منصوری- شلوغی خیابان ها، مترو و وسایل حمل و نقل عمومی که تصاویر آن در شبکه های اجتماعی به وفور دیده می شود نشان از شروع فعالیت ادارهها و برخی مشاغل در استانهای مختلف کشورمان بعد از چند هفته از اجرای مرحله اول فاصله گذاری اجتماعی دارد. این اتفاق هم در حالی از سر گرفته شده است که سازمان جهانی بهداشت به کشورها هشدار داده در باره کاهش محدودیتهای مربوط به ویروس کرونا احتیاط کنند و شتابزده اقدام نکنند؛ چرا که حتی پس از پایین آمدن آمار مبتلایان، خطر بازگشت مرگبار مجدد ویروس وجود دارد ،اما بسیاری بر این باورند که قرنطینه طولانیمدت عملی نیست و تاثیر آن بر اقتصاد کشورها جبرانناپذیر است. تاثیرهای منفی روحی و مالی بر بسیاری از مردم هم موجب میشود قرنطینه برای مدت طولانی دوام نداشته باشد. بهنظر میرسد با توجه به این که پژوهش ها نشان می دهد این ویروس تا مدت ها در جهان باقی بماند و معلوم نیست چه زمانی واکسن یا داروی این ویروس کشف شود در اروپا هم بعضی کشورها به کم کردن محدودیتها فکر میکنند و برای این که زندگی در کشورشان جریان یابد اقدام به بازگشایی کنترل شده برخی از کسب و کارها و مدارس کرده اند. در ادامه به چند کشور که محدودیت های کرونایی را کاهش داده اند و شیوه اعمال این کار توسط آن ها اشاره کرده ایم.
اتریش - پیشگام در کاهش قرنطینه
اتریش با وجود داشتن بیش از 13 هزار و 945 مبتلا و 350 فوتی نخستین کشور اروپایی بود که اعلام کرد بخشی از قرنطینه را بر می دارد. به گزارش بی بی سی به نقل از رویترز اتریش به مدت سه هفته در قرنطینه بود، به طوری که مدارس، رستوران ها، سالن های تئاتر و فروشگاه های غیرضروری در این کشور بسته و تجمعات مردمی هم ممنوع اعلام شده بود، اما صدراعظم اتریش اعلام کرد برخی فروشگاههای کوچک، لوازم سختافزاری و گلفروشیها از فردا 14 آوریل (26فروردین) بازگشایی می شوند و از اول ماه می (12 اردیبهشت) هم همه مغازهها و آرایشگاهها باز خواهند شد. البته مردم موظف هستند در فروشگاه های بازگشایی شده و در خیابان ها از ماسک استفاده کنند.
دانمارک - اولین قدم بازگشایی مدارس
در حالی که دانمارک یکی از اولین کشورهای اروپایی بود که بهسرعت مرزهایش را در سیزدهم مارس (23 اسفند) بست و فوری مدارس، کافهها و فروشگاهها را تعطیل و تجمع بیش از ١٠ نفر را ممنوع کرد تا کنون 247 نفر به دلیل ابتلا به کرونا در این کشور جان خود را از دست داده اند. با این حال رویترز خبر از بازگشایی مدارس این کشور را در 15 آوریل (27 فروردین) به شرط این که آمار مبتلایان ثابت بماند، داد. در همین گزارش آمده که نخست وزیر دانمارک گفته با وجود این هیچ یک از فستیوالها تا ماه آگوست برگزار نخواهد شد و مرزهای این کشور فعلا بسته خواهد ماند. به نظر می رسد با کاهش برخی از محدودیت ها هنوز هم در دانمارک بسیاری از محدودیتها مثل تجمع بیش از ١٠ نفر تا ماه آینده باقی خواهد ماند همین طور کلیساها، سینماها و مراکز خرید نیز بسته خواهد بود.
نروژ - رفع پلکانی محدودیت ها
نروژ بالاترین رکورد تستگیری از مردم در جهان را دارد و بر اساس دادههای مرتبط با آن تصمیمسازی میکند . تاکنون در این کشور ۶ هزار مورد ابتلا به ویروس کرونا به ثبت رسیده و ۱۱۴ نفر نیز به دلیل ابتلا به کووید ۱۹ جان خود را از دست دادهاند. با این حال در گزارشی یورونیوز نوشت که مقامات نروژ اعلام کرده اند محدودیت ها را به صورت پلکانی رفع کرده اند. همشهری آنلاین هم نوشت مردم فعالیتهای خود را آغاز کردند حتی مهدهای کودک نیز دایر شده است. همچنین قرار است تا چند روز آینده دانشآموزان اول تا چهارم دبستان به مدرسه بروند.
چک - شروع با ورزش در پارک
جمهوری چک که بعد از اعلام وضع اضطراری کرونا سخت ترین محدودیت ها را از بیستودوم اسفند شروع کرده بود، به تازگی برخی از محدودیتهایش را کاهش میدهد. مقامات این کشور برخلاف دیگر کشورهای اروپایی، از بیستونهم اسفند پوشیدن ماسک یا پوشاندن صورت با شال را در بیرون از خانه برای جمعیت حدود ١١میلیون نفری کشور اجباری کرده بودند با این حال تاکنون ١٢٣ نفر جان خود را به خاطر کرونا در این کشور از دست داده اند و حدود 5هزار و ٧٠٠ نفر هم به این ویروس مبتلا شده اند. با وجود این دولت اعلام کرده که از این هفته برخی از محدودیتها را کاهش میدهد و مردم مجاز هستند بدون ماسک اما فقط در پارکها ورزش کنند. سی ان ان در ادامه نوشته برخی از مغازهها مثل دوچرخهفروشیها و تعمیرات دوچرخه هم میتوانند باز شوند. برخی از تسهیلات و مکانهای ورزشی بیرون از خانه نیز بازگشایی میشوند اما در حد محدود و با این اجازه که بیش از دو نفر زیر یک سقف نمانند. دولت همچنین اعلام کرده که از دو روز دیگر سفرهای ضروری به خارج از جمهوری چک امکانپذیر خواهد بود. ورزشکاران امیدوارند که رقابتهای بینالمللی طی امسال آغاز شود.
آلمان - امیدواری محتاطانه
در آلمان ١٢هزار و 452 نفر تاکنون به کرونا مبتلا شده اند که از میان آن ها 2 هزار و 871 نفر جان خود را از دست داده اند. ایسنا به نقل از خبرگزاری تاس نوشت که آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان گفته: «آمارها نشان دهنده یک امیدواری محتاطانه است. البته اوضاع به شدت شکننده و ضعیف است. ولی پس از مراسم عید پاک ما باید به آن چه که آغاز کرده بودیم، ادامه دهیم. شهروندان آلمان باید نظم اجتماعی را رعایت و از قوانین مربوط به فاصله گذاری اجتماعی تبعیت کنند.» جنز اشپان، وزیر بهداشت آلمان هم گفت ما در آلمان باید با این ویروس پاندمی شده زندگی کنیم.»
مدارس، موزهها، تئاترها، کنسرتها و تمامی نمایشگاهها، بارها، رستورانها، آرایشگاهها، استخرها و سالنهای ورزشی در این کشور هنوز تعطیل اند و مردم اجازه برگزاری اجتماعات بیش از دو نفر را ندارند و فاصله اجتماعی باید 1.5 متر باشد.
آمریکا - به دنبال خروج از قرنطینه
وضعیت آمریکا با داشتن بیش از نیم میلیون مبتلا و نزدیک به 11 هزار نفر کشته بر اثر کرونا بسیار آشفته تر از دیگر کشورهاست با این حال تاثیرات مخرب قرنطینه بر اقتصاد این کشور موجب شده دونالد ترامپ رئیسجمهوری این کشور به پایان قرنطینه فکر کند. او به طور صریح در کنفرانسهای خبری خود گفته که برای حفظ اقتصاد آمریکا فکر میکند زندگی باید به روال عادی بازگردد چون به تصور او با تعطیلی کشور، آمریکا ویران خواهد شد. به گزارش یورو نیوز میلیونها نفر در آمریکا به دلیل شیوع ویروس کرونا شغلشان را از دست دادهاند. اواخر ماه فوریه، بازارهای سهام در کشورهای مختلف جهان بدترین هفته خود را از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸ تاکنون پشت سر گذاشتند. نه تنها مشاغل کوچک بلکه شرکتهای بزرگ خودروسازی، فناوری و شرکتهای هوایی هم ضررهای زیادی دیدهاند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
الهه آرانیان- امروز روز بزرگداشت یکی از استوانههای فرهنگیمان، عطار نیشابوری، شاعر و عارف بزرگ است؛ کسی که استعداد و ذوق مولانا را در نوجوانی شناخت و به نوعی استعدادیابی کرد و بعدها همین مولانا، راه عطار را ادامه داد و کامل کرد. عطار کسی است که در «منطقالطیر»، با زبان پرندگان با ما از سختیهای راه عشق و هفت وادیاش میگوید؛ همان هفت شهری که خودش در آن گام برداشت و ما هنوز اندر خمِ یک کوچهاش هم نیستیم. عطار با زبان قصه و داستان، عطر کلامش را به جان مخاطب مینشاند و با همین زبان ساده و قابل فهم به دلها نفوذ میکند. استاد بدیعالزمان فروزانفر، عطار نیشابوری را راوی 850 داستان در چهار مثنویاش میداند. کم نیست... 850 داستان و قصه و حکایت که از آثار عطار به دیگر آثار کلاسیک فارسی، از جمله مثنوی معنوی راه یافتند و شاخ و برگ پیدا کردند. دنیای آثار عطار نیشابوری در عشق و عرفان خلاصه میشود. با مصطفی محدثی خراسانی، شاعر کشورمان درباره جهان شاعرانه عطار گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
چرا عطار نیشابوری را شاعر مهمی در ادبیات فارسی میدانیم؟
ما همه در تاریخ ادبیات خواندهایم که سنایی در کنار آثار اخلاقی و زهدیات خود، رگههایی از عرفان را هم وارد شعر فارسی کرد و از این جهت او را آغازگر شعر عرفانی میدانند، اما شاعری که میتوان او را تمام و کمال شاعر عرفانی دانست، عطار نیشابوری است و بعد از او مولانا شعر عرفانی را به کمال میرساند. این وجه منحصر به فرد عطار و دلیل اهمیت او در ادبیات فارسی است.
وجه نویسندگی عطار در کنار شاعر بودنِ او کمتر دیده شده است. یعنی عطار بیشتر به شاعری شناخته شده است تا نویسندگی. دلیلش چیست؟
در تاریخ ادبیات ما شعر نفوذ و گسترش بیشتری داشته است. ضمن این که تذکرة الاولیا درست است که در نثر برجستگی دارد، اما نوعی گردآوری شرح حال عرفاست نه این که تألیفی برخاسته از اندیشه خود عطار باشد. در حالی که اشعار عطار بیان تأملات اوست و شاید برای همین شعرش نفوذ بیشتری دارد.
خیلی از داستانهای عطار به دیگر آثار ادبیات فارسی هم راه پیدا کردهاند از جمله مثنوی معنوی. درباره داستانپردازیهای عطار بفرمایید.
گر چه پیش از عطار هم کسانی مانند نظامی و فردوسی داستانپردازی کردهاند، اما این عطار است که داستانپردازی را وارد حوزه عرفان میکند و بعدها مثنوی آن را به کمال میرساند. ضمن این که مولوی در داستانپردازیها از جمله شیوه داستانگویی و مبانی عرفانی آنها بسیار متأثر از عطار بوده است.
ویژگیهای برجسته غزلیات عطار نیشابوری چه هستند؟
ویژگی عمده غزل عطار این است که عرفان را وارد شعر فارسی میکند. در غزل عطار مبانی عرفانی خیلی تخصصی نیست. بلکه عرفان زلال و شفافی است که اکثر مخاطبان با آن ارتباط برقرار و مبانی معرفتی را از جان ابیات عطار دریافت میکنند.
به نظر شما آثار عطار در دوران معاصر چه نوع کارکردهای امروزی میتوانند داشته باشند؟
وجه برجسته عرفان عطار این است که به سراغ اصطلاحات پیچیده و سنگین عرفانی نرفته است و مخاطب عام هم با شعر او ارتباط برقرار میکند. همین میتواند دستمایه برنامه سازیهای تلویزیونی بشود. بیان عطار خیلی پیچیده نیست. حتی حکایتهای تذکرة الاولیای او قابلیت تبدیل شدن به صدها فیلم کوتاه را دارند. از این گنجینه باید استفاده کرد و با نشر آن به معرفت جامعه افزود.
به عنوان یک شاعر از شعر عطار چه بهرهای بردهاید؟
آثار عطار یک مجموعه بزرگ فرهنگی است، چه به لحاظ محتوایی و چه به لحاظ سبک و فرم. مجموعه اینها عطار را به عنوان یکی از استوانههای شعر فارسی معرفی کرده است. من هم از تذکرة الاولیا و نثرش و هم از غزلیات عطار که مقداری بین آثار او گم شده است، تأثیر گرفتهام.
یکی از خبرهای خوش ادبی در سال گذشته انتشار تصحیح استاد شفیعی کدکنی از تذکرة الاولیای عطار بود. برتری این تصحیح در مقایسه با دیگر کارها چیست؟
روش تصحیح استاد شفیعی کدکنی مبنایی، موشکافانه، دقیق و زمانبر است. گاهی که ایشان را میدیدم، می دانستم مشغول تصحیح این کتاب است. این طور نبود که ایشان مهر تصمیم بگیرد و آبان کتاب چاپ کند. استاد به ظرایف معرفتی، سبک شناسی و تاریخ شعر فارسی مسلط است و به دریافتها و نکاتی میرسد که کاملاً احساس میکنید افقهای تازهای به رویتان گشوده شده که از آن بیاطلاع بودید؛ نکاتی که ممکن است از نگاه هر مصحح و منتقدی مغفول بماند. همینها باعث میشود کارهای ایشان نسبت به دیگر آثاری که انجام میشود، معتبرتر باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ختمپارتی؛ جشن یا عزا؟
چندسالی است پدیدهای به نام جشن طلاق در بین بعضی اقشار جامعه رواج یافته که در آن زوج پس از جدایی این اتفاق را با هم جشن میگیرند. بهتازگی هم پدیده عجیبی از همین جنس باب شده که خبرهای آن در فضای مجازی دیده میشود. این پدیده «ختمپارتی» است و در آن افراد حاضر همراه با گریه در پسزمینهای با موسیقی شاد برای درگذشت متوفایشان میرقصند! در واقع در این اتفاق متفاوت به جای این که مراسمی آبرومندانه برای تسلای بازماندگان و شادی روح شخص از دست رفته برگزار شود افراد مانند حضور در یک عروسی میرقصند. چیزی که به وضوح با عرف و فرهنگ ما در تضاد است. به نظر میرسد اگر این بدعت جدید مورد توجه و موشکافی قرار نگیرد ممکن است رواج یابد و به سرنوشت جشن طلاق منتهی شود. کاربری نوشت: «یعنی توی این مراسم با گریه می رقصن؟!»
اهدای مادرانه یک مادر شهید
انتشار تصویری از یک مادر شهید و امدادگر دوران جنگ که هزینه یادبود فرزند شهیدش را برای مبارزه با کرونا تقدیم کرده است توسط یکی از فعالان فضای مجازی بازتاب زیادی در شبکه های اجتماعی داشت. این کاربر در شرح این تصویر نوشت: «دزفولیها به او میگویند مارعلی، یعنی مادرعلی، اما کمتر کسی فامیل او را میداند! چون همیشه میگوید: «من مادر شهید رحیم سوارسیم هستم».زنی صبور که هشتسال جنگ را یا امدادگر بود یا لباس رزمندگان را میشست. حالا او هزینه یادبود فرزند شهیدش را که از پس اندازهایش کنار گذاشته بود برای مبارزه با کرونا تقدیم کرده است.» کاربری نوشت: « قدر و منزلت چنین کسانی رو هیچ بشری درک نخواهد کرد.» کاربر دیگری نوشت: «چه شیر زنی واقعا کسی میتونه خودش رو جای مادران شهید و داغ فرزند دیده بگذاره؟»
تحویل گاو به جای قسط!
«بهنظر میرسه بیشتر واسه جلب توجه باشه» عکسی در فضای مجازی منتشر شده که گاوی در مقابل بانک وسط خیابان خوابیده است. در توضیح این عکس آمده که شخصی قسط وامش عقب افتاده و حساب ضامنش هم بسته شده است. به همین دلیل شخص وامگیرنده که مدعی است این گاو را از محل وام خریداری کرده جلوی بانک آورده تا به جای ضمانت به بانک تحویل دهد ،اما از آن سو این بانک در جوابیهای آورده که مدارک این شخص نشان میدهد او پروانه کسب خواربارفروشی دارد و ارتباطی به دامداری ندارد. با بررسیهای بیشتر هم مشخص شده گاو اصلا متعلق به شخص وام گیرنده نبوده و متعلق به شخصی دیگر بوده است. کاربری نوشت: «به نظر میرسه این کارش در این شرایط جامعه بیشتر واسه جلب توجه مردم و شبکههای اجتماعی به نفع خودش بوده باشه.»
فاجعه شست وشوی 20ثانیه ای!
امیدواریم که در صحت و سلامت کامل باشید و با شست وشوی مرتب دست ها به مدت 20ثانیه از احتمال مبتلا شدن به کرونا جلوگیری کنید. در همین باره در چند روز اخیر مطلبی درباره مقدار آب مصرفی در 20ثانیه در شبکه های اجتماعی دست به دست شد که دانستنش خالی از لطف نیست. در این مطلب آمده است که اگر شیر آّب در هربار شست وشوی دست به مدت 20ثانیه باز باشد حداقل یک لیتر آب شرب هدر می رود. حالا با یک محاسبه سرانگشتی اگر در طول شبانه روز هر فرد 20 بار این کار را تکرار کند این رقم به 20 لیتر می رسد و تعمیم آن به کل مردم کشور به رقم قابل توجه یک میلیارد و 660 میلیون لیتر می رسد. کاربری نوشت: اول دستاتون رو خیس کنید شیر رو ببندید بعد صابون بزنید و 20 ثانیه شست وشوتون رو انجام بدید بعد شیر رو باز کنید و دست تون رو بشویید.»
جنایت در خور
فیلمی از خورهای بندر ماهشهر در فضای مجازی منتشر شده است که در آن افرادی به جای امحای اصولی ضایعات خطرناکی را که پسماند پتروشیمی هستند در آب میریزند. در همین زمینه، فعالان محیط زیستی منطقه از مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست میخواهند با اعزام تیم کارشناسی از تهران به ماهشهر، آب خورهای ماهشهر را مورد آزمایش قرار دهند و در صورت آلوده بودن با خاطیان برابر قانون برخورد کنند. رها کردن این پسماندهای آلوده میتواند خطرات جدی برای ساکنان منطقه داشته باشد. ظاهرا تماسهای خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان با فرماندار و محیط زیست و میراث فرهنگی ماهشهر هم نتیجهای دربرنداشته است. کاربری نوشت: «اگر سازمان محیط زیست در قبال این مسائل که مستقیما سلامت منطقه رو به خطر میندازن پاسخ گو نباشن برای چه موضوعی پاسخ گو خواهند بود؟»
این ها شاد ندارند
اگر دانش آموزی در خانه دارید یا خودتان به دانش آموزان درس می دهید حتما خبر اجرایی شدن طرح «شاد» برای آموزش مجازی دانش آموزان را شنیده اید، اما بعد از اعلام اجرایی شدن ،تصاویری در شبکه های اجتماعی از مدارس کپری در سیستان و روستاهای دورافتاده منتشر شد که بازتاب زیادی هم داشت. کاربری نوشت: «یعنی الان معلم به این دانش آموزها باید بگه دانش آموزای عزیز که چیزی از فضای مجازی نمی دونید لطفا اپلیکیشن شاد رو روی گوشی های هوشمندتون یا تبلت هاتون نصب کنید کلاس مجازی داریم.» کاربر دیگری نوشت: «قطعا یه بخشی از خانواده های دانش آموزان جامعه ما یا گوشی هوشمند نداره یا پول لازم برای خرید بسته اینترنتی نداره یا ... که باید برای آموزششون فکری بشه.» کاربر دیگری هم نوشت: «آقای وزیر آموزش و پرورش بعضی از دانش آموزان کشورم شاد ندارند!»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مدتی است گلایه هایی مبنی بر دریافت مبالغی از بیماران مبتلا به کرونا توسط برخی بیمارستان ها در مشهد از سوی شهروندان مطرح می شود. این در حالی است که جهانپور ،سخنگوی وزارت بهداشت، تاکید کرده بود که کلیه هزینههای بیماران مبتلا به کرونا در کشور به عهده دولت است و هیچ هزینه شخصی از آنها دریافت نمیشود. یکی از همین افراد با ارسال فاکتور بیمارستان که تشخیص نهایی بیماری او را کووید 19 اعلام و مبلغی نیز در صورتحساب نهایی درج کرده بود ،به «خراسان رضوی» می گوید: کافی است به حسابداری بیمارستان امام رضا(ع) مشهد سری بزنید تا با حجم زیادی از خانواده هایی مواجه شوید که برای ترخیص بیماران کرونایی مجبورند هزینه های سنگینی پرداخت کنند .من که یک صورتحساب یازده میلیونی از بیمارستان دریافت کردم و با کسر مبالغی که توسط بیمه پرداخت می شود، اعلام شد یک میلیون تومان (یعنی 10 درصد مبلغ هزینه ها) را باید خودم پرداخت کنم و بعد از کلی چانه زنی با واحد مددکاری بیمارستان، 500 هزار تومان بابت ترخیص پرداختم. جالب این جاست که وقتی به مسئولان حاضر در حسابداری اعلام کردم که رئیس جمهور و وزیر بهداشت گفته اند درمان کرونا رایگان است ،با این پاسخ روبه رو شدم که «آن ها برای خودشان گفته اند ، باید پول را پرداخت کنید تا مریض مرخص شود.»
یکی از اتباع افغانستانی ساکن مشهد نیز که پدرش به دلیل ابتلا به بیماری کرونا در بیمارستان قائم (عج) بستری شده بود ،در گفت و گو با ما در این زمینه مدعی شد: «از ما به خاطر بستری شدن سه روزه پدرم سه میلیون تومان درخواست کردند و وقتی پزشک، مشاوره ریه برای پدرم نوشت بیمارستان به ما اعلام کرد که چون اتباع خارجی هستید باید از بیرون مشاوره خصوصی بگیرید و پولش را آزاد بدهید. در نهایت وقتی ما اعلام کردیم یک میلیون و دویست هزار تومان بیشتر پول نداریم گفتند همان مبلغ کافی است، پول را گرفتند و پدرم را ترخیص کردند .بعد از دو روز حال پدرم دوباره بد شد و در مراجعه دوم 2 میلیون تومان برای بستری از ما طلب کردند.برای تحویل جسد پدر یکی از آشنایان مان هم از او چهار میلیون تومان پول طلب کرده و گفته بودند اگر هزینه ها را پرداخت نکنید جسد را تحویل نمی دهیم. مگر مسئولان کشور نگفته بودند که درمان کرونا برای اتباع هم رایگان است؟»
افراد نیازمند با مراجعه به مددکاری صورتحساب شان صفر می شود
موضوع را از معاون درمان و مدیرنظارت و اعتباربخشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد پیگیری کردیم که پاسخگویی در این زمینه به دکتر حمیدرضارحیمی مدیر روابط عمومی دانشگاه و دبیر قرارگاه مرکزی دانشگاهی مبارزه با کرونا استان واگذار شد. رحیمی پس از بررسی گلایه های مطرح شده به «خراسان رضوی» می گوید : بیماری که درگیر کرونا شده است ،به هر حال باید به یک مدلی در بیمارستان بستری شود و منظور از این که اعلام شده هیچ پولی گرفته نمی شود، این است که برای بستری بیمار هزینه ای دریافت نمی شود ؛ ولی هر کسی در ایران دفترچه بیمه داشته باشد و به بیمارستان مراجعه کند، چنان چه از طرح تحول سلامت استفاده کند بین 5 تا 10 درصد از هزینه ها را باید بپردازد؛ به این صورت که در برخی بیمه ها 10 درصد و در برخی بیمه ها 5 درصد از کل صورتحساب را باید خود فرد پرداخت کند و افرادی که بیمه تکمیلی دارند مشمول این قانون نمی شوند و این افراد باید 30 درصد از هزینه ها را بدهند و در ادامه این مبلغ را از بیمه تکمیلی دریافت کنند. وی می افزاید: به عنوان مثال ممکن است یک نفر 10 روز در بیمارستان بستری بوده و کل صورتحسابش 20 میلیون تومان شده باشد و 10 درصد از این مبلغ یعنی دومیلیون تومان به عنوان فرانشیز باید پرداخت شود و اگر این افراد به مددکاری بیمارستان مراجعه و اعلام کنند توانایی پرداخت این مبلغ را ندارند ،بخشی از این مبلغ یا تمام آن بخشیده می شود و اگر فردی در این مسیر به مشکل برخورد ،
می تواند به صورت حضوری به خیابان دانشگاه ،
جنب سینما هویزه، دانشگاه 18 ساختمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی (ساختمان قریشی ) مراجعه کند و با مراجعه به مجمع خیران سلامت از بخشودگی صددرصدی هزینه برخوردار شود.
حق نگه داشتن بیمار به دلیل پرداخت نشدن هزینه را ندارند
دبیر قرارگاه مرکزی دانشگاهی مبارزه با کرونا استان در پاسخ به این ادعای شهروند مبنی بر این که به برخی از همراهان بیمار اعلام می شود تا تسویه حساب نکنید بیمار را ترخیص نمی کنیم، می گوید: در صورت مواجهه با این گونه رفتارها از سوی هر فردی در بیمارستان ، مردم می توانند با ستاد مرکزی مقابله با کرونا در استان به شماره 05138412081 تماس بگیرند تا فورا رسیدگی شود. به هیچ عنوان هیچ فردی مجاز نیست بیمار یا فوتی را به دلیل عدم توانایی در تسویه حساب در بیمارستان نگه دارد وحتی اگر تا امروز فردی مبالغ را پرداخت کرده است ،می تواند با مراجعه به ستاد مرکزی ،مبالغ پرداختی را پس بگیرد و هر کس مبتلا به کرونا شده با طی کردن مراحلی که توضیح داده شد ،بدون دریافت هیچ مبلغی درمان می شود.
رحیمی همچنین درخصوص رایگان بودن هزینه های درمان برای اتباع خارجی و ادعای مطرح شده درباره هزینه 14 میلیونی برای درمان بیمارکرونایی که از اتباع خارجی بوده است نیز می گوید: در مورد اتباعی که کارت اقامت و مجوز اقامت ندارند معمولا این اتفاق رخ می دهد ؛ با هماهنگی مدیرکل اتباع خارجی استانداری، فرایندی برای این موضوع قرار داده ایم و این افراد که مجوز اقامت ندارند و درگیر کرونا شده اند یا بیمار آن ها فوت کرده است، می توانند با مراجعه به اداره کل اتباع خارجی استانداری ،مراحل اولیه را انجام دهند و بعد از معرفی این افراد به علوم پزشکی با مراجعه به مرکزی که اعلام شد، از پرداخت هزینه ها معاف می شوند و در صورتی که هزینه ها را پرداخت کرده باشند، می توانند مبالغشان را پس بگیرند. وی یادآور شد: اکنون که شاهد شرایط خاصی هستیم برای اتباع نیز محاسبات مانند ایرانیان بدون بیمه انجام می شود و همان طور که توضیح داده شد، این افراد نیز مانند بیماران ایرانی می توانند برای صفر شدن صورتحساب مراحل یاد شده را انجام دهند.رحیمی در پاسخ به این سوال که چرا از ابتدا تمهیداتی اندیشیده نمی شود که هیچ مبلغی از بیماران اخذ نشود و بدون مراجعه به بیمه و مددکاری و سرگردانی همراهان بیمار، تمامی مراحل درمان رایگان انجام شود؟ می گوید: دلیل این که ابتدا مبالغی محاسبه و سند تنظیم می شود این است که محاسبات را بدون مهر مددکاری نمی توان صفر کرد و چون قرارداد با بیمه هاست ،باید سند تنظیم و محاسبات سند انجام شود تا برای بیمه ها مشخص شود که هزینه های درمانی در چه زمینه و به چه مبلغی بوده و در چه محلی انجام شده است و در ادامه 10 درصد یا 5 درصدی که سهم دانشگاه است، از محل بودجه کرونا برداشته و این مبلغ نیز بخشیده می شود.
آزمایش کرونا در مراکز خصوصی پولی است
وی همچنین در پاسخ به این انتقاد که در برخی از مراکز برای انجام آزمایش تا 700 هزار تومان پول دریافت می شود، می گوید : هم اکنون یک مرکز به صورت خصوصی با مجوز دانشگاه در مشهد با روش خاصی که برایش تعریف شده است، آزمایش را برای متقاضیانی که قصد انجام آزمایش دارند ،انجام می دهد و مبلغ دریافتی برای متقاضیان مبلغی حدود 700 هزار تومان است اما در مورد بیماران بستری هیچ پولی گرفته نمی شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زنده روحیان-فروشندگان و عرضه کنندگان پوشاک در مشهد، دومین قطب تولید و فروش انواع پوشاک در کشور، پرداختن اجاره بهای واحدهای صنفی خود را بزرگ ترین سنگ جلوی راه این روزهای کاری خود میدانند.به گزارش خراسان رضوی، یکی از اصنافی که از روزهای ابتدایی شیوع کرونا در استان با رکود سنگینی دستوپنجه نرم میکرد و حتی پیش از آنکه ممنوعیت فعالیت اصناف به وجود بیاید به دلیل مسائل بهداشتی نتوانست آنطور که باید فعالیت کند صنف پوشاک بود. حدود 50 روز از بحران کرونا میگذرد و این رکود همچنان بر بازار پوشاک مشهد حکم فرماست.
معضل اجارهها
حسین پور، تولیدکننده و فروشنده بزرگ پوشاک در این خصوص به خراسان رضوی میگوید: یکی از مهمترین چالشهای این روزهای صنف پوشاک اجاره مغازههاست، چراکه بیشتر این صنف در واحدهای اجارهای فعالیت می کنند و همین موضوع معضل بزرگی برای آنان شده است.وی ادامه میدهد: ما عملا از ابتدای اسفند با مشکل روبه رو بوده و نتوانستیم فعالیتی انجام دهیم و همین موضوع باعث شد ضرر بزرگی را متحمل شویم اما پرداخت سه ماه اجاره در این شرایط قطعاً بخش عمدهای از همکاران مارا با مشکل جدی روبه رو کرده و پساز آن اگر فکری به حالشان نشود و موجرین همکاری نکنند نمیتوانند ادامه دهند. ما از موجرین خواهش میکنیم در این روزها کمک کنند و منصفانه برخورد کنند.حسین پور میافزاید: بخش عمده مشکل این صنف واحدهای خرد است، مشهد یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک در کشور است اما تعداد کارخانههای آن به ۱۰ کارخانه نمیرسد، چراکه اکثراً زیرزمینی و کوچکمقیاس هستند و عمده مشکلات هم به همین واحدها برمیگردد که توان ادامه ندارند، کارگران آنها امنیت شغلی ندارند و نیز به دلیل زیرزمینی بودن از سوی دولت حمایت نمیشوند و همین ضربه بزرگی برای آنهاست. بحران بیکاری کارگران نیز بیشتر از همین بخش به وجود میآید.این فعال حوزه پوشاک میگوید: واحدهای بزرگ تولیدی مثل خود ما در چند هفته اخیر با تغییر کاربری به سمت تولید ماسک و لباس استریل پزشکی رفته اند و میگذرانند اما قدرت تغییرات بزرگ و تبدیل بیشتر این تهدید به فرصت را آنچنانکه برندهای خارجی دنیا انجام دادند ندارند که مثلا ماسک را بهعنوان اکسسوری لباس ارائه کنیم. دولت باید همانطور که اصناف پای سلامتی مردم ایستادند و تعطیل کردند، پای حمایت از آنها بایستد.
نوروز بدون درآمد و فروش یعنی...
علی واعظ دیگر عرضهکننده بزرگ مانتو در مشهد میگوید: صنف پوشاک یکی از حساسترین کارها و آسیبپذیرترین مشاغل است چراکه با فصل و مد سروکار دارد و همین موضوع باعث ایجاد زیانی بهطورمعمول برای هر فروشنده میشود اما این بار ضرر و زیان چندین برابر است و همینکه در ایام نوروز فعالان این صنف نتوانند فعالیت کنند یعنی این سال برایشان تمامشده است.
تعامل دولت جاده یکطرفه است
وی با انتقاد از عملکرد بخش دولتی میافزاید: تعامل و رفتار بخش دولتی با اصناف همواره جاده یکطرفه است که همیشه از ما انتظار همکاری و رعایت دقیق همه دستورات را دارند اما در زمانی که نیاز به حمایت و همکاری است وضعیت مبهمی وجود دارد.واعظ ادامه میدهد: ما تاکنون هرچه در خصوص حمایت از اصناف از سوی دولت شنیدهایم همین شنیدهها بوده و چیزی فراتر از آن وجود ندارد که همین گفتههایی که با کلی تبلیغات انجامشده هم بههیچوجه پاسخ گوی ضرر ما نیست.وی میافزاید: ما در بحث اجارهبهای واحدها مشکلات زیادی داریم یا تغییر خود اجناس که با حجم بالا برای عید نوروز خریداریشده بود اما بههرحال این موارد با تعامل اصناف برطرف میشود و بخش دولتی است که باید بخشی از نگرانی های مارا برطرف کند ، مثلا بخشودگی مالیات سال ۹۸ یا حد کارفرما سال ۹۹ ابتداییترین کاری است که دولت باید انجام دهد.مهدی لسان طوسی، رئیس اتحادیه پوشاک دوخته مشهد در این خصوص میگوید: یکی از چالشهایی که در این روزها بین ما و اتاق اصناف و دولت وجود دارد بحث تعطیلی بازارها و پاساژهاست چراکه بخش عمدهای از فعالیت واحدهای ما در مجتمعهای تجاری واقعشده و وقتی فعالیت کلی ما با رعایت پروتکلهای خاص تایید شده است چرا فقط آن هایی که در حاشیه خیابان قرار دارند به فعالیت خود ادامه دهند اما آنهایی که داخل مجتمعها هستند نتوانند کار کنند.وی میافزاید: ما از دوستان اتاق اصناف خواهش کردیم این موضوع پیگیری شود و از طرفی تمامی همکاران ما اعلام کردند که آمادگی دارند تمام شرایط خاص پروتکلهای بهداشتی را با دقت و نظارت ویژه انجام دهند اما اگر این اتفاق نیفتد ضرر غیرقابل جبرانی به آنها وارد میشود.لسان طوسی اظهار میکند : ما در چند ماه آینده شاهد یک تعطیلی دومینویی خواهیم بود و واحدهایی که نمیتوانند از پس هزینههای خود برآیند به تعطیلی خواهند رسید و دولت باید پیشازاین اتفاق فکری به حال آن ها کند.ما شاهد حمایتهای حداقلی از اصناف از سوی دولت بودیم که همانها نیز هنوز به مرحله اجرایی درنیامده که امیدواریم هرچه زودتر اتفاق بیفتد.
وعدههای عملی نشده
رئیس اتحادیه پوشاک همچنین میافزاید: در مشهد حدود 12 هزار واحد تولیدی در این صنف فعالیت میکنند که اگر هرکدام از اینها فقط یک کارگر داشته باشد و او را اخراج کند یک جمعیت بسیار زیاد بیکار به وجود می آید که سازمان تأمین اجتماعی از پس پرداخت بیمه بیکاری به آنها برنخواهدآمد، پس بهتر است پیش از این اتفاق همین واحدها را با حمایت بیشتر و همدلی سر پا نگهدارند ، معافیت مالیاتی و حق بیمه کارفرما و از طرفی همکاری برای هزینههایی مانند اجارهبها و تسهیلات میتواند جلوی این ضررهای هنگفت را بگیرد که در عمل هنوز چیزی وجود ندارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«از روزی که قرار شد بخشی از کارکنان وظایف خود را به صورت دورکار و با استفاده از اینترنت انجام دهند، کندی سرعت اینترنت و مشکلات شبکه باعث شده کارها دقیقا با دوساعت تاخیر انجام شود...» این جمله یکی از کارکنان بخش خصوصی است که احتمالا بسیاری از شما هم در روزهای گذشته درگیر این چالش شده اید. پیش از آزمون کرونا بسیاری از ما تصور می کردیم، انجام کارها به شکل دورکار و غیرحضوری راحت تر، سریع تر و خوشایندتر خواهد بود اما تجربه این روزها نشان داد اگر هم چنین قاعده ای درست باشد که قطعا درست است، حداقل برای کشور ما در شرایط کنونی اینترنت به عنوان زیرساخت چندان امکان پذیر نیست.
در 55 روز گذشته و در کارزار کرونا که مردم اغلب از سوی مسئولان به خانه مانی توصیه می شدند، به ویژه در نوروز مصرف حجمی کاربران شبکه اینترنت ثابت خانگی با 100درصد و مصرف حجمی کاربران شبکه موبایل با 40درصد رشد مواجه شد. همین امر باعث شد، کاربران در نوروز99 شکل کم سابقه ای از کندی اینترنت را تجربه کنند. روی دیگر سکه این ماجرا که همچون رزمایشی ناخواسته اما جدی بود، به چالش کشیده شدن ابعاد «دولت الکترونیک» بود که به نظر، این دولت (دولت الکترونیک) در آزمون سخت کرونا نمره قبولی نگرفت.در این چند مصداق که احتمالا آن را تجربه کرده اید، تامل کنید:
* افشای اطلاعات مراجعه کنندگان چند میلیونی به سامانه غربالگری کرونا
* ضعف، نقص و ابهام در سیستم سامانه های معرفی شده آموزش و پرورش برای ارتباط آموزشی معلمان و دانش آموزان
* انبوه اعتراض کاربرانی که قصد داشتند کسب و کار خود را در فضای مجازی ادامه دهند
* کاربرانی که قصد داشتند وظایف کاری خود را به صورت دورکار انجام دهند
* مراجعه کنندگان به برخی بانک ها که با قطع و وصل شبکه بانک، معطل می ماندند
* و حتی بخشی از کاربران عادی که در حذف دیدوبازدیدها قصد داشتند با اعضای خانواده خود به ویژه با اینترنت ثابت ارتباط تصویری اینترنتی برقرار کنند یا گاهی که حتی امکان دسترسی به سایت های داخلی را هم نداشتند.
حق را به مسئولان بدهیم یا نه؟
طبیعتا مواردی که ذکر آن رفت، در بازه های مختلف در 55 روزگذشته با نوسان کیفیت همراه بوده و چه بسا پس از افزایش ظرفیت هسته شبکه با مشکلات کمتری همراه شده است؛ اما در یک نگاه کلی و با توجه به اقتضائات جدید زندگی در عصر اینترنت این حجم چالش قطعا منطقی نیست. شاید وجود محدودیت های بین المللی همچون تحریم های ظالمانه، اختلاف سلیقه و سیاست در نوع و میزان ارائه اینترنت و پیام رسان ها به مردم، انقباض بودجهای بخش های مرتبط در دولت یا ده ها مورد دیگر، موضوعاتی باشند که باعث شود بابت این کاستی ها حق را به مسئولان بدهیم؛ اما جدا از این که در این چالش حق با کیست و چه کسی «مقصر» ماجراست، باید پذیرفت که اقتضائات شهروند هزاره سوم متفاوت از دوران گذشته است. به طور قطع نمی توان وقتی بازارهای شهر پر است از مدرن ترین ابزارها، رسانه های جدید و تلفن های هوشمند و از سویی انبوه نرم افزارها، شبکه ها و اپلیکیشن ها در دسترس کاربران قرار دارد، آن ها را از آن محروم کرد.
تغییر سبک زندگی، به غلط یا درست
واقعیت دیگر این ماجرا تغییر سبک زندگی به غلط یا درست است. امروز وجود فضای مجازی، نیاز شدید شهروندان به دولت و تجارت الکترونیک و اغواگری اپلیکیشن ها در دنیای مدرن هوشمند، فضای زندگی را به سویی کشانده است که دولت های پیشرفته را در کمترین زمان وادار به تغییر روش ها و مدل های ارتباطی می کند. شاید جالب باشد بدانیم که چالش کرونا در اروپا با توجه به افزایش حجم کاربران اما کمترین مشکلات را پدید آورد. شرکت های ارائه دهنده اینترنت و مدیا در اندک زمان توانستند شرایط خود را با تبعات کرونا همخوان کنند.برای نمونه یوتیوب و نتفلیکس از بزرگ ترین شرکت های حوزه فناوری های جدید اعلام کردند به منظور کاستن از ترافیک اینترنتی کیفیت ویدئوهای خود را کاهش داده اند. به علاوه در این روزها که گاهی از بحران در سیستمهای درمانی اروپایی خبری شنیده میشود اما از نقص یا ناکارآمدی در زیرساختهای شبکه و اینترنت آن ها کمتر می شنویم.
نظر بلندنبوده ایم
آزمون کرونا در بخش های گوناگون در حوزه دولت الکترونیک به ما نشان داد که دستگاه ها نه تنها تدارکی عینی برای چنین موقعیتی پیش بینی نکرده اند بلکه در وسط میدان نیز همچنان به آزمون و خطا مشغول اند. نمونه اش را در مواجهه آموزش و پرورش در معرفی سامانه های روبیکا ،اسکای روم و سپس «شاد» برای ارتباط تحصیلی به خانواده ها می توان جست وجو کرد که بعید به نظر می رسد به توفیق چندانی نائل شود.
ضمن این که چالش های اساسی در این زمینه مطرح است از جمله این که معلمان و دانش آموزان برای آموزش مجازی چقدر آموزش دیده اند و به چه میزان با ابزار آن آشنایند؟
ای کاش تجربه کرونا ما را به این واقعیت برساند که باید تکلیف خود را با مقوله ای به نام دولت الکترونیک و الزامات زیستن در هزاره اینترنت و ارتباطات روشن کنیم و بر این باور راسخ تر شویم که کشورداری اندیشه بلند، آینده نگری و همتی خستگی ناپذیر می خواهد...
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غفوریان- در روزهایی که مسئولان توصیه اکید به در خانه ماندن مردم می کنند، طبیعتا برخی کارها و مشاغل باید به صورت دورکار و مجازی انجام شود. اما آیا ما در کشورمان می توانیم از چنین تجربه ای بهره ببریم بدون این که در مسیر کار نقص و ضعفی پدید آید؟
برخلاف همیشه که تصور می کردیم انجام کارها به صورت دورکار و اینترنتی بر سرعت کار
می افزاید، تجربه همین روزهای اخیر در نمونه های متعدد، حاکی از این امر نیست یعنی انجام بخش قابل توجهی از کارها که به طور منطقی باید بتوان آن را با ابزار اینترنت به راحتی انجام داد، با شرایط کشور ما و توان کنونی شبکه اینترنت امکان پذیر نیست یا در مسیر کار با دشواری ها و اشکالات فراوان روبه رو می شود.به نظر می رسد از سال 1381 که آیین نامه اجرایی تحقق دولت الکترونیک در شورای عالی اداری به تصویب رسید، تا امروز که کرونا آن را در آزمونی جدی قرار داده، اهمیت و ضرورتش روشن و عیان نشده بود. ماجرای کرونا همچنان که بسیاری از زیرساخت های کشور در بخش های گوناگون را مورد آزمون خود قرار داد، مهم ترین آزمون و امتحان برای شبکه اینترنت بود و احتمالا بسیاری با ما هم نظر خواهند بود که اینترنت و سازوکارهای دولت الکترونیک در این آزمون چندان نمره قبولی نگرفتند.
اگر کرونا را به رزمایشی گسترده تشبیه کنیم و اگر در آینده نیز با چنین شرایطی در کشور مواجه شویم که لازم باشد بخشی از مشاغل در وضعیت قرنطینه ادامه حیات دهند یا لازم باشد مردم در خانه هایشان بمانند یا مواردی شبیه این پدید آید آیا با این توان اینترنت می توان کشور را اداره کرد؟
1- ماجرای افشای اطلاعات مردم در سامانه غربالگری
افشای اطلاعات مردم در سامانه غربالگری کرونا که به نوعی همکاری وزارت بهداشت و سازمان ثبت احوال کشور بود، نمونه ای از اشکالات جدی در سیستم امنیت اطلاعات در فرایند دولت الکترونیک کشور محسوب می شود که باعث شد اطلاعات بسیاری از مردم فاش شود. اما اگر قرار باشد اطلاعات و موارد جدی تر و مهم تر مردم در چنین سامانه هایی امانتداری نشود، آیا در ادامه می توان اعتماد مردم را برای استفاده از آن جلب کرد؟
2- وضعیت مبهم سامانه شاد و ارتباط آموزشی معلمان و دانش آموزان
یکی دیگر از مواردی که این روزها به شدت جای خالی آن احساس می شود، سامانه ای منسجم، کارآمد و فراگیر برای انجام آموزش های تحصیلی دانش آموزان است. بماند که وعده های وزارت ارتباطات برای ارائه اینترنت رایگان به دانشجویان و معلمان در پیچ و خم ها گرفتار مانده و شرایط آموزش الکترونیکی و ارتباط تحصیلی معلمان و دانش آموزان آن طور که باید فراهم نشده است. البته در این میان بسیار هستند که با همت و تلاش برخی معلمان و خانواده ها توانسته اند با استفاده از شبکه های اجتماعی و خارج از روال آموزش و پرورش کار خود را پیش ببرند اما همه این موارد خارج از مسیر سامانه ها و پیام رسان های رسمی است. بسیاری از محتواهای آموزشی هم اکنون از طریق پیام رسانی رد و بدل می شود که اتفاقا توسط قانون فیلتر شده است.
در عین حال دو سامانه روبیکا و سپس «شاد» که توسط آموزش و پرورش به خانواده ها توصیه شد متاسفانه چندان کارآمد نیست یا اساسا این سامانه ها قابلیت نرم افزاری کافی را ندارند. ضمن این که مشکل هزینه های اینترنت برای برخی خانواده ها، دسترسی نداشتن بخش قابل توجهی از روستاها و حاشیه شهرها به امکانات اینترنتی نیز به این چالش افزوده است.
3- تجربه ناموفق دورکاری باسرعت کند اینترنت
نمونه دیگری را که می توان از این روزهای تاکید بر خانه مانی و دورکاری به آن اشاره کرد،دورکاری برخی مشاغل در بخش های خصوصی است. برای نمونه بخشی از همکاران خودمان در روزنامه که این روزها را به اجبار در خانه موظف به انجام کار هستند، برخلاف انتظار که تصور می شود دورکاری بااینترنت سرعت کار را افزایش می دهد اما کندی و ناهمواری مسیرهای شبکه زیرساخت و اینترنت کشور باعث شده است کارها با تاخیر چند ساعته به سرانجام برسد. ضمن این که در برخی بخش ها نیز دقیقا به دلیل یاری نکردن سرعت اینترنت، امکان دورکاری میسر نشده است.
به طور قطع موارد بسیار دیگری را نیز
می توان به این نمونه ها افزود که بیش از هر زمان دیگری چالش دولت الکترونیک و اینترنت را به رخ مسئولان می کشاند. به هر روی کرونا ما را با واقعیت ها و میزان ظرفیت های راستین کشور آشنا کرد و اکنون بیشتر می دانیم که تا امروز چه کسانی شعار می دادند و چه کسانی از این آزمون سربلند بیرون آمدند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
باشگاه پرسپولیس به تازگی درباره پرونده ماریو بودیمیر، بازیکن سابق کروات این تیم از سوی کمیته تعیین وضعیت بازیکنان و مربیان فیفا محکوم به پرداخت ۴۷۵هزار یورو شده است. از این رو پس از صدور این رای پرسپولیسیها از فیفا خواهان ارائه مشروح رای شدند. حالا از باشگاه پرسپولیس خبر میرسد مشروح رای صادره به باشگاه ارسال شده و از حالا پرسپولیسیها ۲۱ روز فرصت دارند تا نسبت به رای صادره به دادگاه عالی ورزش، کاس اعتراض کند. البته کاملا مشخص است که اعتراض به دادگاه کاس فقط در راستای اتلاف وقت و خریدن زمان برای تهیه 475هزار یورو خواهد بود و خود پرسپولیسیها هم به خوبی میدانند که شانسی برای برگرداندن این رای نخواهند داشت. جالب است بدانید در 6 ماه اخیر فوتبال ایران در پروندههای خارجی که در فیفا داشته برنده نبوده و تمام آرا به سود شاکیان خارجی صادر شده است. در واقع ماریو بودیمیر نهمین خارجی بود که در 6 ماه اخیر توانسته علیه فوتبال ایران حکم بگیرد!
11 پرونده سرخ در فیفا
یکی از بزرگترین محکومیتهای فوتبال ایران مربوط به پرونده برانکو و پرسپولیس است. در این پرونده پرسپولیس به پرداخت یک میلیون و ۵۵هزار یورو به اضافه 5درصد سود و ۲۰هزار فرانک بابت هزینه دادرسی محکوم شد. علاوه بر این باشگاه پرسپولیس باید ۸۶هزار یورو غرامت به پانادیچ پرداخت کند. محکومیت 23هزار دلاری به گابریل، حکم 10هزار دلاری چوگ علیه سرخها، محکومیت 205هزار یورویی در خصوص پرونده زلاتکو از دیگر حکمهایی بودند که علیه پرسپولیس صادر شدند. در مجموع پرسپولیس در حال حاضر در فیفا 11 پرونده و شاکی دارد که تاکنون با احتساب بودیمیر حکم 6 پرونده از این 11 پرونده صادر شده و باشگاه پرسپولیس در انتظار صدور رای پروندههای مارکو، کالدرون و دستیارانش و پرونده نیلسون است؛ پروندههایی که از همین حالا میتوان محکومیت پرسپولیس در آنها را پیشبینی کرد.
پرونده آبیها در فیفا
استقلال هم شرایط بهتری نسبت به رقیب سنتی خود ندارد. یکی از پروندههای استقلال مربوط به شکایت بویان است. مدیران وقت استقلال میتوانستند با مبلغ ۳۰هزار دلار با بویان توافق کرده و قراردادش را فسخ کنند اما مطابق معمول این اتفاق نیفتاد و اکنون بازیکن مقدونیهای خواهان ۳۰۰هزار دلار از قرارداد فصلی شده که برای استقلال بازی نکرده است. باشگاه استقلال نیز پاسخ شکایت فیفا را داده و پرونده را به دادگاه ورزشی کاس برده است. سرور جپاروف ازبکستانی هم دیگر شاکی خارجی آبیهاست. حدود 2 فصل از جدایی جپاروف میگذرد و هنوز مطالباتش از سوی استقلال پرداخت نشده است. این بازیکن نیز به فدراسیون جهانی فوتبال شکایت کرده و فیفا در نامهای به باشگاه استقلال اعلام کرده که باید ۹۰هزار دلار به جپاروف پرداخت شود. منشا هم به تازگی به جمع شاکیان خارجی استقلال اضافه شده و این بازیکن نیز چیزی حدود ۴۲هزار دلار از استقلال طلب دارد و به فیفا شکایت کرده است. فیفا نیز از باشگاه استقلال خواسته مطالبات این بازیکن را پرداخت کند. همانطور که انتظار میرفت و گفته شده بود، جریمه ۵۵۰هزار دلاری در پی شکایت وینفرد شفر از استقلال هم توسط فیفا صادر شد. تا به امروز فیفا 4 رای قطعی علیه استقلال و به سود بویان، جپاروف، منشا و شفر داده ولی پیشبینی میشود این احکام سنگین همچنان ادامه داشته باشد و شکایت نفراتی مثل آندرهآ استراماچونی، ساشا شفر، باشگاه پاختاکور(برای رضایتنامه ایسما) و... از راه برسد و باشگاه ایرانی را با مشکلات و چالشهای بیشتری مواجه کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مصطفوی-وقتی توانست به پایگاههای اینترنتی سازمانهای بزرگ نفوذ کند و پس از مدتی وبسایت ویکی لیکس را بهراه بیندازد تا اطلاعات محرمانه و جنجالی منتشر کند سیاستمداران آمریکایی به او لقب «موی دماغ» دادند! جولین آسانژ، افشاگری بود که دست در لانه زنبور کرد. او سال ۲۰۱۲ خودش را در سفارتخانه اکوادور واقع در لندن مخفی و در سال ۲۰۱۶ با انتشار صدها ایمیل از هیلاری کلینتون در جریان رقابت ریاستجمهوری آمریکا کاری کرد که مقامهای رسمی ایالات متحده مدعی شوند که جاسوسهای روس به این سرورها نفوذ کردهاند.
حالا نشریه میل آن ساندی مصاحبه ای از خانم موریس، وکیل آقای افشاگر منتشر کرده و گفته است: جولیان آسانژ ۴۸ ساله، در آن مدت زندگی در سفارت اکوادور پدر شده است. البته وکلای آسانژ هنوز در این رابطه هیچ اظهار نظری نکردهاند. اما وبسایت ویکیلیکس در توییتر به این گزارش پاسخ داده و نوشته: شریک زندگی تازه افشا شده جولیان آسانژ که دو فرزند هم دارد از دولت انگلیس میخواهد تا آسانژ و دیگر زندانیان آسیبپذیر را با قرار وثیقه آزاد کند چرا که ویروس کرونا در زندانها در حال شیوع است. وبسایت ویکیلیکس فورا فیلم مصاحبه خود با خانم موریس را منتشر کرد که در آن این وکیل مفصلا به توضیح رابطه پنج سالهاش با آسانژ پرداخته است. رابطه این زوج از سال ۲۰۱۵ میلادی هنگامی که موریس برای رسیدگی به وضعیت حقوقی و قانونی آسانژ با وی دیدار میکرده، آغاز شده است. در این گزارش آمده است: آسانژ تولد فرزندان خود را در بیمارستانهای لندن به صورت زنده از طریق تماس تصویری مشاهده کرده و پسر بزرگ خود به نام«گابریل» را پس از آن که به صورت غیرقانونی به سفارت اکوادور در لندن آورده شد، دیده است. گفته شده که هر دو فرزند آسانژ تابعیت انگلیسی دریافت کردهاند و ظاهرا با پدر خود در زندان دیدار داشتهاند.
*رشیدپور بالاخره رقم دستمزدش برای «حالا خورشید» را اعلام کرد. رضا رشیدپور مصاحبهکننده قهاری است. در طول سالهای فعالیتش چه به عنوان مجری برنامههای صداوسیما و چه به عنوان مجری برنامههای اینترنتی گفتوگوهای مفصلی با افرادی در ردههای مختلف داشته و معمولا هم خیلی صریح و بیپرده گفتوگویش را پیش میبرد و از مهمانش سوال می کند. در روزهای گذشته انتقادات علی علیزاده فعال سیاسی ساکن لندن از رضا رشیدپور و اتهاماتی که به او درباره درآمدهایش زده بود، بازتاب فراوانی در شبکههای اجتماعی داشت. اما او روز گذشته در لایو اینستاگرامی اش گفت: آن بحث توییتری که با آن هموطن عزیزمان داشتم، به این دلیل بود که احساس کردم چیزی به گوشش خورده و خواسته به کنایه چیزی بنویسد که رشیدپور ۴۵۰میلیون تومان دستمزد ماهیانهاش است و ۴۰میلیون برای هر اجرا میگیرد. من در توییتر نوشتم که این نکات خیلی عجیب است اگر سندی داری بده. من به عنوان تهیهکننده برای یک پروژه با صداوسیما قرارداد میبندم وهمه اسناد این قرارداد در سازمان صداوسیما موجود است و سازمان از طرف من مجاز است که این قراردادها را منتشر کند. دستمزد من در ماه خیلی کمتر از آن رقمی بود که مطرح شده بود. با احتساب هزینههای تولید که تنها بخشی از آن را در ویدیوی قبل عرض کردم و هزینهها فراتر از این بوده است، کل بودجه برنامه حالا خورشید در اوایل کار حدودا ۱۷ میلیون تومان و در اواخر کار حدودا ۲۲ میلیون تومان بوده. یک میانگین ریاضی نشان میدهد که بودجه کل تولید حالا خورشید برای هر اپیزود زیر ۲۰ میلیون تومان بوده است که این رقم مشمول بیمه، مالیات و کسورات قانونی هم میشده است.مشروح این خبر را در صفحه ۶ بخوانید.
*مدتهاست که نامش با ورزش گره خورده. به خصوص از زمانی که ریاست کمیته ملی المپیک و بعدها صندلی اول سازمان تربیت بدنی وقت را برعهده گرفت. شاید بهخاطر همین ید ماندگاریاش در مدیریت ورزش است که سیدمصطفی هاشمیطبا را باید گنجینهای برای ورزش کشور دانست. به خصوص در شرایط کنونی که شیوع ویروس کرونا شرایط را در ورزش هم ویژه کرده و مدیریت این بحران نیازمند استفاده از تجربیات خاص است. او میگوید هم اکنون تمام دنیا شرایط یکسانی را تجربه میکنند و معتقد است ورزش کشور نیازمند طراحی خاصی است تا شرایط به حالت عادی برگردد. او اما در اظهارنظری جالب تاکید میکند که تاج و استقلال دو پدیده مختلف هستند و سال 57 با انحلال تاج دیگر این تیم تمام شده و استقلال ربطی به تاج ندارد ! میگوید برایش مهم هم نیست که استقلالیها از این اظهارنظرش ناراحت شدهاند! اما واضح است که این روزها خیلی از آبی ها به قهرمانیهای این تیم در آسیا که یکی از آن ها هم در دورانی که نام این تیم تاج بود ،افتخار میکنند. همکاران مان در صفحات خراسان ورزشی سراغ این مدیر نام آشنا رفته اند. این گفت و گو را بخوانید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویروس کرونا این روزها کل جامعه جهانی و تمام مناسبات سیاسی - اجتماعی جامعه بشری را تحت تاثیر خود قرار داده است. این مهمان ناخوانده بر عرصههای مختلف زیست انسانی اعم از اقتصادی، سیاسی و روابط اجتماعی اثر گذاشته است. در این میان، کشوری مانند آمریکا طی چند هفته اخیر که ویروس کووید -19 در این کشور شیوع پیدا کرده، به شکلی خاص آسیبپذیر نشان داده است. در آمریکا بیش از ۲۰ هزار و ۵۰۴ تن بر اثر ابتلا به کرونا فوت کردهاند تا این کشور به لحاظ شمار قربانیان صدرنشین جدول جهانی باشد.این آمار باعث شد که دونالد ترامپ، در ایالت «وایومینگ» فاجعه ملی اعلام کند و بدین ترتیب، تمام ۵۰ ایالت آمریکا به دلیل شیوع کووید- ۱۹ ناشی از ویروس کرونا در وضعیت فوقالعاده به سر میبرند.ترامپ در مصاحبه تلفنی با فاکس نیوز گفت: برای نخستین بار در تاریخ کشور، در همه ۵۰ ایالت آمریکا «فاجعه بزرگ» اعلام میکنم.این در حالی است که او بلافاصله مدعی شد: بهزودی تصمیمی درباره لغو محدودیتها گرفته میشود.البته شتابزدگی ترامپ برای عادیسازی روند زندگی، بیشتر برای ممانعت از رکود اقتصاد به عنوان اصلیترین برگ برنده وی در انتخابات ۲۰۲۰ است. جالب این جاست که به گزارش بی بی سی،درآمریکا عملا رقابت های سیاسی دموکرات ها و جمهوری خواهان کار مقابله با کرونا را سخت تر کرده و ایالت های مختلف به فراخور دموکرات یا جمهوری خواه بودن میزان دسترسی شان به امکانات و وسایل پزشکی متفاوت می شود.
کرونا یار دوازدهم دموکراتها ؟
با توجه به لطمه های بزرگی که بحران کرونا و نفت احتمالا بر اقتصاد آمریکا وارد کرده، اکنون دموکراتها امیدوار هستند که این ویروس یار دوازدهم آنها باشد. نظرسنجی نشان میدهد که مقبولیت عملکرد ترامپ در رسیدگی به موضوع همه گیری ویروس کرونا ثابت بوده است آن هم در حالی که در آمریکا به طور معمول نظرسنجیها در دوران بروز بحران داخلی افزایش محبوبیت روسای جمهور این کشور را نشان میدهد. بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ محبوبیت جورج دبلیو بوش رئیس جمهور وقت آمریکا افزایش یافت. اما در ضربه مهلک دیگر به ترامپ، در بیشتر نظرسنجیهای ملی، محبوبیت ترامپ نسبت به جو بایدن رقیب دموکراتش کاهش یافته است هر چند که بایدن فقط میتواند از طریق ویدئوهای ضبط شده در اتاق خود در جامعه حضور یابد و نتوانسته به دلیل ویروس کرونا برنامههای تبلیغاتی خود را اجرا کند. همه این مسائل زنگ هشدار را برای مشاوران ترامپ در داخل و خارج کاخ سفید به صدا در آورده است.حال برآوردها نشان می دهد که در صورت تداوم بحران کرونا و افزایش افت اقتصادی و بالا رفتن چشمگیر میزان بیکاری در این کشور، احتمال شکست ترامپ در برابر رقیب دموکرات خود، یعنی جو بایدن، افزایش محسوسی خواهد یافت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که دولت مرحله جدید طرح فاصله گذاری هوشمند را آغاز کرده است و دیروز نیز رئیس جمهور از رفع محدودیت تردد بین شهرهای یک استان و همچنین تسری این مسئله به رفع محدودیت تردد بین استانی از اول اردیبهشت سخن به میان آورده است، سازمان نظام پزشکی درباره رعایت نکردن الزامات اجرای فاصله گذاری هوشمند اجتماعی و تبعات آن هشدار داد . به گزارش تسنیم ، سازمان نظام پزشکی روز گذشته در بیانیه ای درباره نحوه ادامه کنترل و مدیریت کووید-19 در کشور هشدار داد و نوشت: بدون در نظر گرفتن لوازم علمی و اجرایی در طرح فاصله گذاری اجتماعی، زحمات گذشته همه مردم و مسئولان و کادر پزشکی به هدر رفته و تهدیدهای جدی در مورد اوج گرفتن مجدد بیماری پیشرو خواهد بود. در این بیانیه با اشاره به الزاماتی که برای اجرای طرح فاصله گذاری وجود دارد، آمده است: مدل فاصلهگذاری هوشمند نیاز به آموزش تمام پرسنل و افرادی دارد که از این مدل بهرهمند میشوند و همچنین نیاز مبرم به آموزش مردمی دارد که با این شرایط مواجه خواهند شد و بدیهی است این مدل و هر مدل فاصلهگذاری دیگر علاوه بر آموزشهای فراگیر، نیاز به کنترل جدی، ابزار مشخص برای نظارت و اعمال محدودیتهای لازم دارد. اگر چه راهاندازی فعالیتهای اقتصادی، هدف اصلی اعلام فاصلهگذاری هوشمند بوده است ولی بدون در نظر گرفتن لوازم علمی و اجرایی، زحمات گذشته همه مردم و مسئولان و کادر پزشکی به هدر رفته و تهدیدهای جدی در مورد اوج گرفتن مجدد بیماری پیشرو خواهد بود. در ارزیابیهای علمی و اپیدمیولوژیک، اجرای این مدل وقتی ممکن و مفید است که تعداد و آمار واقعی مبتلایان به حدی کم باشد که رصد و ارزیابی نه تنها افراد، بلکه خانوادهها با تستهای دقیق آزمایشگاهی و کنترل فعال موارد، میسر باشد. در ادامه این بیانیه تاکید شده است:بدیهی است با توجه به موارد فوقالذکر برای همه کشور و شهرهای مختلف نمیتوان نسخه واحدی نوشت. ارائه یک دستورالعمل برای همه شهرهای کشور، بدون توجه به تفاوت شیوع و آمار واقعی مبتلایان و لوازم نظارتی ضروری و دقیق امکان افزایش و تسری بیماری را در همه شهرها افزایش خواهد داد. اعلام نگرانی سازمان نظام پزشکی به دلیل شرایط اجرایی پیشرو است چندان که در شهر تهران که هنوز مشمول این مدل نشده، این روزها بسیاری از مراکز خرید و میادین میوه و ترهبار و پارکها، محل تجمع کنترل نشده و بدون ضابطههای بهداشتی افراد شده است و نیز این نگرانی به دلیل فاصله زیادی است که چه در مورد آمار اعلامی وزارت بهداشت و چه با توجه به آمار واقعی مبتلایان با حد علمی پذیرش فاصلهگذاری هوشمند وجود دارد. این در حالی است که علی رغم ثبت مشاغل بازگشایی شده در سامانه وزارت بهداشت در مورد امکان اجرایی اعمال نظارت و کنترل اصول بهداشتی تردید جدی وجود دارد. توصیه اخیر سازمان جهانی بهداشت و بسیاری از کشورهایی که شرایط مشابه ایران را دارند، تمدید کنترلهای مؤثر و اعمال نظارتها برای مدت زمان بیشتر تا رسیدن به حد قابل قبول شیوع برای اعمال فاصلهگذاری هوشمند و حداقل تا 12 اردیبهشت بوده است.
فاصله گذاری هوشمند شکست می خورد
همزمان به گزارش مهر عباس آقازاده مسرور رئیس مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی نیز ، نسبت به تبعات ناگوار افزایش آمار کرونا در کشور به دنبال اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی، هشدار داد و گفت :به اعتقاد بنده روش فاصله گذاری هوشمند به ترتیبی که مشاهده میکنیم، در کنترل اپیدمی کرونا محکوم به شکست بوده و هنوز آمار مرگ و میر و شمار مبتلایان نگران کننده است.وی با بیان اینکه بازهم مجبور خواهیم شد به فاصله گذاری اجتماعی و قرنطینه بازگشته ولی ترس عمومی بر آن است که دیر شده و زمان را از دست داده باشیم تاکید کرد: در دوگانه «معیشت» و «سلامت»، نباید دولت و کلیت جمهوری اسلامی ایران به نحوی بخواهد مسئله معیشت را حل کند که امر مهم سلامت جداً به خطر بیفتد. پیشنهاد میکنم از تمام منابع کشور برای تأمین دهکهای پایین درآمدی جامعه مانند بازنشستگان کشوری و لشکری، مستمری بگیران بهزیستی، کارگران روزمزد و دستفروشان، کارکنان قراردادی و کارگران با حقوقهای نازل و...، در حد امکان برای ادامه حیات استفاده شود تا سلامت و موجودیت کشور به خطر نیفتد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اینروزهای سخت، برای بعضیها سختتر میگذرد. هر روز کسانی از دنیا میروند و آنهایی که میمانند، باید تنهایی با غم مرگ عزیزانشان مواجه شوند. آنچه در شرایط عادی به کنار آمدن با سوگ، کمک میکرده است؛ برگزاری مراسم ختم، ارتباط با دوستان و آشنایان و دریافت همدلی و تسلی از سوی آنها و سرزدن به مزار فرد درگذشته، حالا انجام آن ممکن نیست. قرنطینه، شکل تازهای از سوگواری را به ما تحمیل کردهاست. روز گذشته، خبری آمد مبنی بر این که فوت مردی بر اثر کرونا ماجرای تلخی را برای یک خانواده رقم زد. وقتی این مرد به خاطر ویروس جدید جان خود را از دست داد، پسر جوانش دست به خودکشی زد. او که از رفتارها و برخوردهای مردم ناراحت بود، نتوانست دوام بیاورد و خودکشی کرد. اما ماجرا به همینجا ختم نشد. مادر خانواده نیز نتوانست داغ فرزند و شوهرش را همزمان با هم تحمل کند و او نیز به زندگی خودش پایان داد. این روزها بیش از چهار هزار و 300 خانواده ایرانی، عزادار عزیزانشان هستند و احتمالا این سوال برایشان پیش آمده که چطور تنهایی از پس تحمل این غم بربیاییم؟ بهتر نیست سوگواری برای عزیزِ ازدسترفته را موکول کنیم به زمانی که شرایط عادی میشود؟ اگر دوستان و آشنایان داغدیدهای داریم، اینروزها چطور با آنها همدلی کنیم؟ چطور سوگ را برای بچهها قابل فهم و تحمل کنیم؟ دو روانشناس به این سوالات پاسخ میدهند.
چطور با غم ازدست دادن عزیزان مواجه شویم؟
یک روانشناس سوگ، بر این اساس که خودتان داغدیده هستید
یا اطرافیانتان به این سوال پاسخ میدهد
«شرمین روبنزاده»، دانشآموخته دکترای روانشناسی از دانشگاه تربیت مدرس و روانشناس سوگ معتقد است، اگرچه فرایند سوگواری اینروزها متفاوت شده است ولی حتما باید رخ بدهد چراکه طی نشدنِ مسیر طبیعی سوگ، بعدها بهصورت افسردگی یا مشکلات دیگر بروز میکند. دکتر روبنزاده توضیح میدهد: «در شرایطی مثل وضعیت فعلی که ازدستدادنِ عزیز، براثر یک اتفاق ناگهانی رخ میدهد، فرد نهتنها باید سوگواری کند بلکه دچار شوک هم میشود. این حادثه ناگهانی و دور از انتظار یا تروما، وضعیت فرد را پیچیدهتر میکند و فرصت سوگواری طبیعی و برخورداری از حمایت اجتماعی را از او میگیرد.» اما چهکار میتوانیم بکنیم؟ در خور ذکر است که بعضی از این توصیهها با هم، همپوشانی دارند.
اگر اطرافیانتان داغدیدهاند
شنونده باشید| طی روز با شخص داغدیده تماس برقرار کنید. خیلی بهتر است که این تماس، تصویری باشد. با او صحبت کنید. منظور از صحبت در چنین شرایطی، شنونده فعال بودن است. شنونده فعال، تلاش نمیکند طرف مقابل را آرام کند و به او نمیگوید «سوگواری کن! قسمت و سرنوشت اینطور بوده، غصه بخور، غصه نخور!». به فردِ داغدیده اجازه میدهد افکارش را آزاد و روان سرازیر کند. شما در مقام شنونده باید بتوانید اضطرابتان را کنترل کنید. حرفهای فرد سوگوار را گوش کنید، سریع پاسخ ندهید، اجازه بدهید افکار و احساساتش را به زبان بیاورد، گاهی بخندد، گاهی گریه کند و فقط با انعکاس دادن یعنی گفتن «خب»، «میفهمم»، «چقدر سخته» و مثل اینها با او همراهی کنید.
مراقب او باشید| فرد داغدیده ممکن است از خودش غافل شود. سعی کنید در تماسهایتان با او خواب، خورد و خوراک و فعالیت بدنیاش را چک کنید؛ نه در قالب امر و نهی بلکه به شیوهای همدلانه. گاهی برای افراد سوگوار، حرف زدن با کسانی که آنها را نمیشناسند، راحتتر است چون فکر میکنند در اینصورت نزدیکانشان را غمگین نمیکنند. بهعلاوه ممکن است در گفتوگو با غریبهها، راحتتر بتوانند احساساتشان را بیان کنند. اینروزها مراکز و موسساتی جلسات مشاوره آنلاین و تلفنی برگزار میکنند. معرفی کردن این موسسات به افراد داغدیده، میتواند کمک موثری باشد.
کمک کنید تا سوگواری کند| فیلمها، عکسها و خاطرات فرد درگذشته را با بازماندگان مرور کنید تا فرد سوگوار با داغش روبهرو شود. شاید فکر کنید این کار، بیرحمانه است اما این مرور به او کمک میکند وارد مرحله سوگواری شود. همچنین درمییابد که خاطرات عزیزِ ازدسترفتهاش تا همیشه با او خواهد ماند و آنها را ازدست نمیدهد.
اگر سوگوار هستید
خودتان را سرزنش نکنید| یکی از احساسات شایع بازماندهها در چنین شرایطی، احساس گناه است. شما احتمالا پر از اما و اگر هستید؛ «اگر زودتر فهمیدهبودم/ اگر فلانجا نرفتهبودم/ اگر فلان کار را کردهبودم، این اتفاق رخ نمیداد». یادتان باشد ذهن انسان توانایی زیادی در تحریف واقعیت دارد. اجازه این کار را به ذهن تان ندهید. مچ خودتان را بگیرید. به خودتان تلنگر بزنید که آیا چیزهایی که میگویم، واقعیت دارد یا ذهنم دارد مرا وارد این بازی میکند تا احساس گناه کنم. هیچکس دلش نمیخواست این اتفاق بیفتد. شما هم نمیخواستید. شما بهترین کاری را که میتوانستید، انجام دادید.
نامه بنویسید| یک صندوقچه تهیه کنید، برای شخص متوفی نامه بنویسید و در آن صندوقچه بیندازید؛ جملاتی که همیشه دوست داشتید به او بگویید، خاطراتتان و چیزهایی که هیچوقت به او نگفتید. یکی دیگر از بازیهای روان، بازی چسبیدن به جملات و کارهای ناتمام است. اگر حرفهای نگفتهای داشتهباشید، ذهنتان بازی «ای کاش میگفتم، ای کاش میگفتم» را راه میاندازد و به نشخوار ذهنی آزاردهندهای تبدیل میشود. سعی کنید هر شب یا شبدرمیان برای فرد ازدسترفته نامهای بنویسید. همچنین یک نامه خداحافظی برایش بنویسید. اگر 5 دقیقه قبل از فوت عزیزتان وقت داشتید با او حرف بزنید، چه چیزهایی به او میگفتید؟ آنها را در نامه خداحافظی روی کاغذ بیاورید.
مراسم شخصی برگزار کنید| اگرچه امکان برگزاری مراسم سوگواری از شما دریغ شده ولی شما میتوانید در خلوت خودتان، به هر شیوهای که دوست دارید این مراسم را برگزار کنید. بعضیها دوست دارند شمع روشن کنند، بعضیها دوست دارند گل بگیرند، بعضیها دوست دارند قرآن و دعا بخوانند؛ به هر شیوهای که به شما احساس آرامش میدهد، در گوشهای از خانه مراسم ختم برگزار کنید.
از خودتان غافل نشوید| اگر عزیز ازدسترفتهتان الان میتوانست صحبت کند، مطمئنا به شما میگفت دوست دارد مراقب خودتان باشید و سالم بمانید. پس سعی کنید مراقب میزان خواب و خوراکتان باشید و در حد امکان فعالیت بدنی داشته باشید. یادتان باشد اگر سوگواری نکنید و اگر نتوانید انرژی روانیتان را پس بگیرید، ممکن است دچار افسردگی شوید. میدانم در گفتن آسان است و در عمل سخت ولی باید این فعالیتها را انجام بدهید که از این بحران به بهترین شکل ممکن گذر کنید.
در مراحل سوگ چه اتفاقی در ذهن ما رخ میدهد؟
سوگواری پنج مرحله دارد و علاوه بر فرد داغدیده، اطرافیان هم باید به نکاتی در این باره توجه داشته باشند
سوگواری شامل پنج مرحله است:
انکار، خشم، چانه زدن، افسردگی ، پذیرش
شناختن این مراحل به افراد داغدیده و اطرافیانشان کمک میکند درک دقیقتری از شرایط و معیاری از طبیعی
یا غیرطبیعی طی شدن فرایند سوگ، داشتهباشند. دکتر روبنزاده، این مراحل و اقتضائات هرکدام را توضیح میدهد.
انکار - فرد باور دارد که آن اتفاق بد رخ نداده است. فکر میکند همه چیز به زودی تمام میشود و فرد متوفی برمیگردد. با گذشت زمان، متوجه میشود که برگشتی در کار نیست و دچار خشم میشود.
اطرافیان در این مرحله بهتر است سکوت کنند و اجازه بدهند این احساس تجربه شود.
خشم- عصبانیت فرد ممکن است ازخودش باشد یا خدا (چرا این اتفاق برای من افتاد) یا حتی از فرد متوفی مثلا به این دلیل که مسائل بهداشتی را رعایت نکرده یا از خانه بیرون رفتهاست. نکته مهم در این مرحله این است که اگر خشم، به سمت بیرون از فرد باشد، مثبتتر است. کسانی که خشم را متوجه خودشان میکنند، افسردگی بیشتری را تجربه میکنند.
اطرافیان در این مرحله لازم است که ظرفیت مناسبی برای خشم داشته باشند و از دست فرد داغدیده ناراحت نشوند.
چانه زدن - بعد از فروکش کردن خشم، فرد سوگوار شروع میکند به چانه زدن. نذر و نیاز میکند، با خدا معامله و گروکشی میکند، میگوید «خدایا مگه من بنده بدی بودم؟» و چیزهایی شبیه این.
اطرافیان در این مرحله، نباید به افکار وسواسی فرد داغدار پروبال بدهند. چانهزدن یکی از مراحل سوگ است و باورِ فرد نیست؛ پس لازم نیست و نباید به او بگویند که گفتن این حرفها گناه است و نباید با خدا اینطوری حرف بزند.
افسردگی - بعد از اینکه فرد متوجه شد خشم و چانهزنی تغییری در این اتفاقِ تلخ ایجاد نمیکند، دچار افسردگی میشود، این افسردگی مفید است چون فرد داغدار در این مرحله با سوگ، روبهرو میشود؛ شروع میکند به فکر کردن راجع به اتفاقی که رخ داده است و در عمق احساسات خودش غوطهور میشود.
کسی که دچار بحران میشود، قرار نیست برای همیشه در وضعیت غم و افسردگی بماند. اطرافیان نباید وحشت کنند و باید به فرد قابلیت پذیرش غم را بدهند.
پذیرش - در مرحله پذیرش، فرد سوگوار باید بتواند احساساتش را پردازش کند. ردوبدل کردن افکارِ خام با دیگران، امکان این پردازش را فراهم میکند؛ درست مثل مواد خام یک غذا که در مراحل پخت تفت داده میشوند، بهشان ادویه اضافه میشود و شکل و فرم میگیرند.
اطرافیان در این مرحله لازم است به فرد کمک کنند که فرایند پردازش افکارش را انجام بدهد. این کار هم از طریق شنونده بودن، ممکن است. حرف زدن راجع به احساسات و رخداد، مهم نیست چقدر درست یا غلط، به فرد سوگوار کمک میکند افکارش را فرم بدهد.
چطور مرگ را برای کودکان فهمیدنی کنیم؟
توصیههای یک روانشناس به خانوادههای داغداری که فرزند کوچک دارند
وقتی درباره سوگ در کودکان صحبت میکنیم، یک نکته مهم را باید مدنظر داشتهباشیم؛ شکل سوگواری بچهها با بزرگ سالان متفاوت است. بچهها ممکن است گریه و بیتابی نکنند یا مدت کوتاهی گریه کنند و بعد بروند به بازیشان برسند اما نشانههایی دارند که اگر نادیده گرفتهشوند به اختلال سوگ منجر میشود؛ علایمی مثل لکنت زبان، شبادراری و ترسهای شبانه. رفتار ما بزرگ ترهاست که تعیین میکند بچه چطور با این بحران مواجه شود اما رفتار درست در این شرایط چیست؟ دکتر «مینا دادگسترمقدم» خانواده درمانگر، برای خانوادههای داغداری که فرزند کوچک دارند، توصیههایی دارد.
اولین و اساسیترین کار این است که با فرزندمان صادق باشیم. صداقت، دو جنبه دارد؛ یکی اینکه نباید ازدست رفتن فرد عزیز را از کودک پنهان کنیم بهویژه مرگ افراد اساسی زندگی یعنی خواهر، برادر، پدر، مادربزرگ و پدربزرگ. دوم اینکه اجازه نداریم درباره مرگ به بچهها دروغ بگوییم، چیزهایی مثل پدربزرگ رفته پیش خدا/ رفته توی یک خواب طولانی. باید به صراحت راجع به مرگ با فرزندمان حرف بزنیم اما چطوری؟
بچهها تا پیش از 7-8 سالگی مفاهیم انتزاعی را درک نمیکنند چون سبک تفکرشان، عینی است؛ یعنی کودک چیزها را میبیند و از این طریق، به این نتیجه میرسد که وجود دارند. تفکر انتزاعی یعنی بتواند چیزها را فارغ از وجود داشتن یا نداشتن، تصور کند. دوستداشتن، مرگ و مانند اینها مفاهیم انتزاعی هستند پس چطور راجع به مردن با کودکی که درکی از آن ندارد، صحبت کنیم؟ لازم است مفهوم مرگ را برای کودک عینی کنیم؛ «یادت میاد یک گل داشتی که پژمرده شد؟/ یادت میاد یک ماهی داشتی که مرد و دیگه پیش ما نیست؟ برای مادربزرگ هم همین اتفاق افتاده».
خب چرا به شیوه مرسوم و ساده نگوییم فلانی رفته پیش خدا یا خوابیده؟ مسئله فقط دروغ نگفتن نیست. فارغ از اینکه گفتیم برخی مفاهیم برای سازوکار ذهن کودکان غیرقابل درک است، این نوع توضیح مرگ دو آسیب در پی دارد؛ یکی اینکه از خدا در ذهن کودک، موجودی خشن و بیرحم ساخته میشود. دوم اینکه این ترس را در ذهن کودک بهوجود میآورد که پس خدا هر لحظه دلش بخواهد، خودش یا عزیزانش را با خود میبرد. تعبیر خواب طولانی برای مرگ هم بچه را دچار ترس میکند؛ نکند من که خوابیدم، دیگر بیدار نشوم/ نکند مامان دیگر از خواب بلند نشود. این ترسها، در کودک اضطراب ایجاد میکنند.
شرایط فعلی، درک سوگ را برای بچهها سختتر کردهاست. در وضعیت عادی، کودک با دیدن مراسم ترحیم (از راه دور و بدون مواجهه با واکنشهای شدید) راحتتر با ازدسترفتنِ فرد عزیز کنار میآید اما در ایام قرنطینه، فقط فقدان را میبیند. بنابراین سوگواری کردن بزرگ ترها دربرابر کودک، برخلاف تصور نهتنها به او آسیبی نمیزند که کمککننده هم هست البته با این تأکید که با واکنشهای شدید مثل جیغ زدن و خودزنی همراه نباشد. حتی میتوانیم مراسم سوگواری کوچک و سادهای مخصوصِ فرزندمان برگزار کنیم؛ یک گوشه خانه، عکس فرد فوتشده و شمع بگذاریم و برای مدتی همراه کودک سوگواری کنیم.
کودکان بعد از مرگ فرد عزیزی ممکن است رفتارهایی مثل لجبازی، بیقراری، بهانهگیری و پرخاشگری نشان بدهند. اینها واکنشهای طبیعی به سوگ است. فقدان بهویژه در شرایط فعلی، آستانه تحمل ما را پایین میآورد ولی باید تلاش کنیم دربرابر این رفتارهای کودک واکنشهای شدید نشان ندهیم. بهتر است با او حرف بزنیم؛ دلتنگ شدی؟ من چه کاری میتوانم برایت بکنم؟ میخواهی عکسهایش (متوفی) را با هم نگاه کنیم؟ یادمان باشد که در صورت ادامهدار شدن علایم اختلالات اضطرابی، باید به روانشناس کودک مراجعه کنیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- مرد 35 ساله که دختر 9 ماهه اش را با ضربه مرگبار به قتل رسانده است در بازجویی ها مدعی شد برای ساکت کردن دخترم ، ضربه ای به سرش زدم که او هم آرام شد و خوابید .
به گزارش اختصاصی خراسان، ماجرای این جنایت دردناک، ششم فروردین زمانی لو رفت که نیروهای اورژانس 115، پیکرهای بی رمق یک زن جوان و دو فرزندش را به بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد انتقال دادند. کادر درمانی بلافاصله وارد عمل شدند و زن جوان باردار را درحالی به همراه پسر چهار ساله اش بستری کردند که دختر 9 ماهه دیگر او علایم حیاتی نداشت و جان خود را از دست داده بود. پزشکان بیمارستان با مشاهده آثار کبودی روی اندام نوزاد مذکور، به حقیقت تلخ یک کودک آزاری وحشتناک دیگر در مشهد پی بردند و مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند. گزارش خراسان حاکی است دقایقی بعد قاضی کاظم میرزایی به همراه گروهی از کارآگاهان اداره جنایی و عوامل بررسی صحنه جرم عازم مرکز درمانی شد. زن باردار که در بخش زنان بستری بود، همسرش را عامل مرگ دختر 9 ماهه اش معرفی کرد و گفت: با همسرم از مدتی قبل دچار اختلافات خانوادگی شده ایم و او ما را زیر ضربات مشت و لگد سنگین گرفت که در این میان دختر نوزادم جان سپرد.
به دنبال اظهارات این زن جوان، بی درنگ قاضی میرزایی دستور بازداشت پدر مقتوله را صادر کرد و به این ترتیب گروهی از کارآگاهان دایره قتل عمد آگاهی با هدایت سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) عازم منطقه التیمور شدند و حلقه های قانون را بر دستان مرد افغانی گره زدند. این متهم به قتل که به شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد منتقل شده بود، در حضور قاضی ویژه پرونده های جنایی لب به اعتراف گشود و گفت: دخترم بی قراری می کرد که من از خواب بیدار شدم و برای ساکت کردن او، ضربه ای به سرش زدم و ...
در پی اعترافات این مرد سنگدل، قاضی کاظم میرزایی با صدور قرار بازداشت موقت وی را در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی قرارداد تا زوایای دیگر این پرونده جنایی مورد بررسی های دقیق قرار گیرد.
این مرد خشن که با خونسردی به سوالات تخصصی مقام قضایی پاسخ می داد پس از پایان جلسه بازپرسی در گفت و گویی کوتاه با خراسان نیز به تشریح ماجرای این جنایت هولناک پرداخت.
نامت چیست؟ علیجان – م
چند سال داری؟ 35 سال
ایرانی هستی؟ نه تبعه کشور افغانستان هستم.
به صورت غیرمجاز در ایران زندگی می کنی؟ بله!
چه مدتی است در ایران سکونت داری؟ از حدود یک سال قبل به ایران آمدم و خانه ای را در منطقه التیمور اجاره کردم.
شغل ات چیست؟ کارگر هستم. هر کاری باشد انجام می دهم.
چند فرزند داری؟ یک پسر چهار ساله به نام لطیف دارم و همین دختری که فوت کرد.
با همسرت اختلاف داری؟ نه به آن صورت، گاهی به حرفم گوش نمی دهد، او زنی ساده است و فریب می خورد!
چرا؟ گاهی یک زن زیرپایش می نشیند و به او می گوید که شوهرت را اذیت کن ! او هم قبول می کند.
تا به حال قهر کرده است؟ همسرم در ایران کسی را ندارد همه بستگانش در افغانستان هستند ولی گاهی از خانه به بهزیستی یا مسافرخانه می رود ولی بازبرگشته است .
شاید به خاطر آزارهای تو از خانه می رود؟ نه! خودش می گوید من نمی فهمم! او مشکل عصبی دارد!
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟ حنانه تشنج داشت قبلا در مرکز درمانی او را بستری کرده بودم! خون نداشت، ضعیف بود! گوش نمی کرد هرچه تقویت می کردیم نمی شد خیلی ریز بود به طوری که گویی دو ماهه است. پزشکان می گفتند سرش مشکل دارد!
چه شد که کتکش زدی؟ همان شب همسرم گفت از بغلش افتاده است! شب تا صبح گریه می کرد او را بغل کردم که ساکت شود معده اش عفونت داشت و استفراغ می کرد.
صبح با گریه های او از خواب بیدار شدم به همسرم گفتم بگذارش درون گهواره و تکانش بده! یا او را بگذار روی زمین تا آرام شود ولی او همچنان گریه می کرد که من یک ضربه به صورتش زدم بعد شیرخورد و خوابید که بعد هم همسرم از خانه بیرون رفت. من هم به دنبال زنم رفتم ولی او را پیدا نکردم. وقتی به خانه بازگشتم هنوز نیامده بود! بار سوم که به خانه آمدم همسرم در خانه را قفل کرده بود و در را باز نمی کرد فکر کردم حال بچه خوب شده است به همین خاطر از خانه دور شدم ولی دوباره که آمدم دیدم در خانه باز است و همسر و فرزندانم نیستند!
چرا دخترت را نزد پزشک نبردی؟ چون یک هفته قبل او را به درمانگاه برده بودم و شربت مصرف می کرد.
همسر و پسرچهار ساله ات را چه کسی کتک زده است که در بیمارستان بستری شدند؟ نمی دانم! من نزدم. آن بچه خودش شر است.
گزارش خراسان حاکی است تحقیقات گسترده کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سرگرد وحید حمیدفر (افسر پرونده) و با دستورات محرمانه قاضی میرزایی برای کشف زوایای پنهان این جنایت ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.