نقشه راه تحول اساسی در صداوسیما
اکبر نبوی، میثم فکری و محمد لسانی از ماموریت های رهبر معظم انقلاب برای رسانه ملی در دوره جدید گفتند
مصطفی قاسمیان- مائده کاشیان/ سازمان صداوسیما پس از پنج سال و با انتصاب پیمان جبلی به عنوان رئیس جدید، در وضعیتی قرار گرفته که امید میرود با یک نگاه تحولی، شرایطی مناسبتر در سپهر رسانهای پیدا کند. بر همین اساس، تحلیل های گوناگونی درباره چگونگی این تحول و ابعاد آن، با نگاه به حکم انتصاب رهبر معظم انقلاب برای جبلی و تعابیر به کاررفته در آن منتشر شده است. در گزارش پیش رو، با سه کارشناس فرهنگی که سالهاست وضعیت سازمان صداوسیما را رصد میکنند، درباره شرایط این رسانه و حکم رهبر معظم انقلاب گفت و گویی کردیم که در ادامه میخوانید.
فکری: رهبر انقلاب به رسانه ملی امیدوارند
دکتر میثم فکری مدیر سابق گروه معارف شبکه 3 سیما با اشاره به وجوه مختلف حکم انتصاب جبلی گفت: «ما در این سالها احکام مختلفی را برای افراد دیدهایم. حکم آقای دکتر جبلی، نکات بسیار مهمی دارد که شاید احتیاج به زمان بیشتری داشته باشد تا استخراج شود، اما آن چه که در ابتدا به چشم میآید، این است که فکر میکنم حضرت آقا همچنان به شدت به حرکت سازمان امیدوارند. اگر صرفا یک بحث سازمانی یا روال اداری بود، شاید صرفا روی تولیدات یا ارتقای منابع انسانی تاکید میشد، ولی در این حکم، همزمان مباحث بینشی، منشی و روشی وجود دارد؛ یعنی ارتقای سطح آگاهی عمومی مطرح شده، از صداوسیما به عنوان دانشگاه عمومی نام برده شده و سبک زندگی اسلامی- ایرانی و هویت ملی هم آورده شده است.»
وی افزود: «نکته مهم دیگر، هدایت فرهنگی است که ایشان قبلا هم بارها مطرح کرده بودند. نکتهای که بعضا در سازمان مغفول مانده بود و فعالیت ها و برنامهسازیها کمی رنگوبوی سیاسی گرفته بود، ولی الان در حکم تعابیر لطیفی دیده میشود؛ مثل «آسایشگاهی برای بهرهمندی چشم و دل همگان از جلوههای زیبایی و هنر». چیزی که در این سالها فراوان دیدهایم، این بوده که در پیامهای حضرت آقا به نخبگان و ورزشکاران و هرکسی که افتخارآفرینی کرده، بحث نشاط وجود داشته و این جا هم تاکید داشتند و هنر و نمایش زیبایی را مطرح کردند.»
امید پراکنی همزمان با آگاهی بخشی
فکری اظهار کرد: «در این حکم، به چند وجهی بودن صداوسیما کاملا اشاره شده، در حالی که در دوره هایی، بعضی ابعاد بیشتر پیگیری شده است.» این مدیر سابق تلویزیون تاکید کرد: «اثرگذار بودن نکته اصلی ماجراست. این حکم برای منِ نوعی که در صداوسیما کار میکنم، نشان میدهد که همچنان امید فراوانی برای اثرگذاری رسانه ملی وجود دارد. به نظرم برای کسی که مسئولیتی را قبول میکند، بسیار جذاب است که بداند این امید از طرف رهبر وجود دارد که با کمک های نهادهای فرهنگی و رسانهای، میتوانیم در یکی دو سال آینده چندین برابر از امروزمان جلوتر باشیم.»
میثم فکری با اشاره به امیدپراکنی در عین ارتقای آگاهی عمومی اظهار کرد: «وقتی شما از توانمندیها و ظرفیتها آگاهی پیدا کنید، اتفاقا باعث غرور ملی میشود، نه ناامیدی. ما در نشان دادن وجوه مثبت جامعه، پیشرفتها و ظرفیتها به شدت ضعیف عمل کردهایم. اما اگر در این باره آگاهی به وجود بیاید، باعث ایجاد امید و نشاط میشود و هرکس به خودش افتخار خواهد کرد. در مجموع برداشت من این بود که حکم مثبت، روبهجلو و امیدآفرینی است.»
نبوی: صداوسیما نیازمند دکترین است
اکبر نبوی نویسنده و تحلیلگر فرهنگ و هنر با اشاره به وضعیت کنونی رسانه ملی گفت: «گمان میکنم صداوسیما نه صرفا در دوره جدید، بلکه در نگاه کلان به یک دکترین رسانهای احتیاج دارد. باید همت میشد در 10 یا 15 سال گذشته تا دکترین رسانهای صداوسیما تدوین شود، ولی این اتفاق نیفتاده است. اگر من جای آقای جبلی بودم، در کنار کارهای جاری روزمره، به سراغ تدوین دکترین رسانهای صداوسیما میرفتم. این دکترین چند زیرمجموعه دارد که شامل چندین استراتژی میشود: استراتژی خبر، استراتژی حوزه نمایش، استراتژی انواع مستند، استراتژی تاکشو و در نهایت استراتژی مسابقه و سرگرمی. اگر صداوسیما بخواهد مطالبات رهبری و مردم را محقق کند، لاجرم باید به این سمت برود.»
وی ادامه داد: «از سوی دیگر یکی از زیرمجموعههای این دکترین، موضوع توسعه کمی و کیفی سازمان است. به گمان من در خلأ دکترین، صداوسیما به شکل غیرمدبرانه و نادرستی توسعه کمی پیدا کرده است. این توسعه کمی باید مجدد بازخوانی شود و اگر تناسبی با دکترین تدوین شده دارد، بماند و گر نه باید در کمیت موجود هم تجدید نظر جدی صورت بگیرد.»
نگاه جبلی راهبردی باشد
این تحلیلگر فرهنگی توضیح داد: «اگر من میگویم صداوسیما نیازمند دکترین است، به این علت است که منطقا رسانه جزو مهم ترین نهادهای اجتماعی و همسایه امنیت ملی، اجتماعی، اقتصادی و... هر کشور است. خصوصا رسانهای مثل صداوسیما که اهمیتش مضاعف است. به همین دلیل مدیریت رسانه اهمیت زیادی پیدا میکند و با سایر مدیریتهای اجتماعی یک تفاوت عمده دارد و سایهاش بر سایر شئون اجتماعی پهن است و تاثیرات مستقیم و فوری میگذارد.»
وی افزود: «آقای جبلی و همکارانشان باید سطح نگاهشان به رسانه را در افق بالاتری ببرند. متاسفانه از روزگار آقای ضرغامی به این طرف، نگاههای تکنیکی و تاکتیکی به رسانه حاکم بوده است. نگاه راهبردی به رسانه، یکی از مهم ترین راههای برونرفت رسانه از وضعیت موجود است.»
نبوی با اشاره به دوره قبلی مدیریت رسانه ملی اظهار کرد: «به عنوان کسی که حوزههای فرهنگی را رصد میکنم و در حوزه رسانه دلمشغولی 35 ساله دارم، شهادت میدهم دکتر علیعسکری در پنج سال گذشته که ریاست سازمان را بر عهده داشتند، هرچه در توان داشتند، به کار گرفتند، ولی رسانه دارای ظرایف و دقایقی است که اگر رئیس صداوسیما با همه زیروبم های نرمافزاری آن آشنا نباشد، منطقا با همه تلاشها نمیتواند اهداف را محقق کند.» اکبر نبوی تاکید کرد: «اگر آقای جبلی فقط نگاه و بینش تکنیکی و تاکتیکی داشته باشند، از مدیریت بازمیمانند و به ناچار وارد روزمرگی میشوند. فقط مدیری با یک نگاه راهبردی و آیندهنگر و به کارگیری همکارانی دارای این بینش، میتواند رسانه را اداره کند. رسانه بدون تفکر، بینش و نگاه راهبردی به شرایط مطلوب نخواهد رسید.»
لسانی: لزوم جذب منتقدان اصلاحگر
محمد لسانی کارشناس و پژوهشگر رسانه در پاسخ به سوالی درباره اقدامات اجرایی سازمان صداوسیما برای تحقق ماموریت های اعلامی در حکم رهبر انقلاب گفت: «اولین مورد بهینهسازی فرایندها در سازمان صداوسیما مبتنی بر ایده، ارزیابی ایده و فرایند تخصیص بودجه و اجرای برنامهها، چه از بعد داخلی و چه از بعد خارجی - یعنی خرید یا تامین برنامه- است. در فرایندها باید بهینهسازی و تسهیل صورت بگیرد، این فرایندها لزوما گردش کار روتین نیست، بلکه سازمان صداوسیما در برابر فهم و هضم جریانها، اتفاقات جامعه و جهان، واکنش رسانهای بهنگام و موثر داشته باشد.» وی افزود: «نکته دوم کنشگران رسانهای است. سازمان صداوسیما هم اکنون به عنوان یک ماکرومدیا یا رسانه بزرگ، عملا کنشگرانی رسانهای سنتی در اختیار دارد. رسانه تلویزیون یک رسانه سنتی فهم میشود و به همین دلیل ما نیاز به کنشگران 360 درجه داریم. یعنی کنشگرانی که بتوانند در ماکرو و ماکرومدیا فعالیت کنند.»
لسانی ادامه داد: «نکته سوم بحث گیرایی ایده، جذب ایده و کنشگران بیرونی است. یکی از اتفاقاتی که در مجموعههای انگلیسیزبان سازمان در پرس تیوی افتاد، مثلا توانست چهرههایی از خبرنگاران خارجی مثل آقای گالووِی که نسبت خانوادگی هم با آقای تونی بلر داشت، یا چهرههای بینالمللی مهم را جذب کند. در حوزه داخلی افراد زیادی داریم که دارای موضع هستند، حتی نگاه انتقادی دارند، اما نگاه انتقادیشان نگاه اصلاحی است و میشود به آنها تریبون داد و اعتماد کرد. به نظر میرسد سازمان صداوسیما باید چه در حوزه جذب و به کارگیری ایده و چه کنشگران بیرونی، ایفای نقش بهتری بکند.»
هدایت گری بسیار مهم است
لسانی درباره ماموریت های اعلام شده از سوی رهبر انقلاب برای رسانه ملی توضیح داد: «یک چهارگانه سنتی یعنی امید، اخلاق، آگاهی و نشاط، از زمان ریاست آقای ضرغامی در صداوسیما وجود داشت که ماموریت های سازمان حول آن، نظام پیدا میکرد. میشود گفت این چهارگانه در زمان جناب آقای دکتر جبلی به هدایت، هویت، همبستگی و سبک زندگی ایرانی- اسلامی تکمیل شده و ارتقا پیدا کرده است.»
وی اضافه کرد: «ماموریت بسیار سخت، هدایتگری است. چون در هدایتگری باید یک مجموعه عملا جلوتر باشد تا بتواند هدایت بکند و این جلوتر بودن در آگاهی و تحلیل است تا بتواند به تجویز برسد. به نظر میرسد رهبر انقلاب ماموریت هایی را که در حکم جناب آقای دکتر پیمان جبلی قرار دادند، مبتنی بر ماموریت های توسعه و تکمیل یافته گذشته است.»
این کارشناس ادامه داد: «ماکرومدیاها و رسانههای خرد گرچه جامعه را توانمند میکنند، اما آن را چند تکه میکنند. این تکهتکه کردن اجتماع نیاز دارد که در رسانه ملی و سازمان صداوسیما ترمیم شود. صداوسیما میتواند در حوزه همبستگی ایفای نقش کند. در حوزه تقویت هویت، به خصوص نوجوانان، متولدان دهه 80 و 90 باید هویتیابی شوند. کار سختی است که سازمان صداوسیما باید به عنوان یک سازمان رسانهای کلان تر و به معنای یک سازمان فرهنگی برعهده دارد.»