صابر گل عنبری- شاعر استبداد ستیز و آواره عرب، مظفر النواب، در 88 سالگی در غربت (شارجه) از دنیا رفت. زبانی تند و تیز داشت و هجو سیاسی حاکمان را به اوج رساند. مستبدان از او در امان نبودند؛ هم مخالف استبداد داخلی بود و هم اشغالگر خارجی؛ هم صدام را هجو میکرد هم مخالف جنگ 2003 بود. مخالفت با اسرائیل از ارکان شعرش بود. حتی صدام کاستهای ممنوعه اشعار او را گوش میداد و میگریست. خانواده مظفر ،اشرافی ، اهل موسیقی، شعر و سیاست بود. پدر بزرگش شاعر بود و به عربی و فارسی شعر میگفت. مادرش نیز پیانو مینواخت. خانواده پدربزرگش از عراق به هند مهاجرت کردند و حاکم ایالتی شدند، اما با استعمارگر بریتانیایی در افتادند و به عراق بازگردانده شدند. از کودکی قریحه شعری داشت؛ برای معلمان و مهمانان کاخ پدری از هنرمندان و سیاستمداران در لب دجله میسرود. پس از کودتای عبدالکریم قاسم و بازداشت کمونیستها و چپیها عراق را ترک کرده و به ایران آمده بود، اما به بغداد بازگردانده و به اعدام محکوم شد و از زندان فرار کرد. بیش از نیمی از عمر خود را در شرق و غرب آواره بود؛ اما دست از سرودن شعر سیاسی برنداشت.