دریای بیکران فضایل موسی بن جعفر(ع)
گفتوگوی خراسان با دکتر محمود مهدوی دامغانی به مناسبت سالروز ولادت امام کاظم(ع)
جواد نوائیان رودسری - آنچه در پی میآید، گفتوگوی کوتاه خراسان با استاد ارجمند و مترجم توانا، دکتر محمود مهدوی دامغانی، به مناسبت سالروز ولادت باسعادت امام موسی کاظم(ع) است. استاد در این مصاحبه، به برخی فضایل امام هفتم(ع) میپردازد و گزارشهایی شاخص از سیره آن بزرگوار نقل میکند که امیدواریم مقبول طبع شما همراهان گرامی باشد.
ولادت آن وجود مقدس
وجود مقدس امام کاظم(ع) در شهرکی به نام «ابواء» پا به عرصه گیتی نهاد؛ جایی میان مکه و مدینه که بارانداز کاروان حجاج و نیز استراحتگاه مسافرانی بود که عزم مدینه داشتند. زمان ولادت آنحضرت را ذیالحجه سال 127ق نقل کردهاند؛ هرچند که در برخی متون تاریخی، از ماه صفر سال 128 نیز، سخن به میان آمدهاست. پدر آن بزرگوار، امام جعفر صادق(ع) و مادر گرامیاش، حُمَیده خاتون بود. درباره فضایل موسی بن جعفر(ع) که در دوران حیات مبارک آنحضرت جلوهگر شد و به مثابه الگویی گرانقدر و میراثی سترگ و ارزشمند برای ما باقی ماند، سخن بسیار است. امیرمؤمنان(ع)، چنانکه ابنابیالحدید معتزلی نقل میکند، فرزندان گرامی خود، ائمه معصومین علیهمالسلام را «ارکان اسلام و دژهای رستگاری» نامیده و به حق، این تمثیل، گویای ماهیت سیره الهی و توصیفکننده وجود شریف آن دُردانههای عالم خلقت است.
الگوی بردباری و صله رحم
هرچند که تمام ائمه(ع) در صفت حلم و بردباری، شاخص و شناخته شدهبودند اما وجود مقدس موسی بن جعفر(ع) به دلیل ویژگیهای برجستهای که داشت، به این صفت ممتاز شد. آنحضرت، در آن عهد پرآشوب و دورانی که خلفای عباسی و به ویژه هارونالرشید، دم به دم بر تهدید و تنگناهای شیعیان میافزود و میکوشید رغبت عمومی را نسبت به وجود گرامی امام کاظم(ع) کم کند، از چنان محبوبیتی برخوردار بود که رشک و حسد دشمنان و بدخواهان را بر میانگیخت. جمیع خاندان سادات، اعم از حَسَنی و حُسینی، بر بزرگی و زعامت موسی بن جعفر(ع) گردن نهاده بودند و اداره موقوفات امیرمؤمنان(ع)، یعنی نخلستانها و مزارع متعددی که به کف باکفایت و همت الهی آنحضرت پا گرفته و پایدار شدهبود، برعهده امام موسی کاظم(ع) گذاشته شد و همه، بر اوامر ایشان اطاعت و تمکین داشتند، مگر معدودی که طریق ناصواب برگزیدند و به جایگاه الهی آن حضرت، رشک بردند. با این حال، پیشوای هفتم ما که درود خداوند بر او باد، هرگز در مسیر قطع رَحِم گام بر نداشت. به آن حضرت خبر دادند که برادرزادهاش، علی بن اسماعیل که به مقام عمو رشک میبُرد، عزم بغداد و دیدار با هارون را دارد. امام(ع) از وی دلیل این سفر و دیدار را پرسید و علی بن اسماعیل، بدهی و وامداری را عامل این سفر دانست؛ گفت که میرود تا از هارون تقاضای کمک مالی کند. امام کاظم(ع) که دلیل اصلی این سفر را میدانست، به برادرزادهاش گفت که همه وامهای او را میپردازد؛ اما علی، بر خواست خود پای فشرد، برخاست و آهنگ رفتن کرد؛ در این هنگام، امام کاظم(ع)، 300 دینار را برای خرج راه به برادرزاده بخشید و وقتی با شگفتی یاران و نزدیکان از این عمل روبهرو شد، فرمود که نمیخواهد قطع رَحمی از سوی او صورت پذیرد.
عالم بر آینده و اسرار غیب
در باب آگاهی امام(ع) نسبت به آینده که ناشی از علم الهی او و پدران بزرگوارش بود، گزارش و روایت فراوان است. شهرت این مسئله به قدری بود که حتی دشمنان آنحضرت نیز، بر آن اقرار داشتند. ابوحنیفه دینوری در «اخبار الطوال»، گزارشی را به نقل از «اصمعی»، معلم مأمون و امین، فرزندان هارون الرشید، آوردهاست که گفته هارون در حضور او و بعد از بیرون رفتن فرزندان، از جنگ و قتال میان ایشان در آینده، بیمناک بوده و چون اصمعی درصدد آرام کردن خلیفه عباسی برآمده، وی برآشفته و گفتهاست که یکی از صالحان و اولیای خدا، او را از این آینده پرتشویش باخبر کردهاست. اصمعی بعد از کمی جستوجو، در مییابد که این پیشبینی درست، از وجود مقدس موسی بن جعفر(ع) صادر شدهاست.