مناسبت
تعداد بازدید : 111
عملیات مرصاد و ذلت ابدی برای منافقین
منافقین از مدتها قبل و حتی پیش از آنکه بهاصطلاح، وارد فاز مسلحانه شوند، با رژیم بعث عراق همکاری داشتند و با این همکاری، زمینه شهادت و اسارت بسیاری از هموطنان خود را فراهم کردند. افزون بر این، بخش مهمی از 17 هزار شهید ترور نیز، نمایی از وسعت جنایات این گروهک را به نمایش میگذارد. در خردادماه سال 1365، در اوج درگیریهای جنگ تحمیلی، مسعود رجوی رسماً وارد خاک عراق شد و با صدام دیدار کرد. به این ترتیب، چهره کثیف منافقین در انظار عمومی ملت ایران، بیش از پیش پلیدی خود را نمایان کرد. این مسئله با آغاز هجومهای گردانی منافقین، به عنوان بخشی از بازوی نظامی رژیم بعثی عراق، دنبال شد. از آذرماه سال 1365، منافقین در کنار نیروهای صدام و علیه ایران و ایرانی، میجنگیدند و خون جوانان این مرز و بوم را بر زمین میریختند. آنها حتی لباس نظامی خود را هم با افسران بعثی هماهنگ کردهبودند. اما پذیرش قطعنامه 598 در 27 تیرماه سال 1367، زنگ خطری برای خائنان بود؛ آنها میترسیدند که دیگر برای صدام کارایی نداشتهباشند و به این ترتیب، موقعیتی را که از رهگذر خیانت به ملت ایران و به شهادت رساندن بهترین جوانان این مرز و بوم به دست آورده بودند، از دست بدهند. به این ترتیب، نقشه کودکانه و ابلهانهای به نام عملیات «فروغ جاویدان» ریخته شد تا به زعم سران منافقین، تهران فتح و کار نظام مردمی جمهوری اسلامی، یکسره شود؛ تحلیلهای توهمآمیز مسعود رجوی، نیروهای جَوْزده و سرسپرده او را به مسلخی کشاند که برایشان باورنکردنی بود. آنها که با پنج هزار نیرو و ادوات زرهی متوسط، با خط سیر مستقیم، قصد حرکت به سمت تهران را داشتند، در تنگه چهارزبر، چنان در گل فرورفتند که بیرون آمدن از آن منجلاب، برای بسیاری از آنها ممکن نشد. روز پنج مردادماه 1367، منافقین در تنگه چهارزبر، مقهور رشادت سربازان دلیر ایران شدند. دو هزار نفر از فریبخوردگان و همراهان رجوی در این عملیات بر خاک مذلت افتادند و از بین رفتند؛ ذلتی ابدی برای منافقینی که به ملت خود پشت کردند و دست دشمنان این آب و خاک را فشردند.