جواد نوائیان رودسری – دوم تیرماه سال 1287 بود که بریگاد قزاق با فرماندهی کلنل لیاخوف به مجلس شورای ملی حمله کرد و آن را به توپ بست؛ واقعهای که اهل تاریخ، آن را با نام «یوم التوپ» میشناسند. این رویداد، سرآغاز دورانی نسبتاً کوتاه بود که از آن به «استبداد صغیر» تعبیر میشود. غلبه محمدعلیشاه بر مشروطهخواهان، با جنایات پرشماری همراه بود؛ برخی از آنها را مانند ملکالمتکلمین و میرزاجهانگیرخانصوراسرافیل، به طرز فجیعی بهقتل رساندند و گروهی دیگر را مانند آیتا... طباطبایی، پس از ضرب و شتم، به تبعید فرستادند. هنگامهای که طرفداران استبداد برپاکردهبودند، بهتدریج تمام ایران را فراگرفت و به قولی، هیچکس جرئت نفسکشیدن نداشت. این وضعیت در ماههای بعد به صورت خفقانی عمومی ظاهر شد که میدان تلافیجوییهای فراوانی بود. شاه قاجار بعد از آنکه توانست با قوهقهریه بر خواست ملت غلبه کند، کوچکترین نافرمانی را برنمیتابید و عُمّال وی در سراسر کشور، دست به خشونت گستردهای زدند. در مشهد، غلبه روسها بر شهر، باعث شده بود که فضا برای فعالیت طرفداران استبداد بیشتر فراهم باشد؛ اما در این شهر که به قول «ملکزاده»، مورخ دوره مشروطه، توجه و همّتی برای حمایت از مشروطیت دیده نمیشد، مردانی پیدا شدند که تمام نیروی خود را برای بیدار نگهداشتن چراغ مشروطیت به کار بستند. در واقع، دوران مبارزات مخفی مشهدیها در راه آزادی و مبارزه با استبداد، درست بعد از واقعه «یومالتوپ» آغاز شدهبود.
تولد یک روزنامه
سیدحسین اردبیلی، مدیر مدرسه «رحیمیه» مشهد، یکی از طرفداران جدی مشروطیت بود. با آغاز دوره استبداد صغیر، سیدحسین به فکر ایجاد یک روزنامه مخفی برای هماهنگکردن فعالیتهای مشروطهخواهان افتاد؛ روزنامهای که بتواند هم اخبار امیدوارکننده به مردم بدهد و هم طرفداران آزادی را از حال و روز یکدیگر باخبرکند. سیدحسین اردبیلی تلاش میکرد با این روش، فضای سیاسی شهر مشهد را هم دوباره با مبارزه آشتی دهد؛ اما تعداد افرادی که حاضر بودند با او در این زمینه همکاری کنند، زیاد نبود. چند ماه طول کشید تا چنین افرادی پیدا شوند. بالاخره با همت وی، جمعی از جوانان پرشور و البته صاحبقلم آن روز، دور هم جمع شدند؛ جوانانی که یکی از آنها ملکالشعرا بهار بود. به این ترتیب، جمع این گروه زیرزمینی در اسفندماه سال 1287 تشکیل شد و ثمره آن، انتشار روزنامهای به نام «خراسان»، در روز بیست و هفتم همین ماه بود؛ روزنامهای با مدیریت شخصی خیالی به نام «رئیسالطلاب» که محل چاپخانه را، بالاخیابان مشهد معرفی میکرد و البته پرداخت هزینههای آن با سیدحسین اردبیلی بود. روزنامه خراسان، بیشتر به گاهنامه شباهت داشت؛ محدودیت ناشی از تسلط مستبدان و جو پراختناقی که آنها در مشهد حاکم کردهبودند، باعث میشد که کار نگارش و انتشار روزنامه با وسواس فراوان و رعایت نکات امنیتی جریان داشته باشد. بهار در جلد نخست کتاب «تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران»، ضمن اشاره به اشتغالش در روزنامه خراسان، به بیان برخی اقدامات برای توسعه فعالیت مطبوعاتی این روزنامه میپردازد؛ این نخستین تجربه روزنامهنگاری ملکالشعرا بود که بعدها در روزنامههای دیگر او، چه در مشهد و چه در تهران، تداوم یافت. خراسان، روزنامهای برای مقابله با استبداد صغیر بود؛ اصلا آن را راه انداخته بودند تا شعله قیام را روشن نگه دارند. بهار برخی از شورانگیزترین شعرهای سیاسی خود را در خراسان منتشر کرد؛ «با شه ایران زآزادی سخن گفتن خطاست ... کار ایران با خداست» یکی از این اشعار است. نوشتن چنین ابیاتی و انتشار آنها، آن هم بیخ گوش طرفداران استبداد، شجاعت زیادی میخواست. گزارشهای خراسان در این دوره نیز، رسواکننده طرفداران استبداد بود. پاسخ به شایعاتی که علیه مشروطهخواهان جریان داشت و نیز، ابلاغ نامههای مشروطهخواهان دیگر شهرها به مشروطهخواهان مشهدی، از دیگر وظایفی بود که این روزنامه برای خود تعریف کرد.
پایان عمر غول استبداد
اما از قدیم گفتهاند که ظلم پایدار نمیماند؛ هیمنه کاخ استبدادی که محمدعلیشاه بنا کرده بود، با آغاز قیام مردم تبریز به رهبری ستارخان فروریخت؛ خبر پیروزیهای مشروطهخواهان خطه آذربایجان، یکی از مهمترین اخباری بود که در روزنامه خراسان منعکس میشد. در بهار سال 1288، نفسهای استبداد به شماره افتاد و فضای سیاسی بهتدریج تغییر کرد. فعالیت خراسان نیز در مشهد، عیانتر شد و این یک موقعیت عالی برای جا انداختن روزنامه در میان مردم محسوب میشد. به تدریج آگهیهایی هم برای روزنامه گرفته شد؛ نخستین آگهی مربوط به فروش کتاب خاطرات ناپلئون بناپارت بود. در مشهد بهتدریج مشروطهخواهان جانی دوباره گرفتند و مقر روزنامه خراسان، یعنی چاپخانه توس در بالاخیابان، خود اقدام به انتشار روزنامهای به نام «توس» با حضور بیشتر عوامل فعال در خراسان کرد. دوران جدیدی آغاز شد. روزنامه خراسان که در اولین دوره انتشارش، مأموریت خود را به تمامی انجام دادهبود، در شماره 24 متوقف شد؛ این اتفاق در اواخر خردادماه سال 1288 افتاد؛ حدود یک ماه بعد، در 22 تیرماه سال 1288، تهران توسط مشروطهخواهان فتح شد؛ به این ترتیب، استبداد صغیر پایان گرفت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
علی کفاشیان، نایب رئیس پیشین فدراسیون فوتبال و رئیس کمیته فوتسال به دلیل قانون منع بهکارگیری بازنشستگان از سمتهایش در این فدراسیون استعفا کرد اما 2 سال از استعفایش نگذشته بود که بار دیگر و همزمان با بحث اصلاح اساسنامه فدراسیون و برگزاری انتخابات به فوتبال بازگشت. کفاشیان بعد از استعفا از فدراسیون، حدود یک سال درگیر پرونده محرومیت ۵ سالهاش از سوی کمیته اخلاق بود. این پرونده به حقپخش دیدارهای تیم ملی فوتبال ایران در مرحله مقدماتی جامجهانی برزیل اختصاص داشت و باعث شد رئیس پیشین فدراسیون فوتبال برای دادخواهی به کمیته استیناف شکایت کند. کمیته استیناف هم در روزهایی که بحث بازگشت کفاشیان به فدراسیون قوت گرفت اقدام به کاهش ۴ ساله محرومیت کرد و نکته عجیبتر اینکه رئیس کمیته استیناف هرگز حاضر نشده درباره دلایل و استدلالهای این کمیته در خصوص کاهش 4 ساله این محرومیت توضیح دهد تا شائبه فرمایشی بودن این حکم مطرح شود. اما نکته عجیبتر اینکه حکم محرومیت 5 ساله کفاشیان در تاریخ پنجم تیرماه سال گذشته صادر شد و کفاشیان برای بازگشت به فدراسیون فوتبال حتی حاضر نشد تا محرومیت یکسالهاش به طور کامل سپری شود و 6 روز زودتر از پایان دوران محرومیت با حضور در فدراسیون فوتبال، بازگشت رسمی و البته غیرقانونی خود را اعلام کرد. حتی اگر بحث رای فرمایشی کمیته استیناف را هم منتفی بدانیم حضور کفاشیان 6 روز زودتر از پایان محرومیت یکسالهاش پوزخندی به قانون بوده تا مشخص شود مسئولان فدراسیون فوتبال و مدیران فوتبالی نه تنها به قانون منع بهکارگیری بازنشستگان بلکه به خیلی دیگر از قوانین و احکام رسمی اعتقادی ندارند و دوست دارند خودشان قانون را بنویسند! به هر حال بدون هیچ توضیحی محرومیت کفاشیان به یکباره از 5 سال به یک سال کاهش یافته تا بزرگترین مشکل رئیس و نایب رئیس پیشین فدراسیون برای بازگشت برطرف شود اما همزمان موج جدیدی از انتقادات نسبت به بازگشت کفاشیان شکل گرفت؛ از استعفای محمد دادکان نماینده ایران در کمیته جوانان کنفدراسیون فوتبال آسیا گرفته تا ورود نمایندگان مجلس به این ماجرا و درخواست برای کنار گذاشتن کفاشیان. کفاشیان اعلام کرد که فعلا به عنوان نایب رئیس فعالیتش را پیش میبرد و احتمالا بخش عمدهای از این فعالیتها مربوط به انتخابات خواهد بود. با توجه به این مسئله حالا یک احتمال جدی مطرح شده و آن هم حضور کفاشیان در فدراسیون به عنوان سرپرست برای فراهم کردن حضور نماینده وزارت ورزش در انتخابات و حمایت از او برای رسیدن به صندلی ریاست است. انتخابات فدراسیون فوتبال قرار است مهرماه برگزار شود و مسئولان این فدراسیون همچنان درگیر اصلاح اساسنامه هستند؛ اساسنامهای که گفته میشود با موافقت وزیر ورزش در بخشهایی از آن اصلاحات اساسی صورت گرفته و شاید یکی از دلایل کوتاه آمدن وزارت در بعضی از بندهای پیشنویس اصلاحی همین توافقات پشتپرده باشد!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اعصار و قرون گذشته و آداب و رسوم و هنجارهای رایج در آنها یکی از موضوعات جالب برای مردمان هر دوره و نسلی است. در این میان برخی قرون و اعصار تاریخی هستند که دارای آداب و رسوم و ویژگیهای جالبتر و عجیبتری بودهاند. قرون وسطی یکی از همین دورههای تاریخی است. برای مردمان عصر حاضر قرون وسطی که به دورهای از تاریخ اروپا در فاصله قرن پنجم تا قرن پانزدهم میلادی اطلاق میشود، مملو از مفاهیم و شرایط بیگانه و ناآشناست. این دوران که به آن سدههای میانه هم گفته میشود یکی از تاریکترین دورهها در طول تاریخ اروپا بوده است. جنگهای فراوان، شیوع بیماریها و فقدان بهداشت که از مشخصههای بارز این دوره است باعث به وجود آمدن مشکلات زیاد برای مردمانی می شده که از بخت بدشان در این برهه زمانی به دنیا آمده بودند. با این حال برای ما که از دور و بعد از گذشت قرنها به دورهای به نام قرون وسطی نگاه میکنیم، این دوران در واقع یک برهه تاریخی جالب است که مردمان آن برخی از عجیبترین، جالبترین، خندهدارترین و حیرت انگیزترین باورها، سنتها و روندهای تاریخ بشر را خلق کردهاند. باورها و سنتهایی که شاید بسیاری از ما چیز زیادی درباره آنها نشنیده باشیم. ما، در این مطلب نگاهی به این گذشته دور انداختهایم تا شما را با برخی از واقعیتهای جالب درباره آنها آشنا کنیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مدیرکل بهزیستی خراسان رضوی با بیان این که تعداد گزارش کودکآزاری در استان ظرف امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته به میزان دو و نیم برابر بیشتر شده است، افزود: روزانه ۲۰ تماس تلفنی از سوی شهروندان خراسانی با «سامانه ۱۲۳ مرکز اورژانس اجتماعی» بهزیستی استان با موضوع گزارش کودکآزاری صورت میگیرد. پوریوسف در گفت و گو با ایرنا مجموع تماس های تلفنی روزانه مردم با سامانه ۱۲۳ اورژانس اجتماعی استان را ۷۵۰ مورد ذکر و اظهار کرد: ۴۵۰ مورد از این تماس های تلفنی مرتبط و در حیطه وظایف سازمان بهزیستی است. وی موضوع ۲۰ تا ۲۵ مورد از این تعداد تماس تلفنی روزانه را «گزارش کودکآزاری» اعلام کرد و افزود: کارشناسان بهزیستی مطابق دستورالعمل ها و بر اساس محتوا و فوریت، این تماس ها را مجزا می کنندو مداخله مستقیم برای رسیدگی مددکاران اجتماعی را به آن ها در سه سطح «آنی، فوری و غیرفوری» انجام میدهند. وی تصریح کرد: افزایش موارد گزارش کودکآزاری به سامانه ۱۲۳ ناشی از ارتقای سطح آگاهی عمومی و آشنایی مردم با این مرکز مددکاری و ارائه گزارش آسیب هایی از این دست به بهزیستی است. وی گفت: اکثر قریب به اتفاق موارد کودکآزاری توسط والدین، بستگان و وابستگان نزدیک به خردسال مورد آزار صورت میگیرد. وی ادامه داد: تفکیک سهم والدین و غیروالدین در وقوع کودکآزاری، کار سختی است اما به طور کلی گزارش های دریافتی از مردم نشان میدهد که والدین و والدخواندهها بیشترین سهم را نسبت به دیگر بستگان نسبی و سببی در آزردن کودکان دارند. مدیرکل بهزیستی استان به افزایش گزارش های کودکآزاری در خراسان رضوی اشاره و بیان کرد: ظرف سه ماه نخست امسال هزار و ۸۰۰ گزارش از وقوع این پدیده در تماس با مرکز ۱۲۳ بهزیستی استان ثبت شد که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته دو و نیم برابر شده است.همچنین حقدادی معاون بهزیستی استان نیز در گفت و گو با تسنیم، درباره این که گفته میشود مشهد دارای مافیای زباله است و در این زمینه از کودکان و نوجوانان بهرهکشی میشود، تصریح کرد: این که بگوییم وجود ندارد به طورقطع صحیح نیست زیرا افراد زیر 18 سال و گاهی زیر 15 سال در این زمینه فعال هستند؛ با توجه به این که خوشبختانه قانون حمایت از اطفال و نوجوانان تصویب و ابلاغ شده دست مقاماتی که قرار است این موضوع را پیگیری کنند بازتر شده تا بتوانند حق این بچهها را بگیرند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دلار در حرکت صعودی این چند روزه خود، دیروز هم افزایش نرخ را در بازار اسکناس تجربه کرد به طوری که برخی منابع از نرخ بیش از 19 هزار و 500 تومانی ارز در بازار آزاد خبر دادند. در این حال و در شرایطی که گفته می شود ورود ارز به داخل کشور با محدودیت هایی مواجه و سفر رئیس کل بانک مرکزی به عراق نیز در همین راستا انجام شده است، دیروز رئیس جمهور، به متخلفان ارزی هشدار و بانک مرکزی هم در راستای دستور رئیس جمهور، اخطار داد در صورت عدم برگشت ارز توسط صادرکنندگان غیر متخلف، مطابق مقررات اسامی آن ها را در رسانه ها منتشر می کند. به گزارش ایرنا، روحانی در جلسه دیروز ستاد اقتصادی دولت با اشاره به لزوم درک شرایط سخت کشور و محدودیتهای ناشی از تحریمهای ضدبشری آمریکا از جمله در زمینه صادرات نفت، گفت: در نتیجه این تحریمها نقل و انتقال ارز با دشواری همراه بوده و از سوی دیگر شرایط ناشی از شیوع ویروس کرونا از جمله بسته شدن برخی مرزها، واردات را هم دچار مشکل کرده است.
وی با اشاره به لزوم کنترل قیمتها در بازار سرمایه بهویژه بازار ارز، ادامه داد: مطابق سیاست ارزی کشور و مجموعه مصوباتی که در خصوص سیاست تجاری-ارزی کشور برای توسعه صادرات غیرنفتی و بازگشت ارز آن تعریف شده، باید تعهد ارزی همه فعالان بخش صادرات و واردات اعم از دولتی، عمومی و خصوصی در چارچوب این قانون و مقررات مشخص باشد و بانک مرکزی نیز موظف است به طور شفاف فهرست تمام کسانی که برای واردات، ارز دریافت کردهاند به علاوه میزان عمل آن ها به تعهداتشان را در سامانه اعلام کند تا این اطلاعات برای مردم، رسانهها و مراجع ذیصلاح شفاف و به سهولت قابل دسترس باشد.
رئیس جمهور همچنین افزود: بانک مرکزی باید به همه بدهکاران عمده برای بازگرداندن ارز حاصل از صادرات اخطار دهد و زمان پرداخت برای آنان مشخص شود و در صورت تخطی، با معرفی آن ها به افکار عمومی و مراجع ذیصلاح، به تخلف آن ها رسیدگی شود. در این خصوص، دیروز بانک مرکزی با تشکر از صادرکنندگانی که ارز صادراتی خود را بازگردانده اند، به صادرکنندگانی که تاکنون برای این کار اقدام نکرده اند، ضمن ارائه مهلت بازگشت ارز تا پایان تیرماه هشدار داد درصورت بازنگرداندن ارز، اسامی آن ها مطابق مقررات، در رسانه ها انتشار می یابد تا عموم مردم مطلع باشند چه افرادی برای منافع شخصی خود باعث تلاطم در نرخ ارز و تحمیل هزینه های سرسامآور به آحاد جامعه می شوند. طبق گزارش این بانک، تعدادی از صادرکنندگان به رغم گذشت مدت طولانی از تاریخ صدور کالا و خدمات، هنوز ارز های صادراتی سال 97 را به چرخه اقتصاد کشور برنگردانده اند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمدعلی محمدپور- آتش که به جان زاگرس افتاد و یکییکی بلوطها را به کام ویرانگر خود کشید، آدمهای بسیاری پیدا شدند که با کمترین امکانات به جنگ با آن شعلههای سرکش و سوزان رفتند. یکی از این افراد، البرز زارعی کوهنورد 38 ساله اهل گچساران بود که مشارکت فعالی برای فرونشاندن آتش کوه دیل داشت. اما در روز دوازدهم خردادماه متاسفانه خودش هنگام انجام همین کار، در حادثه حریق مصدوم و به بیمارستان منتقل شد. این جوان فداکار، 18 روز پس از بستری شدن در بیمارستان جان خود را از دست داد. این روزها ویدئویی از او منتشر شده که شعر حماسی فریدون اکبری را که به تقلید از ابیات شاهنامه سروده شده ، رو به دوربین میخواند که: «دریغ است که ایران ویران شود» تا به این مصرع میرسد که «چو ایران نباشد تن من مباد» حالا میدانیم تن او دیگر بین ما نیست اما یادش همیشه سبز است. به همین بهانه در کنار گرامیداشت یاد حدود 130 شهید محیط بان و جنگل بان مروری میکنیم فداکاریهای افراد دیگری را که برای حفاظت و حمایت از طبیعت ایران نام نیکی از خود به جا گذاشتند.
مسئولانی که رویا را ندیدند
آتشسوزیهای زاگرس حوادث دیگری را هم برای داوطلبان مردمی در پی داشت. خانم رویا جانفزا جوان 19 ساله کوهنوردی است که برای خاموش کردن آتش به کوهستان خائیز دهدشت رفته بود. او در روز دوم حضورش در منطقه محل آتشسوزی هنگام مهار آتش دچار سانحهای شد که منجر به آسیب از هر دو پا، شکستگی انگشتان و گذاشته شدن پلاتین برای پای او شده است به گونهای که مجبور شد مدتی را در بیمارستان بستری شود. در شبکههای اجتماعی بارها درباره وضعیت او و مشکل جسمی که برایش پیش آمده ، مطالبی منتشر شد اما ظاهرا چندان مورد توجه مسئولان قرار نگرفت. گویا مسئولان مربوط ، مسئولیتی در قبال نیروهای داوطلب مردمی که به مبارزه با آتش میروند برای خود قائل نیستند. به عنوان مثال خبری به نقل از فرمانده یگان حفاظت محیط زیست منتشر شد که او گفته: «در لایحه حمایت از محیطبانان و جنگلبانان این موضوع را تعریف کردیم تا داوطلبانی که بهویژه برای کنترل حریق میآیند و مصدوم میشوند، هزینه درمانشان را پرداخت کنیم اما شورای نگهبان به دلیل بارِ مالی آن را رد کرد و درنهایت از لایحه حذف شد» و همچنین از ایشان نقل شد که مسئولان کاری جز دعا کردن فعلا نمیتوانند انجام دهند!
صلاحی که سوخت
وقتی صلاحالدین نیمههای شب ۲۲ مرداد 86 همراه پدرش به جنگلهای منطقه حفاظت شده «بوزین» و «مره خیل» باینگان شهرستان پاوه رفت تا در خاموش کردن آتشسوزی مشارکت کند، شاید فکرش را هم نمیکرد که شب بعد از آن با بدترین شکل سوختگی در بیمارستان بستری شود. وضعیت او به شکلی بود که حتی پزشکان از زنده ماندنش به کلی ناامید شده بودند. صلاحالدین میرانی جوان کرمانشاهی در آتشسوزی سال 86 جنگلهای کرمانشاه درگیر 78 درصد سوختگی شد. در همین حادثه سه نفر کشته و 15 نفر زخمی شدند که تعدادی از آنها جنگل بانها و محیطبانها و تعدادی نیروهای داوطلب مردمی بودند. خودش درباره روز واقعه در مصاحبه با رسانهها میگوید: «وقتی از آتشسوزی در منطقه باخبر شدیم، بلافاصله با خودرو بیش از ۴۰ کیلومتر جاده خاکی را پیمودیم تا به مراتع و جنگلهای آتش گرفته برسیم. آنجا، از شدت نور شعلههای آتش، شب را در برابر دیدگان مان، چون روز یافتیم.» او هنگام عملیات مهار آتش ناگهان خود را میان شعلههای آتش گرفتار دید. در این حادثه علاوه بر شکستگی دست چپ، از ناحیه هر دو پا تا زانوها، هر دو دست تا کتف ها، صورت و لاله دو گوش دچار سوختگی های عمیقی شد. او برای هزینههای درمانش نزدیک به 10 سال تلاش و پیگیری کرد تا بتواند فریادش را به گوش مسئولان برساند. در نهایت هزینه دو عمل از 13 عمل او توسط مسئولان بر عهده گرفته شد و بقیه را با هزینه شخصی پرداخت.
پایی که جا ماند
۲۶ فروردین ماه امسال بود که چهار سوداگر طبیعت به صورت مسلحانه به دلایل نامعلوم به پاسگاه محیطبانی اداره حفاظت محیط زیست در نزدیکی روستای دوپیران در بخش مرکزی شهرستان گتوند حمله کردند و پس از درگیری با سید امین هادی پور از محیط بانان شهرستان گتوند، پای راست او را با اسلحه شکاری هدف قرار دادند. این محیطبان مظلوم، توسط کادر درمان تحت درمان قرار گرفت اما در نهایت مجبور به قطع پای او شدند. شهرستان گتوند هفت هزار هکتار منطقه حفاظت شده محیط زیست دارد و به گفته رئیس اداره حفاظت محیط زیست این شهرستان تنها پنج محیط بان و یک سرباز حفاظت از این مناطق را برعهده دارند. البته کمبود محیط بان تنها مشکل طبیعت و جنگل ایران نیست بلکه کمبود امکانات حفاظتی، نداشتن دوربین درپاسگاههای محیط زیست و مشکلات وسایل نقلیه و نبود حمایتهای لازم حقوقی از معضلات پیش روی محافظان طبیعت ایران است. هادی پور در رنجنامهای با گله از وضع موجود نوشت: «آخر به چه گناهی باید ناقص شوم، مگر چه کردم جز خدمت به کبوتری که لانه نداشت به کَلی که گرسنه بود و با چشمهای معصومش طلب غذا میکرد، به گُلی که زیر صخره روییده بود و آب میخواست... حقم نبود خدا...».
پیروی که پیرو حق بود
۷ اردیبهشت 84 در جریان یک پست ایست و بازرسی ساختگی، شش فرد ناشناس، ناصر پیروی، جنگل بان و رئیس اداره منابع طبیعی ماسال را ربودند. آنان پس از بستن دست و پای وی، سرش را با تیغ جدا کردند. سرکردگی این ترور با دو تن بود. یکی از دستگیر شدگان درباره نحوۀ قتل گفتهاست: «او مرد سرسختی بود و به جنگل حساسیت خاصی داشت. من و همدستانم مدتی بود به خاطر مالکیت بخشی از جنگل با جنگل بانی کشمکش داشتیم و او سرسختانه مقابل ما ایستاده بود. ما هم تصمیم گرفتیم برای رسیدن به اهدافمان او را از سر راه برداریم. به همین دلیل تصمیم به کشتن او گرفتیم و آن را عملی کردیم». پیروی از افرادی بود که به دلیل امتناع از برآوردن خواستههای گروهی از سودجویان قربانی این ترور شد. او به شهید مبارزه با مفاسد کوه خواری و جنگل خواری مشهور شده و از وی به عنوان یکی از خوشنامترین و شجاعترین جنگل بانان ایران نام برده میشود. پیروی در طول مدت فعالیت خود با قاچاقچیان چوب و زمینخواران درگیریهای فراوانی داشت. در ماههای آخر خدمت، وی با یک گروه چهار نفره برای جلوگیری از تصرف غیرقانونی ۵ هکتار جنگل درگیر شد. قاچاقچیان پس از بیاثر واقع شدن تطمیع پیروی، او را تهدید کردند اما وی پس از مواجه شدن با تهدیدها به سازمان قضایی نیروهای مسلح شکایت برده بود که تا هنگام قتل وی پیگیری نشد. در نهایت، قاتلان پس از دو ماه توسط پلیس آگاهی دستگیر شدند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
3 چالشحاجیلیبرایمدیری
خواننده پاپ با طرح کدام سؤالات، مجری «دورهمی» را غافلگیر کرد و کدام بخش از صحبتهای او حذف شد؟
مائده کاشیان - دیروز بخشی از برنامه اینترنتی «امشو» در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد که امید حاجیلی خواننده، روایت خود را از حضورش در «دورهمی» و پاسخ سانسورشدهاش به مهران مدیری را بازگو کرد. حاجیلی در آن برنامه، نه فقط درباره این سوال خاص، بلکه به طور کلی گفتوگویی معمولی با مهران مدیری نداشت. با توجه به اظهارنظر جدید حاجیلی، میتوان حدس زد که چالش با مدیری، به شکل بداهه صورت نگرفته است.
چالش اول: پاسخ سانسورشده
طبق توضیح حاجیلی، ماجرا از این قرار است که وقتی مهران مدیری به رسم همیشگیاش، اصرار میکند که حاجیلی درباره علت ازدواج نکردن خود توضیح بدهد، وی پاسخی میدهد که مدیری دیگر این سوال را از او نکند و میگوید هروقت آقای مدیری ازدواج کند، او هم ازدواج میکند! حاجیلی در ادامه صحبتهایش در «امشو»، گفت: «این بخش از برنامه حذف شد و آقای مدیری هم دیگر کلا بیخیال آن قضیه شد»!
چالش دوم: خوانندگی بازیگران
امید حاجیلی پس از پایان برنامه و اجرای خود، ناگهان سوالی از مهران مدیری کرد که باعث شد دوباره پای گفتوگو با او بنشیند. این خواننده با اشاره مستقیم به این که چون مدیری خوانندگی میکند، از او پرسید چه حسی دارد که بازیگر خواننده میشود، این چه عطشی است که افراد زیادی به سمت آن میآیند؟ مهران مدیری در پاسخی کوتاه به این سوال گفت: «حس خوب». حاجیلی هم برای این که مدیری را به توضیح بیشتر وادار کند، گفت که میخواهد بداند این چیست که یک بازیگر تئاتر یا سینما آن را نمیگیرد و وارد حرفه خوانندگی میشود تا آن را بگیرد؟ او پس از پاسخ مدیری باز هم بحث را ادامه داد و پرسید، علت این که یک خواننده بازیگر میشود چیست؟ حاجیلی در ادامه هم از پاسخهایی که مدیری داد استفاده و سعی کرد بحث را به نتیجه برساند.
چالش سوم: رد اظهارنظر مدیری
یکی دیگر از سوالات انتقادی امید حاجیلی در «دورهمی»، مربوط به یکی از صحبتهای قبلی مدیری بود. این خواننده وقتی نام هنرمندان جهانی موسیقی به میان آمد، از این فرصت برای به چالش کشیدن مدیری استفاده کرد و ناگهان پرسید: «شما در برنامه «کتابباز» گفتید باخ حدود پنج هزار قطعه ساخته، اما من هرچه گشتم حدود هزار و 70-80 قطعه بود.» مدیری نیز پاسخ داد که در طول تاریخ از بین رفته است. امید حاجیلی پس از این جواب، مدیری را با سوال دیگری غافلگیر کرد و گفت چطور میشود که از بین رفته، اما میدانیم که ساخته؟! او در ادامه برای این که غیرمستقیم اظهارنظر مهران مدیری را رد کند، استدلال آورد که این تعداد قطعه از لحاظ منطقی با تعداد سالهای عمر او جور درنمیآید.
با علی صبوری تا 1409
قرارداد 10 ساله استندآپ کمدین «خندوانه» با تلویزیون چه مزیتها و ملاحظاتی دارد؟
مصطفی قاسمیان - عصر روز شنبه، گفتوگویی از علی صبوری نفر اول فصل دوم مسابقه استعدادیابی «خنداننده شو» منتشر شد که این استندآپ کمدین در بخشی از آن، با ابراز پشیمانی تلویحی از فعالیتهای خود در اینستاگرام، گفته است: «امروز به آن تجربه رسیدم که کاملا فضای مجازی را کنار بگذارم و وارد تلویزیون شوم. به همین منظور به تلویزیون یک تعهد حرفهای 10 ساله دادهام که همه کارهایم تا 10 سال آینده با اجازه مدیران سازمان باشد.» این که چرا صبوری حاضر شده با عقد چنین قراردادی، زیر بار محدودیتهایی برود در جای دیگری قابل بررسی است اما برای تلویزیون، این قرارداد یک پیروزی محسوب میشود.
حاشیههای بحرانساز
میدانید در شرایط کنونی، حواشی سیاسی یا مجازی چهرههایی که در برنامههای صداوسیما دیده میشوند، ممکن است روی وضعیت کاری و برنامههای آنها در رسانه ملی تأثیر بگذارد. به این معنا که برای مدتی، ممنوعالتصویر شوند و سریالها و برنامههای شان از آنتن دور بماند. در چنین شرایطی، علاوه بر چهره مد نظر، صداوسیما نیز ضرر میکند و مجبور است بخشی از تولیداتش را پخش نکند. گاهی نیز کار بالا میگیرد و حواشی، تبدیل به بحرانی برای مدیران تلویزیون میشود؛ مانند موردی که برای دو بازیگر زن سالهای اخیر سریالهای شبکه 2 رخ داد.
یک قرارداد خوب
در چنین وضعیتی، اقدام مدیران شبکه 3 و عقد قرارداد، آن هم به صورت طولانیمدت با چهرهای جوان و بااستعداد مثل علی صبوری، قابل تحسین است. پیشتر در «خنداننده شو» دیدهایم که صبوری، دارای لوازم اولیه برای تبدیل شدن به یک ستاره کمدی است. او حداقلهای ظاهری بازیگری را دارد و بدون استفاده از شوخیهای جنسی نیز میتواند مخاطبش را بخنداند. تنها نقطه ضعف صبوری، حواشی منفی او در فضای مجازی است که احتمالاً با اجرای این قرارداد، تا حد زیادی کنترل خواهد شد. در چنین شرایطی، برنامههای حال و آینده صبوری، از گزند حواشی او مصون خواهند ماند.
شفافیت در مفاد قراردادها
قرارداد فوقالذکر، نمونههای مشابه فراوانی در صنعت موسیقی کشور دارد؛ از جمله برخی پدیدههای سالهای اخیر موسیقی پاپ مانند حامد همایون، حمید هیراد و ماکانبند که با ناشران آثار خود، قراردادهای طویلالمدت بستهاند. در سینمای جهان به ویژه هالیوود نیز که وجوه صنعتی آن پررنگ است، این مدل قرارداد، چه با تهیهکنندگان و چه با بازیگران رایج است و مختص بازیگران تازهکار هم نیست. انتظار میرود سازمان صداوسیما به شکل داوطلبانه، مفاد قرارداد را که شامل محرمانگی نمی شود شفاف کند.
سایه مرگ قاضی منصوری بر دادگاه طبری
رئیس دادگاه: مرگ منصوری احراز نشده است
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وزیر راه و شهرسازی با تاکید بر این که حباب قیمت مسکن شکسته خواهد شد، گفت: اگر تا 7 یا 10 سال پیش، دولت باید زمینه خانه دار شدن تا دهک پنج را فراهم می کرد اکنون به دهک هفت رسیده ایم و حتی نزدیک است تا دهک 8 هم برای خانه دار شدن نیازمند حمایت دولت باشند.
به گزارش صدا و سیما، محمد اسلامی در برنامه «نگاه یک» شبکه یک سیما گفت: التهابات و تغییرات قیمت در حوزه مسکن اساساً متاثر از عرضه و تقاضا نیست بلکه متاثر از هجوم منابع یا تجدید ارزیابی برای کالا و خدمات و همچنین شاخص های اقتصادی کشور و تغییرات نرخ ارز است.وی افزود: در طول دهه های گذشته هم کشورمان این موضوع را تجربه کرده است که روند کاملا هماهنگ و یک نواختی میان نرخ تورم و تغییرات قیمت ارز و طلا با قیمت مسکن و اجاره وجود دارد و در بسیاری از موارد، نرخ اجاره از میزان رشد قیمت مسکن، بیشتر افزایش یافته است.وی اضافه کرد: متاسفانه در بخش قیمت گذاری مسکن و اجاره، قانون و مقررات مدونی نداریم تا دولت مداخله کند چون حوزه خصوصی مردم است و قیمت بر اساس شرایط عمومی بازار و در میان خود مردم تعیین شده است.
اسلامی گفت: باید برای نرخ رشد و اجاره بها، ضوابطی تعیین کرد و برای اقشار آسیب دیده از نظر درآمدی در شرایط کرونا، منابعی را در نظر گرفت تا آن ها بتوانند از صندوق حمایتی برخوردار شوند. این بحث های کارشناسی در حال انجام است و امیدواریم خروجی آن بسته حمایتی باشد تا مستاجرانی که طبق ضوابط، شناسایی می شوند، با مستنداتی که ارائه می کنند از این بسته حمایتی به صورت تسهیلات ودیعه مسکن برخوردار شوند.اسلامی ادامه داد: با پیشنهاد بانک مرکزی و موافقت اولیه دولت، این هفته می توانیم ضوابط استفاده از بخشی از منابع مصوب مقابله با آثار اقتصادی ناشی از کرونا را برای این منظور تصویب و وارد مرحله اجرایی کنیم.وزیر راه و شهرسازی با اشاره به این که استطاعت خرید خانوارها به مرور زمان کاهش یافته است، گفت: اگر تا 7 یا 10 سال پیش، دولت باید زمینه خانه دار شدن تا دهک پنج را فراهم می کرد اکنون به دهک هفت رسیده ایم و حتی نزدیک است تا دهک 8 هم برای خانه دار شدن نیازمند حمایت دولت باشند.اسلامی افزود: برنامه اقدام ملی مسکن ما فعلا دهک هشت را هم در برنامه لحاظ کرده است زیرا دهک 7 می توانست در مدت حداکثر پنج سال صاحب خانه شود اما اکنون این رقم از 18 تا 20 سال هم عبور کرده است بنابراین باید برنامه جامعی داشته باشیم تا این دهک ها را پوشش دهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غفوریان- «گفته بودم 20 میلیون ولی خب خانمم منصرفم کرد، گفت چرا می خوای خودتو ناقص کنی. چند بار هم چند خریدار که فکر کنم دلال کلیه بودند تماس گرفتند، پول هم خوب می دادند ولی راستش من ترسیدم چون یک شرط خاص داشتند...!»
ماجرای خرید و فروش اعضای بدن، موضوع جدیدی نیست. همه هم می دانیم که تمامی فروشندگان بدون استثنا به دلیل «فقر» و ناچاری تکه ای از بدن خود را به فروش
می گذارند.
انتقال آگهی ها از روی دیوار به فضای مجازی
آگهی های فروش اعضای بدن خصوصا «کلیه» که قبلا روی تکه ای کاغذ نوشته و روی دیوار نصب می شد، حالا به فضای مجازی نقل مکان کرده است. در شرایطی که انجمن ها و مراکزی رسمی وجود دارد که می توان از طریق آن عضو را اهدا کرد اما در فقدان قانون منع خرید و فروش اعضای بدن، این ماجرا گاهی با اتفاقات عجیبی روبه رو می شود.
از لابه لای انبوه آگهی هایی که در فضای مجازی وجود دارد، با چند مورد آن ها تماس می گیرم. به یکی از آن ها می گویم که خبرنگار هستم و می پذیرد که سوالاتم را پاسخ دهد.
می گوید: «این آگهی مربوط به سال قبله. به دلیل بیچارگی و بدبختی مجبور شدم کلیه ام را به فروش بگذارم. چند نفری تماس گرفتند و بعضی از اون ها که فکر کنم دلال بودند پول خوبی هم برای کلیه ام می دادند اما شرط شان این بود که عمل برداشتن کلیه در یکی از کشورها انجام بشه.
راستش ترسیدم که آدم ربایی و این جور چیزا باشه از طرفی هم خانمم منصرفم کرد می گفت چرا می خوای خودتو ناقص کنی خدا بزرگه ما از گرسنگی نمی میریم...»در یکی از کانال های خرید و فروش اعضای بدن که تعداد زیادی آگهی فروش کلیه و کبد تا مغز استخوان در آن تبلیغ شده است، برخی فروشندگان اعلام کرده اند که برای عمل، حاضرند به خارج از کشور هم اعزام شوند.
80 برای من 30 برای دلال بین المللی!
درمیان تماس هایی که می گیرم یکی از آن ها مربوط به ماجرای یک خانم 35 ساله است. او تجربه عجیبی در این زمینه دارد: به دلیل شرایط بد مالی ام تصمیم گرفتم کلیه ام را بفروشم.
دلال که اهل یکی از استان های غربی بود زمینه سفر به کشور همسایه را فراهم کرد. قرارمان 80 میلیون بود که البته با خریدار خارجی 110 میلیون معامله کرده بود. ما به کشور همسایه رفتیم و در آن جا پزشک و کمیسیون پزشکی بیمارستان متوجه شدند که ما با گیرنده کلیه فامیل نیستیم و خرید و فروش انجام داده ایم و اجازه این کار را ندادند و من دست خالی برگشتم...
یک چهارم مبلغ را اول می گیرم
با صاحب این آگهی هم تماس می گیرم: «مردی هستم 30ساله.ساکن شهر... کلیه خودمو به قیمت 70میلیون به علت مشکلات شدید مالی می خوام بفروشم ،خیلی هم عجله دارم،گروه خونی B- شماره تماس...» می پرسم 70 میلیون زیاد نیست؟ می گوید: «نه مگه ندیدی بعضی ها تا 120 هم قیمت داده اند؟ (راست می گوید قیمت کلیه تا 150 میلیون هم دیدم) اگر خواستی آزمایش انجام می دیم اگر اوکی شد، قرارداد می بندیم. خواستی یک چهارم رو اول بده بقیه رو بعد از عمل بده...» نوع حرف زدنش کاملا از یک استیصال حکایت
می کند...
در فقر قانون
به طور طبیعی وقتی قانون مشخصی برای جلوگیری از خرید و فروش اعضای بدن وجود ندارد، این گونه بسترها هم که به هیچ عنوان شکل و روی مناسبی ندارد تمام نخواهد شد.
دو روز قبل هم سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ در واکنش به سخنان یکی از مسئولان وزارت بهداشت مبنی بر این که از پلیس خواستهایم تا به موضوع آگهیهای فروش اعضای بدن ورود کند، اظهار کرد: هیچ نهادی از پلیس نخواسته است تا به موضوع آگهیهای فروش اعضای بدن ورود کند.
این نوع مواجهه پلیس و وزارت بهداشت با این آگهی ها نشان از نبود یک برنامه و سازوکار مشخص برای جلوگیری از این آسیب است که دستگاه ها برای رفع تکلیف، برخورد با آن را به گردن یکدیگر می اندازند. طبیعتا نبود قانون در این زمینه از مهم ترین دلایل رونق خرید و فروش اعضای بدن است؛ موضوعی که پیشتر پزشکیان نایب رئیس وقت مجلس هم به آن اشاره کرده بود: «قانونی در زمینه خرید اعضای بدن انسان وجود ندارد...باید لایحه یا طرحی برای سامان دهی وضعیت پیوند عضو ارائه شود.»
نایب رئیس کمیسیون بهداشت در گفت وگو با خراسان :
موضوع تهیه قانون پیوند اعضا هفته آینده در کمیسیون مطرح می شود
محمد اکبری- سید محمد پاک مهر نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس درخصوص برنامه کمیسیون متبوعش برای قوانین حمایتی در زمینه پیوند عضو، گفت: بررسی و مطالعه روی موضوع فقدان قانون پیوند عضو و بحث خرید و فروش آن از اولین دستورات کمیسیون بهداشت در هفته آینده خواهد بود.وی افزود: بنا داریم در این زمینه ابتدا تحقیق و بررسی کنیم و پس از آن در جلساتی با حضور کارشناسان و مسئولان مربوط، همچنین متخصصان امر حقوقی وقانونی موضوع خرید اعضای بدن انسان را بحث و بررسی کنیم تا با تشخیص ضرورت تهیه قانون طرح یا لایحه آن تهیه شود.
نماینده بجنورد ، جاجرم ، مانه و سملقان در مجلس گفت: در نشست های آینده کمیسیون با حضور مسئولان مربوط موضوعات اولویت دار متعددی را در حوزه بهداشت و درمان مورد بررسی و هم اندیشی قرار خواهیم داد که یکی از این موارد بحث فقدان قانون در زمینه پیوند اعضای بدن انسان و مسئله ضابطه مند نبودن خرید و فروش آن است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.