مراسم نخستین سالروز درگذشت علامه حکیمی در مشهد برگزار شد
تعداد بازدید : 25
یادواره «فیلسوف عدالت» در جوار امام رئوف(ع)
آیتا... سیدجعفر سیدان، دکتر عباس صالحی و حجتالاسلام محمدعلی مهدویراد طی سخنانی در این مراسم ضمن تجلیل از شخصیت و آثار استاد محمدرضا حکیمی، به بررسی دیدگاهها و شاخصهای حیات علمی و عملی وی پرداختند
جواد نوائیان رودسری – مراسم بزرگداشت نخستین سالروز درگذشت علامه محمدرضا حکیمی، پیش از ظهر دیروز، با سخنرانی جمعی از استادان حوزه و دانشگاه، از جمله آیتا... سیدجعفر سیدان، دکتر سیدعباس صالحی، حجتالاسلام دکتر محمدعلی مهدویراد، دکتر محمدمهدی رکنی و نیز، با حضور حجتالاسلام والمسلمین مروی، تولیت آستانقدس رضوی و تعداد زیادی از علاقهمندان به زندهیاد استاد حکیمی، در تالار «شیخ طبرسی» بنیاد پژوهشهای اسلامی آستانقدس رضوی مشهد برگزار شد. در این مراسم سخنرانان به بیان ویژگیهای علمی و شخصیتی علامه حکیمی و نقل خاطره از آن مرحوم پرداختند. در ابتدای این مراسم، حجتالاسلام دکتر محمدتقی سبحانی، دبیر علمی «ستاد بزرگداشت یکمین سالگرد رحلت استاد علامه محمدرضا حکیمی»، با تجلیل از شخصیت برجسته وی، به نقش آن مرحوم در بیداری جامعه اشاره کرد و گفت: علامه حکیمی الهیات را خردمندانه آموخت و عدالت را گفت و زیست. او راههای گوناگون را طی کرد و افقهای جدیدی را فراروی ما نهاد. آن مرحوم دین را بر بستر معارف ناب آن میخواست، خطاهای دینفهمی را میشناخت و درباره خطرات دینفهمیِ به دور از خط اوصیا هشدار میداد. برای علامه، امامت همه چیز بود؛ او امام را حقیقتی جاوید در همه اعصار میدانست.
جامع روشنفکری و دینداری
دکتر سید عباس صالحی، طی سخنانی در این مراسم، با اشاره به تجربه زیستی علامه حکیمی، او را صاحب یک تَفَرُّد شخصیتی دانست و گفت: علامه مثل هیچکس نبود، شخصیتی منحصر به فرد داشت و به واقع، ترکیببندی شخصیت ایشان، منحصر به خودش بود. علامه هم محقق بود و هم مصلح؛ محقق بود، آنگونه که به تحقیقات گسترده در فضای کتابخانهای مبادرت میورزید. میدانیم که چنین افرادی، معمولاً خود را در فضای تحقیق حفظ میکنند و به عرصه فعالیتهای اجتماعی وارد نمیشوند؛ اما علامه چنین نبود و از همان دهههای اولیه حیات علمی خود، فعالیتهای اجتماعی را هم آغاز کرد. وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی، پس از این مقدمه، به موضوع تجربه زیستی استاد حکیمی و نکتههای قابل فراگیری آن پرداخت و با طرح این پرسش که چگونه میشود روشنفکری و دینداری را با یکدیگر جمع کرد، افزود: هر کدام از مؤلفههای روشنفکری کافی است که باعث فاصله گرفتن واجد آن از دینداری شود، اما علامه حکیمی با وجود داشتن مؤلفههای روشنفکری، دیندار، متشرع و سوزمند نسبت به دیانت باقی ماند و این دینداری را در حیات اجتماعی خود نیز، دنبال میکرد. رئیس مؤسسه اطلاعات، سپس به بررسی مؤلفههای روشنفکری در شخصیت علمی و اجتماعی استاد حکیمی پرداخت و شش مؤلفه «گستره تنوع مطالعاتی»، «ارتباطات گسترده اجتماعی»، «ارتباط با محرومین»، «ارتباطات با نو روشنفکران»، «اهتمام به نثر و ادبیات جدید» و «کنشگری اجتماعی و انقلابی بودن» را نماد رویکرد روشنفکرانه علامه حکیمی دانست و تأکید کرد که وی، با وجود داشتن همه این مؤلفهها در حد اعلای خود، هرگز در مسیر دین و دینداری نلغزید، بلکه دست دیگران را گرفت و باعث هدایت خیلیها شد. دکتر صالحی به مسئله دلایل و چگونگی صیانت مرحوم علامه حکیمی از اعتقادات دینیاش و عدم لغزش او هم پرداخت و گفت: علامه، اولاً استاد دیده و علوم اسلامی را از استادان بنام حوزه علمیه و تحت نظارت آنها فرا گرفتهبود، ثانیاً، به دانشِ سَلَف تسلط کامل داشت، ثالثاً، در توجه به سلوک معنوی کوتاهی نکرد، رابعاً، به اسوهیابی توجه ویژه داشت و نکته مهم این ویژگی آن بود که در تمام اسوههایی که مرحوم حکیمی به آنها توجه میکرد، دو عنصر پارسایی و تعلقات اجتماعی، بروز و ظهور تمام داشت، خامساً، بر مقاطع حساس تاریخی، تکیه ویژه داشت و به چهار موضوع بعثت، غدیر، عاشورا و مهدویت توجه خاص میکرد و همین مسئله در حفظ اعتقادات او مؤثر بود و سادساً، مرحوم علامه اُنس معرفتی و وجودی با معارف وحیانی داشت و از این منظر، نمونه و ممتاز بود.
3 اصل ثابت در زندگی علامه
آیتا... سیدجعفر سیدان، استاد عالی حوزه علمیه مشهد و از دوستان قدیمی و همراهان علامه حکیمی نیز، در این مراسم به ایراد سخنرانی پرداخت. وی با اشاره به سابقه دوستیاش با علامه، او را شخصیتی دارای ابعاد مختلف دانست و گفت: شخصیت علامه حکیمی، شخصیتی است دارای ابعاد مختلف و بررسی هر بُعدی از این ابعاد، حقیقتاً ساعتها بحث و صحبت میخواهد تا در حد آنچه شایسته است، مطالبی ارائه شود. آیتا... سیدان، سپس به مرور مختصر شاخصهای زندگی علامه حکیمی پرداخت و زندگی او را که دارای مقاطع و جریانهای گوناگون بودهاست، دارای سه اصل اساسی و ثابت دانست و تصریح کرد: اصل نخست در زندگی او، اصرار بر ترویج تشیع و تثبیت ولایت خاندان رسالت علیهمالسلام بود. کتابها و آثار گوناگون وی، میتواند دلیلی بر این مدعا باشد. آثاری که از هر جهت، بسیار بسیار مستند هستند و نوشتهها و مطالب ارزندهای را به مخاطب ارائه میکنند. یک نمونه برجسته از این آثار، کتاب ارزشمند «خورشید مغرب» است که درباره وجود مقدس حضرت ولیعصر(عج) به رشته تحریر درآمده و من، با توجه به دیگر آثاری که در اینباره نوشته شدهاست، «خورشید مغرب» را کتابی بسیار جامع در رابطه با موضوع مهدویت میدانم. استاد برجسته حوزه علمیه مشهد، در ادامه افزود: اصل دوم و ثابت در زندگی مرحوم علامه حکیمی، مسئله عدالت و توجه به محرومان است. میدانیم که این موضوع، از موضوعاتی است که اسلام درباره آن حساسیت بسیار دارد و بیانات وحیانی درباره آن، فوق تصور است. مرحوم حکیمی به صورتهای مختلف، دنبال این بحث را گرفت. او درباره رسیدگی به امور محرومان، فوقالعاده علاقهمند و حریص بود و حتی سعی میکرد از جهت زندگی شخصی هم با آنها همراه و همسطح باشد و به همین دلیل، زندگی بسیار ساده و خالی از علایق دنیوی داشت. اصل سوم، توجه ویژه علامه حکیمی به مسئله تفکیک بود؛ اصطلاحی که ظاهراً خودش درباره مبانی اعتقادی باب کرد؛ تفکیک بین حقایق وحیانی و افکار بشری که با وحی سازگار نیست. در این مورد، علامه حکیمی بیاناتی جدی دارد و در مواردی، با تأثر فراوان به برخی رویکردها انتقاد وارد میکند و معتقد است با توجه به اینکه مکتب وحی نیازی به غیر ندارد و از باب تأمین احتیاجات انسان، بسیار غنی و بلکه بینظیر است، باید به آن توجه کامل داشت.
الحیات؛ اوج نگاه تمدنی به دین
حجتالاسلام دکتر مهدویراد، سخنران دیگر این مراسم بود که درباره ویژگیهای موسوعه الحیات صحبت کرد. وی با اشاره به اینکه مرحوم علامه حکیمی به دین، نگاهی جامع داشت، گفت: نگاه علامه به دین، نگاهی تمدنی است؛ نگاهی ارزشی و هدایتگرانه و الحیات، اوج این نگاه است که به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری، باید آن را برخاسته از غیرت دینی و شورمذهبی بدانیم. استاد دانشگاه تهران، انسان و انسانیت را دغدغه اصلی علامه حکیمی در آثارش دانست و ضمن اشاره به توجه ویژه آن مرحوم به معارف جامع ثقلین در الحیات، تصریح کرد: برخی از باب انتقاد نسبت به الحیات، آن را اثری شبیه به اصول کافی دانستهاند؛ چنین نقدی، البته تعریف از الحیات است، اما باید بگوییم کسانی که اینگونه به الحیات نقد وارد میکنند، راه و روش تألیف و هدف از انتشار آن را به خوبی درنیافتهاند؛ دستکم بسیاری از نقدهایی که طی یک سال گذشته در این باره ارائه شده، چنین وضعیتی دارد. دکتر محمدمهدی رکنی، استاد دانشگاه فردوسی و از دوستان قدیمی علامه حکیمی نیز، در این مراسم، به ذکر چند خاطره از او پرداخت و گفت: من از سال 1337 با مرحوم استاد حکیمی آشنایی دارم. یادم هست که ایشان، بعد از انتشار الغدیر و سفر علامه امینی به مشهد و سخنرانی او در مدرسه نوّاب، تصمیم گرفت کتاب «حساسترین کتاب تاریخ یا داستان غدیر» را منتشر کند. با وجود اینکه بخش اعظم این کتاب، حاصل ترجمه استاد از جلد نخست کتاب الغدیر بود و بقیه را که بخش مختصری محسوب میشد، دوستان، از جمله بنده و مرحوم دکتر حسین رزمجو نوشته بودند، راضی به گذاشتن اسمش بر روی کتاب نشد و آن را با عنوان «گروه دبیران» منتشر کرد. مرحوم علامه فردی بسیار زاهد بود؛ به معنای واقعی کلمه باید او را زاهد خواند. گاهی که به دیدارش میرفتم، تأکید میکرد که مبادا به عنوان هدیه یا تعارفی چیزی ببرم؛ حتی در مورد خوراکیها هم، این مسئله را بسیار جدی تلقی میکرد. مرحوم حکیمی، به واقع مرد عمل بود و این را باید مهمترین ویژگی شخصیتی وی بدانیم.