چند خط تاریخ
تعداد بازدید : 80
چرایی سقوط پهلوی اول به روایت «جان فوران»
«جان فوران» در کتاب مشهور «مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران»، درباره شرایط زندگی و معیشت کارگران در دوره پهلوی اول مینویسد:«ناظران بریتانیایی و آمریکایی شرایط کار را به بردگی تشبیه کردهاند.
در سالهای 1937-1934م/1316-1313ش مزد کارگر در صنایع بافندگی 5/1 تا 2 ریال(6 پِنس) به ازای 10 ساعت کار روزانه بوده است؛ در 1941م/1320ش مزد مردان به 3 تا 6 ریال افزایش یافته اما دخترها یک تا 2 ریال بوده است(6 پنس مزد روزانه کارگران بافندگی در ایران سال 1936م/1315ش را مقایسه کنید با 63 پنس در بریتانیا، 23 پنس در هند، 14 پنس در ژاپن). به عملهها به ازای 12 ساعت کار روزانه در سال 1930م/1309ش، بین 2 تا 3 ریال مزد میدادند. به احتمال زیاد مزد واقعی در این دوره کاهش یافته است چون افزایش مزدها تناسبی با نرخ فزاینده تورم 30 تا 50 درصدی در فاصله سالهای 1920-1940م/1299-1319ش(بنا به گزارش سال 1941م/1320ش سفارت آمریکا) نداشت». «فوران» درباره توسعه صنعتی دوران رضاشاه میافزاید:«با همه این دستاوردها، باید گفت برنامه صنعتی کردن کشور توسط رضاشاه با شکستها و محدودیتهایی همراه بوده است: 1- این صنایع بسیار تخصصی بودند و در چند نقطه معدود کشور یعنی تهران، تبریز، اصفهان و چند شهر مورد نظر رضاشاه در شمال متمرکز شدند. 2- همانطور که گفتیم ایجاد این صنایع از روی یک برنامه مشخص صورت نمیگرفت. 3- در رابطه با هزینهها، سود و سرمایهگذاری نیز، مشکلاتی در کار بود.» وی در بخش دیگری از کتاب خود، به موضوع دلایل سقوط و تبعید رضاشاه نیز میپردازد و مینویسد:«او در معادله آلمان – شوروی – بریتانیا دچار اشتباه محاسبه شد و نتوانست خود و دولتش را از جاذبه فریبای آلمان دور نگه دارد، اینها سقوط وی را گریزناپذیر ساختند. بر این همه، باید سبک حکومت خودکامهای را نیز، افزود. مشاورانش جرئت مخالفت با نظرات وی را نداشتند و نمیتوانستند اطلاعات حساس را در اختیار وی قرار دهند. در آخرین دیداری که با کابینهاش داشت، به آن ها گفت: در رابطه با برنامهها و اندیشههایم، راز موفقیتم آن بود که هرگز با کسی مشورت نکردم! این [نوع نگرش، البته] دلیل سقوط وی در سال 1941م/1320ش نیز بود.»