روزبه بمانی
چنان شاخه خشک روی درخت
میان زمین و هوا مانده ام
برای تو که سال ها رفته ای
چگونه بگویم چرا مانده ام
چگونه بگویم چرا عاشقم
مرا عشق راه فریبی شده
چگونه تورا می پرستم هنوز
عجب روزگار غریبی شده
خودم خواستم با تمام وجود، با تویی که نبود، عاشقانه بمانم
من این عشق را با همین کوه غم، روی دوش دلم تا ابد می کشانم
خواننده :روزبه بمانی
***
امید روزبه
منی که کل عمرمو پی کسی نرفتمو پی کسی نیومدم
پشت سر قطار تو ،مث یه پستچی خیس، فقط رکاب می زدم
شب بلند بدرقه، شب همیشه رو سیاه، شبی عمیق مثل آه
خودم سقوط کردمو ،رسوندمت رسوندمت، رسوندمت به پرتگاه
هزار سال دیگه ام ،غمت تموم باغچه رو ،یه شوره زار می کنه
برو فقط نگاه کن با خنده و با صورتم، زمان چیکار می کنه
اگه هنوز تو خلوتت یادی ازم نمی کنی ،یعنی که کم گذاشتم
مرور کن مرور کن ،منو به خاطرت بیار با خنده ای که داشتم
هزار سال دیگه ام غمت تموم باغچه رو یه شوره زار می کنه
برو فقط نگاه کن با خنده و با صورتم زمان چیکار می کنه
خواننده : محسن چاووشی
***
حسین غیاثی
با توام ای رفته از دست ،هر کجا باشم غمت هست
کاش روز رفتن تو ، گریه چشمم را نمی بست
رفتی و دلتنگی ام در خانه تنها ماند
بغض در وا شد، تو رفتی، غصه این جا ماند
رفتی و هر گوشه ای زیبایی ات جا ماند
گریه من بی صدا ماند ، گریه من بی صدا ماند
بی تو فهمیدم عذاب دل بریدن را
از خودم از زندگی پا پس کشیدن را
معنی با دیگرانت شاد دیدن را.
پس بده دنیای من را پس بده دنیای من را
دلخوشی هایم مرده بعد از تو
این شب غمگین مرا آزرده بعد از تو
آن چه با من بود بی تو ماندن بود
در خیابان های باران خورده بعد از تو
خواب و رویا تو شوق فردا تو
از جهان تنها تو را می خواهم اما تو
جای دل کندن، جان بخواه از من
من که می میرم برای زندگی با تو
با توام ای رفته از دست ،هر کجا باشم غمت هست
کاش روز رفتن تو، گریه چشمم را نمی بست
خواننده: احسان خواجه امیری
***
محمد سعید میرزایی
رفتی از دنیای خاموشم صدایت را گرفتند
غصه های کهنه برگشتند و جایت را گرفتند
در کجای جاده شب راه تو از من جدا شد
در کجای قصه از من دست هایت را گرفتند
گرچه شاید روز دیدار تو در تقویم من نیست
با نگاهت تا شب جان دادنم همراه من باش
من که برگی در شب پایان پاییزم غریبم
لااقل تا لحظه افتادنم همراه من باش
بی تو می دانم بی تو می دانم
که من می مانم و این جاده های بی رسیدن
بی تو می دانم بی تو می دانم
بی تو من می مانم و یک کهکشان تنهایی من
مثل یک آهوی زخمی در شبی برفی اسیرم
از کجای شام تاریکم سراغت را بگیرم
دست هایت را نگیر از من که در پایان راهم
یک نفس همراهیم کن
من که می خواهم بمیرم
بی تو می دانم بی تو می دانم
که من می مانم و این جاده های بی رسیدن
بی تو می دانم بی تو می دانم
بی تو من می مانم و یک کهکشان تنهایی من
خواننده : علی زند وکیلی