- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ورزش/ شاید این هم از جذابیت های فوتبال باشد در حالی که هنوز به لحظات و تصاویر زیبا و فراموش نشدنی فینال جام جهانی قطر، فکر می کنی باید آماده تماشای دیدار حساس تیم های پرسپولیس و استقلال دو مدعی اصلی قهرمانی لیگ بیست و دوم شوی. دو تیم که پیش از تعطیلات طولانی لیگ در رده اول و دوم جدول بودند و با اختلافی 2 امتیازی به دربی رسیدند، قرار بود 13 آبان دربی رفت را برگزار کنند ،اما برنامه های کارلوس کی روش و تیم ملی برنامه لیگ را تغییر داد و دربی به تعویق افتاد. ساعت 17:30 امروز (29 آذر) زمان جدید دربی است که تا چند روز پیش زمزمه احتمال تغییر دوباره اش به دلیل آلودگی شدید هوای تهران به گوش می رسید که البته چنین نشد و فقط بدون تماشاگر بودن آن قطعی شد! سرخابی های پایتخت که در طول تعطیلات لیگ با انجام چند بازی دوستانه خود را برای دربی و ادامه لیگ آماده می کردند به یک باره در آستانه دربی 99 با مسائل عجیبی مواجه شدند که مصدومیت شیخ دیاباته و سفر ناگهانی لوکادیا به هلند و مصدومیت عارف غلامی و ابوالفضل جلالی شوک بزرگی به یحیی گل محمدی و ریکاردو ساپینتو سرمربیان دو تیم وارد کرد. حالا پرسپولیس و استقلال در شرایطی باید به مصاف هم بروند که پرسپولیس مهاجم ندارد و استقلال مدافع و قرار است جوجه ها را هم آخر پاییز بشمارند! دربی 99 هشتمین دیدار دو تیم استقلال و پرسپولیس است که قرار است در آذر آخرین ماه پاییز برگزار شود. پیش از این هفت دربی در ماه آذر برگزار شده که پرسپولیس 4 برد به دست آورده و فقط یک بار طعم شکست را تجربه کرده است. دو دیدار دیگر سرخابی ها هم در آذر با نتیجه تساوی به پایان رسیده است. آخرین دربی که در آذر برگزار شده، دربی ۹۷ است. ۱۳ آذر ۱۴۰۰ استقلال و پرسپولیس برابر هم قرار گرفتند و بازی با تساوی بدون گل به پایان رسید.
7 گلزن دربی روی نیمکت سرخابی ها
به نظر می رسد این بار به لحاظ حضور ستاره ها توازن برقرار است. با نگاهی به آمار بازیکنانی که در ترکیب دو تیم استقلال و پرسپولیس سابقه گلزنی به تیم مقابل را دارند شرایط بین تعداد نفرات یکسان نیست، اما در تعداد گل زده با هم برابر هستند. در جمع آبی پوشان استقلال که میزبانی دربی دور رفت در هفته دوازدهم را بر عهده دارند ۳ بازیکن سابقه گلزنی به پرسپولیس را در کارنامه فوتبالی شان داشته اند. سجاد شهباززاده، مهدی قائدی وامیر ارسلان مطهری 6 گل به پرسپولیس زده اند. در جمع بازیکنان فعلی پرسپولیس امید عالیشاه، مهدی عبدی، وحید امیری و علی نعمتی سابقه گلزنی به استقلال را دارند. حتی به لحاظ بازیکنان غایب تاثیرگذار هم دو تیم پیش از دربی 2-2 مساوی هستند.
تغییرات اجباری در حمله و دفاع
در تمرینات چند روز اخیر، گل محمدی و ساپینتو تا حدودی ترکیب تیم شان را برای دربی لو داده اند و حتی سرمربی پرسپولیس در نشست خبری گفته بود که از لو رفتن ترکیب نگرانی ندارد. با توجه به تمرینات دو تیم حضور بیرانوند و حسینی دروازه بانان ملی پوش دو تیم در ترکیب قطعی است هرچند احتمال دارد بیرانوند به دلیل مصدومیت از ناحیه صورت در جام جهانی با محافظ بازی کند و در آخرین تمرین هم او این محافظ را روی صورت داشت. در بقیه پست ها هم حدس زدن ترکیب کار چندان سختی نیست و فقط غیبت چهار بازیکنی که در سطرهای بالا به آن ها اشاره شده باعث شده در خط حمله و خط دفاع سرخابی ها تغییراتی ایجاد شود.
*ترکیب احتمالی استقلال: سیدحسین حسینی، سیاوش یزدانی(مرادمند)، رافائل سیلوا، جعفر سلمانی، کوین یامگا، روزبه چشمی، آرش رضاوند، مهدی مهدیپور، مهدی قائدی، محمد محبی و ارسلان مطهری.
*ترکیب احتمالی پرسپولیس: علیرضا بیرانوند، مرتضی پورعلی گنجی، گولسیانی، دانیال اسماعیلی فر، وحید امیری، کمال کامیابی نیا، سروش رفیعی، میلاد سرلک، مهدی ترابی، سعید صادقی و عبدی(پاکدل).
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زندگی در شهرهای بزرگ، نفسگیر است؛ خیابانها همیشه شلوغ، هوا اغلب آلوده و سروصداها تمامنشدنی. این است که ساکنان کلانشهرها معمولا رابطه متناقضی با محل سکونتشان دارند؛ از یک طرف بنا به اقتضائات زندگی و عادت، دلبسته یا به بیان بهتر وابسته شهرهستند و از طرف دیگر از خصلتهای آزاردهندهاش، فراریاند. بالای سر هر شهر، بامی قرار دارد که مفر خوبی است برای گریز از شهر درعین بودن در آن. بام، نمای دور و آرامی از شهر به نمایش میگذارد؛ غرق در نور و حرکت که تماشایش، درست برعکس تجربه بودن در آن، آرامبخش است. چهرهای که ارتفاع از شهر نشان میدهد، جریان و تکاپوی زندگی است منهای الزامات پرفشارش. مثل وقتی که توی تاریکی سالن سینما نشستهای و تقلای قهرمان فیلم را برای زندگی تماشا میکنی؛ ترس و نگرانی و اضطراب را حس میکنی اما از فاصله دور، به طرز فریبنده و تسکینبخشی دور. این فاصله موقتی و آن نمای زیبای ظاهرا بیآزار، همان چیزی است که بام شهرها را به جایی امن و دلپذیر بدل میکند. یکی، دو ساعت نشستن بر فراز شهر، از آن کارهای واجبی است که هر ساکن کلان شهری باید برای خودش انجام بدهد. فرقی ندارد آن بالا برجهای بلند شهر را بشماری یا به موزیک دلخواهت گوش بدهی، شنونده درددل رفیقت باشی یا خلوتت را به فکر کردن بگذرانی، نتیجه آن است که وقتی بلند میشوی و خاک لباست را میتکانی، احساس میکنی خشمت از شهر شلوغ و پرسروصدا فروکش کرده است. آمادهای برگردی پایین و خوب و بد شهرت را با هم بپذیری و قبول کنی که قهرمان فیلم، چارهای ندارد جز تقلا برای زندگی.
معروف ترین و محبوب ترین بامهای ایران و جهان
بعضی بامها، صاف و سادهاند و جز نیمکت و احیانا چندتایی آلاچیق، چیز دیگری ندارند. بعضی بامها هم پرزرق و برق هستند و هرکس هرچه بخواهد، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد، دست خالی از آنجا برنمیگردد ولی خب میزان محبوبیت بامها ربط چندانی به امکاناتشان ندارد. بام همین که جای دنج و امن و بیدردسری باشد، کافی است که به نقطه دوستداشتنی شهر تبدیل شود. در ادامه با چند تا از بامهای دوستداشتنی ایران و جهان آشنا میشوید.
بامهای رنگارنگ تهران
اگر قرار باشد شهری را در ایران انتخاب کنیم که بیشتر از همه به بامی برای فرار از روزمرگی و شتاب زندگی نیاز داشته باشد، شکی نیست که تهران اولین انتخابمان خواهد بود؛ با آن حجم سرسامآور ترافیک و خیابانهایی که انگار هیچوقت به مقصد نمیرسند. حالا اگر مقصد بام «ولنجک» یا «شیان»، «نیاوران» و «توچال» باشد یا «محک»، ماجرا متفاوت میشود. این بلندیها که هرکدام رنگولعابی خاص دارند، تهران را به جایی تحملکردنی بدل میکنند. توچال، برجهای شهر را به رخ میکشد و برای آنهایی که حوصله و جیبشان قد میدهد، تفریحاتی مثل بانجی جامپینگ، سنگنوردی، سورتمه و ترامپولین فراهم میکند. محک، بامی است برای ماشیندارها و کسانی که هوس ارتفاع کردهاند،اما حالی برای قدم زدن ندارند. شیان درحوالی پارک جنگلی لویزان، به آبوهوای خوبش معروف است و نیاوران، مخصوص کسانی است که دلشان یک گوشه دنج و ساکت برفراز شهر میخواهد، ترجیحا بدون حضور دیگران و بینیاز از امکانات عجیبوغریب. بامروها، برنامهشان هرچه باشد، میدانند باید بگذارندش برای بعد از غروب آفتاب که تضاد تاریکی آسمان و روشنی شهر، دل میبرد.
مشهد و پاتوقهای مرتفعش
مشهد هم از آن شهرهایی است که وقتی با کسی قرار بام میگذارید، باید بگویید منظورتان دقیقا کجاست؛ بام «هاشمیه» که حتما باید ماشین داشته باشید تا راهتان را از شیبهای تندوتیز مسیر به بالای سر شهر باز کنید یا بام «هفتتیر» که به «پلکان باباکوهی» معروف است و برای رسیدن به آن ماشین شخصی لازم ندارید ولی یک جفت ریه صحیحوسالم میخواهید که وسط پلهنوردی، نفس کم نیاورید. بام طرقبه هم پاتوق پرطرفدار بعدی است منتها مشهدیها میدانند اگر آخر هفتهها هوای بام طرقبه به سرشان بزند، باید پیه ماندن در ترافیک کلافهکنندهاش را هم به جان بخرند. در مشهد، نمایی که بامها از شهر به نمایش میگذارند، تفاوت چندانی با یکدیگر – و به طور کلی با بامهای شهرهای دیگر کشور- ندارند؛ نورهای سوسوزن ماشینها، برجهای قلدری که یک سروگردن از ساختمانهای اطرافشان بلندترند و سکوتی عجیب که انگار یک دست نامرئی، صدای شهر را بسته تا آدم صدای فکر خودش را بشنود.
شیراز و بامهای باصفا
شیراز را کوهها بغل کردهاند. دورتا دور این شهر، درمحاصره ارتفاعات است و شیرازیها بام، کم ندارند. ارتفاعات «منصورآباد» که امروز یکی از بامهای محبوب شیراز است زمانی به گردشگاه شاهان معروف بوده است؛ فضایی حدودا 700هکتاری در شمال شهر که بر باغهای تاریخی و فضای شهری مشرف است. در غرب شهر، کوه «دِراک» را داریم که به کوه مادر و کوه برفی هم معروف است. دراک، با امکاناتی مثل زیپلاین، پل معلق، پیست دوچرخهسواری و کافه بیشتر به کار ارتفاعدوستانی میآید که ترجیح میدهند تماشای شهر را با تفریح همراه کنند. در شرق شهر، کوه «چهل مقام» یا «چهل دختران»، که به بنای تاریخی مشهورش «گهوارهدید/ دیو» شناخته میشود، نمایی از همه شیراز پیش چشم میآورد. گهوارهدید که در زمانهای دور برای دیدهبانی و حراست از شهر استفاده می شده، حالا یکی از چند بام شیراز است که از زاویه دیدش میشود به شهر و جریان زندگی در آن چشم دوخت.
کوه سرخاب، مأمنی برای تبریزیها
تبریزیها وقتی نیاز دارند خستگی و کلافگیشان را با چندتایی فریاد از ته دل خالی کنند، سر از «عینالی داغی» یا کوه سرخاب درمیآورند. کوهی سرخرنگ در شمال شهر که هم تفرجگاه است، هم مقصد کوهنوردان و ورزشکاران، هم «بقعه عونبنعلی» را در دلش جای داده و محلی برای زیارت فراهم کرده و هم چشمانداز وسیعی از شهر به نمایش میگذارد. این است که قله ۱۸۲۳ متری عینالی، تبدیل به پناهگاه ساکنان شهر شدهاست تا هرکسی به هر طریقی که دوست دارد، دلش را سبک کند. عینالی داغی البته در چنین روزهایی کم وبیش سوتوکور است. تعجبی هم ندارد؛ در تبریز، در فصول سرد سال، روی زمین هم به سختی میشود سرما را تحمل کرد چه برسد به بام شهر.
صفه اصفهان، پذیرا و خوش مشرب
بام معروف اصفهان، بخشی از رشته کوههای زاگرس است و شهر را از ارتفاع 2هزارو241متری به فاتحانش نشان میدهد. کوه «صفه»، بام خوش مشربی است و هرکسی را با هر روحیهای پذیراست. در دامنهاش، شهربازی و باغوحش دارد تا بچهها را سرگرم کند. با غارها و چشمهها و آبشارها و قلعهاش، به طبیعت دوستها پناه میدهد و آنهایی را که سختی رسیدن به قله را به جان میخرند، با نمایش جلوه زیبایی از شهر پاداش میدهد. با این توصیف شاید به نظر برسد در صفه، پیدا کردن نقطهای آرام که بتوان از آن همه اصفهان را با یک نگاه زیرنظر گرفت، کار آسانی نیست ،اما هرچه از دامنه کوه و امکانات تفریحیاش فاصله بگیرید، شانستان برای داشتن خلوتی خوشایند بیشتر میشود. بعید نیست آن بالای بالا با روباهی، خدنگی یا عقربی چشمتوچشم شوید که البته به گواه بلد راهها، این حیوانات آزاری به کسی نمیرسانند. به شرط آن که فرار نکنید، آن ها را نترسانید و یادتان باشد آنها هم سهمی از شهر دارند.
بام پاریس، منظر هنرمندان
پاریس، کلیسا ، کافه ، خیابان موزه و باغ و گورستان دیدنی کم ندارد ،اما دیدنیترین نقطه شهر، جایی است ورای همه اینها. شاید فکر کنید راجع به برج ایفل حرف میزنیم اما دیدهبان شهر نه برج مشهورش که تپهای است به نام «مونمارتر»؛ تنها نقطه طبیعی پاریس که از آن میتوان تمام شهر را نظاره کرد. محله مونمارتر که روی این تپه واقع شده، در شمال شهر قرار دارد و به بام پاریس معروف است. این محله، جاذبههای تاریخی و فرهنگی زیادی در خود جا دادهاست؛ کلیسای «قلب مقدس» و معماری شرقیاش، میدان «ترت» و کافههای هنریاش، موزه مونمارتر و گنجینههای کهنش ،اما آن چه ساکنان و مسافران شهر عشاق را بهسمت این محله میکشاند، نمای وسیعی است که از پاریس به نمایش میگذارد. آن بالا میتوان از همان زاویهای به پاریس نگاه کرد که روزگاری نقاشانی مثل «ادگار دگا»، «هنری ماتیس»، «تولوز لوترک» و «پابلو پیکاسو» -که هرکدام برای مدتی در مونمارتر ساکن بودهاند- به این شهر افسانهای خیره میشدهاند.
بام تایلند، سکونتگاهی قدیمی و پناهگاهی امروزی
تایلند، بام رشک برانگیزی دارد؛ بلندترین کوه کشور در پارک ملی «دویاینتانون» شهر «چیانگمای»، پر است از آبشار و غار و رودخانه و مناظر بکر که با نمایی از جنگل ابر و کوهستانهای مرتفع، زیباییاش تکمیل میشود. در بام تایلند، شهر زیرپاست و ساختمانهای دوقلو که نماینده معماری این کشورهستند، پیشِ رو. جز این، تصویر دیگری که نشانی از شهرنشینی وجود داشتهباشد، به آن بالا نمیرسد و از این بابت، دویاینتانون را به بامی متفاوت از آنچه در این پرونده معرفی شد، بدل میکند. هوای خنک و تمیز کوه و جستوخیز جانورانی که از شکار و انقراض جان سالم بهدر بردهاند، از بام تایلند، نقطه نفسکش غنیمتی ساخته است که ساکنانش را از آن همه هیاهو برای هیچ، فارغ میکند. این پارک ملی که زمانی، زادگاه و سکونتگاه قبایل تپه شمالی بوده، حالا مفر تایلندیهایی است که میخواهند از بالای شهر به نقطهای نامعلوم خیره شوند تا توان از دسترفتهشان برای برگشتن به شلوغی و سروصدا و گرفتاریهای زندگی را بازیابند.
وقتی بام شهر
با شما صحبت میکند
هلیا وزیری | روزنامهنگار
هر شهر به یک بام نیاز دارد، به جایی که انگار زمان در آن متوقف شده و میتوانی از چشمانداز بهتری جریان زندگی روزانه شهر را ببینی، به چیزهایی که میخواهی فکر کنی، در همان لحظه مثل یک عکس ماندگار شوی و به دور دست چشم بدوزی، بهتر دیدن همیشه میتواند یکی از مقدمات بهتر فکر کردن باشد. در بام شهر میشود به خیلی چیزها فکر کرد؛ به این که برنامهات برای آینده چیست؟ به احساساتت، به رنجها، به کوچکی دنیا، به شتاب بیهوده ای که بعضی داریم و وقتی از نمای خوبی به آن خیره میشویم ،میبینیم چقدر بیهوده است چون تمام کسانی که همیشه ترس دیر رسیدن دارند و از لحظه لذت نمیبرند، تمام سوارهها و تمام پیادهها از بام شهر در یک نقطه هستند. نقطهای که ابتدا و انتهایش فاصله چندانی ندارد. بام هر شهر میتواند مکان خوبی برای نوشتن، پادکست گوش دادن، سرودن، درددل کردن و... باشد؛ چون پس زمینه هرکاری که میکنیم شلوغی و سروصدا نیست، برای همین ناخودآگاه طمأنینه داریم. آنجا فرصت خوبی برای گفتن و شنیدن است و خوب که گوش کنیم میفهمیم بام شهر خودش یک دنیا حرف دارد. از آن جا غمی را که در دل شهر افتاده ،میشود حس کرد؛ وقتی رنگ همهچیز تیره است، آلودگی، ساختمانهای بلند و خیلی چیزهای دیگر. بام هر شهر ناخودآگاه قصه آن شهر را تعریف میکند. وقتی از آن بالا برای پیدا کردن نقاط خاطرهانگیز و مهم شهر باید به دردسر بیفتیم و حدس بزنیم فلان موزه، آن یکی سینما، فلان خانه تاریخی و... پشت کدام ساختمان است؟ رنگ بام شهر خبر میدهد از سّر درون. رنگی که در بیشتر شهرهای ما خاکستری است و شبیه فیلتری زشت افتاده روی شهری که نامتقارن و بدون هیچ الگویی بزرگ شده ،اما هویت ندارد. اگر چشممان را ببندیم و ناگهان در بام شهری باز کنیم که نمیدانیم چه نام دارد چقدر شانس آوردیم از روی الگوی شهرسازی، از صداهای شهر که در همهمه بوق و تیشه گم شده، از نمادهایی که به سختی دیده میشوند بفهمیم کجا هستیم؟ راستش بین شهرهای ایران شانس کمی داریم از چشمانداز بام به اسم شهر پی ببریم؛ مگر این که حجم آلودگی به ما تقلب برساند یا وجود یک برج بد ریخت. هر شهر برای لحظاتی دلتنگی و خستگی به یک بام نیاز دارد و کاش وقتی روی بام شهرمان هستیم درددلهای شهر به حجم دلتنگیمان چیزی اضافه نکند.
منابع: pinorest.com، homsa.net، ایسنا، karnaval.ir، kojaro.com
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نحوه ارتباط دختران و پسران بهخصوص در محیطهای دانشگاهی هم از نظر سلامت فردی و اجتماعی و هم به لحاظ اخلاقی اهمیت زیادی دارد. دکتر «حمید یعقوبی»، رئیس سابق مرکز مشاوره وزارت علوم چند سال پیش گفته بود: «این روزها چالش اصلی برخی دانشجویان رابطه با جنسمخالف است. گاهی این دانشجویان بهدنبال تعامل با یکدیگر برای ازدواج هستند که خود این موضوع گرفتاریهای زیادی از جمله شیوع پدیده «شکست عشقی» یا «شکست عاطفی» را گسترش میدهد. هم اکنون، حدود یک سوم دانشجویان شکست عاطفی یا عشقی را تجربه میکنند که بهخطر افتادن سلامت روانی آنها را درپی دارد تا جایی که بعد از این اتفاق، حتی به فکر این میافتند که آیا زندگی بعد از شکست عاطفی، ارزش زیستن را دارد یا نه؟!»(منبع خبر: ایرنا). در ادامه نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.
تعبیر اشتباه و رایج عاشقشدن با یک نگاه در دانشگاه | ارتباط نادرست و خارج از چارچوب دختر و پسر، چه در فضای آموزشی و چه در خارج از این فضا، آسیبزاست. با آگاهی از این مسئله، دختران و پسران دانشجو به محض یک نگاه، دلباخته هم نمیشوند و رفتار هیجانزده نشان نمیدهند. این شیوه رفتار به گونهای است که یک نگاه و یک کلام از سمت جنس مخالف را عشق تعبیر نمیکنند. درباره روحیات جنس مخالف به حد کافی آگاهی دارند و در صورت تصمیم به ازدواج برای آشنایی، برنامه و هدف دارند و در قدم اول، موضوع را با خانوادهها در میان میگذارند.
آسیبهای آشنایی طولانی مدت | گاهی اوقات هم فاصله زمانی بین آشنایی دختر و پسر و طرح آن برای خانوادهها بسیار طولانی می شود و روابط دختر و پسر به جای آنکه صرف شناخت همدیگر بشود، بهنوعی با زندگی دونفره ادامه پیدا میکند یعنی ظاهرا هیچ ازدواجی صورت نمیگیرد و تنها یک پیوند عاشقانه و طولانی مدت و صمیمانه همراه با درگیر شدن در سرنوشت همدیگر پدید آمده است. حقیقت این است که این روند انتخاب درست نیست. عشق برای ازدواج فوقالعاده ضروری است اما سبک شناخت و داشتن فرهنگ طبقاتی یکسان، اصل اساسی برای ادامه این روابط است که باید در نظر گرفته شود. در ازدواجهای دانشجویی دو جوان از فرهنگها و طبقات اجتماعی متفاوت به هم علاقهمند میشوند و برای ازدواج اصرار میکنند، غافل از نداشتن فرهنگ و طبقه یکسان که باعث ایجاد مشکلاتی در همان ابتدای راه میشود. بنابراین باید قبل از تصمیمگیری درباره همه جزئیات و معیارهای ازدواج، خودتان به درستی فکر کنید.
خط قرمزهای چنین روابطی | خط قرمزها در این گونه روابط در واقع حریم انتظارات را مشخص میکند که بیشک عبور نکردن از آن بسیار اهمیت دارد. یعنی از هر مسیری که برخلاف انتظارات شماست به بهای عشق راحت رد نشوید. شیوههای نادرست در واکنش به اینگونه ارتباطها و خط قرمزهایی که باید رعایت شود، عبارتند از: 1- برخورد احساسی و هیجانزده؛ 2- داشتن روابط پنهانی و خارج از عرف به بهانه ازدواج؛ 3- نداشتن مدیریت و برنامه برای آینده؛ 4- نداشتن ارتباط سالم و توام با احترام که شرط لازم برای اینگونه روابط است؛ 5- صادق نبودن با طرفمقابل به دلیل از دست ندادن او؛ 6- دلخوش شدن به تاثیرات اندک و دوستداشتنهای لحظهای اینگونه روابط؛ 7- غفلت از اختلالهای شخصیتی و رفتاری طرفمقابل به بهانه کافی بودن عشق؛ 8- مخفی کردن موضوع از خانواده و ... .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خراب رفاقت در نمایش خانگی!
4 سریال «پوست شیر»، «آفتاب پرست»، «خونسرد» و «یاغی»، بخشی از قصه خود را با محوریت ارتباط دوستانه 2 شخصیت روایت کردهاند
مائده کاشیان
شریفی- ماجرا هفته گذشته پس از ترند شدن رهگیری و انتشار مسیر و زمان تردد جت شخصی ایلان ماسک آغاز شد. پس از انتشار این موضوع و پوشش خبری آن، به دستور ایلان ماسک، مالک جدید توئیتر، حساب های کاربری خبرنگاران جریان اصلی، با ادعای نقض حریم شخصی و خطر ترور خانواده ماسک، بسته شد. مسدود شدن حساب کاربری همه خبرنگاران و کاربرانی که آن را بازنشر کرده بودند، موج انتقادها را علیه ثروتمندترین مرد آمریکا در پی داشت،اما برخی معتقدند که اطلاعات پرواز بر بستر منبع باز موجود است و بسته شدن حساب های توئیتر بهانه است. حالا، هرچند این انسداد برداشته شده، بسیاری در پی آن هستند تا بدانند دلیل این جنجال ها چیست و سقوط سهام تسلا چه نقشی در این ماجرا دارد؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اعضای این باند مخوف زنان جوان را داخل کیسه های بزرگ به آلونک وحشت انتقال
می دادند و از شکنجه ها و ضجه های آنان فیلم می گرفتند!
سرکرده باند: از گریه ها و التماس های زنان لذت می بردم!
سیدخلیل سجادپور- سردسته باند مخوف «رتیل های خون ریز» درحالی با اقدامات سریع پلیس مشهد دستگیر شد که زنی عریان زیر شکنجه های بی رحمانه او، در آلونک وحشت قرار داشت.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، صبح یک شنبه گذشته، ماموران کلانتری سپاد مشهد از طریق منابع و مخبران محلی به اطلاعاتی از تبهکاری های هولناک در آلونک پشت بام یک منزل مسکونی دست یافتند که ماجرایی مرموز را روایت می کرد. مخبران محلی از ضجه ها و شیون های دلخراش زنانی سخن می گفتند که از اوایل شب تا سپیده دم از «آلونک وحشت» به گوش می رسید!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: در پی دریافت این خبر و با توجه به حساسیت موضوع، بلافاصله سرگرد «جعفر عامری» (رئیس کلانتری سپاد) به همراه گروهی از عوامل انتظامی و پس از کسب مجوزهای قانونی از قاضی فرهمندنیا(جانشین معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) عازم منطقه اسماعیل آباد شد تا این ماجرا را از نزدیک واکاوی کند اما وقتی نیروهای کلانتری وارد خیابان میرزا دوستی شدند، صدای شیون های ملتمسانه زنی را شنیدند که دیگر حتی نای ضجه زدن هم نداشت. در این هنگام بود که رئیس کلانتری ماجرای «آلونک وحشت» را به سرهنگ احمد نگهبان (فرمانده انتظامی مشهد) اطلاع داد و بدین ترتیب عملیات ضربتی پلیس در حالی با ورود ماموران به منزل مسکونی آغاز شد که صحنه هولناکی در برابر دیدگان نیروهای انتظامی قرار گرفت. جوان 27 ساله ای، شلاق کابلی را چنان بر پیکر زنی عریان فرود می آورد که دیگر در حال نیمه بیهوشی قرار گرفته بود!
در این لحظه نیروهای انتظامی آرایش نظامی گرفتند و با چند فن دفاع شخصی، جوان شلاق به دست را در حالی زمین گیر کردند که از زخم های پیکر زن مذکور خون بیرون می زد! در همین حال جوان شکنجه گر چون «رتیلی خون ریز» به این صحنه وحشتناک خیره شده بود به طوری که حتی از چشمان او نیز گویی خون می چکید! طولی نکشید که با هدایت مستقیم رئیس پلیس مشهد، عوامل انتظامی پیکر عریان زن جوان را با یک رشته پارچه پوشاندند و برای انتقال وی به مرکز درمانی با امدادگران اورژانس تماس گرفتند. دقایقی بعد امدادگران وارد محله اسماعیل آباد شدند و زن مذکور را که آثار شکنجه های دلخراش روی نقاط مختلف بدنش وجود داشت ،در حالی به بیمارستان شهید هاشمی نژاد انتقال دادند که دیگر حتی کادر درمانی هم نگران جان وی بودند!
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، با بستری شدن این زن در مرکز درمانی، عملیات پلیس برای افشای راز «رتیل های خون ریز» در آلونک وحشت وارد مرحله جدیدی شد چرا که بررسی فیلم های شکنجه زنان در تلفن همراه «مصطفی – د» (متهم) حکایت از آن داشت که پلیس با یک باند مخوف و خطرناک روبه رو شده است که در بی رحمی و تبهکاری کم نظیر هستند. وقتی ماموران از پله های آجری به پشت بام رسیدند، در کنار آلونک وحشت، گالن های بزرگ حاوی مشروبات الکلی دست ساز را از زیر شن و ماسه های پشت بام بیرون کشیدند که بررسی ها نشان داد سرکرده باند «رتیل های خون ریز» در تولید و توزیع گسترده مشروبات الکلی در مشهد نیز نقش مهمی دارد چرا که حدود 470 لیتر مشروبات الکلی به همراه آلات و ادوات تهیه و تولید و تعدادی قمه و شمشیر از این مکان کشف و ضبط شد.
ادامه تحقیقات بیانگر آن بود که «رتیل های خون ریز» از شمشیر و قمه ها نیز برای ترساندن زنانی استفاده می کردند که در چنگ آن ها گرفتار می شدند. کنکاش در فیلم های سیاه درون گوشی تلفن سرکرده «رتیل های خون ریز» حکایت از آن داشت که آن ها زنانی را شبانه به آلونک وحشت می آورند و از صحنه های آزار و اذیت بی شرمانه و شکنجه های دلخراش آنان فیلم تهیه می کنند.
براساس گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، با انتقال «رتیل خون ریز» به مقر انتظامی، بازجویی های تخصصی توسط گروه مشترکی از عوامل تجسس، اطلاعات و مبارزه با مواد مخدر کلانتری زیر نظر سرگرد جعفری ادامه یافت. کنکاش های پلیس با انجام یک سری تحقیقات نامحسوس محلی به ماجراهای تکان دهنده ای رسید که راز باند «رتیل های خون ریز» را فاش کرد. بررسی های بیشتر پلیس، نشان داد که اعضای این باند مخوف در حالی زنان جوان را شبانه با یک دستگاه پراید به آلونک وحشت منتقل می کنند که آن ها را با دهان بسته درون کیسه های بزرگ قرار داده اند.
سرکرده باند «رتیل های خون ریز» در بازجویی ها ضمن اعتراف به مشروب خوری، آزار و اذیت های وحشیانه زنان جوان و شکنجه های دلخراش آنان گفت: من هیچ اعتقاد مذهبی ندارم و از شکنجه زنان لذت می برم! به ویژه وقتی با گریه التماس می کردند که رهایشان کنم ولی من به همراه دیگر همدستانم از آن ها فیلم می گرفتیم و لذت می بردیم، سپس برای آن که کسی جیغ و فریاد آنان را نشنود صدای موسیقی را بلند می کردیم. در همین حال زن 40 ساله نیز عصر روز گذشته در مرکز درمانی شهید هاشمی نژاد به ماموران انتظامی گفت: شب هنگام در خیابان شهید درودی منتظر تاکسی بودم که دو نفر مرا به عنوان مسافر سوار پراید کردند اما چند لحظه بعد با تهدید قمه مرا به آلونکی در پشت بام کشاندند و بعد از آزار و اذیت های وحشیانه در حالی که دست و پایم را بسته بودند، ضربات شلاق را بر پیکرم فرود می آوردند و از ضجه هایم فیلم می گرفتند! هرچه به آن ها التماس می کردم که پسر خردسال و مادر پیرم منتظر من هستند، نه تنها هیچ فایده ای نداشت بلکه بیشتر مرا آزار می دادند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: با صدور دستوری ویژه از سوی مقامات قضایی، ادامه رسیدگی به پرونده «رتیل های خون ریز» به کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی سپرده شد و بدین ترتیب تحقیقات درباره ابعاد دیگر این ماجرای هولناک ادامه یافت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.