبری و حضور مردم، به عنوان مثلث تئوریک انقلابها نیز، در انقلاب ایران، مصادیق بارز و متفاوتی دارد.
دیدگاه حامد الگار
به گزارش پایگاه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، به اعتقاد حامد الگار که درباره انقلاب اسلامی ایران آثار و مقالات متعددی را به رشته تحریر درآورده است، «یکی از ممیزات انقلاب اسلامی ایران، شرکت وسیع تودههای مردم [در آن] بود. در انقلابهای فرانسه، روسیه و چین، انقلاب همیشه با جنگ داخلی همراه میشد، اما تمامی اقشار جامعه، پای کار انقلاب نمیآمدند.»
حضور یکپارچه نیروهای مردمی
نکته تمایزبخش دیگری که انقلاب ایران را به عنوان یکی از بزرگ ترین انقلابهای مردمی دنیا برجسته میکند، این است که پیروزی و استقرار انقلاب در نقاط دیگر دنیا، مبتنی بر خلأ قدرت سیاسی است و در واقع، انسجام و یکپارچگی نیروهای مردمی، تاثیر چندانی در برتری انقلاب ندارد و صرفا خلأ قدرت، زمینهساز انقلاب میشود؛ حال آنکه در انقلاب ایران، کاملا عکس این مسئله مصداق دارد و حضور پرشور و یکپارچه نیروهای مردمی، زمینهساز پیروزی و استقرار و نهادینه شدن انقلاب اسلامی شد. نکته دیگر این که انقلاب ایران، با یک روند مسلحانه مستقر نشد؛ تجربه سیاسی در دیگر نقاط دنیا، مشحون از انقلابها و کودتاهای بدخیم یا مسلحانه است و در این بین، میتوان به انقلابهایی مانند انقلاب کوبا اشاره کرد که حکومت جدید، با بهکارگیری اسلحه و قیام مسلحانه مستقر شد؛ اما در مورد انقلاب ایران مسئله به نحوه دیگری بود. بررسی تحقیقی و تبیین سیره سیاسی امام خمینی(ره) نیز، این موضوع را ثابت میکند که امام(ره)، به هیچ وجه، مسیر انقلاب را منطبق با مشی مسلحانه نمیدانست و از این رو، گروههای مبارز، نتوانستند اجازه مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی را از ایشان بگیرند.
آگاهی توده های مردم
نکته جالب این است که امام(ره)، «آگاهی» را بدیل مناسبی برای تودههای مردم، در مقابل مبارزه مسلحانه میدانست و با قیام مسلحانه مخالفت میکرد. مؤلفه دیگری که میتوان برای انقلاب اسلامی ایران برشمرد، فراگیر بودن آن است؛ به این معنا که موج انقلاب ایران، به کلان شهرها و مراکز محدود باقی نماند. از نظر مؤلفه رهبری نیز، انقلاب ایران با دیگر انقلابهای دنیا فرق دارد. به این معنا که طبقه حامی و پیرو رهبر انقلاب، بسیار گستردهتر از دیگر انقلابهای دنیاست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ملیحه رفیع طلب- حدود یک سال بعد از انقلاب، با دستور حضرت امام (ره)، نهضت سواد آموزی به منظور از بین رفتن بی سوادی تاسیس می شود. در سال ۱۳۳۵ جمعیت ایران 14 میلیون و ۳۴۶ هزار نفر اعلام شده که جمعیت باسواد آن دو میلیون و ۲۱۰ هزار نفر و جمعیت بی سواد آن ۱۲ میلیون و ۱۵۴ هزار نفر بوده است. آخرین آمار سرشماری قبل از انقلاب نیز متعلق به سال 55 است که از جمعیت 27 میلیون و 113 هزار نفری، میزان با سوادی در کشور 47.5 درصد بوده است و 52.5 درصد کشور را بی سوادان به خود اختصاص می دادند. از نظر جمعیتی نیز 12 میلیون و 877 هزار نفر با سواد و 14 میلیون و 236 هزار نفر بی سواد در کشور داشتیم. اما آخرین آمار سرشماری در سال 95 صورت گرفته که نشان از افزایش باسوادان و کاهش بی سوادان در کل کشور و به تبع در خراسان رضوی و مشهد دارد. در سال ۹۵ جمعیت بالای شش سال ایران؛ 71 میلیون و ۵۰۶ هزار و ۳۹۲ نفر اعلام شد که تعداد با سوادان، ۶۲ میلیون و ۶۶۶ هزار و ۷۶۰ نفر و بی سوادان هشت میلیون و 795 هزار و ۵۵۳ نفر بوده است که میزان باسوادی را 87.6 درصد نشان می دهد. بر اساس آمار موجود، میزان باسوادی در خراسان در سال 1355 حدود 50 درصد بوده و در سال 1395 به حدود 90 درصد رسیده است. دستاوردی که نشان می دهد که با طلوع انقلاب اسلامی و در حدود 40 سال، میزان باسوادی در این خطه حدود 40 درصد افزایش یافته است، اتفاقی که می توان آن را انقلابی در این عرصه مهم فرهنگی و اجتماعی دانست.
رشد 2.8 درصدی نرخ باسوادی طی 5 سال
با وجود افزایش جمعیت، افزایش تعداد با سوادان را شاهد هستیم و طبق اعلام معاون نهضت سوادآموزی خراسان رضوی در گفت و گو با خبرنگار ما، جمعیت شش سال و بالاتر استان در سرشماری سال 95، پنج میلیون و ۶۴۹ هزار و ۹۱ نفر بوده است که از این رقم تعداد پنج میلیون و ۳۲۳ هزار و ۵۲ نفر باسواد و 610هزار و 884 نفر بیسواد هستند، به عبارت دیگر از 100 نفر جمعیت شش ساله و بالاتر تعداد 89.1 نفر باسواد و 10.8 نفر بیسواد هستند و در مقایسه با سرشماری سال ۹۰ حدود 2.8 درصد رشد را نشان میدهد که این افزایش، ۲۴ برابر بیشتر از رشد با سوادی در بین دو سرشماری ۸۵ و ۹۰ است و در بین استانهای کشور رتبه استان در این شاخص 11 محاسبه شده است.
وضعیت سواد استان در سال 95
«مصطفی اسدی» به توصیف آمار جمعیت و وضعیت سواد استان در سال 95 می پردازد و می گوید: جمعیت استان در سرشماری سال ۹۵ به تعداد شش میلیون و 434 هزار و 501 نفر شمارش شده است که از این رقم به میزان 73.1 درصد در مناطق شهری و 26.1 درصد در مناطق روستایی ساکن هستند و همچنین از کل جمعیت استان حدود 49.6 به زنان و 50.4 درصد به مردان اختصاص یافته است که در مقایسه با سرشماری سال ۹۰ جمعیت استان 440 هزار و 99 نفر افزایش داشته است( با نرخ رشد سالانه 1.0143). وی ادامه می دهد: از کل جمعیت استان تعداد شش میلیون و ۱۹۱ هزار و ۹۲۰ نفر ایرانی، 232 هزار و 671 نفر اتباع خارجی و ۹ هزار و ۹۱۰ نفر اظهار نشده هستند که از مجموع اتباع خارجی تعداد 219 هزار و 442 نفر افغانی، شش هزار و 400 نفر عراقی، هزار و ۷۴۴ نفر پاکستانی، ۱۷ نفر ترکیه ای و پنج هزار و 68 نفر دیگر کشورها را شامل می شوند. معاون نهضت سوادآموزی خراسان رضوی می افزاید: نرخ باسوادی در جمعیت مردان برابر ۹۲ درصد و در جمعیت زنان 86.3 درصد و اختلاف درصد باسوادی بین زنان و مردان 5.8 در صد است. همچنین درصد باسوادی در جمعیت شهری ۹۲ درصد و در مناطق روستایی 81.1 درصد بوده است و اختلاف درصد باسوادی بین مناطق شهری و روستایی 10.9 درصد بوده است. وی تصریح می کند: از مجموع بی سوادان در این سرشماری تعداد 226 هزار و 12 نفر به مردان و 384 هزار و 872 نفر به زنان اختصاص یافته است و از لحاظ وضع جغرافیایی نشان میدهد تعداد بی سوادان شهری 329 هزار و 165 نفر و مناطق روستایی 281 هزار و 555 نفر بوده است. اسدی به مقایسه درصد باسوادی شهرستان های استان در جمعیت شش سال و بالاتر می پردازد و می گوید: شهرستان مشهد با 92.3 درصد بیشترین و شهرستان داورزن با 74.9 درصد کمترین درصد باسوادی را به خود اختصاص داده اند.
96 درصد جمعیت 10 تا 49 ساله استان باسواد هستند
وی ادامه می دهد: همچنین مقایسه تعداد بی سوادان شهرستان های استان در جمعیت شش ساله و بالاتر نشان میدهد شهرستان مشهد با 224 هزار و 848 نفر بیشترین و شهرستان بجستان با چهار هزار و 217 نفر کمترین قدر مطلق بی سوادی را داشته اند. از کل جمعیت ۱۰ تا ۴۹ سال هم به میزان ۹۶ درصد( سه میلیون و 947 هزار و 764 نفر) باسواد بوده اند. میزان باسوادی در جمعیت مردان برابر ۹۷ درصد و در جمعیت زنان 95.2 درصد بوده است. معاون نهضت سوادآموزی خراسان رضوی ادامه می دهد: تعداد بی سوادان گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال 159 هزار و 828 نفر بوده است، از این رقم تعداد 62 هزار و 321 نفر( ۳۹ درصد) به مردان و 97 هزار و 507 نفر ( ۶۱ درصد) به زنان تعلق گرفته است. وی این را هم می گوید از سال 95 تا 97، حدود 50 هزار نفر به جامعه باسوادان استان اضافه شده است و مجموع باقی مانده جمعیت بی سواد استان هم اکنون، 105 هزار نفر است.
طرح «شهری بدون بی سواد»
اسدی اشاره ای هم به وضعیت سواد مشهد بر اساس آمار سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۵ می کند و یادآور می شود: جمعیت ۱۰ تا ۴۹ ساله مشهد، یک میلیون و 826 هزار و ۹۰۵ نفر بوده که تعداد بی سوادان ۲۹ هزار و10 نفر برابر با 1.59 درصد است و بقیه یعنی 98.41 درصد تعداد باسوادان را نشان می دهد. اما آمار بی سوادان ۱۰ تا ۴۹ سال شهر مشهد شامل ایرانی و اتباع، ۴۶ هزار و ۶۸۲ نفر هستند. وی در خصوص شهر بدون بی سواد نیز خاطرنشان می کند: تفاهم نامه ای بین نهضت سوادآموزی با شهرداری مشهد منعقد می شود که طی سال های 98 تا 99، 29 هزار نفر و 10 نفر بی سواد مشهدی، با کمک سازمان های مردم نهادی که توسط شهرداری معرفی می شود، شناسایی و جذب شوند و آموزش های لازم را ببینند و با سواد شوند و امیدواریم در افق 1400 با حضور دبیر کل یونسکو، مشهد خالی از بی سوادان شود، در واقع با این حرکت بزرگ، انقلابی برای محو بی سوادی در استان خراسان رضوی خواهد بود و این شهر الگوی کشوری برای دیگر کلان شهرها می شود.
وی در خصوص اقدامات لازم برای کاهش بی سوادی در استان ابراز می کند: ما تلاش می کنیم جلوی ورودی به حوزه بی سوادی را بگیریم و اجازه ندهیم کسی به این سمت و سو بیاید و اگر این بستر فراهم شود در سال 1400 فرد بی سوادی نخواهیم داشت. اسدی با اشاره به این که آموزش محوری با عنوان سواد- آموزی جزو رسالت ماست، اظهار می کند: این ذات و سرشت کارمان است و وظیفه قانونی ما به شمار می رود اما در کنار این بحث سواد برای تحکیم و تثبیت سواد و جلوگیری از بی سوادی، توسعه مهارت ها که شامل مهارت های نظری و عملی است را مدنظر قرار داده ایم و 40 مهارت را تعریف کردیم و از جمله مهارت های نظری، حقوق شهروندی، سبک زندگی اسلامی و مهارت های عملی و فنی و حرفه ای، خیاطی، گلدوزی و... را شامل می شود. وی ادامه می دهد: تعداد مراکز یادگیری و یاددهی در سال جاری به 100 مرکز افزایش پیدا می کند که این آمار در گذشته پنج مورد بوده است. همچنین دو مرکز هم اختصاص به اتباع خارجی دارد. اسدی با تاکید بر این که مراکز یادگیری و یاددهی در استان تقریبا یک چهارم کشور است، یادآور می شود: در این 100 مرکز انتظار داریم حدود 10 هزار بانوی خراسانی ضمن این که بر سوادشان افزوده شود مهارت های زندگی را هم فرا گیرند و طی تفاهمی که با سازمان فنی و حرفه ای داریم پس از پایان کلاس ها، بعد از آزمون و قبولی، مدرک مدنظر را دریافت می کنند و به دارندگان گواهی فنی و حرفه ای، وام 3 تا 15 میلیونی تعلق می گیرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مهار پنالتی کاپیتان تیم ملی عمان، آن هم در ثانیه 50 بازی نیاز به تمرکز و روحیه بالایی داشت و از هر دروازه بانی ساخته نبود. شاید به همین دلیل بود که توئیتر رسمی فیفا مجبور به واکنش شد و با انتشار عکسی از خوشحالی «بیرانوند» بعد از مهار این پنالتی نوشت: «کاپیتانهای مختلف، نتایج یکسان! کریستیانو رونالدو تنها مهاجمی نیست که پنالتی او توسط علیرضا بیرانوند، دروازهبان ایران مهار شده است. او پس از مهار پنالتی رونالدو در جام جهانی، پنالتی احمد المهیجری مهاجم عمان را در جام ملتهای آسیا مهار کرد.» علاوه بر ایرانی ها که در شبکه های اجتماعی به شیوه های مختلف «علیرضا بیرانوند» را ستودند، بازیکنان تیم ملی هم اظهار نظرهای جالبی در این باره کردند. پورعلی گنجی گفت: «دست بیرانوند را می بوسم» و «کی روش» هم اعتراف کرد که بیرانوند ما را در بازی نگه داشت، اما بیایید نگاهی روان شناسانه به این اتفاق داشته باشیم و یک درس از آن بگیریم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یک نهاد مسئول در گزارش اخیر خود به تعدادی از مدیران دولتی متذکر شده به رغم آن که به موجب اصل ۱۴۱ قانون اساسی و تبصره ۴ ماده واحده قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل، ریاست یا مدیریت عامل انواع شرکت های خصوصی برای کارکنان دولت ممنوع شده است اما به علت عدم صراحت قانون، مدیرعاملی کارکنان دولت در موسسات خصوصی اعم از انتفاعی یا غیرانتفاعی که به صورت شرکت ثبت نشده باشند، بلامانع دانسته می شود که این موضوع قابل تامل است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس جمهور با حضور در جمع مدیران ارشد وزارت ارتباطات گفت: ما درباره فیلترینگ اشتباه کردیم. فکر کردیم میتوانیم با یک دستور همه چیز را ممنوع کنیم. به گزارش مهر ، روحانی دیروز ضمن بازدید از نمایشگاه «کسب و کارهای آینده» افزود: امروز موبایل به دست مردم میدهیم و می گوییم در این پیام رسان وارد شو، در آن دیگری وارد نشو . با این کار خودمان آن جوان را تحریک می کنیم تا به فضاهایی که نامناسب است وارد شود . اشکال ما این بود که فکر می کردیم این دستگاه تحت فرمان ماست که با یک دستور همه چیز را فیلتر کنیم . وقتی فیلتر شد با فیلترشکن هایی که روزانه می آید چه باید کرد؟ بعد از یک سال نتیجه چه شد؟ همه ما ضرر کردیم . ابتدا هم بچه ها و نوجوانان و جوانان ما ضرر کردند.جوانان ما در این فضاها نمی رفتند. چارچوبی وجود داشت که همه این چارچوب ها شکست . چون فکر می کردیم کسی می تواند روی کاغذ بنویسد و ممنوع کند .
راه حل فیلترینگ نیست
وی با بیان این که امروز برای ما روشن شده است که راه حل فیلترینگ نیست افزود: راه حل نه افراط گری است که از این فضا علیه آبروی مردم استفاده شود و نه این است که آن را ببندیم ومحدود کنیم . وی خاطر نشان کرد : ما در مبارزات انقلاب اسلامی از رادیو استفاده کردیم و صدای امام(ره) را ضبط می کردیم و با تلفن انتقال میدادیم. فناوری ارتباطات، رساندن پیام انقلاب را خیلی راحتتر کرده بود و سریع به دنیا مخابره میشد.رئیس جمهور با اشاره به وجود فضای مجازی در زندگی مردم اظهار کرد: اگر صبح موبایل را از مردم بگیرید نمی دانند باید چه کار کنند چرا که آن ها به دوستان خود با موبایل پیام می دهند و حتی تاکسی خود را از طریق موبایل صدا می کنند، همچنین اخبار را از طریق موبایل دریافت و صداها، فیلم ها و عکس ها را در موبایل خود مشاهده می کنند.
مبارزه با خواست عمومی مردم نه شرعی است نه قانونی
روحانی تاکید کرد: ما نمی توانیم با خواست مردم مبارزه کنیم، این نه قانونی است و نه شرعی. ما فکر میکنیم اختیاراتی داریم که از آسمانها آمده و می توانیم به زمینیان هر فرمانی را صادر کنیم، این طور نیست که ما هر اختیاری داشته باشیم، خداوند هم به پیامبرش فرمود تو وکیل مردم نیستی و فقط باید پیام را به آن ها برسانی. مردم خودشان می دانند که انتخاب کنند یا نه.رئیس جمهور تصریح کرد: در فضای مجازی متأسفانه لحن های ما نامناسب است و آن طور که من در یکی دو مقاله خوانده ام، میگویند لحن ما ایرانی ها در فضای مجازی نسبت به کشورهای پیشرفته در این زمینه نامناسبتر است. شما در خارج از کشور نمی بینید مردم مثل ایران این قدر گوشی دست شان بگیرند. برای این که همه چیز متراکم شده در این فضای مجازی. چون ما رسانه آزاد نداریم و یک رسانه دولتی، رادیو و تلویزیون داریم. اگر ما ۵۰۰ رسانه داشتیم در فضای مجازی این همه تورم نمیشد. تورم که فقط در اجناس و مواد غذایی نیست.روحانی گفت: اگر این جناح، آن دسته، آن حزب، رادیو و تلویزیون داشتند، نصف حرف های خود را آن جا و به طور رسمی مطرح می کردند. با شناسنامه این حرف را می زدند. مشخص می شد آن فرد کیست. رئیس جمهور تصریح کرد: انحصار در هیچ چیزی خوب نیست. شما اگر در موبایل هم انحصاری به وجود آورید و صرفاً یک اپراتور باشد حتماً در آن فساد و گرفتاری وجود دارد و از کیفیت مناسب هم برخوردار نخواهد بود بلکه باید اپراتورهای مستقل را آزاد بگذاریم تا به میدان بیایند و باید به آن ها بگوییم که حریم خصوصی را رعایت کنند.
وزارت ارتباطات باید جلوی پیامک های تبلیغاتی را بگیرد
وی اظهار کرد: شما ببینید امروز موبایل شخصی به صدا در می آید. او فکر می کند دوستی، همکاری و کسی با او کار دارد. تا گوشی را نگاه می کند متوجه می شود پیامی تبلیغاتی است. توجهی نمی کند و باز این موضوع اتفاق می افتد که جالب نیست. وزارت ارتباطات باید جلوی این کار را بگیرد. هر کس تبلیغات می خواهد اعلام کند که برای من تبلیغات ارسال شود و اگر کسی نخواست این پیام ها برای او ارسال نشود. ما به عنوان دولت نباید بگذاریم عمر و وقت مردم برای این موضوعات تلف شود.رئیس جمهور تصریح کرد: این که از فضای مجازی استفاده شود به این معنی نیست که بی حساب و کتاب باشد و بر این فضا نظارت نکنیم، بلکه باید استفاده درست از فضای مجازی را به مردم آموزش دهیم.
حجاب را درست در جامعه تبیین نکرده ایم
روحانی در ادامه سخنان خود درباره زنان و اشتغال آن ها تصریح کرد: دیگر نمی توانیم بگوییم خانم ها در خانه باشند و این موضوع از نظر جامعه پذیرفتنی نیست.وی درباره مسئله حجاب در جامعه اظهار کرد: در حجاب اول به زنان توجه می کنیم، در حالی که موضوع حجاب در قرآن ابتدا از مردان شروع شده است. حجاب در قرآن به نگاه مردان اشاره دارد که هرزه نباشند و از ما مردها شروع می شود در حالی که ما زنان و دختران را دستگیر میکنیم. روحانی افزود: خداوند حجاب را برای جلوگیری از آزار در جامعه قرار داده تا مشخص باشد زنان باحجاب باعفت هستند و در کوچه و خیابان، عده ای مریض دنبال آن ها راه نیفتند و در واقع حجاب حمایت از زن است. ما حجاب را درست در جامعه تبیین نکردهایم، انگار که حجاب چماق برای زن است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کامیار-رژیم صهیونیستی در حالی طی24ساعت مجدد دمشق را هدف حملات موشکی خود قرار داد که طبق گفتههای مسئولان رژیم صهیونیستی، تل آویو در ۱۸ماه گذشته بیش از ۲۰۰حمله به سوریه انجام داده است.ارتش رژیم صهیونیستی با صدور بیانیهای مدعی شد که این حملات در واکنش به پرتاب یک راکت زمین به زمین از داخل خاک سوریه به شمال بلندیهای اشغالی جولان انجام شده است. به نوشته بی بی سی،تل آویو نیروی قدس سپاه پاسداران را متهم به پرتاب این راکت کرده است. ارتش رژیم صهیونیستی گفته است که در واکنش به حمله راکتی به چندین هدف متعلق به نیروی قدس سپاه در خاک سوریه حمله کرده است؛ چند انبار مهمات، یک هدف در فرودگاه بینالمللی دمشق، یک واحد اطلاعاتی ایرانی و یک اردوگاه آموزش نظامی متعلق به ایران.همزمان، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی ساعاتی پس از این حملات بر خلاف روال گذشته مدعی وارد آوردن "ضربات سخت به ایران و حزبا..." شد. او گفته "هر کس به ما آسیب برساند به او آسیب خواهیم رساند". بگذریم از این که این حملات موشکی اساسا به هدفی خورده یا به اهداف دارای اهمیت راهبردی در سوریه آسیب زده یا خیر که البته براساس گزارشهای دولت سوریه و نیز نهادهای نظامی و نظارتی روسیه که در سوریه مستقر هستند، چنین نبوده چنان که وزارت دفاع روسیه اعلام کرد سوریه بیش از ۳۰ راکت و بمب اسرائیل را دفع ومنهدم کرده است. اما به نظر میآید که اولین هدفی که صهیونیستها از این شانتاژ رسانهای دنبال میکنند، فشار به ترامپ باشد، فشار برای اینکه بیشتر مراقب آنها در سوریه باشد. ترامپ به تازگی اعلام کرده که بیش از ۲۰۰۰ نیروی آمریکایی موجود در سوریه را از این کشور خارج میکند و این یعنی باز شدن دست ارتش سوریه برای تسلط بر تمام خاک این کشور و به زبان دیگر یعنی فشردهتر شدن گلوی رژیم صهیونیستی در جولان و مرزهای شمالی. در واقع نتانیاهو با طرح این ادعاها و اینکه احتمال درگیر شدن با ایران وجود دارد میخواهد به هیئت حاکمه آمریکا فشار بیاورد که در سوریه بیشتر از گذشته منافع اسرائیل را در نظر داشته باشد. همین فشارها ظاهرا تا حدودی هم موثر بوده است چنان چه پس از مذاکرات اوایل دیماه نتانیاهو با مایک پمپئو در برزیل و سپس گفت وگوی او با جان بولتون در سرزمینهای اشغالی، توانست آمریکاییها را متقاعد کند که خروج نظامیان خود از سوریه را تدریجی کنند و حتما منافع اسرائیل و دغدغههای امنیتی این رژیم را لحاظ کنند.از بعد دیگر و با توجه به انتخابات پیشرو در سرزمینهای اشغالی و نیز باز بودن پروندههای فساد علیه نتانیاهو و خانوادهاش، ادعاهای «بیبی» تا حدود زیادی خوراک داخلی هم دارد. واقعیت این است که ادعای "حمله به اهداف ایران در سوریه" تا حد زیادی هم میتواند توجهها و پیگردهای قضایی مرتبط با پروندههای فساد را از نتانیاهو و همسرش دور کند و هم با ارعاب اسرائیلیها و ترسیم سایه جنگ بر سر رای دهندگان در انتخابات پارلمانی آوریل، آنها را متقاعد کند که در دوره "خطرناک" کنونی هرگونه تغییری در دولت و جناح حاکم بر اسرائیل میتواند برای آنها جنگ به دنبال داشته باشد به این ترتیب مردم ناگزیر هستند برای اجتناب از آن جنگ در انتخابات زود هنگام پیشرو بار دیگر به نتانیاهو و همفکرانش رای دهند.مسئله دیگر که برای این سخن پراکنیهای نتانیاهو قابل تصور است، سنجش میزان قدرت جریانهای مقاومت چه در فلسطین و چه در لبنان و سوریه و واکنشهای احتمالی آنهاست. مسئولان رژیم صهیونیستی وقتی از حملات مستقیم به اهداف ایرانی و گروههای مقاومت در سوریه سخن میگویند، در واقع در حال سنجش ظرفیت های موجود در جبهه مقاومت و واکنش طرف مقابل هستند و این که آیا برنامههای دو سال اخیر آنها از جمله ایجاد شکاف میان گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان جواب داده است یا خیر، برنامههایی که در روند مذاکرات آشتی فلسطین به خوبی مشهود بوده است.با همه این ادعاها هم نتانیاهو و هم اطرافیانش به خوبی میدانند که اگر ایران یگان و پایگاه نظامی هم در سوریه داشته باشد، رژیم صهیونیستی جرئت اقدام نظامی علیه آن را نداشت.شاید سخنان سرلشکر محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه بهترین پاسخ به یاوهگویی نتانیاهو باشد که با مضحک و خندهدار دانستن تهدیدات او گفت: "اقتدار و ابهت یگانهای نظامی ایران به حدی است که اگر حتی یکی از آنها را در سوریه ببینید، از ترس قالب تهی خواهید کرد."
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معاون امور بانکی، بیمه و شرکتهای دولتی وزارت اقتصاد در حالی تعداد شعب ایده آل شبکه بانکی در شرایط فعلی کشور را 12 هزار شعبه اعلام کرده و کاهش تعداد شعب بانکی را مورد تاکید قرار داده است که طبق آمارهای بانک مرکزی، در پایان خرداد ماه، در حدود 20 هزار و 600 شعبه بانک و موسسه اعتباری در کشور فعال بوده اند. همچنین تعداد کل شعب و باجه های بانکی داخل و خارج از کشور، بیش از 23 هزار واحد بوده است.به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، عباس معمارنژاد، معاون امور بانکی، بیمه و شرکتهای دولتی وزارت اقتصاد با اشاره به مطالعات صورت گرفته در این وزارتخانه، اظهار کرد: بر پایه شاخصهای تولید ملی، وسعت و جمعیت کشور، تعداد شعب نظام بانکی درمجموع باید ۱۲ هزار شعبه باشد و تمامی بانک ها باید بهینه سازی شعب خود را در دستور کار قرار دهند. در این زمینه، گزارش های بانک مرکزی، نشان می دهد که با وجود کاهش 0.6 درصدی تعداد کل شعب بانکی در سه ماه نخست امسال، این رقم در پایان خرداد ماه 97 به 20 هزار و 598 شعبه رسیده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عبدالهی – نام مشهد که بر زبانت می آید، دلت به آسمان پر می کشد و زائر حرم آقا می شود. قطعه ای از بهشت در خراسان است که همیشه ملجا و پناه دلدادگان و عاشقان بوده و آرامش و قرار را در آن جست وجو کرده اند. همه مردم ایران عزیز باور دارند که امام مهربانی ها، میزبانی است مهربان برای آن ها که زائر او می شوند و از هر کجای این کره خاکی به زیارت می آیند. این عشق و دلدادگی زائران به مشهد و حرم آقا، بیشتر جلوه می کند وقتی از زبان چهره ها و شخصیت های مختلف فرهنگی و هنری بر زبان می آید؛ چهره هایی که برای مردم قابل احترام اند و گاه الگو و سرمشق زندگی دیگران نیز می شوند. آن ها نیز که همچون همه ایرانیان، این شهر را ملجا و پناه خویش می دانند و گاه زائر آقا می شوند تا هوای دلشان در هوای حرم ایشان تازه شود. در طول این سال ها هر گاه با این چهره هابه گفت وگو نشستیم و از آن ها درباره حال و هوای مشهد و زیارت پرسیدیم، منقلب شدند و از تجربه هایی گفتند که برایشان لذت بخش و ماندگار بوده است. مرور گفت وگوهای ما و دیگر رسانه های مشهد با این چهره ها بازگو کننده این حس و حال خوب است.
حسین الهی قمشه ای
باب نعمت به واسطه امام رضا(ع) در این سرزمین گشوده شده است
مرحوم والدینم، حظ عشق به خدا و انس با ائمه هدی(ع) را به من آموختند. مأنوس شدن با خدا و ائمه هدی(ع) زندگی را سرشار از آرامشی می کند که هرگز غبار اندوه و ناراحتی بر آن نمینشیند. من همه ائمه هدی(ع) را دوست دارم، اما امام رضا(ع) را طور دیگری. شاید دلیل آن هم برمیگردد به این که ایشان ولینعمت ما در ایران اسلامی هستند و خدا به واسطه وجود ذیجود ایشان، باب نعمت را بر ما در این سرزمین گشوده است. به یاد داشته باشیم دوست داشتن و انس با امام رضا(ع) به زندگی ما رنگ دیگری میدهد.
مهران مدیری
بهشتی ترین نقطه ایران
آرامش را تنها متعلق به بهشتی ترین نقطه ایران عزیز، یعنی حرم امام رضا(ع) می دانم. یکی از شوق های کودکی ام در هنگام زیارت، دیدن کبوتر های حرم بود. گوشه ای می نشستم و با چشم هایم پرواز آن ها را دنبال می کردم. همیشه فکر می کردم که این کبوتر ها چه رازی با امام هشتم(ع) دارند، هنوز هم این حس و حال را دارم و اعتقادم بر این است که آن ها متفاوت تر از همه زائران حرم هستند، آن ها دلشان را برای آقا باخته اند.
حشمت مهاجرانی ،سرمربی اسبق تیم ملی ایران
امام رضا(ع) هیچ موقع ناامیدم نکردند
هر وقت فرصت دست میدهد و به مشهد سفر میکنم، خاطرات شیرین دوستان و کوچه پس کوچههای محله مان برایم زنده میشود. هر وقت مسابقه بزرگی داشتم، به مشهد و پابوسی امام رضا(ع) میشتافتم، زیارتی میکردم و با استمداد از حضرتش برمیگشتم. حتی اگر فرصت اندک هم بود، خودم را شبانه به مشهد می رساندم چون از برکت این سفر آگاه بودم. باور کنید هر آن چه میخواستم، آقا عنایت میکردند، هیچ وقت ناامیدم نکردند و دست خالی برنگشتم.
شهرام شکیبا،شاعر و طنز پرداز
مغناطیس عظیم خراسان
مغناطیس عظیمی در خطه خراسان وجود دارد که مشهد را برای دلدادگان اهل بیت(ع) عزیزترین و مقدس ترین سرزمین ها می کند. من همان حسی که از زیارت مکه معظمه و مدینه منوره و همین طور عتبات عالیات داشتم، از تشرف به حرم حضرت رضا(ع) دارم، اما به موجب همسایگی با این امام همام، ما ایرانیان احساس می کنیم که نسبت خویشاوندی بیشتری با حضرتش داریم.
عادل بزدوده ،نویسنده و کارگردان نمایش های عروسکی
هر بار که می آیم ...
از همان ایام طفولیت با آقا امام رضا(ع) ارتباط قلبی دارم و دوست دارم هر چند وقت یکبار ایشان گوشم را بگیرند و من را به سمت خودشان بکشانند؛ حرم و بارگاهی که از آن جا، نور و رحمت و مهربانی به سراسر عالم منتشر می شود، چرا که حضرتش تنها به ما و شما تعلق ندارند، ایشان نگین عالم وجود هستند. با هربار تشرف به مرقد منور رضوی در آن هوا قدم می زنم و از حال معنوی جاری در آن فضای مقدس بهرهها می گیرم.
زهره حمیدی،بازیگر سینما و تلویزیون
قرار و آرامش مشهد
حال و هوای حرم و بارگاه، همه اش آرامش است. یک انرژی مثبت که قلب آدم را سبک می کند. مردم با خلوص نیت وارد این مکان زیارتی میشوند، به همین دلیل این جا موجی عرفانی دارد. برای من این مکان، حکم «قرار و آرامش» را دارد.
علیرضا افخمی،کارگردان سینما و تلویزیون
زیباترین تصویر
همه در هر شرایطی که زندگی می کنند، به حرم امام رضا(ع) می آیند و از ایشان آرامش می خواهند و آرزوی شفاعت دارند و این زیباترین تصویری است که از حرم در ذهنم ثبت می شود. همه ما انس ویژه ای با امام هشتم(ع) داریم و شفاعت ایشان آرزوی قلبی ماست. امید که مشمول عنایت شان باشیم.
غلامرضا صنعتگر
وقف امام مهربانی ها
در محضر خود حضرت ،خودم و خانواده ام را وقف و بیمه امام رضا(ع) کرده ام و هر اتفاقی که بیفتد، خوش بینم چون می دانم خدا نگهدار همه ماست.او قطعاتی را نیز با محوریت مشهد و امام رضا(ع) در کارنامه هنری خود دارد، از آن جمله خواندن این شعر زیبا:
اومدم تا ببینم لحظه عاشق شدنو / به دلم افتاده بود صدا زدین آقا منو / دل تنهامو آوردم با یه دنیا دلخوشی / کمتر از آهو که نیستم میشه ضامنم بشی
کوروش سلیمانی،بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
مشهد؛ مقصدی پُر از آرامش و امنیت
سفر مشهد همیشه برایم فوق العاده بوده و هست. همواره حضور در فضای ملکوتی این بارگاه نورانی، برایم با احساس آرامش و امنیت همراه بوده است. در هر بار زیارت برای عزیزانم، مردم و سرزمینم دعا میکنم تا تحت توجهات آن امام همام روزهای بهتری پیش رو داشته باشیم. از طرفی شهر مشهد، شهری دیدنی است و بعد از زیارت حضرت رضا(ع)، حتما به آرامگاه فردوسی هم سر میزنم و به این شاعر بزرگ ایرانی که زبان فارسی مدیون اوست، ابراز ارادت میکنم.
مریلا زارعی
از امام رضا(ع) مدد می خواهم
خدای مهربان، ما ایرانی ها را خیلی دوست داشته که بارگاه منور امام رضا(ع) در سرزمین ما واقع شده است. یادش به خیر برای تصویر برداری فیلم "شیار 143" در مراحل آمادگی بودم که تصمیم گرفتم به پابوس امام هشتم(ع) بیایم و برای این کار از ایشان یاری بخواهم، چون کاری ویژه برای شهدا و مادران دلشکسته آن ها بود. در این سفر کوتاه دو روزه، تمام لحظاتم در حرم آقا گذشت. در تمام لحظات زندگی ام به امام هشتم(ع) متوسل می شوم و از ایشان مدد میخواهم و می دانم این امام مهربان همیشه ما را دوست دارند و به یادمان هستند.
علیرضا خمسه
لبخندی که در حرم بر لب نشست
شاید خیلی ها خندیدن را بلد نیستند اما من خیلی خوب می خندم، حتی در اوج ناراحتی. یکی از زیارت هایم مربوط به زمانی بود که نزدیک به یک ماه از فوت پدرم میگذشت و راهی مشهد شدم تا در کنار امام رضا(ع) آرامش روحی بگیرم. در اوج خلوتم، صدای مهربان زائری را شنیدم که می گفت: این خمسه است که همیشه می خندد. در آن لحظات با چشم گریان به روی آن زائر خندیدم چون می دانم شاد کردن مردم عین ثواب است و امام رضا(ع) همیشه بر خوشرویی و خنده بر لب داشتن تاکید داشت.
محمد گلریز
نشاط معنوی مشهد توصیف شدنی نیست
نشاط معنوی که در هر بار تشرف به مشهد احساس می کنم، توصیف شدنی نیست. در هر زیارت، اتفاقات جذابی هم برایم پیش می آید که همه از کرامات حضرت است. خاطرم هست یک بار یکی از زائران سراغم آمد و بعد از احوالپرسی گرم گفت که چند سالی است در مشهد است و در هر بار زیارت، چون کارهای مرا دوست داشته و دارد، به نیابتم دو رکعت نماز می خواند. این حرفش حال مرا دگرگون کرد و خدا را شکر کردم که چنین مردم مهربانی داریم.
بهرنگ علوی ،بازیگر
مشهد برایم جای عجیبی است
همیشه مشهد برایم جای متفاوت و عجیبی است. گویی وجود و برکت آقا امام رضا(ع) موجب نگاه ویژه خداوند متعال به این سرزمین شده است. اعتقاد قلبی ام این است که وجود بارگاه مطهرحضرت رضا(ع) در خاک ایران، ضامن اتفاقات خوبی برای مردم این سرزمین در طول اعصار گذشته و اکنون است. من به آن حضرت اعتقاد و ارادت بسیاری دارم.
ناصر آویژه،بازیگر و کارگردان آثار نمایشی کودک و نوجوان
عظمت مشهد مدیون وجود حضرت رضا(ع) است
عظمت این شهر مدیون وجود حضرت رضا(ع) است و توصیف حال آدمهایی که از دور و نزدیک به نیت رسیدن به حوائجشان به این شهر میآیند، در دایره محدود کلمات نمیگنجد. یک بار جمعی از خادمان حرم وارد کوپه ما شدند و فیش غذای مهمانسرای حرم را به مسافران دادند. مقصدم نیشابور بود، درخواست کردم فیش روز بعد را به من بدهند. خوشحال بودم اما فردایش با تاسف دیدم فیش را در جیب کت قبلیام جا گذاشتم، انگار قسمت که نباشد نمی شود ... .
امیر یل ارجمند، بازیگر
من خانه زاد حضرتم
نمی دانم چطور بگویم، گوشت و پوستم با حرم امام رضا(ع) عجین شده است. من برکت و نورانیت این بارگاه را از نزدیک لمس کردهام. با کسانی که از دور، گاه گاه سری به این صحن و سرا می زنند، خیلی فرق دارم. من خانهزاد این حضرتم. امیریل ارجمند با تک بیتی بر همه توصیفاتش نقطه پایان می گذارد و می گوید: کاخ همه شاهان جهان را که بگردی/ دربار کسی، پنجره فولاد ندارد
پروفسور سمیعی ،جراح مغز و اعصاب
وقتی اسم امام رضا(ع) می آید، همه ما محو می شویم
موقعی که من گفتم فقط حاضرم مرکز علوم مغز و اعصاب تهران را در یک بنیاد بسازم، افرادی که قبول کردند بنیاد را بسازند، خیلی هایشان خراسانی بودند و خراسانی ها به حق، یک عِرق و تعصب خاصی به امام رضا(ع) دارند. برای همین گفتند چون ما متوسلین امام رضا(ع) هستیم، اسم بنیاد را می گذاریم متوسلین امام رضا(ع) و این طور بود که اسم بنیاد درست شد. خیلی ها تصور می کردند اسم این بنیاد باید به نام بنده باشد اما خب وقتی اسم امام رضا(ع) می آید، همه ما محو می شویم و می رویم طبقات زیرین.
مژده لواسانی
دلخوری هایم را به مشهد می آورم و جان سبک می کنم
من با امام رضا(ع) طی این سال ها یک ارتباط دلی دارم، واقعاً در معنای رفیق؛ یعنی امام رضا(ع) به معنای واقعی کلمه که در زبان عربی به آن رفیق می گوییم و از رفق و مرافقت و مدارا و دوستی می آید، برای من رفیق است. یعنی هرجای دنیا که باشم اگر برایم گرفتاری و کاری پیش بیاید، تنها چیزی که می دانم آرامم می کند این است که بلیت مشهد بگیرم و خودم را به حرم برسانم. گاهی اوقات من همه دلگیری خودم از زندگی ام، کارم و شرایطم و همه دلخوری هایم را از آدم ها جمع می کنم و به مشهد می آورم و دل و جان سبک می کنم و برمی گردم.
سید کاظم احمدزاده ،مجری تلویزیون
هر چه دارم از در خانه ایشان دارم
هر زمان که دلم برای حرم و امام رضا(ع) تنگ می شود به همراه همسرم به سمت حرم می ایستیم و با هم زیارت نامه می خوانیم. چشمانمان را می بندیم و حرم و صحن های آن جلوی چشمانمان می آید. احساس می کنیم در فضای ملکوتی و معنوی حرم هستیم. پدر و مادر من مشهدی هستند، حتی من دو سال و 10 ماه مشهد زندگی و همین جا ازدواج کردم. دختر اولم هم مشهد به دنیا آمده است. همه چیز من وقف آقاست. من هر چه دارم از در خانه ایشان دارم.
بیژن امکانیان،بازیگر سینما و تلویزیون
پناهگاهی در مشهد
حرم امام رضا(ع) برای من پر از خاطرات است؛ روزهایی که تازه بازیگرى را در تئاتر و فیلم هاى کوتاه در مشهد شروع کرده بودم، حرم برای ما مانند یک پناهگاه بود که با گروه مان پس از تمرین به آن جا می رفتیم. زیارت که می کردیم چنان پرانرژی می شدیم که برای هر فعالیتى آماده بودیم. هنوز هم وقتی به کارهای مذهبی دعوت می شوم با اشتیاق می پذیرم و حضورم در سریال ولایت عشق هم از آن حضورها بود که مطمئن ام بدون اذن حضرت ممکن نبود.
محمدرضا حیاتی،گوینده خبر
دلمان به امام مهربانی ها قرص است
یادآوری نام حضرت به ما آرامش میدهد و یادمان میآید اگر غم داریم امام مهربانی چون ثامن الحجج(ع) در جوار ما هستند. همیشه به این نکته فکر میکنم که اگر این همه لطف و محبت امام هشتم(ع) نبود، حالا کجای این زندگی ایستاده بودم؟ میدانم که اگر راهی را بدون یاد خدا و ائمه هدی(ع) شروع کنیم، سرانجامی نامبارک خواهد داشت و برای این در زندگی احساس آرامش می کنیم که دلمان بعد از خدا به امام مهربانیها حضرت رضا(ع) قرص و محکم است.
جهانگیر کوثری ،کارگردان
از شیفتگان مشهدم
من یکی از شیفتگان مشهد هستم، به این شهر و فضای معنوی آن علاقه زیادی داشته و مردمش را خیلی دوست دارم. شهر مشهد به دلیل آن که یکی از قطبهای بزرگ زیارتی است، مورد توجه زائران کشورهای دیگر قرار میگیرد و این خود میتواند برای شهر مشهد هم درآمدزایی داشته و نیز پایگاهی برای مسلمانان جهان باشد.
رضا حسین زاده، مجری و گوینده خبر
حس و حال دگرگونی
من فرزند امام رضا(ع) هستم و از کودکی تا الان همیشه به پابوسی حضرت مشرف می شدم اما این چند وقت اخیر به دلیل بیماری و جراحات شیمیایی نتوانستم به مشهد سفر کنم تا این که فرصت حاصل شد و توانستم به لطف موسسه همدم به زیارت آقا بیایم. وقتی در حال و هوای ملکوتی حرم حضرت رضا(ع) قرار می گیرم، دگرگون می شوم.
مجید اخشابی
هر وقت حرف از حضرت رضا(ع) باشد، با سر می آیم
هر وقت حرف و سخن از حضرت رضا(ع) در میان باشد و از من کاری بخواهند، با سر می آیم تا مجال زیارت حضرت نصیبم شود. ارادت به این خانه از ابتدا در روح و جانم نهادینه شده است و امیدوارم مهمان خوبی برای آن صاحبخانه باکرامت باشم.
سید مرتضی فاطمی، تهیه کننده و مجری برنامه های تلویزیونی
اوست که باید رخصت دهد
حرف را می کشانیم به سفرش به مشهد و حال و هوایی که از این شهر گرفته است؛ می گوید: راستش را بخواهید مشهد آمدن دلیل نمی خواهد، کسی این جا میزبان شماست که باید حضورتان را رخصت دهد. خوشحالم که قسمت شد در جوار حرم رضوی حاضر شوم و برای روزهای پیش رویم از ایشان کمک و استعانت بخواهم. ضمن این که هیچ جایی به اندازه حرم ایشان به آدم آرامش نمی دهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زهرا حاجیان - لایحه بودجه سال ۹۸ چهارم دی ماه ودر شرایطی از سوی رئیسجمهور به مجلس ارائه شده است که ارقام تعیین شده در بودجه سال آینده برای مراکز دانشگاهی و پژوهشی و نیز برخی نهادهای حمایتی درحوزه علم وفناوری مانند معاونت علمی وفناوری و صندوق نوآوری وشکوفایی، نسبت به امسال، کاهش چشمگیری را نشان می دهد. این روند، درکنار افزایش سریع نرخ تورم و دیگر عواملی که باعث افزایش هزینههای تحقیقات دریک سال اخیر شدهاند، باعث خواهد شد نه تنها بخش پژوهش و فناوری مطابق اهداف کشور رشد نیابد، بلکه به طور قطع مانع بزرگی بر سر راه شرکت های دانش بنیان نوپا، فناوران و استارت آپ هاخواهد بود.
بودجه ۹۸ دور از شأن علم و فناوری
بررسی بودجه سال 98 نشان می دهد این لایحه اساسا مطابق اسناد بالادستی کشوردرحوزه علم وفناوری از جمله سند چشم انداز20 ساله، سیاست های کلی نظام علم وفناوری کشور و برنامه ششم توسعه تنظیم نشده است.سید جواد ساداتی نژاد عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی با بیان این که دولت بودجه ۹۸ را درشأن علم و فناوری ندیده است، خاطرنشان کرد: شرایط تحریمی را می دانیم، اما حوزه علم وفناوری نبایدگرفتار کاهش بودجه می شد. اگر بخواهیم بودجه سال ۹۸ را مرور کنیم باید بگوییم دولت بودجه ۹۸ را درشأن علم و فناوری ندیده است، درحالی که انتظار می رفت بودجه بر اساس اسناد بالادستی تنظیم شود.
کاهش 40 درصدی بودجه معاونت علمی
وی با اشاره به افت بودجه برخی نهادهای علمی درکشورگفت :دربرخی بخش ها مانند معاونت علمی و فناوری ۴۰ درصدکاهش بودجه داریم و درواقع ستادنانو، بنیاد نخبگان، بیو و هوافضا نیزبا افت بودجه مواجه هستند. در حالی که حوزه علم و فناوری مانندمیدان مسابقه است و نمیتوانی بگویی امسال ندارم، سال دیگر بودجه می دهم زیرا اگر عقب بیفتی رسیدن به نقطه مطلوب سخت است و این کاهش بودجه حتما میتواند آسیب بزند و باید آن را جبران کرد.
وی با بیان این که طبق برنامه ششم توسعه وسیاست های کلی نظام علم و فناوری سهم پژوهش از GDP تا سال ۱۴۰۴ باید به 4 درصد برسد، افزود: یکی ازضعف های لایحه بودجه این است که اعتبارات پژوهش طبق سند بالادستی نیست وبا آن تناسبی ندارد، این رقم باید120درصد افزایش می یافت که باید گفت دولت در این زمینه قانون را رعایت نکرده است.وی می گوید : مقام معظم رهبری طی سالهای گذشته همواره بر برنامهریزی در دانشگاهها و مراکز علمی برای رشد شتاب علمی تأکید داشتند این درحالی است که با بودجههای فعلی نمیتوان انتظار داشت شتاب علمی محقق شود.در همین حال، دکترعلیرضا دلیری معاون توسعه و مدیریت منابع معاونت علمی و فناوری نیز با اشاره به کاهش 40درصدی بودجه این معاونت و بنیاد ملی نخبگان درلایحه بودجه سال 98 گفت: بودجه پیشنهادی اولیه معاونت علمی، معاونت های تابعه و همچنین بنیاد ملی نخبگان برای سال ۹۸ برابر با ۶۴۰ میلیاردتومان بود که درلایحه به۳۲۰میلیارد تومان رسید و نسبت به سال گذشته 40 درصدکاهش داشته است. وی افزود: این بودجه درسال آینده قرار است بین ستادهای توسعه فناوری معاونت علمی وبنیادملی نخبگان با هدف حمایت از شرکت های دانش بنیان وفناوران توزیع شود وبا این وضعیت قطعا شرایط سختی را پیش رو خواهیم داشت.
تبعات افت بودجه
پرویز کرمی رئیس ستادفرهنگ سازی اقتصاددانش بنیان معاونت علمی وفناوری نیز به خراسان درباره تبعات افت بودجه نهادهایی از جمله معاونت علمی وفناوری وصندوق نوآوری وشکوفایی می گوید:نقش معاونت علمی در حمایت از توسعه علم وفناوری همواره نقش اهرمی بوده است تا با ایجاد تحرک اولیه در شرکت های دانش بنیان و مراکز پژوهشی واستارت آپ ها، بستر های لازم را برای حرکت به سمت تحقق اقتصاد دانش بنیان درکشور فراهم کند، طبیعتا لازمه این کار بهره گیری از استادان ومحققان دانشگاهی است که آن ها را به سمت انجام پایان نامه ها و طرح های پژوهشی تقاضا محور سوق بدهیم و نیازمند این است که ما برای حمایت از این استادان و تیم های پژوهشی، گرنت های پژوهشی تعریف کنیم . از سوی دیگر حمایت از تاسیس شرکت های دانش بنیان دانشگاهی و نیز حمایت از اجرای طرح های کلان ملی فناوری در کشور از دیگر اقداماتی است که انجام آن ها توسط معاونت علمی نیازمند بودجه و اعتبارات کافی است .کرمی حمایت از استارت آپ ها را بخش دیگری از فعالیت های معاونت علمی اعلام کرد وافزود : اکنون استارت آپ های ایرانی عمدتادر حوزه فناوری اطلاعات وخدماتی هستند در حالی که معاونت علمی حمایت از استارت آپ های حوزه فنی مهندسی ،سلول های بنیادی، هوا فضا و رشته های مختلف فناوری را در دستور کار قرار داده است . همچنین تاسیس کارخانه های نوآوری درکلان شهرها به منظور ایجاد مراکزی برای فعالیت استارت آپ ها وشرکت های دانش بنیان و شتاب دهنده ها ازبرنامه های جدی معاونت علمی است .وی تصریح کرد: علاوه براین بخش قابل توجهی از اعتبارات معاونت علمی صرف امور نخبگان می شود. یکی از این امور اهدای جوایز نخبگان علمی است که به طور قطع با کاهش اعتبارات بنیاد ملی نخبگان در سال آینده روند اعطای این جوایز و دیگر حمایت ها از نخبگان دچار چالش جدی خواهد شد و به طور کلی، رشدوشتاب فعالیت های معاونت علمی در حمایت از نوآوران، فناوران و شرکت های دانش بنیان رابا مشکل مواجه خواهد کرد .مسئولان دانشگاهی کشور به خصوص دانشگاههای بزرگ معتقدندکه با این وضعیت بودجه ای، در سال آینده مدیریت مراکز علمی و پژوهشی بسیار سخت خواهد شد. چنان که معاون پژوهش وفناوری وزیر علوم نیز معتقد است که بودجه پژوهشی دانشگاه ها و پژوهشگاه هادر سال آینده در حدانتظار نیست. او درشرایطی سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی در سال آینده را67صدم درصد اعلام می کند که مشخص نیست با تنگناهای بودجه ای که در سال 98 دانشگاه ها وپژوهشگاه ها با آن مواجه هستند، چه میزان از این سهم محقق میشود. ازهم اکنون زمزمه های متعددی به گوش می رسد که رؤسای دانشگاهها مجبور به کاهش هزینههای پژوهشی برای تأمین هزینههای جاری دانشگاه های خود در سال 98 هستند. برای مثال رشد بودجه دانشگاه صنعتی شریف در سال آینده ، 45/10 درصدپیشبینی شده است.حال آن که به گفته رئیس این دانشگاه این رشد نمیتواند پاسخ گوی فعالیتها و نیازها باشد.فتوحی میگوید: باتوجه به این که برای سال آینده ۲۰ درصد افزایش حقوق درنظر گرفته شده بنابراین افزایش بودجه دانشگاه حتی متناسب با افزایش حقوق نیز نخواهد بود و برای تأمین حقوق در دانشگاه باید سال آینده از بودجه پژوهشی خود بکاهیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.