گزارش خبری
تنها دو روز لازم بود که وزیر دفاع آمریکا هدف واقعی آمریکا از سناریوهای ساختگی در منطقه را بیان و اذعان کند کشورش به دنبال اجماع سازی علیه ایران با [سوء] استفاده از حادثه [بخوانید سناریوی] انفجار نفتکش ها در دریای عمان است؛ پاتریک شاناهان می گوید، «در این مسئله جان بولتون و مایک پومپئو هم اتفاق نظر دارند». با این حال به نظر می رسد هر چه بیشتر می گذرد پس از آن که شورای امنیت برای آمریکا نتیجه ای در پی نداشت و کشورهای عضو از او برای ادعاهایش سند خواستند، کشورهای بیشتری علیه روایت آمریکا از حادثه انفجار نفتکش ها در دریای عمان موضع می گیرند.
تا این جای کار در مقابل روسیه، چین، ژاپن، ترکیه، کویت و اتحادیه اروپا که خواستار سند درباره ادعای آمریکایی ها شده اند، تنها انگلیس و عربستان در متهم کردن ایران، تیم «ب» متشکل از جان بولتون، بنیامین نتانیاهو، بن زاید و بن سلمان را همراهی کرده اند. انگلیس در بیانیه خود بدون هر گونه دلیلی آورده که تقریباً قطعی است که «شاخهای از ارتش ایران مسئول این حادثه هستند» این در حالی است که کوربین رهبر حزب کارگر انگلیس از این مواضع انگلیس انتقاد کرده و گفته است: «لندن باید برای کاهش تنشها در خلیج فارس اقدام کند نه این که به تشدید تنش نظامی که با خروج ایالات متحده از توافق هستهای ایران شروع شود، دامن بزند.» پیشتر جورج گالووی نماینده سابق پارلمان انگلیس در توئیتر نوشته بود «اگر معتقد هستید که ایران به آن کشتیهای ژاپنی حمله کرده، آن هم درست همان زمان که نخستوزیر ژاپن با آن ها صحبت میکرده تا کمکی بکند، شما گوسفندی بیش نیستید!» وزیر خارجه آلمان اما می گوید، «ویدئویی که آمریکا برای متهم کردن ایران درباره حمله به نفتکشها منتشر کرده، کافی نیست.» ناتالی توچی از مشاوران ارشد موگرینی هم ضمن تشکیک در ادعاهای آمریکا علیه ایران گفت: «ما قبل از این که کسی را مقصربدانیم به ادله موثق نیاز داریم.» این مقام اروپایی می گوید: «ایرانی ها به اندازه ای معقول هستند که همزمان با حضور شینزو آبه در تهران به یک کشتی ژاپنی حمله نکنند!» حتی در خود آمریکا هم اختلاف نظر ها جدی است و طیف دموکرات به رویکرد کشورشان علیه ایران انتقاد دارند. سندرز نامزد دموکرات ها در انتخابات سال آینده آمریکا می گوید که آمریکا نباید حمله به نفتکشها را بهانه جنگ با ایران قرار دهد چرا که «حمله به ایران نه تنها غیرقانونی است بلکه یک فاجعه کامل برای آمریکا، ایران، منطقه و جهان خواهد بود.»
نیویورک تایمز: چه اعتمادی به حرف های ترامپ است
نیویورک تایمز نیز در گزارشی با اشاره به این که «حتی مدیر ارتباطات سابق ترامپ یک بار گفت «او دروغگو است» و بسیاری از آمریکایی ها مدت ها قبل به این نتیجه رسیده اند که او قابل اعتماد نیست» درباره ادعای او مبنی بر دست داشتن ایران در حادثه انفجار نفتکش ها نوشت: «چه اعتمادی به حرف های رئیس جمهوری است که به دلیل دروغگویی ها و بحران آفرینی هایش شناخته شده است.» به نوشته نیویورک تایمز، جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا و سردسته تیم «ب» «یکی از افرادی است که از این قبیل حوادث سود می برد.» رسانه روسی راشاتودی هم در گزارشی با استناد به سخنان کارشناسان تاکید کرد که «هیچ دلیلی وجود ندارد که ایران عامل حادثه رخ داده برای نفتکشها در دریای عمان باشد.» همچنین به نوشته ژاپن تایمز «ایران نه از زمان این حادثه سود برد و نه از مکان این حادثه.» امارات هم در نخستین واکنش رسمی به این اتفاق گفت: «این عملیات توسط یک کشور انجام شده اما نمی توان کشور خاصی را نام برد»! در عین حال برخی دیپلمات های عربی در گفت وگو با روزنامه الجمهوریه لبنان از احتمال دخالت اسرائیل در این حادثه سخن گفته اند.
ادعای جدید آمریکا: ایران تلاش کرد پهپاد ما را بزند!
آمریکایی ها که دیدند استناد قبلی آن ها یعنی ویدئوی منتشر شده، چندان مقبول نیفتاده، این بار ادعا کرده اند ایران چند ساعت قبل از حادثه نفتکش ها تلاش کرده یک پهپاد آمریکایی را سرنگون کند اما موفق به این کار نشده است. شبکه سی ان ان به نقل از مقامات گمنام آمریکایی این ادعا را مطرح کرده و البته توضیح بیشتری نداده است. در ادامه این ادعای بیاساس آمده است: یک پهپاد آمریکایی دیگر هم چند روز قبل توسط انصارا... هدف اصابت موشک واقع شده است. این در حالی است که حتی تحلیل گر این شبکه خبری تلویزیونی هم روایت آمریکا را نپذیرفته و گفته هیچ نشانه ای از ایران در این حادثه دیده نمی شود. مالک نفتکش ژاپنی هم می گوید، برخلاف روایت آمریکا نفتکش های آسیب دیده از هوا هدف قرار گرفته اند نه از دریا.
* جاستین ساموئل هالپرن نویسنده آمریکایی کتاب "تو نخ بابام": «پدرم در قایق یواساس مدوکس بود که حمله به آن آغازگر جنگ ویتنام بود. میگفت هیچیک از ما نمیدانستیم چرا در خلیج تانکین هستیم تا این که یکی از افسران سر میز صبحانه گفت ما را فرستادهاند این جا تا منفجر شویم تا بتوانند جنگی را که واقعا دنبال شروع آن هستند آغاز کنند.»
* علی علیزاده تحلیل گر مسائل سیاسی در لندن: باید به صراحت گفت ضریب دادن به خطر جنگ، فریاد صلحطلبی بلندکردن و به اسم صلحطلبی ترساندن افکار عمومی و سوق دادنشان به گزینه مذاکره -درحالی که مطلقا هیچگونه امکانی برای جنگ وجود ندارد- صراحتا همکاری با دولت آمریکا و بازی در زمین استراتژی ترامپ است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اکرم انتصاری - حسام الدین سراج که قرار است 31 خرداد ماه در ارکستر ملی به رهبری سهراب کاشف در تالار وحدت روی صحنه برود، در گفتوگو با خراسان از انتشار آلبوم جدید 10 قطعهای خود، با عنوان «چشم بیخواب»، به آهنگ سازی مجید مولانیا، سرپرست گروه «سور»، خبر داد که بخشهایی از این آلبوم، سال گذشته در کنسرتی با همین گروه اجرا شده است. این خواننده سنتی کشورمان در ادامه با اشاره به وضعیت تولید آلبوم، نقدی به قانون 10 درصدی کنسرتها داشت که در ادامه جزئیات بیشتر آن را خواهید خواند.حسام الدین سراج معتقد است به طور کلی بخش فرهنگ و هنر در مقطع کنونی در امر ذائقهسازی دچار مشکل شده است. او درباره هزینههای تولید آلبوم و به صرفه نبودن انتشار آن گفت:«این طور نیست که خوانندهها ترجیح دهند آلبوم منتشر نکنند، اما این اتفاق افتاده است. به این دلیل که الان مردم به جای خرید آلبوم، به دانلود اینترنتی روی آوردهاند. این مشکلی است که برای همه تولیدکنندگان بخش موسیقی رخ داده است.» این خواننده سنتی کشورمان، در ادامه با اشاره به ایراد قانون 10 درصد کنسرتها، به نقد آن پرداخت و افزود:«قانون 10 درصد که به نظر من قانون بسیار اشتباهی است، سبب میشود هنرمندان به بخشی که در دولت کار فرهنگی-هنری انجام میدهد، بدبین شوند و این طبیعی هم هست. سوال من این است اگر دولت در 10 درصد سود کنسرت که سود بسیار ناچیزی هم هست، شریک است، آیا در ضررش نیز شریک میشود؟ من میتوانم مواردی را معرفی کنم که هنرمندان در کنسرتشان ضرر داده اند. آیا دولت حاضر است 10 درصد ضررشان را هم تقبل کند؟ چون به هر دلیلی مانند دیر صادر شدن مجوز اجرا یا ایجاد مشکلاتی که منجر به تبلیغ نشدن کنسرت شود، هنرمند قاعدتاً ضرر خواهد کرد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پنج شنبه گذشته بود که «نوبخت» به مشهد آمد و از «بخت» بد پروژه برقی سازی قطار مشهد – تهران گفت و سرانجام پس از کلی کش و قوس آب پاکی را بر این پروژه پیر ریخت و رفت! اگر چه پیشتر مدیرعامل شرکت راه آهن این بار را بر دوش کشیده و از خروج طرف چینی از این پروژه خبر داده بود، ولی ته دل مان خوش بود که هنوز امیدی هست اما وقتی معاون رئیس جمهور از پرداخت حقوق کارمندان دولت از حساب 1000 میلیاردی سهم ایران در این پروژه خبر داد، همان جا برق ما را گرفت و فهمیدیم که قرار نیست حالا حالاها قطار مشهد - تهران برقی شود و 6 ساعته این مسیر 900 کیلومتری را طی کنیم.
چی بود، چی شد؟
پروژه برقی سازی قطار مشهد - تهران اولین بار در بهمن 90 توسط وزیر راه دولت احمدی نژاد کلنگ زنی شد و دوباره در بهمن 94 برای تاکید بیشتر و شاید گرفتن عکس یادگاری بهتر توسط آقای روحانی!
اما باوجود پیگیری رسانه ای در همه این سال ها، دست آخر این پروژه با بدعهدی طرف چینی به گل نشست و آن طور که صحبت می شود، دولت برنامه جدی برای احیای این پروژه ندارد. در واقع موضع این است که حالا اگر طرف چینی آمد، سهم 1000 میلیاردی ایران را بر می گردانیم، اگر هم طرف چینی نیامد که فدای سرمان!
واقعیت این است که چینی ها محض رضای خدا فاینانس هیچ پروژه ای را امضا نمی کنند و پیگیری این امور به اصطلاح از «سر شکم سیری» کار به جایی نمی برد و قطعا همت مضاعف می خواهد و کار دو چندان. به خصوص برای پروژه ای که به گفته خود جناب معاون، از پروژه های مورد تاکید مقام معظم رهبری هم بوده است.
اگر فکر می کنید هزینه ای که این پروژه ناتمام روی دست استان گذاشته است به پول همان دو عدد کلنگ بسنده می شود، سخت در اشتباهید چون آن طور که نماینده فریمان گزارش می دهد، از قبل این پروژه دو هزار میلیاردریال متضرر شده ایم.
آن چه اکنون باید مطالبه شود این است که از مسئولان استان که از سال 90 تا کنون، پیشبرد این پروژه را عهده دار بوده اند، خواسته شود به مردم مشهد توضیح دهند به چه دلیلی این فاینانس محقق نشده است؟ لطفا پای برجام و تحریم و آن ترامپ گور به گور شده را وسط نکشند که اگر کار آن ها بود، مدیرعامل شرکت راه آهن از گشایش فاینانس چینی ها برای برقی سازی قطار اصفهان- تهران خبر نمی داد!
در حالی که موقعیت اصفهان قابل مقایسه با مشهد به عنوان یک شهر فراملی و دومین کلان شهر مذهبی جهان نیست. قطعا اگر قرار به اولویت بندی باشد، شهری که سالانه پذیرای 30 میلیون زائر از اقصی نقاط کشور و جهان است، حالا حالاها اولی تر از اصفهان است. اما چه می شود که اصفهان گوی احداث قطار برقی را از مشهدی ها می رباید؟ چطور می شود که مسئولان ملی هم توجه بیشتری به اصفهان داشته اند؟
پاسخ مشخص است؛ معمولا تیزهوشی مدیران اصفهانی و یکپارچگی و لابی قوی نمایندگان مجلس این شهر با مسئولان استانی و کشوری زبانزد خواص است. باز جای شکرش باقی است که اصفهان قدرت رسانه ای مشهد را ندارد و گرنه بعید بود اجازه دهند همین اندک اعتبارات ملی هم نصیب پروژه های استانی ما بشود!
در پایان از برخی مدیران و مسئولان استان می خواهم در کنار سفرهای خارجی که گاه و بی گاه و به بهانه های مختلف می روند، یک سر هم تا همین اصفهان خودمان بروند و کمی درس آموزی کنند!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مائده کاشیان - برای هر بازیگری، در اوج ماندن بسیار سختتر از به اوج رسیدن است. ممکن است بر اساس شانس، اتفاق، توانایی، استعداد یا هر اتفاق دیگری، کار خوبی به یک بازیگر پیشنهاد شود و آن اثر جزو افتخارات او به حساب بیاید. دقیقا به همان اندازه هم امکان دارد، شانس بالای فیلمهای تجاری برای فروش در گیشه، مخاطبان وسیع آن آثار و عنوانهایی مانند «پرفروشترین» و «پول سازترین» مسیر یک بازیگر را به سمتوسوی دیگری هدایت کنند، به همین دلیل در اوج ماندن کار بسیار سختی است. حمید فرخنژاد یکی از بازیگرانی است که از پس این کار سخت برنیامده و مدتی است از روزهای اوجش فاصله گرفته، با این حال به نظر میرسد برنامهای برای بازگشت به مسیر فیلمهای جدی و مهم دارد.
از «گشت 2» تا «دختر شیطان»
حمید فرخنژاد اکنون دو فیلم «دختر شیطان» و «سامورایی در برلین» را روی پرده در حال اکران دارد که هردو جزو فیلمهای گیشهای هستند. او پیش از این در سال 95 با فیلم «گشت 2» و در سال 97 با فیلمهایی مانند «میلیونر میامی»، «تگزاس» و «خانم یایا» روی پرده سینما دیده شده است. البته او در فاصله این دو سال، در سال 96 فیلم «لاتاری» ساخته محمدحسین مهدویان را روی پرده داشت و به استثنای این فیلم، مخاطب مدام او را در آثار بفروش دیده است. ناگفته نماند چند فیلم مثل «میلیونر میامی»، «خانم یایا» و «دختر شیطان» حتی کمترین دستاورد یعنی فروش خوب را هم نصیب فرخنژاد نکردهاند.
امید به «سمفونی نهم» و «زنبور کارگر»
فرخنژاد لابهلای این فیلمها، سال 96 در فیلم «سمفونی نهم» به کارگردانی محمدرضا هنرمند ایفای نقش کرد و هم اکنون برای بازی در فیلم «زنبور کارگر» نوشته سعید نعمتا... و ساخته افشین صادقی جلوی دوربین رفته است. فیلم «سمفونی نهم» فضایی خیالی و ماورایی دارد و موضوع فیلم اجتماعی «زنبور کارگر» درباره قصاص است. اگر این دو فیلم در آیندهای نزدیک، با فاصله زمانی کمی اکران شوند، میتوان امیدوار بود که تصویر حمید فرخنژاد به عنوان بازیگری که از روزهای اوجش فاصله گرفته در ذهن مخاطبان عوض شود و خطری که مدتی است کارنامه حرفهایاش را تهدید میکند، از او دور شود. البته این موضوع کاملا بستگی به انتخابهای آینده فرخنژاد و کیفیت این فیلمها دارد. او از این پس باید خیلی بیشتر به انتخابهایش دقت کند، بازی در هر فیلمی را قبول نکند و مسیرش را تغییر دهد تا شاید بتواند به جایگاه خوبی که در سینما داشت، بازگردد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یکم. چه احساسی از دیدن و شنیدن خبر دیدار رهبری با نخست وزیر ژاپن داشتید؟ احساس عزت همراه با شعف و قدرت. این یک حس معنوی است. این حس معنوی آدم و بلکه جامعه را رشد می دهد. همین جا متوقف شوید. موضوع مهم تری وجود دارد.
دوم. به تفاوت دینداری قبل و بعد از انقلاب تا به حال توجه کردید؟ آیا فکر کردید دینداری فردی من و شما ربطی به انقلاب سیاسی 57 ندارد؟ یعنی آدم دیندار بعد از انقلاب هم دیندار مانده است و آدم بی دین نیز همچنین؟خیر.
اگر دقیق تر شوید می گویید انقلاب 57، بستر دین ورزی حداکثری را فراهم ساخته است. بنابراین دین فردی دوران طاغوت، تبدیل به دین اجتماعی شده است و گستره تحقق توحید روی زمین و سلوک مومنانه بیشتر شده است. انقلاب، ذکر را از سر سجاده به ساحت اجتماع کشانده است.
حرف درستی است. اما ماجرا فراتر است.
اگر دقیق تر شوید می گویید انقلاب سیاسی 57 بستر دین ورزی اجتماعی را تقویت کرده است و بسیاری از آدم ها در بستری که عبودیت جلوه بیشتری دارد، مومن شده اند. یعنی بخشی از اهل معصیت در دوران طاغوت نیز در جامعه دینی اهل ایمان شدهاند و عاقبتشان ختم به خیر شده است. چون بستر تعبد و معنویت و اخلاق فراهم است.
حرف درستی است اما ماجرا باز هم فراتر است.
سوم. فرض کنید یک نفر قبل از انقلاب دارای سطحی از دینداری است و بعد انقلاب نیز همان سطح دینداری را حفظ کند و نه بیشتر. آیا به نظر شما دینداری این آدم تغییر نکرده است؟ خیر. او نیز مومن تر است. این آدم نیز تکوینا رشد یافته تر است. چرا؟ تفاوت این دو را باید در مقایسه دینداری ذیل طاغوت و دینداری ذیل اسلام دید.
ماجرای صفوان جمال معروف است. از اصحاب امام کاظم(ع) بود و یک بار شترهایش را به هارون اجاره داد. امام او را بازخواست کرد. گفت برای سفر معصیت ندادم؛ قصد حج داشت. فرمود آیا علاقه داری هارون سالم برگردد تا کرایه شترهایت را بدهد؟ گفت بله. فرمود به همین میزان راضی به بقای ظالمی و اهل معصیت.
به همین دلیل امام خمینی ذیل تفسیر روایت عمربن حنظله می فرماید، رجوع به طاغوت ولو برای احقاق حق نیز جایز نیست چون کمک به اوست.
نتیجه این که مومن با انقلاب سیاسی خمینی و در همان سطح دین ورزی قبلی، بازهم رشد کرده است، چرا که زندگی عادی اش به جای تقویت طاغوت، به تقویت حق منجر می شود.
حرف درستی است اما ماجرا باز هم و بازهم فراتر است.
و در نهایت چهارم. برگردیم به دیدار اخیر رهبری.
تا این جا هرآن چه گفتیم از انقلاب و جامعه دینی بود اما فعل امام نیز در دینداری امت موثر است. انقلاب یقظه است و تکانه اما سلوک و کمال ادامه دارد. رشد انقلاب به سلوک امام و امت وابسته است.
به عنوان یکی از پارامترهای مهم، هر میزان امام جامعه رشد کند یا کمالاتش را به ظهور بیشتری بکشد و معروفی را اقامه کند، جامعه اهل ذکر و معروف و معنویت بیشتر می شود. امام یک امت دستگیر از مردم است. رشد او رشد جامعه است. اقامه او، یک جامعه را هم با خودش می کشد و بلند می کند. جامعه ای که با او سیر کند، سفر او، سلوک جامعه می شود و در هیچ موقفی در تعارض حق و باطل دچار حیرت نمی شود.
حس معنوی آن روز من و شما از دیدار رهبری، متکی به چنین حقیقتی است. فقط تماشای معنویت نبود، حقیقتا جامعه رشد معنوی کرد.
هرچند آن روز دقیق تر شدیم وگرنه این حس و کشش 40 ساله است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تیم ملی ایران در حساسترین بازی گروه 11 لیگ ملتهای والیبال 2019 از ساعت 18:40 دیروز (شنبه) در سالن غدیر ارومیه به مصاف لهستان رفت که این بازی درنهایت با برتری 3-2 ایران به اتمام رسید. تیم ایران در ست نخست عملکرد بسیار خوبی روی اسپک داشت و دفاع روی تور نیز کمک کرد تا نتیجه این ست 25 - 20 به سود شاگردان کولاکوویچ رقم بخورد. در ادامه شروع متزلزل بازیکنان ایران در ست دوم و افزایش اختلاف، برتری 25 - 21 لهستانیها در این ست را به دنبال داشت. در ست سوم نیز بازی پراشتباه ملیپوشان کشورمان ادامه داشت تا در این ست هم لهستان 25 - 18 برنده شود. بازیکنان ایران برای جبران بازی از دست رفته در ست چهارم با انگیزه ظاهر شدند و درنهایت 25 - 17 بازی را به ست پنجم کشاندند. در ست پنجم نمایش خوب سروقامتان کشورمان ادامه یافت تا این ست هم با نتیجه 15 - 8 به سود ایران به اتمام برسد. پیروزی مقابل لهستان هفتمین برد تیم ملی والیبال کشورمان در لیگ ملتها بود. تیم ملی والیبال کشورمان با این پیروزی 21 امتیازی شد و به صدر جدول کلی رقابتها بازگشت. تیم ملی ایران در بازی سوم و آخر خود از هفته سوم لیگ ملتها از ساعت 18:30 امروز به مصاف روسیه خواهد رفت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اجتماعی- با یک جست وجوی ساده می توانی دهها مورد بیابی که سفارش نگارش پایان نامه را می پذیرند؛ سفارش پایان نامه ارشد از دو تا پنج میلیون و گاهی بیشتر هم آب می خورد. همه آن ها که حداقل در مقطع ارشد تحصیل کرده اند چنین موضوعی اصلا برایشان عجیب وغریب نیست و حتما خودشان یا همکلاسی هایشان با این موضوع مواجه شده اند. پس از سال ها که نظام فرهنگی وآموزشی کشور نتوانست درباره این معضل و فاجعه مدرک گرایی، از طریق ایجاد فرهنگ و اخلاق علمی مقابله کند، مجلس در شهریور96 در مصوبه ای لایحه مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی را تصویب کرد که حالا دولت نیز آیین نامه آن را به تایید اعضای کابینه رسانده است. ابطحی عضو کمیسیون آموزش مجلس ماه های قبل خواستار تسریع دولت در تدوین این آیین نامه شده بود. به هر روی دولت در آخرین جلسه اش به این موضوع پرداخت و ربیعی سخنگوی کابینه دیروز چنین گفت: طرح این موضوع در دولت سبب تصویب آیین نامهای شد که براساس آن دانشگاه ها، تمهیداتی جدی برای مقابله با این پدیده نامبارک که افراد سودجو، آن را تبدیل به کسب و کار غیراخلاقی برای خود کرده اند اجرایی کنند. از جمله این تمهیدات میتوان به تشکیل کمیتههای تشخیص اشاره کرد که با بررسی مدارک، اگر دریابند که مدرکی حاصل از تقلب پایان نامه و فعالیت علمی جعلی بوده آن را باطل اعلام کنند. به گفته وی، همچنین دانشگاهها مکلف شدند متن پایان نامهها را پنج سال پس از تاریخ دفاع براساس قانون دسترسی آزاد به اطلاعات منتشر کنند.
مصوبه ای برای اخلاق علمی!
سخنگوی دولت گفت: این آیین نامه میتواند خواست گسترده استادان فرهیخته و زحمتکش دانشگاهی را برآورده کند و به اخلاقی کردن بیشتر فعالیتهای علمی منجر شود. به نظر میرسد ضروری است هیئتهای ممیزه دانشگاههای کشور سختگیری بیشتری در خصوص پذیرش پایان نامهها و مقالههای دانشگاهی برای ارتقا اعمال کنند تا ان شاءا... در آینده شاهد این پدیده نامیمون نباشیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
همه چیز با مرگ شارل چهارم در نخستین روز ماه فوریه سال 1328 میلادی(12 بهمن 706 خورشیدی) آغاز شد؛ پادشاه فرانسه وارثی نداشت و همین مسئله سببساز تغییر خاندان سلطنتی و انتقال پادشاهی از خاندان کاپتی به خاندان والوا شد.
در همین زمان، ادوارد سوم، پادشاه انگلیس که مادرش ایزابلا، خواهر شارل چهارم بود، ادعای وراثت دایی خود را کرد و به فرانسه هجوم برد. این واقعه را در تاریخ اروپا، با عنوان آغاز جنگهای صدساله میان فرانسه و انگلیس میشناسند؛ نبردهای سنگین و پرتلفاتی که در خاک فرانسه اتفاق میافتاد و مردم این کشور را برای حدود یک قرن، گرفتار مصیبت، فقر و فلاکت جانفرسایی کرد. در سال 1420، قرارداد معروف «تروآ» میان فرانسه و انگلیس، برای پایان دادن به جنگ منعقد شد؛ هنری پنجم، پادشاه انگلیس، با کاترین، دختر شارل ششم، پادشاه فرانسه ازدواج کرد و مقرر شد که پس از مرگ شارل، حکومت فرانسه به دخترش، یعنی همسر پادشاه انگلیس برسد.
این در حالی بود که مدتی قبل از انعقاد قرارداد، فرانسویها در نبرد سرنوشت ساز «آژنکور» به شدت مغلوب شده بودند و انگلیسیها اراضی وسیعی از شمال و مرکز فرانسه را در اشغال خود داشتند. با وجود انعقاد این قرارداد، تعدادی از سرداران فرانسوی حاضر به پذیرش ذلت نشدند و تصمیم گرفتند شارل هفتم را که در آن زمان، لقب «دوفن»(ولیعهد) داشت، به پادشاهی انتخاب کنند. انگلیسیها در پی این تصمیم، دست به حملات گستردهای در خاک فرانسه زدند؛ روستاها و شهرها به آتش کشیده میشد و مردم، قربانیان اصلی این تعرض وحشیانه بودند.
در چنین وضع مصیبت باری و در حالی که هیچ امیدی به پیروزی و غلبه فرانسویها وجود نداشت، دختری روستایی، در کسوت یک نجات دهنده، ظاهر شد و ورق را برگرداند.
دختری از دومرمی
ژاندارک در ششم ژانویه سال 1412(15 دی 790 خورشیدی) در روستای «دومرمی»، واقع در مرز شرقی فرانسه متولد شد. خاندان او کشاورزانی از طبقه متوسط و صاحب زمین بودند. ژان کودکی خود را در محیط روستایی گذراند؛ داستانهای اثبات نشدهای در دست است که ادعا میکند ژان در دوران کودکی، با اتفاقاتی ماوراءطبیعی روبهرو میشد و چیزهایی را میدید که دیگران نمیدیدند.
درست یا نادرست، او در فضایی پرورش یافت که در آن، چنین نظریاتی درباره قهرمانان ملی وجود داشت.
ژاندارک در دوران نوجوانی خود، شاهد هجوم پیاپی انگلیسیها به زادگاهش و قتل و غارت و تجاوز آن ها بود. شاید در همین آشفتهبازار، ژان تحت تأثیر سخنان افرادی قرار گرفته باشد که یگانه راه نجات فرانسه را، بر تخت نشستن «دوفن» میدانستند. البته این ادعا، چندان هم گزاف نبود؛ فرانسه نیاز به یک نقطه اتکا داشت که با تکیه بر آن، اتحاد ملی رقم بخورد و «دوفن»، در آن زمان، تنها کسی بود که میتوانست این نقش را ایفا کند؛ با این حال، او نیز در پذیرش این مسئولیت، تردید داشت و از قدرت نظامی انگلیس و همچنین، برخی اشراف فرانسوی که طی دوران طولانی جنگها، به سوی بریتانیا گرایش پیدا کرده بودند، میهراسید. در چنین شرایطی بود که ژاندارک، تصمیم گرفت در ارتش فرانسه خدمت کند و به مقابله با انگلیسیها برخیزد.
ژاندارک در خط مقدم جبهه
در یکی از روزهای سال 1428، ژان، دختر 16 ساله اهل «دومرمی»، خود را به «شینون»، مقر «دوفن» رساند و به لطایفالحیل، توانست با او دیدار کند. ژاندارک مدعی شنیدن ندایی آسمانی شد که او را برای همراهی و تشویق «دوفن» به منظور تصاحب تاج و تخت و بیرون راندن اشغالگران انگلیسی، برمیانگیخت. ظاهراً درباریان تحت تأثیر ادعای او قرار گرفتند یا شاید وانمود کردند که چنین است؛ اراده «دوفن» به مویی بند بود و ادعای ژان میتوانست دوباره امید را در دل او و البته سردارانش زنده و از همه مهم تر، مردم سادهدل و متعصب فرانسه را به حمایت از شارل هفتم تشویق کند.
ژان از «دوفن» خواست که او را به خط مقدم جبهه بفرستد؛ جایی که فرانسویها دیگر رمقی برای مقابله نداشتند و عرصه را به دشمن سرسخت واگذار کرده بودند. اوایل آوریل سال 1429(فروردین سال 808 خورشیدی)، ژاندارک که لباس رزم پوشیده بود، با پرچمی در دست، خود را به اورلئان، شهری که در اشغال انگلیسیها بود، رساند و فرماندهی سپاه، ظاهراً به شکل صوری، به وی واگذار شد. سخنرانیهای آتشین دختر جوان، چنان بر سربازان فرانسه تأثیر گذاشت که بیمحابا وارد معرکه نبرد شدند. خود ژاندارک هم، پرچم به دست، در معرکه میتاخت و فرانسویها را به پایداری دعوت میکرد؛ چند روز بعد، اورلئان به دست نیروهای فرانسوی فتح شد؛ این اولین پیروزی نمایان سپاه فرانسه، بعد از مدتها شکست و عقبنشینی بود. سریال پیروزیهای فرانسه، با ورود ژاندارک به معرکه، تکرار شد. طولی نکشید که نام دوشیزه اورلئان، در کسوت بانویی قدیس که پیروزی را به ارمغان میآورد، بر سر زبانها افتاد. «دوفن» با اتکا به پیروزیهای ارتش خود، در 17 ژوئیه سال 1429(26 تیرماه 808 خورشیدی) در شهر «رنس» فرانسه با نام شارل هفتم تاجگذاری و لقب اشرافی «دوک دولیس» را به خاندان ژاندارک اعطا کرد. روستای زادگاه دوشیزه اورلئان از مالیات معاف شد و ظاهراً همه چیز خوب پیش میرفت.
قهرمانی که زنده سوزانده شد
اما انگلیسیها و اشراف فرانسوی متحد آن ها، چندان از این وضعیت راضی نبودند. ژاندارک به کابوس آن ها تبدیل شده بود و برای زنده یا مردهاش، جایزه کلانی تعیین کرده بودند. ژان در مسیر حمله به سمت پاریس، توسط «بورگینیونها» یکی از متحدان فرانسوی انگلیس، اسیر شد. او را در 21 فوریه سال 1431(2 اسفندماه 810 خورشیدی) در دادگاهی واقع در شهر «روآن» محاکمه کردند؛ جرم او ادعای ارتباط با غیب، جادوگری و اقدام به فرار از زندان بود. دادگاه او را محکوم به زنده سوزاندن در آتش کرد. اجرای حکم مدتی به تعویق افتاد، اما سرانجام، روز 30 می 1431(8 خرداد 810 خورشیدی) ژاندارک را در میدان مرکزی شهر «روآن»، زنده در آتش سوزاندند و خاکسترش را به رود «سِن» ریختند. 25 سال بعد و پس از آزادی فرانسه، به خواست مادر و برادران ژاندارک، دادگاه تجدید نظری برگزار شد و او را از اتهامات دادگاه «روآن» تبرئه کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مدیر امور طرح و برنامه بانک مسکن از دو برنامه در دست بررسی این بانک برای اجاره بها خبر داد. به گزارش تسنیم، مرادی گفت: راه اندازی صندوق حمایت از مستاجران برای پرداخت تسهیلات اجاره مسکن با تکیه بر منابع مردمی و پس اندازهای متقاضیان یکی از روش های مورد بررسی است. علاوه بر راه اندازی صندوق نیز، روش دیگری که هم اکنون مورد بررسی قرار دارد افتتاح حساب برای متقاضیان به منظور استفاده از امکاناتی همچون دریافت سود سپرده گذاری است تا بدین ترتیب آن ها بتوانند با پس انداز کردن مبالغی در بانک مسکن و دریافت سود، توانمندی مالی بیشتری برای حضور در بازار اجاره کسب کنند. وی تاکید کرد که این مسیرها هم اکنون در مرحله ارزیابی و مطالعه قرار دارد. در این حال، محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی نیز در خصوص برنامه این وزارتخانه برای بازار اجاره اظهار کرد: اکنون کاری که برای اجاره انجام میدهیم این است که در قالب ماده 2 قانون ساماندهی، مؤسسات اجارهدهی حرفهای تشکیل میشود و مالک و مستأجر در قالب این مؤسسات مسکن را اجاره می دهند که بهزودی دستورالعمل آن منتشر میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مقاصد سفر، مثل هر چیز دیگری در زمانه ما، تابع مد است؛ ماسوله و استانبول و مالزی و شلوار پاچه گشاد و کلاس زبان، مدهای قدیم بودند و تبت و مسکو و شلوارهای کوتاه و دستمالسرهای رنگی، مدهای تازه. حالا دیگر سر کجا رفتن، بحث نمیکنیم؛ مقصد از پیش در اینستاگرام و توئیتر مشخص شدهاست. ما همانجایی میرویم که دیگران رفتهاند، همان چیزی را میبینیم که آنها در عکسهایشان ثبت کردهاند و همان غذایی را میخوریم که آنها به ما توصیه کردهاند. شهرها، روستاها و کشورهای ندیده را به لطف راهنماهای گردشگری مجازی، مثل کف دست میشناسیم و اولین دیدارمان با آنها، بیشتر شبیه تجدید خاطره است تا باب آشنایی. سفر هنوز لذتبخش است اما لذتش دیگر از جنس کشف و ماجراجویی نیست. همهچیز از پیش مشخص است. من هم چندوقت پیش، به یکی از این سفرهای جهتدار رفتم. مقصد جزیره هرمز بود؛ یکی از ترندهای جدید فضای مجازی. میرفتم که دره سکوت و الهه نمک و دره رنگینکمان را ببینم. قبلا هرمز نرفتهبودم اما میدانستم جزیرهای یکپارچه رنگ و زیبایی درانتظارم است. مطمئن بودم از شلوغی و ترافیک به جایی آرام پناه میبرم و یکهفته زندگی بیدغدغه و نگرانی را تجربه خواهمکرد. هرمز، این بود و نبود.
روز اول
ملاقات غیرمنتظره با جزیره
ظهر رسیدم بندرعباس. بیستویکی دو ساعت توی قطار، خسته و کلافهام کرده بود. تا جزیره، هنوز یک ساعت دیگر راه مانده بود که باید با شناور میرفتم. شناور که راه افتاد، خستگی ناپدید شد. دریا، معشوقی قدیمی است که در هر شرایطی حالم را جا میآورد. بندر را که جا گذاشتیم و هیبت شکوهمند جزیره که از دور پیدا شد، دیگر خستگی و گرما بهکلی فراموش شد. امیدم به سفری رویایی دوباره قوت گرفت و بلافاصله از هم پاشید. اولین چیزی که در جزیره افسانهای به چشمم خورد، خلاف گفتهها و عکسها رنگ و زیبایی نبود، زمینهای خاکی بود و خانههای مخروبه و زبالههای رها شده و شمایل روستایی دور افتاده که هیچ ربطی به قدمت و شهرت هرمز نداشت. جایی که زمستان و پاییز، از همهجای کشور و دنیا مسافر راهیاش میشود و حتی در گرمای اردیبهشت هم خالی از گردشگر نیست، بیشتر به جزیرهای متروک میماند که به تازگی کشف شده باشد. از این رویِ جزیره، چیزی ندیده و نشنیده بودم. تازه آنوقت فهمیدم که هرمز را با مسافرهایش میشناسم؛ دخترهایی که لباسهای رنگی بومیهای جزیره را میپوشند و صورتشان را با خاک سرخ و دستهایشان را با حنا رنگ میکنند؛ گروههای جوانی که لب ساحل، چادر میزنند و جهانگردهای خارجی حیرت زده. هیچوقت فکر نکرده بودم مردم جزیره در این گزارشها و عکسها کجا هستند. من تنها نبودم، هیچ فرد دیگری هم به هرمزیها فکر نکرده بود؛ جزیره، هم بخشداری داشت و هم شهرداری اما هیچ رد و نشانی نبود که فعالیتهای آنها را در این سالها نشان بدهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
استانداری خراسان رضوی و دستگاه قضایی برای کمک به حل مشکلات سرمایه گذاری توافق کردند که در این زمینه بیش از گذشته همکاری داشته باشند. این خبر را استاندار خراسان رضوی اعلام و اظهار کرد: هماهنگ کردیم تا برخی پروژههای سرمایهگذاری که تعطیل شده مجدد آغاز به کار کنند. «علیرضا رزم حسینی» در گفت وگو با ایسنا درباره تعطیلی پروژه گردشگری طرق، اظهار کرد: زمانی که این اتفاق رخ داد، با دادستان و ریاست دادگستری مذاکره حضوری داشتم که همان لحظه دستور دادند تا رفع توقیف شود و اکنون پروژه در حال اجراست.
مذاکره با مسئول استان قبل از تعطیلی پروژه
وی بیان کرد: ما با دادستانی توافق کردیم که هیچ پروژهای در سطح استان تعطیل نشود و قبل از تعطیلی با مسئول استان مذاکره و صحبت کنند تا پشتیبانی از سرمایهگذاری استمرار داشته باشد، دادستانی نیز از این موضوع استقبال کردند؛ با این توافق با دستگاه قضایی حجم سرمایهگذاری استان افزایش مییابد. رزمحسینی افزود: سرمایهگذاران باید قانون را رعایت کنند و نباید مواردی که قانون تکلیف کرده را نقض کنند. ما کمک و حمایت میکنیم، خود آنها نیز مراجعه کنند تا کار قانونی انجام شود. امیدواریم این پروژه به سرعت پیش رود. استاندار خراسان رضوی گفت: در این خصوص توافق کردیم تا برخی پروژهها که در گذشته تعطیل شده، مجدد شروع به کار کنند، در این زمینه برخی سرمایهگذاران حضور یافتند، پیگیری کردند و با آنها جلسه داشتیم. با دستگاه قضا هماهنگ کردیم تا پروژهها مجدد آغاز به کار کنند.
حمایت جدی استاندار و دادستان مشهد از طرح های سرمایه گذاری مشروع
هفته گذشته بود که به دنبال انتشار خبر تعطیلی بخشی از پروژه گردشگری طرق، گلایه هایی درباره عدم حمایت از سرمایه گذاران مطرح شد. موضوعی که با واکنش هایی همراه بود؛ از آن جمله اظهارات معاون اقتصادی استانداری بود. «علی رسولیان» در واکنش به خبر توقف فعالیت شرکت ثابت کیش از حمایت جدی دادستان و استاندار از طرح های سرمایه گذاری مشروع خبر داد و گفت : شورای فرماندهی اقتصاد مقاومتی استان متشکل از استاندار و دستگاه های نظارتی، قضایی و حاکمیتی استان بوده و با جدیت از طرح های مشروع سرمایه گذاری حمایت می کند. به گزارش اداره کل روابط عمومی استانداری، رسولیان این نکته را هم گفته بود که بر اساس هماهنگی های انجام گرفته بین استاندار و دادستان مقرر شد شرکت ثابت کیش آن قسمت از سرمایه گذاری هایی را که نیاز به اخذ مجوز از اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دارد، بعد از هماهنگی لازم با این سازمان اجرا کند و دیگر پروژه های در حال انجام که مجوز دستگاه های مسئول را دارد، با قوت ادامه پیدا کند. معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار با بیان این که مجموع سرمایه گذاری های شرکت ثابت کیش در مشهد حدود 2 هزار میلیارد تومان است، افزوده بود: فعالیت های این شرکت در چارچوب مجوزهای قانونی مورد حمایت است و در همین زمینه اعلام آمادگی می کنیم هر جا مشکلی در خصوص فعالیت های سرمایه گذاری وجود داشته باشد، با حضور دستگاه های مسئول برطرف خواهد شد.
چوب لای چرخ سرمایهگذاران نگذاریم
معاون سرمایهگذاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هم که هفته گذشته در مشهد حضور یافته بود، بر اهمیت حمایت از سرمایه گذاران تاکید و اظهار کرده بود : حوزه سرمایهگذاری بیشتر از آن که نیازمند پول و مجوزها باشد، نیازمند حمایت است، به طوری که چوب لای چرخ دوستان نگذاریم و دوم این که فرایندهای خودمان را روانتر کنیم، چون یکی از این فرایندها، فرایند اعطای وام و استفاده از تسهیلات است. به گزارش ایسنا، حسین اربابی گفته بود : امیدواریم مجموع دوایر دولتی و مجموع کسانی که کار را از منظر حاکمیت به عهده دارند، بتوانند قدر سرمایهها را بدانند و بتوانند قدر پولی را که سرمایهگذاران به سختی به دست آوردهاند و حالا در این حوزه میخواهند به کار ببرند، بدانند و موجب سرخوردگی حوزه سرمایهگذاری نشویم. اگر این امید را در دل سرمایهگذاران زنده نگه داریم و سرمایهگذاری با یک فرایند ساده روان و بدون مشکل جلو برود، رسالت خودمان را انجام دادهایم. اربابی بیان کرده بود: قبل از الکترونیکی شدن معافیت اصولی، سنگهای بسیاری بر سر راه سرمایهگذاران قرار داشت از جمله بررسی کردن چک برگشتی، تسویه حساب مالیاتی و بیمه و بالاخره در طی اتفاقات بسیار، در پی حذف فرایندها بر آمدهایم. با استناد به مصوبه هیئت وزیران و اصلاحی آن از سه مرجع رسمی کشور یعنی بانک مرکزی، بیمه و مالیات خواستهایم که فهرست بدهکاران اصلیتان را به ما بدهید و آن را از این به بعد ماخذ کارمان برای صدور مجوز قرار میدهیم. وی ادامه داده بود : اگر کسی در آن فهرست خاص نباشد، هیچ مشکلی نداریم. همین که آمده در سایت ثبت نام کرده و همین که عزم خودش را برای سرمایهگذاری در حوزه گردشگری اعلام کرده است از نظرمان برای سرمایهگذاری کاملا معتبر است. چه در حسابش 1000 تومان پول باشد چه 10 هزار متر سند به نامش باشد یا هیچ سندی به نامش نباشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.