در روزی که گوش شکسته های ایرانی خوش درخشیدند، کامران قاسم پور در فینال وزن 92 کیلوگرم کشتی آزاد قهرمانی جهان مقابل جیدن کاکس کشتی گیر قدرتمند آمریکایی به مدال طلای جهان رسید.در پایان رقابتهای ۳ وزن دوم کشتی آزاد قهرمانی جهان ۲۰۲۲ در بلگراد صربستان در حالی که دست تیم ایرانی از طلا خالی مانده بود، کامران قاسم پور دارنده مدال طلای جهان ۲۰۲۱، برابر جیدن کاکس دارنده ۲ مدال طلای جهان و یک برنز المپیک از آمریکا روی تشک رفت و با اجرای یک نمایش زیبا و زیرگیری های ناب ایرانی برای دومین سال پیاپی این کشتی گیر پرقدرت آمریکایی را شکست داد.سه دقیقه نخست این مبارزه با زیرگیری های بی نقص و ناب ایرانی قاسم پور و خاک کردن حریف سیه چرده آمریکایی، با نتیجه ۲ بر صفر به سود قاسمپور به پایان رسید. در وقت دوم کاکس به هر دری زد تا از قاسمپور امتیاز بگیرد اما با دفاع جانانه قاسمپور موفق به گرفتن امتیاز نشد تا این مبارزه حساس در نهایت با پیروزی ۲ بر صفر قاسمپور به پایان برسد. پیش از قهرمانی قاسم پور، یونس امامی هم در وزن ۷۴ کیلوگرم با شکست حریفی از هند به مدال برنز جهان رسید.به این ترتیب در پایان رقابتهای ۷ وزن کشتی آزاد قهرمانی جهان در صربستان، کامران قاسمپور در وزن ۹۲ کیلوگرم به مدال طلا رسید، محمد نخودی در ۷۹ و حسن یزدانی در وزن ۸۶ کیلوگرم به مدال نقره رسیدند و یونس امامی در ۷۴ و امیرحسین زارع در وزن ۱۲۵ کیلوگرم نیز صاحب مدال برنز شدند.این در حالی است که رحمان عموزاد خلیلی هم در روز طلایی شدن قاسم پور، به عنوان دار جهان رحم نکرد و با شکست حاجی علیاف دارنده نقره و برنز المپیک و ۳ طلای قهرمانی جهان از جمهوری آذربایجان با نتیجه خیره کننده 9 بر 2 به فینال رسید و رضا اطری نیز در وزن ۶۱ کیلوگرم حریف مغول را شکست داد و به مرحله نهایی بازی ها رسید. امیدواریم طلسم مسابقات شکسته شده باشد و این دو بازیکن هم در رقابت های فینال امروز بدرخشند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از در چوبیِ نیمه باز داخل میشوی، کفشهایت را درمیآوری، سالن کوچکِ تاریک را که رد کنی به دری کوتاهتر از قامت متوسط یک انسان میرسی که بالایش نوشته شده: «سر تعظیم فرود آور به هنگام ورود/ چون که جای ادب و رسم جوانمردان است» و با سرِ فروافتاده میروی داخل. اینجا موزه-زورخانه «پهلوانرستم» در بولوار شاهنامه مشهد است. دور تا دور دیوارها پوشیده شده از قاب عکس پهلوانهای باستانیکار و کشتیگیرهای ادوار مختلف، یادگارهای پهلوانی از ابزار و ادوات ورزش گرفته تا جبه و کفش و کلاه. وسط سالن، گود هشت ضلعی سبزرنگی است که پهلوانها سه روز در هفته آنجا چرخ میزنند و میل و کباده میکشند. گوشه سمت چپ، چند عدد صندلی چیده شده برای تماشاچیهای زورخانه و خستگی درکردنِ بازدیدکنندگان موزه. البته اگر اصلا خستگی به اینجا راه داشته باشد؛ نه چشم از تماشا سیر میشود نه وقتی پهلوان رستم دل به حرف بدهد، گوش مجال کسالت پیدا میکند. من اینجا دو ساعتی را به دیدن و شنیدن گذراندم. اگر سنوسالی از شما گذشته و دلتان میخواهد خاطره زورخانههای قدیم برایتان تازه شود یا اگر تنها تصویرتان از زورخانه چیزی است که در فیلم ها و سریالها دیدهاید، خواندن پرونده امروز خالی از لطف نخواهد بود.
70 سال است پابند زورخانهام
روی صندلی دمِ در، پهلوان با ژست قهوهخانهای نشسته، یک پا آویزان و پای دیگر جمع شده زیر بدن. با لهجه غلیظ مشهدی مشغول حرف زدن با سه، چهار مرد مسنی است که سمت چپش نشسته و چشم به دهانش دوختهاند. گپشان که تمام میشود، خودم را معرفی میکنم و از پهلوان میخواهم کمی راجع به خودش حرف بزند. انگار درخواست عجیبی کرده باشم، جواب میدهد: «خودُم که خودُمُم.» توقع چنین جوابی نداشتم اما دعوت به تواضع رویِ درِ ورودی به من یادآوری میکند که پهلوان اهل گفتن از خودش نیست وباید طوری سوال کنم که او فکر نکند در حال خودستایی است. بالاخره جواب میدهد: «من علیاکبر قاسمی هستم، معروف به پهلوان رستم، متولد شهریور 1321 در مشهد مقدس، فرزند باباقدرت.» بعد هر چند جمله میگوید «دیگه چی؟» دیگر اینکه چطور از زورخانه سردرآوردید؟ «زورخانه آمدن را مدیون پدرم هستم که پهلوان بود. پدربزرگم هم پهلوان و پدرش عیار بود. من هم از 12، 13سالگی وارد گود شدم تا الان که 80 سالهام و هنوز پابند زورخانه. البته اصلش را بخواهی، در جوانی سلاخ کشتارگاه بودم. بازنشسته که شدم، زمین اینجا را خریدم. چند سال بعد ساختمش و با یادگارهایی که از کودکی از پهلوانها جمع کرده بودم، پر کردم. 16 سال پیش اینجا شد زورخانه و موزه؛ ورزشکارها میآیند برای ورزش و مردم میآیند برای گردش. دیگه چی؟» پهلوان، سه روز در هفته درِ زورخانه را باز میکند، توی گود به جوانها آموزش میدهد و توی اتاقهای مختلفِ موزه به سوالهای بازدیدکنندهها جواب میدهد. بقیه روزهای هفته هم بیلش را میبندد ترک موتورسیکلت و تا چناران میراند که به باغش رسیدگی کند. خستگی هم نمیشناسد، آن هم در 80 سالگی!
مرشد شدن درجه و مرتبه دارد
جای پایِ آویزان و گیرافتاده زیر بدنش را با هم عوض میکند. در این مدت، 20 بار توی صندلیام وول خوردهام چون کمرم گرفته و پاهایم خواب رفته! شاید باید ورزش را شروع کنم. پهلوان رستم توضیح میدهد زورخانه را نباید صرفا به جایی برای ورزش کردن تقلیل داد: «ما یک قهرمان داریم، یک پهلوان. قهرمان، ورزشکاری است که وزنهای بالای سرش میبرد و فردا شخص دیگری وزنه سنگینتری میزند و قهرمانتر میشود. کاری نداریم که بعضیهایشان برای همین کار هم دست به دامن قرص و آمپول میشوند. بازوهایشان را بزرگ میکنند ولی پفکی! توپِ توخالی. پهلوان اما با رفتارش پهلوان میشود و همیشه روی یک لنگر محکم ثابت میایستد. منش پهلوانی چیزی نیست که کسی رکوردش را بزند. وقتی وارد زورخانه شدی، لُنگ که به کمرت بستی، مُحرِم میشوی، مثل حاجی در خانه خدا. دروغ نمیگویی، کلاهبرداری نمیکنی، دستت توی جیب خودت است و زیر دستوبال ضعیف را میگیری. زورخانه، درس اخوت و جوانمردی و رشادت و شجاعت به آدم میدهد.» نگاهم میرود روی تماشاچیها که با همان سکوت و توجه اولیه دل به حرفهای پهلوان دادهاند.
حواسم پیش توضیحات پهلوانرستم است که میگوید: «اینها همه درسهای «کهنهسوار» است یا همان مرشد کل. مرشد شدن، مرحله و درجه دارد. با ضرب گرمکنی شروع میکنی یعنی ضرب را برای استاد، آتش میدهی و کوک و آماده میکنی. بعد از مدتی میشوی ضربگیر. چند وقتی که ضربگیری کردی، میشوی آقای مدیر. بعد مرشد و آخر هم کهنهسوار.» این مراحلی که من در دو خط نوشتم و شما در چند ثانیه خواندید، کار 60، 70سال است. کهنهسوار که جایگاه داور زورخانه را دارد، باید چندین دوره مقام جهانی بهدست آورده باشد. پردهخوانی و نقالی بداند، مداحی کند و روضهخوانی بلد باشد. پهلوان به پرده نقاشی شده روی دیوار اشاره میکند و میگوید: «توی آن پرده، بیشتر از 600 چهره است و 72 مجلس. مرشد، باید بتواند قصههای آن پرده را با آبوتاب تعریف کند.»
یک عمر راه است از درِ زورخانه تا زیر سَردَم
چند نفری به جمعمان اضافه میشوند، از جمله مرد میانسالی که سخت و دردمند راه میرود. پهلوان حالش را میپرسد و مرد از درد کمر و پا گلایه میکند. پهلوانرستم، به طرف مشتومالخانه هدایتش میکند و تا او آماده رگگیری شود، از سلسله مراتب ورزش باستانی برایم میگوید: «ورزشکار درجه به درجه کسوت میگیرد. در شروع کارش، مرشد سرِ چرخ زدنش، «ماشاءا...» میگوید. چند سالی که میگذرد، سر چرخ زدنش میگویند «بر منکر حق لعنت». چند سال بعد صلواتی میشود، یعنی سر چرخ برایش صلوات میفرستند.
در مرحله بعد، صلواتی از بالا و پایین گود میشود؛ یعنی هم موقع ورودش به گود برایش صلوات میفرستند، هم موقع بالا آمدن از گود. کهنهکار که شد، سه تا صلوات دارد؛ موقع داخل شدن به زورخانه، هنگام ورود به گود و خروج از آن. این اشارهها درجه ورزشکارها را نشان میدهد که کسب کردنشان یعنی طی کردن مسیر بین درِ زورخانه تا زیرِ سَردَم، 60 سال طول میکشد. برای هرکدام از این درجهها اسم خاصی داریم؛ «هیبتی»، «منکری»، «صلواتی»، «واردی»، «نیمچهواردی»، «واردی متوسط»، «واردی بلند»، «صاحب زنگ سر چرخ» و «صاحب زنگ از در توأم با خواندن». این آخری مال کسانی است که مثل من پیر شدهاند. مرشد برایشان میخواند که نفس کم نیاورند، یکجور دلگرمی.» پهلوان بلند میشود برود مشتومالخانه تا رگ مردی را که منتظرش است، بگیرد. از فرصت پیشآمده برای تماشا استفاده میکنم. هیچ نقطه سفیدی روی دیوارها دیده نمیشود، سرتاسر پوشیده از عتیقههایی است که اسم و کاربرد خیلیهایشان را نمیدانم. سر خشک شده چند حیوان، ظرفهای مسی کهنه، بریده زرد شده روزنامههایی که مصاحبه پهلوانهای از دنیارفته است. هنوز محو دیوارها هستم که مرد از مشتومالخانه بیرون میآید. در برابر چشمهای گردشده از تعجب من چند تایی بشینوپاشو میرود و خداحافظی میکند. پهلوانرستم میگوید مرشدهای قدیم، رگگیری هم میکردهاند.
پهلوانِ قدیم امین و دستگیر اهل محل بوده است
پهلوان های قدیم دیگر چه کارهایی میکردهاند؟ «آنوقتها اگر در محل زندگی پهلوانی برای کسی مشکلی پیش میآمد، وظیفه پهلوان بود که دستش را بگیرد. مثلا اگر زنی شوهرش را از دست میداد و بچههایش یتیم میشدند، مرشد با عیاری (کمک جمع کردن از دیگر پهلوانها) خرج زندگی او را تقبل میکرد. برای دختر دمبختش، جهیزیه فراهم میکرد و وقت دامادی پسرش که میشد، زیر پروبالش را میگرفت.» پهلوان میگوید از فرهنگ زورخانههای قدیم، چیزی باقی نمانده؛ آنچه که هست، صرفا صورت ظاهری از آن سبک زندگی است. اینجا میشود بقایای آن فرهنگ را تماشا کرد. عیارخانه، سرتَراشخانه، غریبهخانه و مشتومالخانه، بخشهای دیگر موزه-زورخانه پهلوانرستم هستند که با یادگارهای زندگی پهلوانی پر شدهاند و در گذشته، نقش و کارکردی در زندگی اجتماعی داشتهاند: «در زمان قدیم که پهلوانها با مالْ همراه خانواده و آشنا برای زیارت به مشهد میآمدند، پهلوانهای مشهدی به استقبالشان میرفتند. درواقع از هرکدام از دروازههای شهر که وارد میشدند، پهلوانِ آن دروازه میزبانی از آنها را قبول میکرد و در زورخانه جایشان میداد. پهلوانِ مهمان را اول میبردند مشتومالخانه و نوچهها مشتومالش میدادند، بعد میبردندش سرتراشخانه و به سروصورتش صفایی میدادند. در خاطرهخانه که نمازخانه هم بود، از مهمان میخواستند خاطرهای از پهلوانیهایش تعریف کند تا بعدا در گود در معرفی او به دیگران، از آن خاطره که مثلا کشتی گرفتن با فلان پهلوانِ نامی بوده، استفاده کنند. عیارخانه هم جایی بوده که مهمانهای متأهل در آن اقامت میکردهاند و اگر پسر جوان مجردی یا پیرمرد تنهایی همراهشان بوده، در غریبهخانه مستقر میشده.» از کل آن آداب، فرهنگ گلریزان چیزی است که امروز هنوز کمابیش به گوشمان میخورد. پهلوان رستم میگوید اگر کسی در زورخانه به بلا و مصیبتی گرفتار میشده –مال باختگی، ازکارافتادگی، از دست دادن زن و زندگی- این وظیفه اهل زورخانه بوده که دور از چشم دیگران، او را دوباره سرپا کنند.
عشق به زورخانه است که من را سرپا نگه میدارد
روی دیوار قاب عکسها دنبال جوانیِ پهلوان میگردم، در جستوجوی نشانهای از روزگاری که از دست رفته اما هنوز شیرینیاش زیر زبانِ راویاش مانده است. پهلوان به مرد جوانِ خوشبر و رویی اشاره میکند که درست پشت سرم توی عکسی سیاهوسفید لبخند محوی زده است. میپرسم: «چند ساله بودید اینجا؟»، جواب میدهد: «چند ساله بهنظر می آید؟» سرِ حسابوکتاب کردن سنوسال، میفهمم که هیچوقت فرصت درس خواندن برای پهلوان فراهم نشده است. پس نقالی را چطور یاد گرفته؟ قصههای شاهنامه را چطور از حفظ میخواند؟ «ما پای نقل نقالها بزرگ شدیم. چیزهایی که حالا بلدم، قصههایی است که از بچگی به حافظه سپردهام.» پهلوان، دلبسته هفتخان رستم است و برایم توضیح میدهد که اصلِ ورزش باستانی، تقلیدی از رزم است؛ «مثلا این میل که میبینی، همان گرز گاوسری است که توی شاهنامه آمده. گرز را دور سرشان میچرخاندند و رها میکردند توی لشکر یا با همه زورشان میکوبیدند روی سپر نیروی دشمن. تخته شنایی که امروز داریم، همان شمشیرِ جنگ است. آن زنگ که توی سَردَم آویزان شده، از روی کلاهخود ساخته شده است. سنگ -نمادی از در قلعه خیبر- شبیه به سپری است که در جنگها استفاده میشده. کبادههای زنجیری هم از روی تیروکمان ساخته شدهاند، یادآور «آرش کمانگیر». آرش، تیر را گذاشت در چله کمان. ستون کرد چپ را حمایل به راست/ خروش از خم چرخ چاچی بخاست. زه را کشید و کشید و کشید و تیر را تا دورترین جای ممکن، رها کرد. مرز ایران با آن تیر تعیین شد و آرش، جان به جانآفرین تسلیم کرد.» هوا تاریک شده، صدای پارس سگی میآید که باید همین نزدیکیها باشد. از زورخانه که بیرون می آیم ، سر از زمینهای پرتافتاده و رهاشده درمیآورم. وضعیت بولوار شاهنامه، نه درخور این اسم است و نه شایسته ساکنانش. از مترو ،اتوبوس ،روشنایی کافی و ساختمانسازی اصولی و هر آنچه که در شهر حس امنیت القا میکند، خبری نیست. شنیدن قصههای پهلوانی هم چیزی به دل و جرئتم اضافه نمیکند. همانطور که گذاشتن اسم مهمترین اثر ادب فارسی روی این منطقه، باعث نشده توجه لازم به این منطقه بشود. بندوبساطم را جمع میکنم تا دیرتر از این نشده، تاکسی اینترنتی پیدا کنم. دمِ آخری از پهلوان میپرسم خسته نمیشود از اینهمه کار؟ چطور این همه سرمایه را جایی جمع کرده که هیچ آورده مالی برایش ندارد درحالیکه میتواند با آن دوران سالمندی راحت و بیزحمتی برای خودش فراهم کند. «عشق بابا، عشق اگر نباشد حتی پیاز بیخ نمیگیرد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با سلام و احترام؛
در پاسخ به مطلب مندرج در آن روزنامه به تاریخ 21/06/1401 باعنوان «تنگنای فضای آموزشی» پاسخ سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور وزارت آموزش و پرورش را به استحضارمیرساند:
ساخت فضاهای آموزشی در کشورمان با سرعت و دقت فراوان در حال انجام است تا بتوانیم عدالت آموزشی را در گستره پهناور جمهوری اسلامی ایران بسط دهیم.در این راستا، با تلاش و کوشش فراوان مجموعه عمرانی وزارت آموزش و پرورش، 8 استانی که میبایست به لحاظ سرانه فضاهای آموزشی به خط میانگین برسند، تا مهر 1402 به نقطه مطلوبی خواهند رسید. با عنایت به اینکه سالانه حدود 15 هزار کلاس درس جدید و نوساز وارد عرصه فضاهای آموزشی میشود و حدود 450 هزار دانشآموز در هر سال وارد مدارس نوساز میشوند، نشانه بهبود وضعیت فضاهای آموزشی است و تلاشهای مجموعه دولت برای افزایش سرانه این فضاهاست.
همچنین، در جهت گسترش عدالت آموزشی، با برنامهریزی انجام شده و در قالب طرح شهید دانشآموز رضا پناهی، مدارس کانکسی و سنگی خشکهچین با جمعیت بالای 10 نفر تا مهر 1402 ساماندهی و جایگزین خواهند شد. چندی پیش نیز تمامی بخاریهای نفتی از سطح کلاسهای درس جمعآوری شد (مناطق دارای زیرساخت گاز و برق) تا دیگر شاهد حوادث ناگوار و غیرقابل جبران نباشیم. تمامی این موارد در راستای گسترش عدالت آموزشی در سراسر کشور انجام میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- دو گوشی قاپ آپاچی سوار که به «عقابهای کیمیکالی» معروف شدهاند در حالی با سرعت عمل نیروهای انتظامی مشهد به چنگ قانون افتادند که در ششمین دستبرد خود سه خواهر را طی یک درگیری خونبار به شدت مجروح و روانه بیمارستان کردند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این حادثه وحشتناک جمعه شب گذشته هنگامی رخ داد که سه خواهر سوار بر تاکسی اینترنتی به سوی بولوار پنجتن مشهد حرکت کردند اما ترافیک شدید این منطقه (که همواره موجب گلایه و نارضایتی اهالی است) سرعت خودروها را به حدی کاهش داد که تاکسی اینترنتی هم مانند دیگر خودروها ناچار به توقف میشد.
اما در آن سوی خیابان دو جوان آپاچی سوار مانند عقاب چشم به مسافران تاکسی اینترنتی دوخته بودند و چشم از آنان برنمی داشتند چرا که شیشه خودرو پایین بود و زن 50 ساله نیز تلفن همراهش را در دست داشت.
دو جوان موتورسوار که از ساعاتی قبل مرتکب چند فقره گوشی قاپی شده بودند، اکنون دراندیشه ششمین دستبرد خود، به طرف تاکسی اینترنتی حرکت کردند و موتورسیکلت به صورت خلاف جهت در کنار خودرو قرار گرفت. در یک لحظه ناگهان سرنشین موتورسیکلت آپاچی، گوشی تلفن را از دست زن 50ساله چنگ زد و راکب نیز گاز موتورسیکلت را فشرد با فریاد زن میان سال بلافاصله راننده خودرو پدال ترمز را فشرد و سه خواهر در حالی هراسان و سراسیمه از تاکسی پیاده شدند که موتورسواران به داخل پنجتن 25 گریختند اما وقتی به انتهای کوچه رسیدند تازه متوجه شدند که این کوچه بن بست است. راکب موتورسیکلت آپاچی، بی درنگ دور زد تا از مسیر دیگری بگریزد اما در این هنگام سه خواهر نیز وارد کوچه بن بست شده بودند و تلاش کردند جلوی فرار سارقان را بگیرند. زن 50 ساله دستانش را در کوچه باریک گشود تا مسیر حرکت دزدان را سد کند ولی زورگیر خشن چرخ موتورسیکلت را محکم بر پیکر مال باخته کوبید و او را نقش زمین کرد تا راه گریزی بیابد در این لحظه بود که خواهر 45 ساله مال باخته گوشه تی شرت سرنشین موتورسیکلت را کشید و آنها را واژگون کرد اما ناگهان سرنشین موتورسیکلت دست زن 45 ساله را گرفت و طوری پیچاند که صدای جیغ او صحنه وحشتناکی را رقم زد. این گونه بود که خواهر کوچکتر وحشت زده به یاری خواهرانش شتافت و با دست خالی به طرف زورگیر جوان هجوم برد ولی او با مشت محکمی که به دهان زن 33 ساله کوبید تعدادی از دندان هایش را فرو ریخت و دهان او را پرخون کرد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: همه این صحنههای هولناک طی چند دقیقه در حالی رخ داد که نیروهای گشت نامحسوس کلانتری گلشهر نیز با مشاهده صحنه درگیری بلافاصله به سوی خیابان پنجتن 25 حرکت کردند که راه فرار را بر راکب موتورسیکلت بستند. با دستگیری جوان 26 ساله که «محمد – س» نام دارد بررسیها نشان داد که همدست او پس از مجروح کردن دو خواهر از صحنه حادثه گریخته است. بنابراین گزارش، دقایقی بعد از انتقال آپاچی سوار 26 ساله به مقر انتظامی، بازجوییهای تخصصی از وی زیر نظر سرهنگ روحا... شجاعی (رئیس کلانتری گلشهر) آغاز و مشخص شد که او و همدست فراریاش در چند ساعت قبل نیز گوشی قاپیهای دیگری نیز انجام دادهاند. این متهم معتاد به قرصهای مخدردار که سوابق سرقت نیز دارد و تصاویر مختلفی را براندامش خالکوبی کرده است، در بازجوییها گفت: حدود دو هفته قبل با میثم – م (متهم فراری) در فضای سبز خیابان طبرسی 38 آشنا شدیم و همان روز هم تصمیم گرفتیم تا با یکدیگر گوشی قاپی کنیم!
بعد از این رفاقت بود که در مناطق مختلف شهر سرقت میکردیم و گوشیهای سرقتی را نیز به یک مالخر حرفهای بین 800 تا سه میلیون و پانصد هزار تومان (بستگی به نوع و مدل گوشی) میفروختیم!
وی با بیان این که موتورسیکلت آپاچی قرمزرنگ به خودش تعلق دارد، در ادامه بازجوییها افزود: مدتی است که از شهرستان کلات به مشهد آمدهام و در منزل خواهرم سکونت دارم و قبل از دستگیری پنج دستگاه گوشی تلفن در مناطق خیابان شهید مفتح، صدمتری، اطراف میدان شهید فهمیده، بولواراندیشه و کوثر نیز سرقت کرده ایم و. ..
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، در پی اعترافات متهم و با دستورات ویژه قضایی بلافاصله عملیات دستگیری زورگیر فراری در دستور کار افسران ورزیده دایره تجسس کلانتری گلشهر قرار گرفت. طولی نکشید که چندین پاتوق خلافکاران به محاصره درآمد اما او در این مکانها حضور نداشت. از سوی دیگر با توجه به اهمیت و حساسیت مقابله با جرایم خشن موجب شد تا رئیس پلیس مشهد در همان نیمههای شب، دستورات محرمانهای را برای ردیابی و رصدهای اطلاعاتی ویژه صادر کند که بدین ترتیب همه عوامل کلانتری به حالت آماده باش درآمدند و عملیات ردزنی زورگیر فراری تا سپیده دم به طول انجامید. در همین هنگام بود که افسران دایره تجسس موفق شدند با بهره گیری از تجربیات ارزنده سرهنگ احمد نگهبان (فرمانده جدید انتظامی مشهد) به سرنخ هایی از حضور متهم در یکی از پاتوقهای استعمال مواد مخدر دست یابند. بنابراین نیروهای عملیاتی در یک اقدام هماهنگ و ضربتی وارد پاتوقی در خیابان 26 شدند و میثم را در حال مصرف کیمی کال (نوعی مخدر توهم زا معروف به ماری جوانای صنعتی) دستگیر کردند. از طرف دیگر در بازرسی از مخفیگاه این زورگیر 24 ساله یک گرم مواد مخدر «کیمی کال» به همراه چند دستگاه گوشی تلفن سرقتی در حالی کشف شد که وی نیز تصاویری مانند عقاب را رویاندامش خالکوبی کرده بود و به همین دلیل این زورگیران جوان به «عقابهای کیمی کال» معروف شدهاند.
با انتقال این زورگیر جوان به کلانتری، بررسیهای پلیسی درباره این ماجرای وحشتناک ادامه یافت و مشخص شد که این متهم سابقه دار نیز از تبهکاران حرفهای است در همین حال رئیس پلیس مشهد با تایید خبر دستگیری «عقابهای کیمی کال» به خراسان گفت: با توجه به تاکید سردار محمد کاظم تقوی (فرمانده انتظامی خراسان رضوی) برای مبارزه قاطع با زورگیران و مخلان نظم و امنیت در مشهد، گروههای گشت نامحسوس سامان دهی و تقویت شدهاند تا به صورت شبانه روزی به گشت زنی در حوزههای استحفاظی بپردازند. سرهنگ احمد نگهبان افزود: به همین دلیل قبل از اعلام ماجرای زورگیری آپاچی سواران به پلیس 110، بلافاصله نیروهای گشت نامحسوس در محل حضور یافتند و یکی از سارقان را در حال درگیری با مال باختگان دستگیر کردند. مقام ارشد انتظامی مشهد با اشاره به اعترافات متهمان افزود: تاکنون هشت شاکی به کلانتری گلشهر مراجعه و آنان را شناسایی کردهاند اما پلیس احتمال میدهد که آنها زورگیری و سرقتهای بیشتری مرتکب شدهاند که بررسیهای تخصصی در این باره همچنان ادامه دارد. «کلیددار امنیت مشهد» تصریح کرد: زورگیران سه خواهر را مجروح کردهاند که پس از حضور نیروهای انتظامی در صحنه حادثه و هماهنگی با امدادگران اورژانس، به مرکز درمانی منتقل شدند. وی از شاکیان و مال باختگانی که با این شیوه هدف گوشی قاپی قرار گرفتهاند، درخواست کرد برای شناسایی زورگیران به دایره تجسس کلانتری گلشهر مراجعه کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
باز هم یک خبر تلخ از گشت ارشاد یا هر چیز دیگری که میخواهیم اسمش را بگذاریم. دختری22 ساله به اتهام پوشش نامناسب دستگیر و برای گرفتن تعهد و آموزش به پاسگاه امنیت اخلاقی وزرای تهران منتقل می شود. براساس گزارش ها مهسا امینی در کمتر از دوساعت به دلیل عارضه ایست قلبی به بیمارستان منتقل می شود اما به کما می رود و 48 ساعت نمی گذرد که فوت می کند. از همان ابتدا مهسا سوژه رسانههای داخلی و خارجی می شود و موجی از واکنشها به راه می افتد. موضوعی که به حدی افکار عمومی را متاثر می کند که رئیس جمهور از حاشیه اجلاس شانگهای دستور پیگیری ماجرا را توسط وزیر کشور صادر می کند و بدیهی است که افکار عمومی در این موضوع تلخ و دردناک منتظر پاسخی شفاف و قانع کننده است.
با این حال اغراق نیست اگر بگوییم تهاجم رسانه های معاند علیه کشورمان عموما برپایه سه شاخه اصلی زیر است:
نخست؛ بازنمایی و بزرگ نمایی ناکارآمدی ها، دوم؛ بازنمایی و بزرگ نمایی خطاها و فسادها و سوم؛ تشدید شکاف ملت- دولت و در این فقره آخر، مواجهه حاکمیت با حجاب یکی از مصادیق آن است.
تبدیل مسئله حجاب از یک موضوع فردی – اجتماعی و مذهبی به یک مسئله سیاسی، تبدیل حجاب به ابزاری برای ابراز اعتراض ها و تبدیل حجاب به ابزاری برای مبارزه منفی، در واقع عملیاتی بوده که رسانه های معاند بر آن متمرکز بوده اند، موضوعی که در این سال ها از منظر حاکمیت عرصه فردی و اجتماعی تعریف می شده و می شود اما به تدریج تبدیل به عرصه کنش های اجتماعی سیاسی شده است. تغییری که به نظر می رسد متولیان امر باید به آن توجه ویژه کنند.
مسئله حجاب گرچه از همان سال اول انقلاب از جمله مسائل محل بحث بود ولی فضای اوایل انقلاب و جنگ تحمیلی آن را کم رنگ کرد اما فضای حاکم بر دولت های سازندگی و اصلاحات و بی توجهی به مسئله تهاجم فرهنگی کار را به آن جا رساندکه مسئله حجاب برای بخشی از جامعه دچار تغییر اساسی شده است.
از این منظر سه نکته به نظر می رسد:
1. ما با جامعه ای مواجه هستیم که به هر دلیلی مسئله حجاب در آن یک رها شدگی 30 ساله داشته است. مرور مصادیقی همچون مادران محجبه ای که دختران شان قیود مادر را ندارند، بازاری که لباس با پوشش مناسب در آن به سختی می توان یافت، تلویزیونی که در معرفی چهره واقعی زن مسلمان ایرانی دچار تناقض است، صدا و سیمایی که دیگر مرجع نیست، شبکه های ماهواره ای که برای خانواده ایرانی به طور مستمر خوراک مسموم تامین می کنند، ورود به عصر جامعه شبکه ای که لازمانی و لامکانی جزو اصول لاینفک آن است و مواجهه با نسل «زد»ی که دنیای بدون اینترنت را تجربه نکرده است. واقعیت هایی که چه مقبولمان باشد چه نباشد خودشان را در این سال ها به تدریج به ما تحمیل کرده و می کنند. در واقع در مسئله حجاب با متغیرهای جدیدی روبه رو هستیم، بنابراین باید راه حلهای متناسب و به روز یافت که به جرئت می توان گفت آن چه در میدان می بینیم، متناسب با واقعیت های صحنه نیست.
2. به نظر می رسد از منظر فقهی نیز باید به مسئله حجاب ورود کرد. طبیعتا این حوزه عرصه ای است که باید به فقها و علمای دینی سپرده شود، مسئله ای که البته در تعیین مصادیق آن عرف و فرهنگ عامه در تعیین حدود آن نقش تاثیرگذاری دارد، آن چنان که مثلا بیرون بودن بخشی از موی زنان چادرنشین که جزئی از فرهنگ و عادت اجتماعی شان است، دراحکام پذیرفته شده است.
3. براساس آن چه گفته شد، واقعیت این است که ما در زمینه حجاب یک رهاشدگی 30 ساله را تجربه کرده ایم و حال با واقعیت هایی مواجه ایم که بخش قابل توجهی از جامعه مان را دچار تغییر کرده است. سوال اصلی این است که برای برخورد با چنین واقعیتی چه باید کرد؟ از طرفی براساس اذعان مسئولان در مسئله حجاب حدود 20 سازمان و نهاد مسئولیت دارند، حال آن که از بین این 20 متولی تقریبا نیروی انتظامی تنها مجموعه ای است که طبق وظیفه عموما سلبی خود سعی می کند با وجود همه هزینه ها آن را انجام دهد. این که نیروی انتظامی به عنوان مجموعه ای که باید برای آحاد جامعه اطمینان بخش باشد، در مسئله برخورد سلبی با بدحجابی چه اعتبار اجتماعی را از دست می دهد، موضوع یادداشت نگارنده نیست اما این مسئله را نمی توان نادید گرفت آسیبی که به تدریج طی سال های متمادی و در یک فرایند تدریجی و برنامهریزی شده بر بخش قابل توجهی از جامعه ما عارض شده، در یک فرایند کوتاه مدت دفعی و سلبی نمی تواند اصلاح شود.
4. و نکته آخر این که اگر چه مسئله حجاب به ابزاری برای رسانه های معاند و پروژه بگیرهای چهارشنبه های سفید و مسیح علی نژادها تبدیل شده است اما به نظر می رسد باید با معضل بدحجابی در جامعه، واقع بینانه و ریشه ای برخورد شود. در تهاجم ترکیبی که درگیر آن هستیم، در حوزه رسانهای، مصداق حجاب به عنوان ابزاری سیاسی استفاده می شود. در واقع از حجاب به عنوان ابزاری برای مبارزه منفی استفاده می شود موضوعی که به نظر می رسد باید با آن با توجه به واقعیت های میدان برخورد شود. به عبارتی وجود گشت ارشادی که رویکردی دفعی و سلبی دارد، هر قدر هم که منطق قانونی داشته باشد، می تواند زمینه ها و بهانه هایی را برای تشدید شکاف های اجتماعی فراهم کند. بله از این واقعیت نمی توان چشم پوشید که در تهاجم رسانه ای، بدسلیقگی ها و خطاهای فردی که در گشت ارشادها اجتناب ناپذیر است، خوراکی است برای تحریک شکاف های اجتماعی در بین اقشار مختلف و تشدید شکاف ملت - دولت، موضوعی که دشمنان ایران و انقلاب از آن به نحو احسن استفاده می کنند. مسئله ای که به نظر می رسد حاکمیت باید برای آن فکری اساسی و متناسب با واقعیت های میدان کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نرخ سود بین بانکی با وجود سه نوبت اقدام تیم اقتصادی دولت و هماهنگی بین بانک مرکزی و بورس برای کاهش این نرخ، بار دیگر به محدوده 21 درصد نزدیک شد تا مشخص شود علاوه بر افزایش چراغ خاموش نرخ های سود سپرده، نرخ سود بین بانکی نیز روند افزایشی داشته است تا اقتصاد کشور عملا با تبعات رکودآفرین افزایش نرخ سود مواجه شود.
بانک ها در مسیر افزایش نرخ سود
به گزارش خراسان، نرخ سود بین بانکی یکی از شاخص های مهم نرخ سود در کشور است که نشان می دهد بانک ها با چه نرخی بین خود مبادله پول انجام می دهند. بر این اساس بانک ها برای مصارف روزمره گاه دچار کمبود نقدینگی و ناترازی می شوند و این ناترازی را با دریافت وام از دیگر بانک ها در بازار بین بانکی جبران می کنند. بررسی های خراسان از صورت های مالی بانک ها نشان می دهد که بانک های ناتراز گاه تا بیش از 400 برابر طلب از دیگر بانک ها، بدهی به سایر بانک ها دارند. افزایش این نرخ، نشان دهنده ناترازی بانک ها و تلاش برای جبران کسری خود حتی با نرخ های سود بالاست. در چنین شرایطی این افزایش موجب افزایش نرخ سود سپرده و تسهیلات می شود. چنان که همزمان، خبرها حاکی از اقدام برخی بانک ها برای افزایش چراغ خاموش نرخ سود سپرده است، بهگونهای که تعدادی از بانکهای دولتی برای افزایش نرخ سود سپرده به بالاتر از سقف 18 درصد مصوب شورای پول و اعتبار اقدام و سپرده های جدید را با نرخ سود تا ۲۰ درصد افتتاح کرده اند یا تمدید می کنند. در این میان بانک های خصوصی پا را فراتر گذاشته اند و گاه نرخ های سود تا 24 درصد نیز پرداخت می کنند. این در شرایطی است که شورای پول و اعتبار به تازگی با درخواست افزایش نرخ سود مخالفت کرده است.
فراز و فرود نرخ سود بین بانکی
از منظر بسیاری از کارشناسان، افزایش نرخ سود بین بانکی چون منجر به افزایش نرخ سود بانک ها می شود، رقیب جدی سرمایه گذاری در بورس است. بازار سرمایه پس از نوسان شدید و حباب عجیب و غریب سال 99، همچنان در حال درجا زدن است و اعتماد سرمایه گذاران را جلب نکرده است. در این میان اخبار افزایش نرخ سود بین بانکی و نرخ سود بانک ها، ضربه مهم دیگری به بازار سرمایه زد و شاخص کل را پس از شش ماه بار دیگر به کانال یک میلیون و 300 هزار واحد نزول داد. این در حالی است که دولت در بسته حمایت از بورس در اواخر پاییز سال گذشته، کاهش نرخ سود بین بانکی به کمتر از 20 درصد را هدف گذاری کرد. هدفی که هیچ گاه محقق نشد. از آن زمان با وجود دو نوبت مداخلات تیم اقتصادی دولت و جلسات مسئولان بورس و بانک مرکزی برای کاهش نرخ سود بین بانکی، این نرخ پس از کاهش مقطعی بار دیگر افزایش یافته و به 21 درصد نزدیک شده است. اوایل مرداد آخرین نشست رئیس کل بانک مرکزی و رئیس سازمان بورس در این باره بود. با این حال نمودار نشان می دهد که هر بار با افزایش نرخ سود بین بانکی بازار سرمایه دچار ریزش شده است، سیاست مقطعی بانک مرکزی برای کاهش نرخ سود بین بانکی فقط برای چند هفته موثر بوده است و پس از آن بازار با افت نرخ سود بین بانکی مواجه شده است.
اکنون با افزایش نرخ سود بانکی بیم آن می رود که تجربه تلخ افزایش این نرخ در اواسط دهه 90 که به مسابقه جذب سپرده با نرخ های بالا و در نتیجه ناترازی برخی بانک ها در رشد نقدینگی و تورم منجر شد، تکرار و زحمات بانک مرکزی در ماه های اخیر برای مهار رشد نقدینگی کم اثر شود. بنابراین به نظر می رسد اقدام عاجل بانک مرکزی برای مهار رشد نرخ سود بین بانکی ضروری است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه سیاسی-سرانجام پس از 17 سال عضویت ناظر در سازمان شانگهای، ایران در اجلاس سمرقند به عضویت دایم این سازمان درآمد، اقدامی که فصل جدیدی را در افزایش همکاری بین ایران با کشورهای منطقه فراهم خواهد کرد. با وجود امضای تفاهم های عضویت دایم بین ایران و سازمان شانگهای اما فرایند عضویت کامل تهران و پذیرش اسناد و اساسنامههای عضویت احتمالا زمانبر خواهد بود و ممکن است تا سال ۲۰۲۳ به طول انجامد.بر این اساس، تهران در راستای ارتقای سطح مشارکت در این سازمان از عضویت ناظر به عضویت دایم، باید حدود ۵۰ سند امضا کند که سند تعهدات و ترتیبات اجرایی الحاق یکی از مهمترین آن هاست. پیش از این نیز کشورهای هند و پاکستان هم چنین روند زمانبری را طی کرده بودند.قرار است اسناد تعهدات در مجلس شورای اسلامی بررسی شود و همچنین کشورهای دیگر نیز این تفاهم نامهها را بررسی خواهند کرد و در نهایت از سوی همه اعضای سازمان، عضویت دایم ایران به طور رسمی اعلام خواهد شد.به گزارش خراسان،سفر سه روزه رئیس جمهور کشورمان به سمرقند، جمعه شب با آغاز و اعلام عضویت دایم ایران در سازمان شانگهای توسط رئیس جمهور ازبکستان و با تشویق حاضران و در نهایت با بازدید از مجموعه تاریخی «ریگستان» پایان یافت. بیست و دومین دوره اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در حالی برگزار شد که آیت ا... سید ابراهیم رئیسی در سومین و آخرین روز سفرش به ازبکستان علاوه بر سخنرانی در این اجلاس با برخی همتایان خود از جمله روسای کشورهای ازبکستان،قرقیزستان، تاجیکستان، پاکستان، روسیه، بلاروس، چین، هند و ترکیه دیدار و گفت و گو کرد. برای پذیرش عضو جدید در سازمان شانگهای باید همه اعضا رای موافق داشته باشند و از جهت اداری و حقوقی هم باید شرایط و مقررات دوجانبه میان سازمان و کشور متقاضی عضویت فراهم و حدود ۲۸ سند حقوقی میان دو طرف امضا شود. البته با توجه به این که روسیه و چین قدرتهای تعیینکننده در سازمان همکاری شانگهای هستند، پذیرش عضو جدید در این سازمان به موافقت این دو کشور بستگی داشت.تغییر عضویت از ناظر به دایم که با حضور رئیسجمهور کشورمان در اجلاس شانگهای تسریع شد، یک مزیت و فرصت مغتنمی برای دو طرف است. از نگاه کارشناسانه با توجه به فعالیتهای اعضای آن در حوزههای سیاسی، امنیتی، بازرگانی، پولی- بانکی و انرژی، فضای مناسبی برای تعاملات بینالمللی ایران رقم میخورد.ایران در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۵ درخواست عضویت دایم و کامل را ارائه کرد. از آن جایی که قبول درخواست هر کشوری نیازمند موافقت همه اعضای سازمان همکاری شانگهای است، ایران به علت مخالفت تاجیکستان و ازبکستان تا مدتها نتوانسته بود به عضویت آن درآید.بنابراین ایران بیش از یک دهه در تلاش بود تا به عنوان عضو دایم این سازمان به رسمیت شناخته شود؛ تغییر جایگاهی که مستلزم تصمیمگیری و موافقت هم اعضای سازمان بود و حالا عضویت دایم ایران در شانگهای از سوی دولت سیزدهم به عنوان یکی از دستاوردهای بزرگ این دولت مطرح شده است.
دعوت رسمی از رئیسی برای سفر به پکن
رئیس جمهور سومین روز سفرش را در حاشیه نشست سازمان همکاریهای شانگهای با دیدار شی جینپینگ همتای چینی خود آغاز کرد. آیت ا... رئیسی برنامه همکاریهای جامع راهبردی ایران و چین را نشانه و نماد اراده دو کشور برای توسعه همه جانبه روابط دانست. شی جین پینگ نیز با اشاره به نقش مهم ایران در امور منطقهای و بینالمللی گفت: چین از عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان بریکس نیز حمایت میکند. در این دیدار همچنین شی به صورت رسمی از آیتا... رئیسی برای سفر به چین دعوت کرد. گفت و گو با شبکه تلویزیونی الجزیره و دیدار با نخست وزیر هند و غرس نهال از برنامه های دیگر سفر رئیسی به سمرقند بود که پیش از ترک ازبکستان انجام شد. «نارندرا مودی» نخست وزیر هند نیز در این دیدار ضمن اعلام مخالفت کشورش با اعمال تحریمهای یک جانبه از سوی یک کشور علیه کشور یا کشورهای دیگر، به نقش و اهمیت کلیدی بندر چابهار در حمل و نقل کالا در منطقه اشاره کرد و گفت: توسعه این بندر موجب توسعه اقتصادی کشورهای منطقه خواهد شد.
روابط گسترده تجاری مسکو – تهران
روسای جمهور ایران و روسیه هم در سمرقند با یکدیگر دیدار و گفت وگو و با مرور تفصیلی عرصه همکاریهای اقتصادی، از پیشرفتهای چشمگیر در روابط دو کشور به ویژه در عرصههای بانکی، حمل و نقل زمینی و دریایی، گمرک و انرژی ابراز خشنودی کردند.ولادیمیر پوتین با اشاره به روابط گسترده تجاری مسکو – تهران، از افزایش رفت و آمد مقامات اقتصادی دو کشور ابراز خشنودی کرد و گفت: حجم تجارت بین دو کشور در سال گذشته میلادی ۸۱ درصد و در پنج ماه نخست امسال ۳۰ درصد افزایش یافته است.رئیس جمهور روسیه با بیان این که توافقنامه همکاریهای جدید تهران-مسکو در مراحل پایانی قرار دارد، برای تدوین پیشنویس سند همکاریهای راهبردی اقتصادی میان دو کشور اعلام آمادگی کرد.پوتین به افزایش تعاملات و رایزنیهای مسئولان اقتصادی دو کشور اشاره و اظهار کرد: یک هیئت از روسیه با حضور نمایندگان ۸۰ شرکت بزرگ روسی هفته آینده عازم ایران خواهد شد.رئیس جمهور روسیه با تاکید بر این که هر آن چه لازم است برای عضویت دایم ایران در سازمان همکاری شانگهای انجام میدهیم، تاکید کرد: با طی کردن روند تشریفات قانونی، این مهم هرچه زودتر انجام خواهد شد.بیست و دومین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان شانگهای با صدور بیانیه پایانی به کار خود خاتمه داد که در آن اعضا خواستار اجرای کامل توافق هستهای ایران توسط تمام طرفها شدند. رئیس جمهور در بازگشت از ازبکستان نیز گفت: نتایج حاصل شده از سفر به ازبکستان، نشان میدهد که تلاش دشمن برای به انزوا کشاندن جمهوری اسلامی ایران با تهدید و تحریم، با شکست مواجه شده است و امروز همه کشورها علاقه مند به گسترش همکاریها و روابط خود با ایران هستند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اندیشه – همزمان با اربعین سید و سالار شهیدان، حسینیه امام خمینی(ره) میزبان هیئتهای دانشجویی بود و دانشجویان عزادار در حضور رهبر انقلاب اسلامی، همنوا با زائران کربلای معلّی یکپارچه ندای «لبیک یا حسین(ع)» سر دادند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای، در پایان مراسم عزاداری، حضرت آیتا... خامنهای در سخنانی، دلهای پاک و مؤمن جوانان را موجب کیفیتبخشی به دعا و موعظه و افزایش هدایت الهی دانستند و گفتند: مراسم اربعین که پرچم بلند حضرت سیدالشهدا(ع) است، امسال با شکوهتر و معظّمتر از هر دوره دیگری در تاریخ برگزار شد. رهبر انقلاب، حادثه معجزهآسای راهپیمایی اربعین را نشانه اراده پروردگار برای برافراشتهتر کردن پرچم اسلامِ اهلبیت(ع) خواندند و افزودند: این حرکت با هیچ سیاست و تدبیر بشری قابل تحقق نیست و این دست خداست که با این جلوه عظیم بشارت میدهد راه پیش روی ما روشن و پیمودنی است.
توصیه به جوانان
ایشان، جوانان را به قدر دانستن دوران جوانی و اهتمام ویژه به هیئتهای حسینی توصیه کردند و گفتند: هیئتها هم باید یاد اهلبیت(ع) را زنده نگه دارند هم مرکز و پایگاه تبیین حقایق باشند. حضرت آیتا... خامنهای با اشاره به تلاشهای بیوقفه بدخواهان و رهزنان حقایق بر ضد حوادث مهمی همچون راهپیمایی شورانگیز اربعین، همگان را به وظیفهشناسی سفارش و خاطرنشان کردند: دو جمله حیاتی و جاودانی قرآن یعنی تواصی به حق و تواصی به صبر برای همیشه و به خصوص برای امروز ما یک دستورالعمل اساسی است. ایشان، صبر را به معنای پایداری، ایستادگی، خسته نشدن و خود را در بنبست ندیدن دانستند و خطاب به جوانان عزیز هیئتی و قرآنی گفتند: هم خودتان راه حق را بروید و هم دیگران را به راه حق بکشانید. تلاش کنید با منوّر کردن محیطهای گوناگون از جمله دانشگاه به رنگ خدا، دیگران نیز به این راه هدایت شوند.
همچنین در این مراسم، حجتالاسلام عالی در سخنانی، لازمه ظهور منجی عالم بشریت را ایجاد آمادگی و استعداد عمومی در امت اسلامی دانست و گفت: زیارت اربعین که امروز به نماد همگرایی مؤمنان و اجتماع عظیم حقطلبان تبدیل شده است، بستری بینظیر برای تربیت جمعی جامعه اسلامی و تحکیم پیوندهای مؤمنین و ایجاد آمادگی برای ظهور است. در این مراسم، آقای محمد کاویان زیارت اربعین را قرائت کرد و آقای میثم مطیعی نیز به مقتلخوانی و مرثیهسرایی پرداخت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاید شعر، اولین رسانه ما ایرانیها در طول تاریخ باشد؛ رسانهای که از طریق آن احساسات، خوشیها، ناخوشیها، موفقیتها و ناکامیهایمان را بیان میکردیم و به گوش دیگران میرساندیم. شعر، همیشه بیانگر حال و روز ما ایرانیها بوده و هر چند در روزگار ما، نقش آن کم رنگ شده، اما زنده است و نفس میکشد و هنوز هم با خواندن دو بیت شعر، حال و هوایمان عوض میشود. امروز 27 شهریور، روز مهمی در تقویم رسمی ایرانیهاست؛ سالروز درگذشت سید محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار در سال 67 که 12 سال بعد، روز شعر و ادب فارسی نام گذاری شد. شاعری که به فارسی و ترکی شعر سرود و در آثارش به شاعران برجسته ادبیات فارسی ادای احترام کرد و کوشید نماینده آنها باشد. به مناسبت 27 شهریور، با دکتر احمد فرشبافیان، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز و دکتر علیاصغر شعردوست، طراح و پیشنهاد دهنده نام گذاری سالروز درگذشت شهریار به روز شعر و ادب فارسی گفتوگو کردهایم.
دکتر احمد فرشبافیان
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز
شعر شهریار در ادبیات معاصر فارسی چه جایگاهی دارد؟
شهریار، شاعری جامعالاطراف است چون هم به شعر کلاسیک اهمیت داده و هم به شعر نو. نوع فکر و اندیشه شهریار در اشعار کلاسیک، معطوف به نوع اندیشه در ادبیات کلاسیک فارسی است و وقتی به دوران معاصر میرسد، اندیشهاش را با این دوران سازگار میکند. او شاعر همه دورانهاست. به قالبهای شعری شهریار که نگاه میکنیم، متوجه می شویم همه آن ها از گذشته تا امروز، یک خط سیر دارند. شهریار، هیچ اتفاقی را از نظر دور نگه نمیدارد. برای مثال، شعر او خطاب به اینشتین، تمام نکات مؤثر در زندگی بشر را یک به یک برمیشمارد. او محصور شده در دوران خاصی نیست.
اشعار ترکی شهریار به اندازه اشعار فارسی او هنرمندانه است؟
رکن اصلی شعر شهریار، شعر فارسی است و اشعار ترکیاش اندک است، اما هنرمندی و قوام خاصی دارد که با شعرهای فارسی او برابری میکند. همین منظومه «حیدربابا» که به 80 زبان ترجمه شده، با خیلی از شعرهای فارسی شهریار برابری میکند. او میدانست که اگر شعر ترکی نسراید، افرادی در داخل و خارج از کشور ممکن است سوءاستفاده کنند. بنابراین با شعرهای محکم ترکی آذری خود، زبانهای منتقد و معاند را میبندد.
به نظر شما جا دارد که به شعر شهریار در دانشکدههای ادبیات بیشتر پرداخته شود؟
اینکه شعر شهریار جایگاه خاصی در دانشکدههای ادبیات کشور داشته باشد، موضوع مغفولی است که باید به آن پرداخت. جا دارد که این اتفاق بیفتد. ما در دانشگاه تبریز، به شعر شهریار در پایاننامههای کارشناسی ارشد و رسالههای دکترا بسیار میپردازیم. میتوانم بگویم به همان اندازه که به حافظ میپردازیم، به شهریار هم میپردازیم.
پیام انتخاب سالروز درگذشت شهریار به نام روز شعر و ادب فارسی چیست؟
ما برای بزرگداشت بیشتر شاعران بزرگ مان، روز خاصی در تقویم داریم. فکر میکنم دلیلی که پیشنهاددهنده این طرح قبلاً گفته بود، دلیل خوبی است. جاریتر از زبان شهریار در دوره معاصر نداریم. میتوانیم شهریار را نماینده همه شاعران ادبیات فارسی در دوران معاصر بدانیم. نام گذاری این روز به نام شهریار، نام گذاری به نام همه شاعران ادبیات فارسی است.
دکتر علی اصغر شعردوست
طراح و پیشنهاد دهنده نام گذاری سالروز درگذشت شهریار به روز شعر و ادب فارسی
چه شد که ۲۷ شهریور
روز درگذشت شهریار را به عنوان روز شعر و ادب فارسی پیشنهاد دادید؟
تا زمان طرح و تصویب این پیشنهاد، ما هیچ روزی را به عنوان روز شعر و ادب در تقویم کشور نداشتیم؛ در حالیکه شعر، نزد ما ایرانیان، عالیترین و نابترین صورتی بوده است که در هنر، مجال بروز مییابد. با این حال بهرغم وجود روز بزرگداشت شاعران متقدم مانند حافظ و فردوسی، به بزرگداشت شعر معاصر ایران توجهی نشده بود. این نقص را با توجه به مسئولیتهای مختلف فرهنگیام احساس کردم. به این دلیل، اختصاص روزی به شعر و ادب کشور را ضروری تشخیص دادم و به اندیشه طراحی این موضوع افتادم.
واکنشها در سال 79 و زمان تصویب این طرح در شورای عالی انقلاب فرهنگی چطور بود؟ مخالفتها بیشتر بود یا موافقتها؟
شامگاه روزی که این مصوبه به امضای رئیس جمهور و رئیس وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید، من در مصاحبهای با خبرگزاری ایرنا موضوع را اعلام کردم. صبح روز بعد نماینده وقت شیراز در مجلس شورای اسلامی در نطق پیش از دستور، این نام گذاری را مورد انتقاد قرار داد. از آن زمان تا امروز که بیش از دو دهه را پشت سر گذاشته ایم، همواره موافقت و مخالفتهایی وجود داشته است. اما اینکه این مناسبت تا امروز حفظ شده و هنوز در تقویمها درج و به مناسبت آن برنامههای متعدد برگزار میشود، حاکی از این است که موافقتها بیشتر بوده است.
آن زمان مخالفان این طرح
را چطور قانع کردید؟
ضرورتی نداشت که مخالفان را مجاب کنم چون مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بود و معترضان باید به شورا اعتراض میکردند، البته من هم در توضیح ضرورت نام گذاری روز شعر و ادب و نام شریف استاد شهریار مصاحبههای متعدد کردم. در واقع استدلال من بر این پایه بود که در این انتخاب و پیشنهاد، من به معاصرت توجه داشتهام؛ به عبارتی برای توجه بایسته به شعر و شاعران امروز، شاعر مدنظر باید مناسبتی با دوران ما میداشت. از سوی دیگر، همزمانی این مناسبت با بزرگداشت هر کدام از شاعران متقدم بحثبرانگیز بود، همان پیشبینی که بعد از تصویب این موضوع در انتقادها مطرح بود. عدهای معتقد بودند مناسبت شعر و ادب فارسی باید با حکیم ابوالقاسم فردوسی پیوند داشته باشد و عدهای از منتقدان به تناسب آن با حافظ یا سعدی اعتقاد داشتند. اما به دلایل گفتهشده و بسیاری دلایل دیگر، من به شاعر بزرگی از شاعران همروزگار نظر داشتم و در میان شاعران و بزرگان شعر معاصر، استاد شهریار، به گواه بسیاری از منتقدان و محققان برجسته و به تصریح همگنانش، همچنین تأیید ذوق عمومی، درخشانترین چهره شعر معاصر ایران است. در این باره هم عدهای میگفتند به فرض ضرورت انتخاب از معاصران، چرا نیما نه؟ چرا شاملو و بهبهانی و... نه؟ بدیهی بود که جامعیت شهریار نسبت به هرکدام از شاعران معاصر که اسم آورده میشد، معلوم بود.
حالا که چند سال از این ماجرا میگذرد، هنوز هم برای این طرح با انتقاد یا بازخورد مثبت مواجه میشوید؟
بله. هر سال در این ایام، این موضوع مورد توجه قرار میگیرد. البته منتقدان، دیگر از تغییر این روز و نام استاد شهریار ناامید شدهاند. هر سال برنامههایی هم به مناسبت این روز برگزار میشود، اما من این دلآزردگی را دارم که این روز آنگونه که باید ملی نشده است. برای اولین بار به شما و روزنامهتان عرض میکنم که با توجه به اشتهار استاد شهریار در کشورهای پیرامون و برگزاری چند برنامه بزرگداشت در یونسکو، پیشنهادی تدوین کردهام که به یونسکو ارسال خواهد شد. آن هم اینکه روز بزرگداشت استاد شهریار به عنوان شاعری دو زبانه هم به جهت فخیم بودن آثارش و هم به دلیل اشتهارش در بسیاری از کشورهای شرق، روزی بینالمللی اعلام شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رخداد تلخ فوت مرحومه «مهسا امینی» موجب اندوه و تأسف مردم کشورمان شد.اتفاقی که حتی باعث شد رئیس جمهور از اجلاس شانگهای دستور پیگیری این موضوع توسط وزیر کشور را صادر کند. بیشتر گروههای اجتماعی با واکنش به این حادثه غم انگیز به نوعی تلاش کردند علاوه بر همدردی با خانواده او حساسیت خود را به چنین وقایعی ابراز کنند.بر اساس گزارش ها، عصر روز سهشنبه، ماموران «مهسا امینی» را که اهل کردستان بود و برای سفری همراه خانواده به تهران آمده بود به دلیل پوشش نامناسب وی در بزرگراه شهید حقانی تهران دستگیر کرده اند و به برادرش «کیارش» که در محل حاضر بوده گفته اند که مهسا را برای یک ساعت کلاس توجیهی و آموزشی به پلیس امنیت اخلاقی در خیابان وزرا میبرند. دو ساعت بعد، کیارش از پشت درهای بسته پلیس امنیت اخلاقی متوجه میشود که خواهرش به کما رفته و با خودروی آمبولانس از ساختمان وزرا خارج شده است.در همین حال نورنیوز نوشت:با توجه به حاشیه های ایجاد شده درباره فوت مهسا امینی به صورت طبیعی لازم است که به این موضوع توجه شود و واکاوی دقیق صورت گیرد .ورود سریع رئیس جمهور، وزیر کشور، فرمانده نیروی انتظامی و دستگاه قضایی به این رخداد و دستور رسیدگی سریع و همهجانبه به این موضوع نیز از همین حساسیت و توجه نسبت به شفاف شدن ابعاد این رخداد تلخ خبر می دهد.به گزارش فارس، مهسا امینی که به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان بستری بود، روز جمعه درگذشت.همزمان،یک هیئت تحقیق و تفحص برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع توسط دادستانی تهران و همچنین کارگروه ویژه ای برای بررسی علت و جزئیات حادثه در وزارت کشور تشکیل شد. احمد وحیدی، وزیر کشور نیز به معاون امنیتی انتظامی این وزارتخانه ماموریت داد که موضوع را با فوریت بررسی کند. وحیدی شامگاه روز گذشته نیز اعلام کرد: تاکنون گزارشی مبنی بر ضرب و شتم مهسا امینی از طرف دستگاههای نظارتی به ما ارائه نشده است. وی افزود: ایشان ظاهرا سابقه مشکلات جسمی داشته مثلا عملی در 5سالگی روی مغز داشته است. در بخشی از اطلاعیه مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ نیز درخصوص مهسا امینی با اشاره به اینکه هیچ گونه برخورد فیزیکی با وی صورت نگرفته بود، تاکید شده است : «براساس نتایج به دست آمده و بازبینی دوربینهای مداربسته نامبرده روز سهشنبه مورخ ۲۲ شهریور ماه جاری به همراه تعدادی از افراد به دلیل پوشش نامناسب توسط مأموران پلیس امنیت اخلاقی تهران بزرگ و به منظور اخذ تعهد و توجیه به یکی از مقرهای پلیس هدایت شد که وی در جمع سایر مراجعهکنندگان در سالن اجتماعات به طور ناگهانی بیهوش شده و بلافاصله با همکاری پلیس و اورژانس به نزدیکترین بیمارستان جهت مداوا منتقل شده که متأسفانه اقدامات درمانی مثمر ثمر واقع نشد.درخور ذکر است، تصاویر ضبط شده دوربینهای مدار بسته از لحظه ورود وی به مقر انتظامی تا انتقال توسط اورژانس به رؤیت خانواده وی رسیده است». در همین حال برخی رسانه ها به نقل از مسئولان بیمارستان کسری مدعی شده اند که مهسا امینی درزمان تحویل به بیمارستان فاقد علایم حیاتی و در وضعیت مرگ مغزی بوده است. همچنین پیکر مهسا امینی برای انجام آزمایش های پزشکی و کالبدشکافی تحویل پزشکی قانونی شد.هرچند به گفته مدیر کل پزشکی قانونی تهران به علت انجام آزمایش های متعدد،علت فوت مهسا امینی تا سه هفته آینده اعلام می شود.یک منبع آگاه به خبرنگار فارس گفت: مهسا امینی به دنبال ایست قلبی توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شد و پس از احیا در فاصله 2 ساعت، دو بار دیگر نیز ایست قلبی کرده که مجدد احیا شده است. در سی تی اسکن مغزی علایمی مبنی بر هیدروسفال بودن (عارضه قلبی) گزارش شده است. وی در پنج سالگی هم تومور مغزی عمل کرده و مبتلا به بیماری صرع و دیابت نوع یک بوده است.نامبرده مجدد بعدازظهر روز جمعه ایست قلبی میکند و نهایتاً پس از ۴۵ دقیقه عملیات احیای قلبی cpr، به علت ایست قلبی ریوی فوت میکند.هرچند به نوشته عصر ایران، دایی مهسا گفته که خواهرزاده اش هیچ گونه سابقه بیماری قلبی نداشته است.دایی مهسا امینی همچنین در گفت وگو با اعتماد آنلاین به بیان جزئیاتی از این حادثه تلخ پرداخته و گفته است :درباره خانواده ما تحقیق کنید و ببینید خانواده ما در کردستان و دیگر شهرهای ایران ترویج اسلام و پاکی کرده و شایسته خانواده ما نیست که بیحجاب باشد و بیشتر از مسئولان بلدیم که حجاب را رعایت کنیم. یک استعلام محلی بگیرید و ببینید که مهسا چطور بوده است، اما متاسفانه روالی که باید طی شود اصلاً [درست]نیست. دایی مهسا امینی درباره این که آیا از آنها عذرخواهی شده یا خیر، افزود: اصلاً از ما عذرخواهی نشده و جای تاسف است که مسئولان ما آنقدر نمیتوانند تدبیر کنند؛ یعنی مبارزه با بیحجابی این روش را دارد؟ اگر بخواهیم به کسی بگوییم حجاب داشته باش این روش را باید به کار ببریم؟ این لطمه به خود نظام نمیزند؟ آیا اینها دلسوز همین نظام هستند؟ این بیکفایتی کسانی است که چنین کاری را انجام میدهند.دایی مهسا درباره شرایط زندگی این دختر گفت: او به تازگی در دانشگاه ارومیه قبول شده بود و میخواست به دانشگاه برود. کیمیا، اشکان، مهسا (ژینا) و عظیم چهار خواهر و برادر هستند. مهسا که در خانه او را ژینا صدا میزدند فرزند بزرگ خانواده است.او درباره این که آیا شکایتی انجام گرفته یا خیر ،گفت: بله، شکایت شده، پدر و مادر مهسا شکایت کردهاند، به هر جا [که]شده شکایت کردهاند و پیگیر موضوع هستند.
خاکسپاری مهسا امینی در سقز
صبح دیروز نیز پیکر مهسا امینی با حضور خانواده و شماری از مردم سقز در آرامستان آیچی این شهر خاک سپاری شد.فارس نوشت:پس از انجام مراسم بخشی از مردم از محل خاک سپاری متفرق شدند اما شماری از آن ها در محل ماندند و اقدام به سردادن شعارهایی برای رسیدگی و بررسی دقیق ابعاد ماجرا کردند.همچنین در بین جمعیت افرادی بودند که شعارهای اعتراضی سردادند.این افراد سپس به سمت فرمانداری سقز حرکت و در مقابل ساختمان فرمانداری تجمع و شروع به شعار دادن کردند.افراد حاضر در این تجمع پس از حضور نیروهای انتظامی و شلیک گاز اشکآور متفرق شدند.این حادثه تلخ بازتاب گسترده ای در فضای مجازی داشت و بیشتر کاربران و حتی چهره ها به این اتفاق واکنش نشان دادند. سید عباس صالحی، وزیر سابق ارشاد و مدیر مسئول روزنامه اطلاعات در توئیتی نوشت :«اتفاقات مکرر ناگوار در گشت ارشاد خطای راهبردی را نشان می دهد،هم بدحجابی کنترل نشد،هم از اعتبار پلیس به عنوان نهاد حافظ امنیت کاسته شد و هم پرونده های اجتماعی و انسانی چون مهسا امینی را برای نظام و کشور باز کرد.هنوز نمی خواهیم در شیوه ها تجدیدنظر کنیم؟!» عبدا... گنجی، مدیر مسئول همشهری نیز نوشت:«و این ماها هستیم که از مرگ مهسا امینی شرمنده،ناراحت شدیم و خواستار رسیدگی هستیم و صدها تن از دوستانمان را برای امنیت شهر این دختر داده ایم.نقطه مقابل ما بسیار خوشحال اند.موعد انتقام،هنگام شلیک،موقع تمرین عربده،موعد یافتن اسب زین کرده برای حمله است.مهسا برای آنان سوژه است اما برای ما پرونده است،کدام خوشحالیم؟» محسن پیرهادی،نماینده تهران نیز در یادداشتی در صفحه اینستاگرامش نوشت :«خود را بهعنوان نماینده مردم در خانه ملت، مکلف و موظف به پیگیری فوت مهسا امینی میدانم و باور دارم اطلاع از چرایی و چگونگی بروز این خسران، حق مردم است.خسرانی که بارها و بارها زمینه بروز آن مستقیم و غیرمستقیم از سوی دلسوزان نظام و خادمان مردم به مسئولان امر هشدار داده شده بود». پیرهادی پیشتر در نامهای به سردار اشتری خواستار نظارت بیشتر بر رفتار و عملکرد ضابطان گشت ارشاد شده بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عبدالهی – سیاست های کلی برنامه هفتم توسعه، بار دیگر حوزه سلامت را مورد توجه قرار داده تا مسیر آغاز شده برای تحقق سیاست های کلی سلامت تداوم یابد و بتوانیم به جایگاه مدنظر در منطقه دست یابیم.
نگاه زیربنایی به حوزه سلامت
هفته گذشته بود که رهبر معظم انقلاب سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه کشور را که توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام تدوین شده ابلاغ کردند. سیاستهایی که در ۷ سرفصل «اقتصادی»، «امور زیربنایی»، «فرهنگی و اجتماعی»، «علمی، فناوری و آموزشی»، «سیاسی و سیاست خارجی»، «دفاعی و امنیتی»، «اداری، حقوقی و قضایی» و در ۲۶ بند تصویب و ابلاغ شد. یکی از نکات قابل تامل در این سیاست ها، قرارگرفتن موضوع سلامت در سرفصل «امور زیربنایی» است؛ یعنی سیاست دوازدهم برنامه به عنوان «ارتقای نظام سلامت براساس سیاستهای کلی سلامت».
چشم انداز سیاست های کلی سلامت چیست؟
این که در سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه، به سیاستهای کلی سلامت اشاره شده، نشان می دهد که آنچه در گذشته تدوین و ابلاغ شده، مورد تاکید قرار دارد و باید اقدامات به گونهای باشد که اهداف تعیین شده از قبل محقق شود. سیاستهای کلی سلامت 18 فروردین 1393 توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ شد و شامل اهداف و چشم اندازی است که طبق آن، ایران اسلامی باید به «قطب پزشکی منطقه آسیای جنوب غربی و جهان اسلام» تبدیل شود. مواردی که در ادامه میآید نیز برخی دیگر از هدفگذاریهای سیاستهای کلی سلامت است که با سرفصل «امور زیربنایی» برنامه هفتم، ارتباط مستقیم دارد:
* افزایش و بهبود کیفیت و ایمنی خدمات و مراقبتهای جامع و یکپارچه سلامت با محوریت عدالت
* ایجاد و تقویت زیرساختهای مورد نیاز برای تولید فراوردهها و مواد اولیه دارویی، واکسن، محصولات زیستی و ملزومات و تجهیزات پزشکی دارای کیفیت و استاندارد بینالمللی
* ارتقای شاخصهای سلامت برای دستیابی به جایگاه اول در منطقه آسیای جنوب غربی
* افزایش سهم سلامت، متناسب با ارتقای کیفیت در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی، از تولید ناخالص داخلی و بودجه عمومی دولت به نحوی که بالاتر از میانگین کشورهای منطقه باشد و اهداف سند چشمانداز تحقق یابد.
* تحول راهبردی پژوهش علوم پزشکی با رویکرد نظام نوآوری و برنامه ریزی برای دستیابی به مرجعیت علمی در علوم، فنون و ارائه خدمات پزشکی و تبدیل ایران به قطب پزشکی منطقه آسیای جنوب غربی و جهان اسلام
* و ...
وضعیت فعلی ما
اما برای اینکه بخواهیم به چشمانداز تعیین شده و تبدیل شدن به قطب پزشکی منطقه برسیم، باید حتما اشراف کاملی به وضعیت فعلیمان داشته باشیم و مهمتر از آن، ضعفها و کاستیهایمان را با چشم باز ببینیم. در این که طی سالهای اخیر، به همت جامعه پزشکی، شاخصهای سلامت در کشور ارتقای چشمگیری داشته و به عنوان مهمترین مصداق، در بحرانی جهانی به نام «کرونا» نیز توانستهایم عملکرد نسبتا خوبی داشته باشیم تردیدی نیست؛ اما نیازها و کاستیهایمان هم قابل چشمپوشی نیست:
* تعداد پزشکان متخصص در کشور به نسبت جمعیت، یکششم استاندارد جهانی است.
* به حدود 100 هزار پرستار نیاز داریم تا به سرانه استاندارد برسیم.
* سرانه تخت هم در کشور ما 1.9 تخت به ازای هر هزار نفر جمعیت است که قرار است به 2.5 تخت برسد؛ در حالی که در کشورهایی مانند ژاپن، روسیه، آلمان و ترکمنستان 13.4، 8.4، 8.2 و 7.4 است.
بحران مهاجرت پزشکان و پرستاران
در این بین اتفاق تلخ دیگری هم درحال رخ دادن است و آن، افزایش تمایل پزشکان و پرستاران برای مهاجرت به دیگر کشورهاست. این تحلیل آماری را پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف هم در گزارشی که با همکاری «رصدخانه مهاجرت ایران» تهیه کرده، آورده است که: تمایل به مهاجرت (بهصورت بسیار زیاد) در میان «پزشکان و پرستاران» و «اساتید و محققان» از سایر گروهها بالاتر است. نکته مهم اینکه در بین پزشکان و پرستارانی که میل به مهاجرت داشتهاند، فقط 3 درصدشان تمایل به بازگشت داشتهاند.
هم امور زیربنایی، هم منابع انسانی
این گزارهها نشان میدهد که اگر میخواهیم قطب پزشکی منطقه باشیم، هم باید زیرساختها و امور زیربنایی حوزه سلامت را ارتقا دهیم و هم منابع انسانیمان را حفظ کنیم و به تعداد آنها بیفزاییم. هم سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه، هم سیاستهای کلی سلامت و هم قوانین و آییننامههایی مانند «آییننامه حمایت از تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین در حوزه سلامت» که همین امسال تصویب و ابلاغ شده، ساز و کار و چارچوب رسیدن به هدفها را مشخص کرده و باید دید در اجرا چه سرنوشتی خواهد داشت.
چالش های سلامت در برنامه های اول
تا ششم
نکته مهم دیگر، نگاهی به گذشته و مرور تجربه اجرای برنامههای اول تا ششم توسعه، در حوزه سلامت است. آنطور که مرکز پژوهشهای مجلس در مرداد 1401 گزارش داده، «یکی از مشکلات برنامههای توسعه، تعدد قوانین حوزه سلامت بود که موجب مشکلات بسیاری برای دستگاه اجرایی و دستگاههای ناظر شده است». این هم فهرستی از چالشهای احصا شده: مشکلات ساختاری احکام سلامت در برنامه های توسعه، رویایی و ایدهآلگرا بودن برخی احکام، درنظر نگرفتن شاخصهای کمّی و کیفی در یک برنامه 5 ساله، فراهم نبودن زیرساختهای لازم جهت اجرای احکام، نبود ارتباط منسجم بین بخشی در دستگاههای مجری احکام در موارد چند متولی، نبود اولویت بندی گروههای هدف در برخی احکام، فقدان ضمانت اجرایی قوانین، پرداختن قوانین برنامه به مسائل ریشهای نظام سلامت، مشخص نبودن اولویتهای هر استان و منطقه جغرافیایی، همراستا نبودن برنامه ها، فقدان ثبات مدیریتی، فقدان زیرساخت مناسب و ... .
ماموریت دشوار سازمان برنامه
حالا که با دستور رئیس جمهور، سازمان برنامه و بودجه مامور تدوین برنامه هفتم توسعه مطابق با سیاست های کلی ابلاغی شده و قرار است با همکاری همه دستگاههای اجرایی و استفاده از دیدگاههای کارشناسی صاحبنظران و مراکز پژوهشی، این ماموریت را انجام دهد، حتما باید کاستیها و ضعفهای گذشته در حوزه برنامههایی مانند سلامت را مدنظر داشته باشد تا بتواند با رفع آنها، مسیر را برای تحقق سیاستهای کلی سلامت و تبدیل کشورمان به «قطب پزشکی منطقه آسیای جنوب غربی و جهان اسلام» هموار سازد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلامت روان چیزی بیش از فقدان بیماری روانی است، این شامل احساس شما درباره خود و نحوه سازگاری شما با رویدادهای زندگی است، سلامت روان شما بر احساس و رفتار شما در زندگی روزمره تاثیر میگذارد. سلامت روان به جای فقدان بیماری روانی به ویژگیهای مثبت اشاره دارد اما افرادی که از نظر روانی سالم هستند، چه ویژگیهایی دارند؟
1نسبت به خود احساس خوبی دارند
آنها آنچه را که هستند میپذیرند و زندگی خود را بر اساس آنچه مردم فکر یا احساس میکنند پیش نمیبرند. آنها میدانند شفقت به خود برای زندگی و رشد مهم است.
2تحت تاثیر احساسات قرار نمیگیرند
افراد سالم میدانند که از نظر روانی باید احساساتی مانند ترس، خشم، عشق، حسادت، احساس گناه یا اضطراب را کنترل کنند. آنها با تمرکز بر افکارشان احساسشان را کنترل میکنند و میدانند کنترل احساسات خود در هر زمان یک نبرد برنده است.
3روابط شخصی پایدار و رضایتبخشی دارند
مهم نیست که چقدر زمان برای بهبود سلامت روانی و عاطفی خود اختصاص میدهید، باز هم به همراهی دیگران نیاز دارید تا بهترین احساس و عملکرد را داشته باشید. افراد دارای سلامت روانی به کسانی که شایسته آن هستند احترام میگذارند و منابع خود (زمان، پول، انرژی و...) را برای افراد سمی هدر نمیدهند یا رفتار مزاحم آنها را تحمل نمیکنند.
4ورزش میکنند و غذای خوب میخورند
ذهن، جسم و روح شما به هم مرتبط هستند. افراد سالم درک میکنند که همه اینها چقدر برای دیگران مهم است. یعنی مطالعه کنید، چیزهای جدید یاد بگیرید، بدن خود را به حرکت درآورید و به درستی به آن سوخت دهید.
5قادر به پذیرش زندگی هستند
ناامیدیها حتما اتفاق میافتد. افراد سالم درک میکنند که ناامیدی برای همه اتفاق میافتد، آن را میپذیرند، از آن درس میگیرند و ادامه میدهند.
6حد و مرز خود را میشناسند
افراد سالم مرزهای خود را میشناسند و از پایبند ماندن به آنها نمیترسند. افراد قوی میدانند چه زمانی نه بگویند. سعی نمیکنند همه را راضی نگه دارند. حقیقت این است که مهم نیست چه کسی هستید و چه کاری انجام میدهید، همیشه افرادی خواهند بود که شما را دوست ندارند و شما هم، همه را دوست ندارید.
7در صورت امکان روابط آسیبدیده را میبخشند و ترمیم میکنند
افراد سالم میبخشند. ممکن است زمان ببرد اما آنها به خود اجازه میدهند تا غصه بخورند و با تمام احساساتی که پس از آسیبدیدگی به وجود میآید کنار بیایند. در صورت امکان روابط آسیبدیده را ترمیم میکنند اما همچنان میدانند چه زمانی بهتر است به یک رابطه برای همیشه پایان دهند.
8برای پیشرفت شخصی ارزش زیادی قائل هستند
افراد سالم ارزش پیشرفت شخصی را درک میکنند. آنها رشد میکنند و از مربیان و افرادی که آنها را تحسین میکنند یاد میگیرند تا بتوانند رشد کنند.
9میتوانند برای دیگران خوشحال باشند
ظرفیت شاد بودن برای دیگران و این که آنها بدانند برایشان خوشحال هستید، جنبه مهمی از سلامت روان است. یعنی افراد سالم میتوانند فراتر از رنج و درد خود نگاه کنند و برای دیگران خوشحال شوند.
10خودشان تصمیم میگیرند
افراد سالم از نظر روانی درک میکنند که در نهایت مسئول زندگی خود هستند. آنها میدانند هر تصمیمی بگیرند به شکل دادن واقعیت کمک میکند.این تصمیمات که در طول یک عمر ترکیب میشوند سرنوشت نهایی ما را میسازند.
11برای خود و دیگران احترام قائل هستند
آنها میدانند که احترام مهم است. به این معنا که شما هر شخصی را همانطور که هست بپذیرید، حتی زمانی که با شما متفاوت است یا با او موافق نیستید. احترام باعث ایجاد امنیت و اعتماد میشود.
12با افراد دیگر راحت هستند
نیازی ندارند که دیگران را تحت تاثیر قرار دهند یا متفاوت رفتار کنند یا سعی کنند شخص دیگری باشند. زمانی که در جمع به صورت فردی یا گروهی هستند کاملا خود را باور دارند و پذیرفتهاند و با آنچه هستند راحتاند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اقتصاد / متولی نظارت بر اقامتگاههای مشهد ظرفیت اقامتگاههای رسمی را پاسخگوی خیل زائران علی بن موسیالرضا(ع) نمیداند و معتقد است: هیچ نرخ نامه شناوری برای اسکان زائر نیست،البته معاون گردشگری میراث فرهنگی اشارهای به فعالیت 2500 اقامتگاه غیرمجاز میکند و توضیحاتی هم درباره نرخهای متغیر در سایتها و سامانههای اقامتی میدهد. هرچند گزارشهای میدانی چند روز اخیر ما حاکی از آن است که برخی مراکز اقامتی مشهد نرخهای متفاوتی را برای اسکان زائران در طول یک هفته ارائه کرده و موجب گلایه زائران شدهاند.
مشهد الرضا، شلوغ است، خیل عاشقان و دلدادگان علی بن موسیالرضا(ع) به مناسبت دهه آخر صفر راهی مشهد هستند و پیش بینی میشود تا هشت میلیون زائر وارد این شهر شوند، این کلانشهر نیمی از ظرفیت هتلداری و اسکان کشور را به خود اختصاص داده اما بنا بر اذعان معاون گردشگری میراث فرهنگی مجموع ظرفیت رسمی اسکان( هتل، هتل آپارتمان، مهمانپذیر و خانه مسافر) 135 هزار تخت است و این ظرفیت پاسخگوی نیاز نیست؛ یعنی تقاضا برای اسکان و اقامت چند برابر ظرفیت موجود است. در چنین شرایطی مکان برای اقامت کیمیاست، بازار دلالی و سوءاستفاده هم داغ میشود و برخی اماکن اقامتی مشهد نرخهای عجیبی برای واگذاری اتاق به زائران اعلام میکنند،بهطور مثال در مشاهدات میدانی خبرنگار ما طی هفته گذشته؛ هزینه اجاره یک شب سوئیت دو نفره 600 هزار تومان اعلام شد درحالیکه در ماه گذشته همین سوئیت با هزینهای معادل 300 هزار تومان اجاره داده میشد. جالبتر آن که در رزرو اینترنتی از هتل آپارتمانی متوجه شدم قیمت روز یک سوئیت برای چهار نفر برای هرشب با اعمال تخفیف 890 هزار تومان است و قیمت نرخ نامه یک میلیون و 100 هزار تومان ذکر شده است. وقتی روز رزرو را به 3 مهر و نزدیک به شهادت امام رضا (ع) انتخاب کردم، برای یک شب اسکان در همین سوئیت باید یک میلیون و 119 هزار تومان پرداخت میشد و قیمت نرخ نامه نیز به یک میلیون و 250 هزار تومان تغییر کرده بود! یعنی علاوه بر تغییر قیمت روزانه در هتل آپارتمانها، نرخ نامه نیز تغییر میکند اما معاون میراث فرهنگی استان به عنوان متولی نظارت و مدیریت حوزه اسکان در استان معتقد است: اکثر تخلفها توسط اقامتگاههای غیررسمی انجام میشود. بیدخوری که برای ارائه گزارشی از تمهیدات میراث فرهنگی به منظور ارائه خدمات به زائران دهه آخر صفر مهمان تحریریه خراسان رضوی بود، اظهار کرد: مجموع ظرفیت رسمی و دارای مجوز اسکان در مشهد 135 هزار تخت است که در تلاش هستیم با همکاری و هماهنگی دستگاههای مختلف مانند مساجد، تکایا، مدارس و... این ظرفیت را به 600 هزار تخت برسانیم.
نرخ نامه شناور نداریم
معاون میراث فرهنگی قبول دارد که برخی اقامتگاههای مشهد در مناسبتهای خاص مانند دهه آخر صفر تخلف میکنند. وی افزود: ما در مشهد چیزی به عنوان «نرخ نامه شناور» نداریم و هر هتل و اقامتگاهی بالاتر از نرخ نامه مصوب از مسافر پول دریافت کند، «تخلف» است و با آن برخورد خواهد شد. این نرخ نامه توسط خود جامعه هتل داران تنظیم میشود و به تصویب میراث فرهنگی میرسد. بنابراین این که گفته شود اقامتگاه چه هتل یا مسافرخانه نرخ نامه شناور دارد درست نیست و اگر اقامتگاهی نرخ نامه مصوب را روی دیوار و در دسترس مسافر نگذاشته باشد تخلف محسوب و با آن برخورد میشود.
قطع آب و برق اقامتگاههای غیررسمی
بید خوری معتقد است: تخلفات توسط اقامتگاههای غیررسمی در مشهد انجام میشود. معاون میراث فرهنگی آمار تکاندهندهای از تعداد اقامتگاههای غیررسمی در مشهد ارائه داد و افزود: بر اساس برآوردها، تعداد اقامتگاههای غیررسمی و بدون مجوز مشهد حدود 2500 مورد است که تاکنون 800 مورد از آنها سامان دهی شدهاند و با همکاری فرمانداری مشهد دستور داده شده که بقیه اقامتگاهها که حاضر به همکاری نشدهاند از خدمات عمومی محروم شوند؛ یعنی ابتدا آب، برق یا گاز آنها قطع شود تا نتوانند خدمات ارائه کنند و مجبور شوند برای دریافت مجوز اقدام کنند.
50 هزار تخت غیررسمی و بازخورد منفی آن
وی گفت: این اقامتگاهها که بعضی منازل مسکونی هستند ظرفیت کمی برای اقامت دارند و برآورد میشود مجموع ظرفیت پذیرش آنها حدوداً 40 تا 50 هزار تخت است.( البته باید توجه داشت این که خدماتی بدون مجوز رسمی و بدون نرخ نامه و با هر قیمتی که گاهی دو برابر اقامتگاههای رسمی است به زائران علی بن موسیالرضا(ع) ارائه و موجب شود این سفیران فرهنگی با نارضایتی بعد از اتمام سفر زیارتی خود مشهد را ترک کنند قطعاً تأثیرات منفی زیادی را در ذهن دیگر زائران خواهد گذاشت).
بسیج امکانات برای افزایش ظرفیت اسکان
وی درباره افزایش ظرفیت اسکان در مشهد به مناسبت شهادت امام رضا (ع) گفت: هرسال 350 مدرسه برای اسکان در نظر گرفته میشده که امسال با 800 مدرسه این هماهنگی صورت گرفته است، شهرداری نیز تا 70 هزار نفر در سالنهایشان مشغول آمادهسازی هستند، سپاه هم ظرفیتهای اردوگاهی و سالنی خود را ارائه داده است، از هلالاحمر خواستهایم هر میزان که امکانش وجود دارد چادرهایش را پای کار بیاورد و صرفاً به هتلها بسنده نکردهایم، حتی برای زائران پیاده مکانهایی بدون صرف هزینه در نظر گرفته شده است. بیدخوری با بیان این که اقامتگاههای مشهد مناسبترین قیمت و بهترین کیفیت خدمات را در کشور ارائه میکنند، افزود: هتلها و مراکز اقامتی مشهد در زمانهای غیر مناسبتی که با کمبود مسافر مواجه میشوند ناچار هستند نرخهای خود را نسبت به نرخ مصوب با تخفیف اعلام کنند تا بتوانند مسافر جذب کنند اما به هیچ عنوان حق ندارند بالاتر از نرخ مصوب حتی در زمانهای ازدحام مسافر و زائر مطالبه کنند. به همین دلیل امسال بیش از 160 تیم بازرسی در حلقه مجاورت حرم رضوی مستقرشدهاند تا حجم تخلفات و گران فروشی به زائران و مجاوران کاهش یابد و با متخلفان برخورد قانونی صورت گیرد.
تلاش برای شفافسازی نرخ نامهها
معاون گردشگری میراث فرهنگی استان درباره شفاف شدن نرخها در اقامتگاههای مشهد گفت: نرخ نامه تمامی مراکز اقامتی مشهد باید ابتدا در سامانه داخلی«جانا» اعلام شود و پس از تصویب توسط میراث فرهنگی روی درگاه و سامانه «نماد» به صورت عمومی قراربگیرد تا همه شهروندان و مسافران از آن مطلع شوند. بدین ترتیب مسافر و زائر پیش از سفر خود میتواند به این سامانه مراجعه کند و از هزینهها و نوع خدمات ارائه شده توسط هر اقامتگاه مطلع شود. البته تاکنون حدود 80 درصد اقامتگاههای مشهد برای ثبت نرخ نامههای خود اقدام کردهاند و تلاش میکنیم در مدت کوتاهی 100درصد نرخ نامه اقامتگاههای مشهد در این سامانه ثبت شود.
چرا نرخها در سایتها و سامانهها متغیر است؟
معاون میراث فرهنگی درباره نرخهای متفاوت اعلام شده در برخی سایتها و سامانههای اقامتی نیز گفت: برخی اقامتگاهها به دلیل این که بتوانند ظرفیت اقامتی خود را به طور کامل پر کنند و متضرر نشوند ظرفیتهای خالی را در اختیار این سایتها و سامانههای اقامتی میگذارند تا برای آنها بفروشند یا به نوعی بازاریابی کنند اما حتی همین سایتها و اقامتگاهها اجازه ندارند بالاتر از نرخ مصوب خدمات ارائه کنند. یعنی اگر در نرخ نامه مصوب هزینه یک اتاق دوتخته 500 هزار تومان تعیین و روی دیوار اقامتگاه نصب شده هرگونه واگذاری این اتاق چه از طریق سامانهها و سایتها و چه توسط خود اقامتگاه تخلف محسوب و با آن برخورد قانونی میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.