گروه ورزش/ یکی از جذابیتهای فوتبال در این است که نتایج لزوما روایتکننده درستی از اتفاقات یک بازی نیست. لهستان با دو گل از سد عربستانسعودی گذشت و نخستین برد خود در این دوره از مسابقات را به ثبت رساند ولی شاگردان هروهرنار با وجود متحمل شدن اولین شکست خود در جام بیستودوم، نمایشی سزاوارانه داشتند و حریف اروپایی خود را آزار دادند و حسابی به زحمت انداختند. در دقایق ابتدایی این عربستان بود که لهستان را تحت فشار قرار داد و باعث شد تا سفید و قرمزهای عصبانی تا قبل از دقیقه 20 سه کارت زرد دریافت کنند. رفتهرفته بازی به تعادل کشیده شد و سرانجام در دقیقه 39 شاهد روشن شدن چراغ اول بودیم. فرار لواندوفسکی و پاس کاتبک او به پیوتر زیلینسکی رسید و هافبک ناپولی توپ را به طاق دروازه کوبید تا اولین گل عقابها در این دوره از مسابقات زده شود. بازی در شرف اتمام بود که شاهینهای سبزپوش به کمک کمکداور ویدیویی صاحب یک ضربه پنالتی شدند. سالم الدوسری پشت توپ قرار گرفت ولی در دوئل با ووچخ شزنی مغلوب شد و توپ برگشتی نیز با سیو درخشان دروازهبان باتجربه یوونتوس همراه شد تا لهستان به اولین تیم پس از مکزیک و آرژانتین جامجهانی 1930 تبدیل شود که در دور گروهی هم پنالتی از دست میدهد و هم حریفش پنالتی هدر میدهد. عربستان مانند بازی با آرژانتین این بار هم نیمه اول را با باخت یک-صفر تمام کرد و به رختکن رفت. صحبتهای سرمربی فرانسوی نماینده آسیا یک بار دیگر مثمرثمر واقع شد. آنها برای جبران گل خورده فشار زیادی روی دروازه لهستان آوردند و چند بار تا آستانه گلزنی پیش رفتند اما بیتجربگی مهاجمان و بدشانسی آنها باعث شد تا حساب کار همچنان یک-صفر بماند. در این بین سفیدپوشان روی ضدحمله دو بار توسط آرکادیوش میلیک و روبرت لواندوفسکی تیر دروازه عربستان را به لرزه درآورند. حملات عربستان شکل و شمایل انتحاری به خود گرفته بود اما این حربه نتیجه معکوس داد. توپ روی قوس محوطه جریمه سعودیها از زیر پای عبدا... المالکی گذشت و به لواندوفسکی رسید. ستاره باشگاه بارسلونا هم مانند همیشه قدر فرصت به دست آمده را دانست و توپ را در دقیقه 82 برای دومین بار به تور محمدالعویس چسباند تا این بار خبری از بازگشت تیم رنار نباشد و همهچیز برای آنها تمام شود. لوا با این گل توانست برای اولین بار در جامجهانی گلزنی کند و آرزوی دیرینهاش برآورده شود. اشکهای او بعد از این گل گواه فشار زیادی بود که روی او قرار داشت. لوا پیش از این، چهار بازی انجام داده و 14 شوت زده بود اما هیچکدام راهی به دروازه پیدا نکرده بود تا اینکه سرانجام این طلسم شکست. این مهاجم تمامنشدنی هفتادوهفتمین گل خود با لباس تیم ملی لهستان را زد و به رکورد پله رسید. لهستان در چهارمین مصاف با عربستان به چهارمین پیروزی دست یافت. آنها همچنین مانند چهار سال قبل که ژاپن را شکست دادند مقابل یک تیم آسیایی برنده شدند و گلی دریافت نکردند. حالا تعداد بردهای آنها برابر نمایندگان قاره کهن از تعداد باختها پیشی گرفت. در طرف دیگر قصه، شاهینهای سبزپوش در یازدهمین مصاف برابر تیمهای اروپایی در جامجهانی، دهمین شکست را متحمل شدند. عربستان در دوره قبل با پنج گل به روسیه باخته بود. لهستان با این پیروزی چهار امتیازی شد تا با 2 گل زده و صفر گل خورده در آستانه صعود از گروه سوم قرار بگیرد. آنها در روز پایانی باید به مصاف آرژانتین قدرتمند بروند. عربستان اما با قبول این شکست امتیازش در عدد سه باقی ماند. آنها همچنان تکلیفشان در دست خودشان است و در روز آخر به مصاف مکزیک میروند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ورزش/ یوزهای ایرانی در دومین دیدارشان در جامجهانی قطر گل کاشتند و در دقایق پایانی دیدار با ولز، نفس اژدها را گرفتند تا حالا و در آستانه بازی با آمریکا شانس بالایی برای صعود به عنوان تیم اول گروه B داشته باشند. در واقع تیم ملی در یک موقعیت تاریخی قرار گرفته و در صورت پیروزی مقابل آمریکا و توقف انگلیس میتواند به عنوان سرگروه از گروهش صعود کند و حسابی تاریخساز شود. تیم ملی ایران که تاکنون شش دوره در جامجهانی حضور داشته در پنج دوره قبلی نتوانسته از گروهش صعود کند و در جامجهانی روسیه هم با وجود کسب چهار امتیاز که بیشترین امتیاز کسبشده توسط تیم ملی در ادوار جامجهانی بوده در عین شایستگی از صعود باز ماند. حالا کارلوس کیروش و شاگردانش در یک ماموریت بزرگ میتوانند نام خود را در تاریخ ورزش ایران جاودانه کنند. هشتم آذر که برای فوتبال ایران و فوتبالدوستان ایرانی به واسطه صعود تاریخی تیم ملی ایران به جامجهانی 98 فرانسه با عبور از استرالیا، یادآور یک رویداد بزرگ و شیرین است میتواند دوباره تکرار شود و حلاوت و شیرینی مضاعفی به کام ایرانیها بریزد. حالا تاریخ در حال تکرار است و از قضا ایران و آمریکا باید روز هشتم آذر و به فاصله 25 سال از صعود تاریخی ملیپوشان ایرانی به جامجهانی فرانسه، در ورزشگاه البیت قطر به مصاف هم بروند و جدال سختی برای صعود خواهند داشت. سوای مسائل سیاسی بین دو کشور و حساسیت غیرفوتبالی آن، حالا از بعد فنی و صعود هم این بازی حسابی حساس و سرنوشتساز است.
حالتهای صعود در گروه B
در جدول ردهبندی گروهB، انگلیس با چهار امتیاز اول است و ایران با سه امتیاز در رده دوم قرار دارد. آمریکا با دو امتیاز سوم و ولز با یک امتیاز در رده چهارم جای گرفتهاند. پس از انجام بازیهای ایران-آمریکا و ولز-انگلیس در ساعت 22:30 هشتم آذر، از ۹ حالت ممکن در پنج حالت ایران به دور حذفی صعود میکند و در یک حالت هم این شانس را دارد که با توجه به تعداد گلهای رد و بدل شده در این دو بازی راهی مرحله حذفی شود. تیمملی در سه حالت به طور قطع نمیتواند راهی مرحله بعد شود و از جامجهانی خداحافظی خواهد کرد.
1. برد ایران و برد انگلیس؛ صعود انگلیس به عنوان تیم اول و ایران به عنوان تیم دوم
2. برد انگلیس و تساوی ایران؛ صعود انگلیس به عنوان تیم اول و ایران به عنوان تیم دوم
3. برد انگلیس و شکست ایران؛ صعود انگلیس به عنوان تیم اول و آمریکا به عنوان تیم دوم
4. تساوی انگلیس و برد ایران؛ صعود ایران به عنوان تیم اول و انگلیس به عنوان تیم دوم
5. تساوی انگلیس و تساوی ایران؛ صعود انگلیس به عنوان تیم اول و ایران به عنوان تیم دوم
6. تساوی انگلیس و شکست ایران؛ صعود انگلیس به عنوان تیم اول و آمریکا به عنوان تیم دوم
7. شکست انگلیس و برد ایران؛ صعود ایران به عنوان تیم اول و (ولز/ انگلیس) به عنوان تیم دوم
8. شکست انگلیس و تساوی ایران؛ صعود (انگلیس/ ولز/ ایران) به عنوان تیم اول و (انگلیس/ ولز/ ایران) به عنوان تیم دوم
9. شکست انگلیس و شکست ایران؛ صعود آمریکا به عنوان تیم اول و (ولز/ انگلیس) به عنوان تیم دوم
با توجه به روحیه و انگیزه بالای ملیپوشان پس از پیروزی مقابل ولز و سابقه برد ایران مقابل آمریکا در جامجهانی فرانسه، به زعم بسیاری از کارشناسان و رسانهها شانس ایران برای پیروزی مقابل یانکیها بیشتر از حریف است. اما این نکته را هم باید در نظر داشت که میانگین سنی آمریکا چند سال پایینتر از ایران است که با میانگین سنی 28 مسنترین تیم جام بیستودوم است و شاید همین مسئله توازن قدرت را تحتتاثیر قرار دهند. از این رو بسیاری به کیروش توصیه میکنند که از نیروهای جوانتر در بازی با آمریکا استفاده کند تا در جنگهای فیزیکی و دوندگی تیمش کم نیاورد تا شانس برد ایران بیشتر و بیشتر شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هیچ کدام از ما بابت گلزنی «مهدی طارمی» در بازی با انگلیس، تعجب نکردیم چون عنصر شگفتی با آن اتفاق همراه نبود، اما در بازی برابر «ولز»، تیمملی کشورمان موفق به زدن 2 گل شد. 2 بازیکنی که در این بازی گلزنی کردند چیزی فراتر از شگفتی و تعجب برای تماشاگران به یادگار گذاشتند. در این مطلب، کمی بیشتر از شرایط روانی «روزبه چشمی» و «رامین رضائیان» قبل از شروع این بازی خواهیم گفت و اینکه چطور موفق به زدن 2 گل فراموشنشدنی در تاریخ فوتبال کشورمان شدند. درسهای موفقیتآوری در این اتفاق از منظر روانشناسی، وجود دارد.
اعتمادبهنفس بالا و نگاه درست «چشمی» به انتقادها
روزبه چشمی آخرین بازی ملی خود را در مرحله یکچهارم نهایی جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ بهعنوان بازیکن تعویضی مقابل چین انجام داد ولی پس از جدایی «کارلوس کیروش» از تیم ملی، فقط یک بار توسط «مارک ویلموتس» به دو دیدار تدارکاتی برابر سوریه و کرهجنوبی دعوت شد اما پس از آن دیگر رنگ پیراهن ملی را ندید. حتی کیروش هم در بازگشت به تیمملی و برای دو مسابقه دوستانه مقابل اروگوئه و سنگال، «چشمی» را به اردوی ایران دعوت نکرد. به این اتفاقات، ماجرای انتقادهای شدید به عملکرد او بعد از بازی اول را هم اضافه کنید که انصافا، بهجا بود و همه کارشناسان درباره آن همنظر بودند، اما حالا، او نه تنها در هر دو بازی برای کشورمان در جامجهانی 2022 به میدان رفته که یک گل سرنوشتساز هم به ثمر رسانده است، اما او چطور بعد از این همه مشکلات، روانش را برای بازیکردن و درخشش در زمین آماده نگه داشت؟ نکته درسآموزی که از ماجرای «روزبه» میتوان گرفت، اینکه انسان باید در زمانی که مورد انتقادهای شدید قرار میگیرد، بهجای ناامید شدن، مرور افکار منفی در ذهن، نابود کردن اعتمادبهنفس خود، غصه خوردن بیشازحد و ... تمام تلاش خود را بکند تا از اعتمادی که به او شده، بهترین نتیجه را بگیرد. اگر «چشمی» به خودش و توانمندیهایش اعتماد نداشت، اگر نگاه درستی به انتقادها نداشت و آنها را به جای ظرفیتی برای شناسایی نقاط قوت و ضعفاش به حساب دشمنی دیگران با خودش میگذاشت، قطعا از لحاظ روانی نمیتوانست این جسارت را به خودش برای زدن شوت در دقیقه 98 بدهد و درنهایت آن را پاس میداد! شوت زدن توسط بازیکنی که کلا اهل شوتزدن نیست، نکته مهمی است که کمتر به آن توجه شده است.
بردن نهایت استفاده از خوشاقبالی
«رامین رضائیان» هم مانند «چشمی»، جایی در ترکیب تیمملی برای مسابقات مقدماتی جامجهانی نداشت و فاصله زیادی هم با از دست دادن حضور در قطر نداشت ولی کیروش به ایران برگشت و در همان فهرست اول، رامین را دعوت کرد. چیپ زیبای او به ولز در دقیقه 101، تیر نهایی بر پیکره یاران «گرت بیل» بود، اما قسمت جالب ماجرا این است که «رضائیان» و «چشمی» تا چند روز پیش اصلا فکرش را هم نمیکردند که در قطر به ترکیب اصلی راه یابند اما بر اساس شانس و خوشاقبالی که به آنها رو کرد، توانستند از این فرصت به دست آمده به نحو احسن استفاده کنند. به همین دلیل است که داشتن تلاش و پشتکار یک فرمول ثابت موفقیت است چراکه اگر در این حالت کمی خوششانسی هم برای فرد رقم بخورد، نتیجه چشمگیرتری رقم خواهد خورد. درباره گل «رضائیان» هم ردپای اعتماد به نفس بالا و جسارتش را از یاد نبرید. او در موقعیتی بود که می توانست با یک پاس، بازیکن دیگری را صاحب موقعیت کند اما وقتی دید که خودش شرایط گلزنی دارد، بیپروا گزینه چیپ را انتخاب کرد و گل هم به زیبایی هرچه تمامتر به ثمر رسید.
راهکارهای حفظ انگیزه در ناامیدی
یک نکته مهم دیگر درباره «چشمی» و «رضائیان»، ناامید نشدن برای دعوت نشدن به تیمملی در مسابقات مقدماتی جامجهانی است. هم چشمی در استقلال و هم رضائیان در پرسپولیس و سپاهان، جزو بازیکنان تاثیرگذار تیمشان بودند اما اگر مدام به این فکر میکردند که شانسی برای حضور در قطر ندارند، قطعا با این کیفیت نمیتوانستند در مستطیل سبز بدرخشند. هر دوی این بازیکنان، طعم تلخ نبودن با تیمملی را در چند سال اخیر چشیده بودند اما هیچگاه به ناامیدیشان ختم نشده بود. به همین بهانه میخواهم چند راهکار طلایی برای حفظ و افزایش انگیزه در شرایط ناامیدکننده را مطرح کنم که به درد همه ما خواهد خورد.
1- انگیزههایتان و عواملی را که باعث ایجاد انگیزه در شما میشوند همیشه جلوی چشم خود نگه دارید: چسباندن آنها روی دیوار، ثبت روی دسکتاپ کامپیوتر شخصی یا بک گراند گوشی و ... چون بسیار کمککننده خواهد بود.
2- مسئولیتپذیر باشید و هدفهایتان را به همه دوستان و آشنایان خود اعلام کنید تا شرایط برای رسیدن به آنها فراهم شود.
3- برای داشتن انگیزه بر امروز تمرکز داشته باشید. فکر کردن به گذشته و نگرانی از آینده فقط سرعت حرکت شما را کند و تمرکز شما را بر حال و اکنون کم میکند.
کیروش، استاد انگیزهبخشی
به بازیکنان
علاوه بر این دو بازیکن، حیف است که به قدرت انگیزهبخشی «کیروش» به بازیکنانش اشاره نکنیم. شاید ترکیب او در بازی اول خوب نبود اما احیای انگیزه و جسارت به بازیکنانش بعد از شکست 6 بر 2 مقابل انگلیس از عهده هرکسی برنمیآید. بدون شک یکی از نکات مهم در پیروزی تیمملی کشورمان، داشتن انگیزه زیاد بازیکنان بود و در واقع میتوان انگیزه را نیروی محرکهای برای رسیدن به هدف دانست. خوشحالی خاص و جالب سردار آزمون، کریم انصاریفرد، رضائیان و ... با «کیروش» بعد از گلها، حاکی از ارتباط مناسب او با همه بازیکنان و انگیزهای است که همه را به تلاش بیشتر مجبور میکند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مهدی طارمی مهاجم تیم ملی ایران بعد از گلزنی به انگلیس در بازی نخست جامجهانی ۲۰۲۲ قطر، به یکی از بازیکنانی تبدیل شد که خبرها و گمانهزنیهای نقلوانتقالاتی در فوتبال اروپا را به خود جلب کرد. طارمی ۳۰ ساله که تا پایان فصل آینده با باشگاه پورتوی پرتغال قرارداد دارد، با درخشش در جامجهانی مسیر انتقال به یک تیم و کشور دیگر را تسهیل کرده است. بعد از بازی با انگلیس بود که بعضی از کارشناسان و رسانههای انگلیسی اعلام کردند طارمی گزینه مناسبی برای باشگاه منچستریونایتد و جانشینی کریستیانو رونالدوست. پیش از این هم نام طارمی با باشگاههایی چون آرسنال و چلسی مطرح شده بود. حالا و در شرایطی که باشگاه پورتو رسما واکنشی به اخبار مطرحشده پیرامون مهاجم ایرانیاش نداشته، اکرم کنور، خبرنگار ترکیهای مدعی شد باشگاه لاتزیو شرایط طارمی را زیر نظر گرفته است. سرجیو کونسیسائو سرمربی تیمش در واکنش به احتمال تصاحب طارمی به خاطر عملکرد خوب در جامجهانی توسط کوسهها (تیمهای بزرگ دیگر اروپا) گفت: «پورتو هم یکی از کوسههای تاریخ فوتبال است.» طارمی در شرایطی مورد توجه تیم لاتزیو قرار گرفته است که سابقه رویارویی با این تیم را دارد. طارمی در تابستان ۲۰۲۰ با مبلغ ۴.۷۳میلیون یورو از ریوآوه خریداری شد اما حالا ارزش او در بازار نقلوانتقالات چهار برابر شده و به حداقل ۲۰میلیون یورو رسیده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بسیج نباید فراموش کند درگیری اصلی با استکبار جهانی است. امتداد بسیج در جهان اسلام از برکات بسیج است
تنها چیزی که مشکل ما را با آمریکا حل می کند «باج دادن» است کدام ایرانی باغیرتی حاضر است که یک چنین باجی بدهد؟
می گوید صدای ملت را بشنوید! صدای رعدآسای ملت در سیزدهم آبان امسال بلند شد؛ شنیدید؟ شما صدای ملت را بشنوید
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری - از آن روزها 93 سالی میگذرد، حالا چند ماه اینوَرتر یا آنوَرتر، فرقی نمیکند؛ وقتی آن نوزاد در دهم بهمن سال 1308 در محله چهارباغبالا، بخشی از محله بزرگ بالاخیابان مشهد و در خانه مرحوم شیخ عباسعلی محقق واعظ خراسانی به دنیا آمد، همه شاد و خوشحال بودند؛ اصلاً برای پدرِ اهل علم و مادر باایمانش، خدیجه خانم، رنگ و شکل کوچه «پنجه» هم عوض شد. کوچه پنجه را شاید امروز، خیلی از مشهدیها نشناسند، شاید قیافهاش کمی تغییر کرده باشد، اما هنوز هم اگر گذرتان به چهارراه خسروی بیفتد و راه بیفتید به سمت چهارراه نادری، اولین کوچه سمت راست شما، کوچه «شوکتالدوله» است، همان کوچهای که اگر حوصله کنید و وارد آن شوید، در اولین گذر سمت چپش، میرسد به کوچه «پنجه»، همانجایی که روزی روزگاری، کودکی به دنیا آمد که بعدها علامه شد، استادی شد برای همه استادان و نامش را به عنوان یک دانشمند گرانمایه در سراسر جهان به زبان آورده و میآورند. همان کوچهای که محل تولد علامه ارجمند استاد مهدی محقق است؛ هم او که چند ماه دیگر، وارد مرحله 93 سالگی زندگی میشود و افتخاری است برای مشهد، برای ایران و برای همه جهان اسلام.
آن کودکی پرماجرا
علامه محقق، دوران طفولیت خود را در همان محله اصیل و قدیمی مشهد گذراند. فقط شش سال داشت که آن اتفاق افتاد؛ مردم جمع شدند در مسجد گوهرشاد و به بازداشت مرجع تقلیدشان، به رفتارهای ضد دینی و ضدملی رضاشاه و ماجرای تغییر لباس و کلاه اعتراض کردند. به تدریج کار بالا گرفت و در 21 تیر 1314، عُمّال پهلوی، همه متحصنان را به گلوله بستند و در خانه خدا، جوی خون به راه انداختند و در روزهای بعد، شروع کردند به بازداشت و تبعید روحانیون و علما. شیخ عباسعلی محقق از جمله روحانیون تحت تعقیب حکومت بود؛ عالمی که در جریان قیام، بر فراز منبر مسجد گوهرشاد برای مردم سخنرانی کرد. علامه محقق آن ماجرا را چنین به یاد میآورد: «هنوز صدای صفیر گلولههایی که در شب واقعه شلیک میشد در گوشم طنینانداز است، به خصوص که این واقعه مصادف شد با پنهانی زیستن پدرم، زیرا او نیز در آن شب، در همان مسجد، منبر رفته بود و در ضمن سخنانش گفته بود: گویی ما زیر پرچم انگلیس هستیم که هر چه آنان بخواهند باید انجام دهیم. پس از واقعه گوهرشاد دیگر خانه امن نبود. نیمههای شب، پلیس ناگهان وارد منزل شد و همهجا را برای یافتن پدر جستوجو کرد. پدر در دخمهای تاریک پنهان شده بود و مادر هر بار از ترس میلرزید که مبادا شیخ عباسعلی را در چنین وضعیتی گرفتار کنند.» آن شرایط قابل تحمل و ادامه نبود؛ شیخ عباسعلی محقق خودش را به شهربانی معرفی کرد تا خانوادهاش از آزار مصون بمانند. او را فرستاند به حبس، در زندان قصر تهران و بعد از سه سال و چند ماه، آزادش کردند. شیخ عباسعلی تصمیم گرفت در تهران بماند و اینگونه شد که علامه محقق، هنوز به 10 سالگی نرسیده بود، مشهد را ترک کرد؛ شهری را که محل تولد و آغاز آموختنش بود. کلاس اول را در دبستان علمیه با مدیریت مرحوم علمی و کلاس دوم را در مدرسه معرفت، با مدیریت مرحوم شیخ مهدی ناظم گذراند که ارادتی فراوان به ثامنالحجج(ع) داشت. علامه محقق بعدها باز هم گذرش به مشهد افتاد. او دورانی را نزد مرحوم ادیب نیشابوری به فراگیری صرف و نحو عربی پرداخت و آنطور که به پایگاه اجتهاد گفته است، این فراگیری چیزی حدود یک سال طول کشید و در همین دوران، دوستان خوبی پیدا کرد.
فرو ریختن کاخ آرزوها
خانواده شیخ عباسعلی محقق، به دلیل سابقه مبارزاتی او، مشکلات زیادی داشت. علامه کلاس سوم را در مدرسه فرهنگ، جایی حوالی چهارراه سیروس تهران و سه سال آخر ابتدایی را در مدرسه عسجدی، جایی در گلوبندک گذراند و در سال 1321، پا به دبیرستان گذاشت، اما باز هم مشکلات معیشتی او و خانواده را رها نمیکرد. این بود که تصمیم گرفت، برای مدتی هم که شده، در بازار شاگردی کند و کمکخرج خانواده باشد؛ اما تقدیر برایش چیز دیگری رقم زدهبود. علامه خیلی اتفاقی از مدرسه مروی سر درآورد و شد شاگرد سیدهادی ورامینی که به او، صرف و نحو درس میداد. چهار ماه بعد، علامه مهدی محقق، آنقدر در صرف و نحو عربی پیشرفت کردهبود که استاد، توانایی وی را به رخ پدرش بکشد: «استاد شروع به خواندن قرآن کرد و از من خواست نوع کلمات را از نظر صرف و حالت آنها مشخص کنم. من بیدرنگ پاسخ میدادم و پدر مینگریست. این نخستین بار بود که طعم شیرین موفقیت در علم را میچشیدم، اما مرگ ناگهانی استاد در اورازان، کاخ آرزوهای مرا فرو ریخت و چند شب متوالی در سوگ این مصیبت گریستم.»
قم، حوزه، اجتهاد
با درگذشت سیدهادی ورامینی، به دنبال فضای جدیدی برای کسب علم گشت و اینبار، در سال 1326ش به قم رفت تا در مدرسه فیضیه، بخت خود را برای علمآموزی بیازماید. پیش از آن، در سال 1323ش معمم شده بود؛ علامه محقق مقدمات و برخی درسهای دوره عالی را در مدارسی مانند سپهسالار تهران گذراند. مدرسه فیضیه برای وی فرصتی مغتنم بود؛ فضای جدید، استادانی متفاوت و درسهای جذابی که برای علامه کشش و علاقه بسیاری ایجاد کرد. سال 1327ش تصمیم گرفت در آزمون ورودی دانشکده علوم معقول و منقول تهران که حالا آن را با نام دانشکده الهیات میشناسند، شرکت کند و به دلیل توانایی علمیاش پذیرفته شد. دو سال بعد با مشورت پدرش و مرحوم حسینعلی راشد، از کسوت روحانیت بیرون آمد تا فعالیتهای پژوهشی خود را در دانشگاه راحتتر ادامه دهد، اما از تحصیل درسهای حوزه علمیه هم غافل نبود و در سال 1330ش به درجه اجتهاد رسید. اجازه اجتهادش را از آیتا... العظمی خوانساری گرفت و البته، این تنها اجازه علامه نبود؛ بزرگان دیگری هم مانند مرحوم کاشفالغطا، پای اجازه او را مهر کردند.
همانقدر که خواندی بس است!
علامه لیسانس را که گرفت، برای تأمین معاش به تدریس رو آورد. آیتا... سیدابوالقاسم کاشانی با پدر علامه رفاقتی داشت و توصیه کرد او را در آموزش و پرورش استخدام کنند. علامه محقق در این باره میگوید: «پرونده استخدامی من در آموزش و پرورش با توصیه آیتا... کاشانی که دوست پدر من بود، امضا و تایید شد. ایشان یکبار به من گفتند: چه کار میکنی؟ گفتم حضرت آیتا...، درس میخوانم. گفت: همان مقدار که خواندی بس است! برو بچه مسلمانها را در مدرسه درس بده ... در سال ۱۳۳۰ در دبیرستان ابومسلم در خیابان ابوسعید استخدام شدم و ادبیات فارسی و عربی درس میدادم. همان زمان سیدجعفر شهیدی هم در همانجا استخدام شد و خیلی دوران خوبی بود.» علامه محقق در آن زمان دوستان دانشمند بسیاری پیدا کرد، اما جایگاه آیتا... مرتضی مطهری در بین آن ها خاص بود.
دوستی با شهید مطهری
علامه، طبق گفته خودش در مراسم سخنرانی سالروز شهادت استاد مطهری در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اسلامی (سال 1395)، شهید مطهری را از سال 1324ش میشناخت. این ارتباط در دهه 1330ش افزایش یافت. علامه میگوید: «در سالهای ۱۳۳۱ که آقای مطهری به تهران هجرت کرده بودند، من ایشان را میشناختم. در تهران مشکلات زیاد معیشتی داشتند. چون در آن جا شغلی نداشتند و خب، هنوز شهرتی پیدا نکرده بودند. تنها کمکی که من توانستم به ایشان بکنم، این بود که برای آقای مطهری شاگردی پیدا کردم. مرحوم مطهری ساعت 2 ظهر در آن گرما میآمدند به مسجد مُعَیِّر در خیابان خیام و دوست ما آقای انوار خدمت ایشان شرح منظومه میخواند و این کمکی به ایشان بود. شهید مطهری تازه ازدواج کرده بودند و مشکل مسکن هم داشتند. پدر من خانهای داشت در سه راه سیروس که اتاقهای زیادی داشت. دو تا از اتاقهایش خالی بود. من به مرحوم شهید مطهری پیشنهاد کردم که در آن جا ساکن شوند. شهید مطهری گفت: من از خدا میخواهم که در کنار استادم، آشیخ عباس محقق باشم. پدر ما را، مشهدیها به عنوان استاد میشناختند. یک سال و نیم تا دو سال در منزل ما در همان دو اتاق زندگی میکردند.» مراودات او با شهید مطهری، در سالهای بعد، به ویژه بعد از آنکه هر دو در دانشکده الهیات به تدریس پرداختند، افزایش یافت.
تدریس در ایران، انگلیس و کانادا
علامه در سال 1337 موفق به دریافت درجه دکترا از دانشکده علوم معقول و منقول شد و مدت کوتاهی پس از آن، دکترای ادبیات فارسی خود را هم از دانشگاه تهران گرفت. او از سال 1339ش، استاد تمام وقت دانشگاه تهران بود، اما شهرتش باعث شد که دانشگاههای معتبر سراسر دنیا هم به دنبالش باشند، به همین دلیل، در سال 1340 به لندن رفت و دو سال در دانشگاه لندن به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت. علامه از سال 1344 تا 1347 نیز، به دعوت دانشگاه مکگیل کانادا به این کشور رفت و به تدریس فلسفه، کلام و اصول فقه شیعه که در آن ها توانمندی ویژه ای داشت، مشغول شد. درست در همین زمان بود که یک ژاپنی عاشق فرهنگ ایرانی اسلامی را شناخت؛ دکتر توشی هیکو ایزوتسو. رفاقت علامه مهدی محقق با دکتر ایزوتسو خیلی زود گرم و صمیمانه شد. آن ها با کمک هم، کتاب مشهور حاج ملاهادی سبزواری، یعنی «شرح منظومه» را به زبان انگلیسی ترجمه کردند. این اقدام، نقش بسیار مهمی در معرفی فلسفه اسلامی در محافل علمی مغربزمین داشت. ارتباطات علامه محقق با دانشگاه مکگیل، به تأسیس شعبهای از مؤسسه مطالعات اسلامی این دانشگاه در تهران انجامید که منشأ خدمات علمی بسیاری شد و بیش از 60 اثر نفیس در حوزههای مختلف مطالعات اسلامی منتشر کرد.
جلسات ویژه چهارشنبهها
در سالهای حضور علامه در ایران، یک اتفاق مبارک دیگر هم رقم خورد؛ تشکیل یک جلسه هفتگی با حضور استادان بنام علوم مختلف. علامه محقق در اینباره میگوید: «[این جلسه، در] 20 سالی که چهارشنبهها خدمت مرحوم مطهری بودیم، در همان مدرسه سپهسالار و در دفتر آقای احمد راد برگزار میشد، در تابستان صفای خاصی هم داشت آن محیط. آقای راد چون فرهنگی بودند، همکاران فرهنگیشان هم به این جلسه ملحق میشدند؛ از جمله احمد آرام، علیمحمد عامری و از میان افراد مدرسه آقای راشد، مرحوم شیخ کاظم عصار و حدود ۲۰ نفر میشدند. مرحوم جعفر شهیدی، مرحوم نورانی و مرحوم محیط طباطبایی هم بودند. جلسهای بود که شیخ محمدعلی حکیم، استاد عرفان، عبدالحسین زرینکوب و مرحوم معین نیز به صورت مرتب میآمدند و جلسه تعطیل نمیشد. مرحوم شهید مطهری هم بودند. حالا تصور کنید چه مجلس جامعی بود که فقیه داشت، فیلسوف داشت، ادیب داشت و درباره مسائل مختلف بحث میشد. این که هر کسی چه دیده، چه خوانده، چه کتابهایی چاپ شده، چه مقالاتی نوشته شده، در حقیقت یک آکادمی محسوب میشد. مرحوم شهید مطهری از من خواسته بودند برخی از دانشمندان خارجی را که از تهران می گذرند یا در تهران هستند، با این جمع آشنا کنم و اصرار داشتند با فیلسوفان و اندیشمندان دیگر کشورها آشنا شوند. اصرارشان برای این بود که فکرشان توسعه پیدا کند. چند نفر از فیلسوفهای بزرگ را از جمله پرفسور پانیکار فیلسوف بزرگ هندی، به آن مجلس آوردم. دو یا سه مرتبه هم مرحوم پروفسور ایزوتسو را آوردم که مدتی در تهران بود. مرحوم مطهری خیلی علاقهمند بود که ایزوتسو را ببیند. بنابراین، ایشان را دعوت کردیم به مدرسه سپهسالار و چند جلسهای با هم بحث کردند. ایزوتسو علاوه بر شهید مطهری، با مرحوم آشیخ حکیمی و جعفر شهیدی و دکتر احمد مهدوی دامغانی نیز گفتوگو کرد. پس از یکی از این جلسات، از ایزوتسو نظرش را درباره جلسه پرسیدم و گفت: این جلسه، معنویترین جلسهای بود که در عمر خودم دیدهام. [بعد از انقلاب] یکبار هم آقای خدیوالجمع گفت: آسید علی خامنهای، امام جمعه تهران وصف این جلسه را شنیدهاند و دوست دارند شرکت کنند. در یکی از جلسات، مقام معظم رهبری هم شرکت کردند و فرمودند: عجب جلسه خوبی است! حیف که زمانی با این جلسه آشنا شدیم که گرفتار مسائل مملکتی و دولتی شدهایم.»
معلمی، پژوهش و دیگر هیچ!
استاد ارجمند، علامه مهدی محقق، عمری را به تدریس و تحقیق و نگارش گذرانده است. معلمی شغل مورد علاقه اوست؛ خودش در مصاحبهای با خبرگزاری مهر میگوید: «من دوست دارم همواره مرا به عنوان یک معلم بشناسند، چنان که از سال ۱۳۳۰ یا در مدرسه یا در دانشگاه معلم بودهام و همین الان هم مشغول تدریس هستم.» علامه محقق، در هفت دهه فعالیت علمی خود، شاگردان زیادی را پرورش دادهاست که امروزه، بسیاری از آن ها استادان بنامی در سطح ملی و بینالمللی هستند؛ نامهای آشنایی مانند استاد بهاءالدین خرمشاهی، استاد کامران فانی، حجتالاسلام دکتر احمد احمدی، دکتر قدمعلی سرامی، دکتر محمدجعفر یاحقی، دکتر حسن انوری و استاد علی موسوی گرمارودی. علامه محقق مدتهاست که چهرهای بینالمللی است و در بسیاری از مجامع علمی دنیا عضویت دارد؛ مجامعی مانند «مجمع بینالمللی تاریخ پزشکی در لندن»، «مجمع بینالمللی فلسفه در قرون وسطی در مادرید»، «فرهنگستان زبان عرب مصر»، «فرهنگستان علوم اسلامی هند»، «فرهنگستان زبان عرب دمشق»، «فرهنگستان مباحث علوم و تمدن اسلامی اردن»، «مجمع بین المللی تاریخ علم و فلسفه عربی و اسلامی در پاریس» و... . از او تاکنون آثار متعدد علمی و تحقیقاتی، در قالب تألیف و ترجمه، انتشار یافته است. علامه، علاوه بر درج مقالات متعدد در مجلات معتبر بینالمللی، راهنمایی صدها پایاننامه در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا را هم برعهده داشته است. از میان آثار پرشمار او میتوان به «وجوه قرآن» (مقدمه و تصحیح و تعلیقات)، «اشترنامه عطار» (تصحیح و مقدمه و تعلیقات)، «تحلیل اشعار ناصر خسرو»، «نظامنامه سیاست خواجه نظامالملک طوسی» (تصحیح و تعلیقات) «شرح بزرگ دیوان ناصر خسرو» (در دو جلد)، «فیلسوف ری، محمدبن زکریای رازی»، «الشکوک علی جالینوس» (با تصحیح و مقدمه عربی، انگلیسی و فارسی)، «بستانالاطباء و روضةالالباء ابن مطران» (ترجمه و تلخیص)، «درآمدی بر دانشنامه پزشکی در اسلام و ایران» (فهرست الفبایی اصطلاحات پزشکی و داروشناسی)، «اسماعیلیه»، «اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات شیخ مفید»، «علوم محضه از آغاز صفویه تا تأسیس دارالفنون»، «مفاخرنامه» و «شیعه در حدیث دیگران» اشاره کرد. برای این فرهیخته بزرگ، عمری دراز و توام با سلامت از درگاه خداوند منّان مسئلت داریم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«لی جون فان» معروف به «بروسلی» فقط یک بازیگر موفق یا یک ورزشکار رزمی توانمند، یک بوکسور قهرمان، یک استاد سرشناس و... نبود بلکه او همه اینها بود. «بروسلی» ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ در سال اژدها در سانفرانسیسکوی آمریکا به دنیا آمد اما در هنگ کنگ رشد کرد. او در یک خانواده 7 نفره بزرگ شد، پدرش خواننده اپرا و مادرش یک چینی-آلمانی بود. پدر «بروسلی» علاوه بر خوانندگی، در ورزش «ووشو» مهارت زیادی داشت و به همین دلیل او به رشته ورزشهای رزمی علاقه مند شد و در آن بسیار پیشرفت کرد. همچنین «بروسلی» از طریق پدرش به سینما راه پیدا کرد. او در کودکی در چند فیلم سیاه و سفید کوتاه بازی کرد. اولین نقشش را به عنوان نوزاد در کالسکه بازی کرد و وقتی که ۱۸ ساله بود، حضور در ۱۲ فیلم را در کارنامه هنری خود داشت. این اسطوره هنرهای رزمی در ۱۹ سالگی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و دانشجوی رشته فلسفه شد. او در جوانی برای تامین هزینه تحصیلش ابتدا در رستوران کار میکرد اما چندی بعد تصمیم گرفت آموزش کونگ فو ببیند و با استقبال فراوان دوستانش مواجه شد. شهرت او روز به روز بیشتر شد چراکه فیلمهای رزمی بروسلی بسیار هیجانآور و شگفت انگیز بود. ۲۰ ژوئیه ۱۹۷۳، او در 33 سالگی و به دنبال احساس سردرد و خوردن یک Eguagesic (آسپرین قوی) به کما و سپس از دنیا رفت. علت قطعی مرگ او، هنوز هم مشخص نشده اما بهتازگی دانشمندان با خلق یک فرضیه جدید، به علت مرگ بروس لی پی بردند و به 50 سال حدس و گمان پایان دادند. دانشمندان و پژوهشگران، اختلال عملکرد کبد را دلیل مرگ او معرفی کردهاند. آنها میگویند مصرف زیاد آب به هیپوناترمی ادم مغزی (تورم مغزی) و سپس اختلال در عملکرد کبد منجر شده است. به گفته محققان، ناتوانی در دفع آب کافی میتواند عواقب مرگباری را به همراه داشته باشد و این پژوهش علمی نشان میدهد که علت مرگ بروس لی همین موضوع بوده است. در پرونده امروز زندگیسلام بهسراغ «متین نیرومند» رفتیم که به دلیل بازی در نقش بدل «بروسلی» در سریال «شش قهرمان و نصفی» مورد توجه قرار گرفت و علاوه بر ظاهر، سبک زندگیاش هم شبیه «بروسلی» است.
از طریق همسایههایمان متوجه شدم
که شبیه «بروسلی» هستم!
ماجرای علاقهمند شدن «متین» به «بروسلی» از کجا شروع شده است؟ او به این سوال پاسخ میدهد: «داستان برمیگردد به زمان کودکی من. آن زمان مثل الان اینترنت و دسترسی به فیلمها وجود نداشت. یادم هست که چندتا از همسایههایمان میگفتند که شباهت زیادی به «جکیچان» و «بروسلی» داری اما من آنموقع حتی نمیدانستم که ورزش رزمی چی هست و برنامههای مورد علاقه ام پویانمایی بود! با این حال، وقتی به پدرم ماجرا را گفتم، رفت و یکی از فیلمهای «بروسلی» را به سختی پیدا کرد و با خانواده نشستیم و دیدیم. بعد از آن بود که «بروسلی» برای من یک الگو شد و من به شدت به هنرهای رزمی علاقه پیدا کردم، در حدی که صبح، ظهر و شب که بیرون بودم، با بچهها درگیر میشدم و حرکاتی را که از بروس لی دیده بودم، انجام میدادم! وقتی سنم بیشتر شد، متوجه خیلی چیزها درباره شخصیت بروس لی شدم و فهمیدم او علاوه بر بازیگری، یک استاد توانا در عرصه هنرهای رزمی و در زمان خودش تنها کسی بود که جهان سینما را با سبک بازی خودش دگرگون کرد. از اینها گذشته یک فلسفهدان بود که باعث شد من هم بخواهم فلسفه خیلی چیزها را بدانم و به رویدادهای اطرافم نگاه موشکافانهتری داشته باشم. بروس لی حتی در رقص هم دستی داشت و برنده جایزه رقص چاچا که بسیار هم سخت است، شده بود. وقتی این را فهمیدم، اول تعجب کردم ولی بعد از آن یادم آمد که «بروسلی» میگوید شما از هر توانایی که در وجودتان هست، باید استفاده کنید. از این رو هر چه با شخصیت «بروسلی» بیشتر آشنا میشدم، علاقهام به او بیشتر میشد. از گذشته تا کنون، تمام دوستان و اطرافیانم مرا با اسم بروسلی صدا میکنند.»
فوت پدرومادرم در 12 سالگیام سختترین مرحله زندگیام شد
متین از 6 سالگی در کنار پدرش که از ورزشکاران رشته کشتی بوده، با این ورزش آشنا میشود. در 10 سالگی به تکواندو علاقهمند می شود و به دنبال آموختن این ورزش رزمی در مدرسه تکواندو ثبتنام میکند، اما خیلی زود، زندگی آن روی دیگرش را به او نشان میدهد. «متین» در 12 سالگی در یک حادثه پدر و مادرش را از دست میدهد و مجبور میشود در بهزیستی زندگی کند. خودش در این باره میگوید: «این بحث واقعا طولانی است ولی اگر بخواهم خیلی خلاصه بگویم، پدر و مادرم در ۱۲ سالگی من فوت شدند که مجبور شدم وارد سختترین مرحله زندگی ام بشوم. من ماندم و دنیایی که هیچ محبتی در آن بیدلیل نیست و برای کسی مهم نیست چه سختیهایی در زندگی دارید. شاید اگر عاشق بروس لی نبودم در همان سن خودکشی میکردم چون تمام اموال پدرم را که به ارث میبردم، برخی اعضای خانواده ام دزدیدند و... که حتی یادآوریاش هم آزارم میدهد که یک خانواده با من در آن سن چه کردند. آن روزها با خودم میگفتم اگر این اتفاق برای «بروسلی» میافتاد، چه میکرد؟ دورانی که در بهزیستی بودم، درسم را ادامه دادم. در ۱۸ سالگی کارهای یدی میکردم و هزینه باشگاه و تحصیلم را خودم میدادم. حقیقتا نمیخواهم از سختیهایی که کشیدم بگویم، از این که چگونه شب و روز را سپری میکردم ولی در دل هیچوقت امیدم را از دست ندادم.»
فریمبهفریم فیلم های «بروسلی» را حفظم!
از «متین» میپرسم که احتمالا همه فیلمهای بروس لی را دیده، درست است؟ که میگوید: «من تمام مستندات و فیلمهای بروسلی را دیده ام حتی فیلمهایی که در کودکی بازی کرده و فقط به زبان چینی در یوتیوب است. چون پدر بروس لی هم کارگردان و هم بازیگر بود، او از کودکی وارد عرصه سینما شد و در نهایت در 30 تا ۳۲ سالگی آن فیلمهای معروفش را بازی کرد. من هنوز هم در کنار آثار برجسته جهان، فیلمهای بروس لی را میبینم و حتی فریم به فریم میدانم که بعدش چه میشود و دیالوگها را هم حفظم ولی هر بار جوری میبینم که اگر کسی پیش من نشسته باشد، فکر میکند بار اول است که میبینم! به جز فیلمهای بروسلی و جکیچان و فیلمهای رزمی، کارهای کارگردانان بزرگ و بازیگرهای توانا را هم دنبال میکنم. بازیگرهای محبوب من به جز اینها، جیم کری و آل پاچینو هستند که اگر فقط حرف بزنند، من را مجذوب خود میکنند.
کاریزماتیک بودن بروس لی
به محبوبیت اش کمک کرد
از «متین» که شغلش به جز بازیگری، مربیگری رشته رزمی جیت کان دو است، میپرسم که رمز محبوبیت بروس لی در جهان چیست؟ او میگوید: «نظر من این است که بروس لی از زمان خود بسیار جلوتر بود و همین باعث می شد درک بالایی از جهان هستی داشته باشد. او یک رزمی کار بسیار توانا بود و تمام رزمی کارها میدانند که این هنر روی روح و ذهن انسان تاثیر بسزایی میگذارد. در زمانهای پیش از بروس لی هم استادان عرصه رزمی همیشه نامی بودند، او علاوه بر آن، یک بازیگر بینالمللی بود که در تمام جهان آثار او پخش شد. کاریزماتیک بودن بروس لی به قدری زیاد است که تنها چهرهاش، آدم را پای فیلمهایش میخکوب میکند و به محبوبیتش کمک کرد. بروس لی علاوه بر بازیگر، نویسنده و کارگردان قدری هم بود و مثل مارتین اسکورسیزی علاقهای به جلوههای ویژه و صحنههای خشک و بیروح نداشت. موزیک فیلمهایش را خودش انتخاب میکرد و حتی چند فیلم نامه نوشته بود که هنوز آن ها را تولید نکردهاند ولی قصد دارند در آینده آنها را بسازند.»
جای فیلمهای رزمی در ایران
خالی است
«نیرومند» تا امروز در چندین فیلم و سریال بازی کرده است که خاصترین آنها، نقش بدل «بروسلی» در سریال شش قهرمان و نصفی از شبکه تهران بوده است. او درباره تعداد فیلمهایی که تا امروز در آنها بازی کرده، میگوید: «باید بگویم که این سوال را خیلیها از من می کنند که چه تعداد فیلم بازی کرده ام. از آن جایی که بیشتر نقشهایی را که بازی کردم، دوست نداشتم، اسامی و تعداد این فیلمها در ذهنم نمانده اما میتوانم به سریال «شش قهرمان و نصفی»، «آرماندو»، «سرقت بی نقص» و... اشاره کنم. آرزوی قلبیام این است که صنعت سینمای ایران به قدری پیشرفت کند که موضوع فیلمها فقط اجتماعی، کمدی یا عاشقانه نباشد. چرا باید به فیلمهایی که بروس لی۶۰ یا ۷۰ سال پیش بازی کرده و ساخته شده، غبطه خورد؟»
روزی 8 ساعت تمرینات رزمی انجام میدهم
شباهت «متین» به بروسلی فقط به صورتش نیست. او برای داشتن تمرینات ورزشی شبیه آن اسطوره رزمی هم، برنامههایی دارد. از او می پرسم که زندگی به سبک بروسلی سخت نیست؟ میگوید: «زندگی هر انسانی به سبک خودش است، با سیاست و برنامهریزی برای اهداف خودش. من هر روز ۵ تا ۸ ساعت تمرینات رزمی انجام میدهم و در بدترین حالت تمرینات سنگین را حذف میکنم. از نظر تغذیه هم بیشتر سمت میوه و سبزیجات میروم و تا جای ممکن از خوردن گوشت دوری میکنم. تنها ایرادی که در مسائل تغذیهای دارم، علاقه شدیدم به نوشیدنیهای انرژیزاست که موقع ورزش استفاده میکنم.»
واکنش سروش صحت، امین حیایی، جواد عزتی و... پس از دیدن من جالب بود
«متین» درباره واکنش بازیگرها در زمانی که برای اولین بار او را دیدند، خاطرات جالبی دارد و میگوید: «همه بازیگرها خیلی تعجب میکنند از این که کسی مثل «بروسلی» در سینمای ایران هست! مثلا آقای شهرام قائدی سر فیلم سرقت بینقص، ساعتها با من درباره این که چقدر با این شباهتم به بروس لی در سینمای جهان، می توانم موفق باشم حرف میزد. شاهرخ استخری اولین بار که من را دید، گفت شاید باورت نشود؛ یکی هست تو سینمای جهان که خیلی شبیه توست! بعدش که متوجه شد من خودم هم عاشق بروس لی هستم و او را میشناسم، از جلوی دوربین که به پشت صحنه آمد، میگفت من خودم هم عاشق بی چون و چرای بروس لی هستم و آرزو دارم در یک فیلم رزمی بازی کنم. آقای سروش صحت هم اولین بار به شوخی گفت، این بروس لی این جا چی کار میکنه؟ گفتم من متین نیرومند هستم، گفت والا من دیدمت از دهنم پرید و با هم خندیدیم. آقای ابوالقاسم طالبی هم که اولین بار ویدئوی نانچیکو زدن مرا دیدند با دستیار کارگردان صحبت کردند و از ماجرای دعوت «جتلی» برای بازی در فیلمشان گفتند. بازی با حمید صفت هم در سریال طلاق که به زودی پخش خواهد شد، برایم تجربه زیبایی بود. امین حیایی هم که همه میدانید چندین سال رزمی کار بوده، جلوی همه مرا در آغوش گرفت و گفت، «این برادر کوچیکه منه» که تا آخر فیلم بقیه واقعا تصور میکردند من برادر امین حیایی هستم! یا مثلا آقای جواد عزتی که خودم هم یکی از طرفدارانشان هستم، وقتی دید چطور نانچیکو میزنم، میگفت به قدری سریع نانچیکو میزنی که اصلا نتوانستم ببینم. خاطرات این مدلی بسیار زیاد است.»
بروس لی راه شکست نخوردن
در زندگی را میدانست
خیلی دوست دارم که متین با این شناخت و علاقه به بروس لی، شخصیت او را برایم بیشتر معرفی کند که میگوید: «از او هر چه در کتابها و مستندات آمده، دیدم و آنها را در آرشیو خود دارم ولی باز هم نمیتوانم بگویم بروسلی را میشناسم زیرا با او زندگی نکردم ولی به نظر شخصی خودم، بروس لی یک قهرمان در زندگی من بود و راه شکست نخوردن در زندگی را میدانست. جالب این است که بسیاری از جملاتش راه را نشان میدهد، گویا قبلا در آن شرایط بوده و مانند پدری میماند که میداند کدام راه درست است و به طرفدارانش آنها را میگوید. مثلا گفته که شکست وقتی اتفاق میافتد که شما شکست خود را قبول کنید و حرکت به سمت موفقیت بسیار سخت و دشوار است و تحمل درد، انسان را قوی میکند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مصطفی میرجانیان- شرایط این روزهای اینترنت در کشورمان به نوعی است که نه میتوان آن را قطعی کامل نامید و نه آزادی دسترسی کامل! هرچند اینترنت در دسترس است اما استفاده مداوم از فیلترشکن ها برای به روزرسانی پلتفرم های خارجی و شبکه های اجتماعی، کندی سرعت اینترنت را به دنبال داشته است؛ موضوعی که موجب گلایه کاربران و کسب و کارهای اینترنتی شده است. هرچند که همه کسب و کارها وکاربران دلخوش به این هستند که سرعت ناچیز و محدودیت در دسترسی به شبکه های اجتماعی و... برای همه یکسان است اما متن آیین نامه حمایت از فریلنسرها که از دو روز پیش هم در فضای مجازی خبرساز شده، گمانه هایی را درباره اجرای طرح اینترنت تخصصی شاید هم اینترنت طبقاتی در پی داشته است. می دانید ماجرای آیین نامه جنجالی «حمایت از آزادکاران یا فریلنسرها» چیست و چرا عبارت «اینترنت طبقاتی» یا «اینترنت تخصصی» در آن خبرساز شده است؟ این طرح چه تاثیری بر استفاده کاربران و کسب و کارهای اینترنتی دارد و چرا خطرناک است؟ این گزارش را بخوانید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.