- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری – دهه 1360 در ایران، دهه رونق فیلمها و سریالهای ژاپنی بود؛ تلویزیون ایران، بسیاری از مجموعههای تلویزیونی معروف ساخت ژاپن را خریداری و پخش کرد.
در این بین، دو سریال به نامهای «سالهای دور از خانه» با نام اصلی «اوشین» و «داستان زندگی» با عنوان اصلی «هانیکو»، بیش از دیگر مجموعهها، مخاطبان تلویزیون را به خود جلب کردند و به یکی از نوستالژیکترین سریالهای آن دوران تبدیل شدند. نکته جالب توجه این بود که داستان هر دو مجموعه، تقریباً در یک برهه تاریخی ژاپن میگذشت؛ برههای پرفراز و نشیب که طی آن، این کشور پوسته قدیمی خود را دور انداخت و مبدل به یک کشور صنعتی و سپس، استعمارگر شد. آنچه در این نوشتار به دنبال آن هستیم، بازخوانی این تاریخ و صحبت از حوادثی است که در این دو سریال محبوب روایت میشود.
3 مرحله تاریخی و جدال سنت و مدرنیسم
بخشهای مختلف زندگی اوشین و هانیکو، قهرمانان این دو سریال، همزمان با سه دوره تاریخی در ژاپن است؛ عصر «مِیجی»، 1868 تا 1912 میلادی (1247 تا 1291 خورشیدی)، عصر «تایشو»، 1912 تا 1926 میلادی (1291 تا 1305 خورشیدی) و عصر «شووا»، 1926 تا 1989 میلادی (1305 تا 1368 خورشیدی). در این سه دوره تاریخی، بهترتیب «میجی»، «تایشو» و «هیروهیتو» امپراتورهای ژاپن بودند. عصر میجی، دورانی است که پس از حمله آمریکاییها به خلیج «ادو» در نزدیکی توکیو، در سال 1850 میلادی (1229 خورشیدی) و وادار کردن ژاپنیها به پایان دادن سیاست درهای بسته یا «ساکوکو» آغاز میشود. امپراتور تصمیم گرفت نظام حاکم بر ژاپن را در همه عرصهها، از الگوی سنتی به الگوی غربی تغییر دهد و این رویه، فشار سنگینی بر مردم این کشور وارد کرد. ساموراییها سرکوب شدند و فعالیتشان در عرصه سیاسی، تنها در صورتی ممکن بود که قید سنت را بزنند و به لباس و آداب جدید رو بیاورند.
نسلی لِه شده میان 2 دوره تاریخی
پدر و پدربزرگ هانیکو (کوجیرو و نابورو تاچیبانا)، دو نفر از این ساموراییهای سرکوب شده هستند که نمیتوانند با مدرنیسم حاکم بر عصر «میجی» و بعد از آن «تایشو»، کنار بیایند. آنها تقریباً تا آخر عمر به شیوه زندگی خود وفادار میمانند، هرچند که در عصر «شووا» مبدل به افرادی مطرود و گوشهگیر در جامعه ژاپن میشوند. سریال «اوشین»، عصر میجی را با تغییرات در ساختار اداری کشور و عبور از فئودالیسم به سرمایهداری نشان میدهد. اوشین، خود نمادی بارز از افرادی است که تغییرات را میپذیرد و به شیوه جدید زندگی، مظاهر نوین تمدن ماشینی و سر سپردن به آداب جدید رو میآورد؛ اما آنچه در زندگی او به چشم میآید، اولاً، فقر و مصیبت جانکاهی است که ساختار فئودالی بر او و خانوادهاش تحمیل میکند و ثانیاً، بحرانهای اقتصادی و عاطفی متعددی است که به دلیل پناه بردن به نظام سرمایهداری گرفتار آنها میشود. این دو موضوع، دقیقاً حاشیههای اجتماعی تاریخ ژاپن در دو عصر «میجی» و «تایشو» است. در واقع این دو مجموعه نشان میدهد که در سایه تولد ژاپن جدید و رشد سرمایهداری در این کشور، چه تبعیضها و مشکلات عدیدهای دامنگیر مردم این کشور شد و تاوانی که طبقات فرودست ژاپنی برای پیشرفت کشورشان پرداختند، چقدر سنگین بودهاست.
بازتاب عصر جنگسالارانِ استعمارگر
ویژگی تاریخی دیگر دوران زندگی اوشین و هانیکو، قدرت گرفتن جنگسالاران ژاپنی و مبدل شدن این کشور به یک دولت استعمارگر است. ژاپنیها از اوایل دهه 1920 (اواخر دهه 1290 خورشیدی) نفوذ استعماری خود را در شرق آسیا آغاز کردهبودند و منچوری در شرق چین، به اشغال آنها درآمده بود. این اشغالگری تا میانه جنگ جهانی دوم ادامه داشت. در هر دو سریال، نمایی از این شرایط به چشم میآید؛ برادر هانیکو (کاسوکه تاچیبانا)، به عنوان فیلمبردار در جنگ جهانی دوم حضور دارد و کشته میشود. پسر بزرگ اوشین (تاکیشی تاناکورا) نیز مقتول همین جنگ محسوب میشود. این دوران، مصادف با رشد جنونآمیز نژادپرستی و راسیسم در ژاپن است؛ دورانی که جنگسالاران ژاپنی، مانند آلمانیها، خود را تافته جدابافته از عالم فرض میکردند و در مدارس این کشور، از کودکی، شیوههای نبرد و آموزههای نژادپرستانه به کودکان آموزش داده میشد؛ در واقع میتوان این دوره را، دوره تبلور روحیه سامورایی در جنگاوران نوین ژاپنی دانست؛ پدر بزرگ هانیکو (نابورو تاچیبانا) وقت خود را صرف آموزش فنون سامورایی به کودکان میکرد؛ هرچند کسی لباس و رسوم قدیمی مورد علاقه او را جدی نمیگرفت. بازتاب این جنگطلبی را میتوان در تلاش شوهر اوشین(ریوزو تاناکورا) برای ساخت کارخانه مهماتسازی و در پی آن خودکشی وی به دلیل حمله هوایی به کارخانه در اواخر جنگ هم، به خوبی مشاهده کرد.
بخشهای پایانی هر دو مجموعه، در عصر «شووا» یا دوران امپراتوری «هیروهیتو» میگذرد؛ دورانی که ژاپن در جنگ جهانی دوم شکست میخورد و پای سربازان آمریکایی به این کشور باز میشود. استقرار نیروهای آمریکایی به فرماندهی «داگلاس مکآرتور»، سرآغازی برای پیشگرفتن یک رویکرد کاملا غربگرایانه در فرهنگ ژاپن بود؛ به دیگر سخن، بسیاری از ژاپنیها، از این دوره به بعد، رابطه خود را با گذشته قطع کردند و روشی غیر از پیشینیان خود را پیش گرفتند. این رویه را میتوان در سالهای پایانی زندگی اوشین و نحوه رفتار فرزندان و نوههای او با یکدیگر، به خوبی مشاهده کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه فرهنگی- اگرچه پیش بینی می شد با تصویب طرح راهبردی توس در جلسه دیروز کمیته فنی شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، مقدمات لازم برای تصویب نهایی و ابلاغ آن فراهم شود اما این جلسه بدون نتیجه مشخص پایان یافت و 40 هزار ساکن این منطقه تاریخی هنوز باید چشم انتظار جلسه هفته آینده باشند. به گزارش خراسان رضوی، بیش از یک سال از آماده شدن طرح راهبردی توس می گذرد اما برخی اختلاف نظرها درباره مالکیت اراضی این محدوده و همچنین نحوه هزینه کرد برای طرحهای به سازی منطقه تاریخی توس، مانع از توافق نهایی نهادهای متولی شده است. تعلل در تصویب این طرح مشکلات عدیده ای را به همراه داشته که به گفته «سیدمسعود ریاضی» عضو شورای شهر مشهد از جمله مهم ترین آن ها افزایش تخلفات در این منطقه تاریخی است : «شورای عالی معماری و شهرسازی و وزارت راه و شهرسازی 40 هزار نفر را معطل خود نگه داشتهاند. این پاسخ گو نبودن، موجب شده مردم به تخلف روی بیاورند. از دید ساکنان، شهرداری مقصر است در حالی که شهرداری صرفا مجری طرحهای شهری است و تاوان قصور و کوتاهی دیگران را می دهد. نیروهای نظارت بر ساختوساز شهرداری حین بازدیدهای خود از منطقه تخلفات ساختمانی را گوشزد کرده و بارها نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند؛ چوب بیمسئولیتی دیگران را باید ماموران شهرداری بخورند؟»
به دنبال مطرح شدن این انتقادها، قرار بود در جلسه روز گذشته کمیته فنی شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، توافق نهایی بر سر این طرح حاصل شود اما به گفته معاون میراث فرهنگی استان، پایان یافتن مدت زمان این جلسه سبب شد که ادامه بررسی به هفته آینده موکول شود. «مرجان اکبری» در گفت وگو با خراسان رضوی در این باره گفت : جلسه کمیته فنی، با حضور اعضای کمیته های تخصصی یک و ۳ برگزار شد. در این جلسه، مشاور گزارش خود را به اعضا ارائه کرد و سوالات اعضای جلسه درباره طرح نیز مطرح شد. اکبری افزود : «در این جلسه، صورت جلسهای مبنی بر جمع بندی موضوعات مطرح شده تنظیم نشد و با پایان سقف زمانی جلسه، مقرر شد ادامه بررسی موضوع در جلسه هفته آینده کمیته تخصصی مطرح شود».
با این حساب باید منتظر جلسه هفته آینده این کمیته ماند تا شاید این بار مسئولان ملی و استانی دغدغه های سازمانی و یک جانبه خود را کنار بگذارند و برای به سرانجام رسیدن هرچه زودتر این طرح راهبردی تلاش کنند. طرحی که بدون شک باید در آن دو اصل مهم مد نظر باشد : «حفاظت از میراث فرهنگی و تاریخی توس» و «تعیین تکلیف ساکنان قانونی این منطقه تاریخی».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نقش فوتبال در تزریق نشاط به جوامع و ایجاد هویت مشترک و همبستگی در نسلها و قشرها برهیچ کسی پوشیده نیست اما فوتبال ما مدتی است بهجای اینکه با موفقیتهای ملی یا باشگاهی سروصدا کند و آدمها را در کنار هم جمع کند با اخبار تلخ و عجیبش مورد توجه قرار میگیرد؛ طوری که همه فوتبالیها با هر نوع سلیقهای در یک موضوع به اتفاق نظر جدی رسیدهاند که وضعیت عجیب قراردادهای باشگاهی و ملی، مثل خسارت سنگین در قرارداد ویلموتس، یک فاجعه برای فوتبال و بیتالمال است. فوتبال ما در ردهها و اشکال مختلف یک پای ثابت شکایتها به فیفاست. مدیریتهای کوتاه مدت باشگاهی، نتیجهگرایی بدون چشمانداز، عجله داشتن برای جذب بازیکن و مربی در رقابت با تیمهای حریف، نقش پررنگ دلالها و ... همه و همه باعث شده دلارهایی که باید دردی از مردم دوا کنند در جیب بازیکنان و مربیان خارجی بروند که در بیشتر موارد کیفیت لازم را هم ندارند. شاکیان تیمهای داخلی حتی اگر مثل برانکو و استراماچونی توانمند هم بودند و قبول می کردند بهخاطر هواداران و خدشهدار نشدن محبوبیت خودشان بدون دردسر با باشگاهها توافق کنند رفتارهای غیرحرفهای باشگاهها مسیر را به سمتی میبرد که آنها هم ناچار به شکایت و پیگیری جدی شدند. آخرین باری که شنیدهاید یک تیم ایرانی در پروندهاش موفقیت حقوقی داشته کی بوده؟ بازیکنی میآید، بدون بازی و بعد از کلی بیانضباطی یا به خاطر رد شدن در تست پزشکی از تیم جدا میشود اما پولش را کامل و به دلار میگیرد. ماجرا چنان ابعاد عجیب و پیچیدهای دارد که مدیران یکی از باشگاهها مدعی شد ،درپشت پرده این شکستهای حقوقی مکرر تیمهای ایرانی، دلایلی وجود دارد و تنظیم قراردادها به شکلی است که خواه ناخواه در صورت دعوای حقوقی از همان اول محکوم به شکست است.به عبارتی یک توافق قبلی میان شاکی و متشاکی برای کشاندن پرونده به دادگاه و سپس تقسیم غرامت وجود داشته است!ادعایی که تواتر این مسئله آن را تامل برانگیز هم میکند. در این بین باشگاهها با مدیریتهای بیتجربه و عجول را میشود کمی و فقط کمی درک کرد اما اتفاقی که برای فدراسیون در قرارداد با ویلموتس افتاد را نمیتوان به سادگی هضم کرد. فدراسیون پنج ستاره ما که طبیعتاً تجربه انواع قراردادها را دارد و از مشاورههای حقوقی هم استفاده میکند چرا باید بعد از نتایج فاجعهبار ویلموتس متحمل چنین خسارتی به او شود؟ خسارتی که فقط از جنس دلار هم نیست. فوتبال غیر از نشاط برای مردم، میتواند آیینهای از فرهنگ و زندگی اجتماعی و روابط آدمهای هر جامعه باشد و تبدیل شدن فوتبال ایران به مهمترین مشتری پروندههای قضایی فیفا، غیر از برباد دادن دلارها، تصویر مخدوش و زشتی هم از کشور به دنیا مخابره میکند. حتی اگر همین حجم از پروندهها را در فیفا داشتیم و باشگاههای ما خصوصی بودند لااقل نگران هدررفت دلار نبودیم؛ اما بیشتر تیمهای باشگاهی ما بدون هیچ خودکفایی مشخصی در اقتصاد ورزشی، فقط و فقط از بیتالمال استفاده میکنند و شاید برای همین است که مدیران کوتاه مدت و شهرت طلب فوتبالی نگران دلارها نیستند و چند صباح دیده شدن را به هرچیزی ترجیح میدهند. نقطه تلخ ماجرا این است وقتی رویهها اصلاح نشود؛ وقتی کسی پاسخ گوی عملکردش نباشد نمیتوان امیدی به آینده داشت و ماجرای ویلموتس و موارد مشابه، مصادیق آخر هدررفت دلار و آبرو بهخاطر فوتبال نخواهند بود و این تکرار ماجرا فوتبال ما را به پدیدهای ضد کارکرد خودش تبدیل میکند. فوتبالی که باید ابزار نشاط باشد، در این وضعیت اقتصادی، تولید خشم و ناراحتی میکند و برایند حال و هوایش مثل نتایج منفی باقی میماند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«باشکوهتر طلوع میکنیم» این جمله از زبان ناظمی سخنگوی وزارت ورزش با اشاره ضمنی به نام مربیان بزرگی همچون زیدان، مورینیو و کلینزمن قرار بود خبر از روزهای خوشی برای فوتبال ایران بدهد. اما امروز که نزدیک به یک سال و نیم از آن روزها میگذرد، جانشین کارلوس کیروش هم آمده و رفته، مربی دیگری جایگزین او شده و فوتبال ایران روزهای بدی را پشت سر میگذارد به طوری که شانس حضور فوتبال ایران در جام جهانی پیش رو هم کمرنگ شده است.این ها البته وقتی تلخ تر می شود که اخباری از رای احتمالی فیفا به نفع ویلموتس هم به گوش می رسد که اگر درست باشد بایدآماده پرداخت سنگین ترین غرامت تاریخ ورزش کشور شویم! در مطلب امروز به سیر اتفاقاتی که در قرارداد بستن با مارک ویلموتس اتفاق افتاده میپردازیم و اعداد و ارقام این قرارداد پرحاشیه را مرور می کنیم.
ماجرای انجمن فرهنگی ایران در هلند
یکی از جنجالهایی که در ماجرای قرارداد ویلموتس مطرح شده ادعای دخالت وزیر ورزش در این موضوع بوده است. مهدی تاج در اخبار 20:30 روز 16 خرداد میگوید، وزیر ورزش در نامه دریافتی از مرکز فرهنگی ایران و هلند، مارک ویلموتس را به فدراسیون فوتبال معرفی کرده است. هر چند وزیر ادعای دخالت در انتخاب سرمربی را تکذیب کرد اما ببینیم این مرکز فرهنگی ایران و هلند از کجا پیدایش شده. با جست وجو کردن نام مرکز فرهنگی ایران و هلند در اینترنت اطلاعات فوتبالی درباره آن پیدا نمیکنید اما خبرهای مختلفی درباره برگزاری برنامههای فرهنگی در هلند خواهید دید. به گزارش ایرنا این موسسه شهریور ۱۳۹۵ در لاهه با حضور مسعود سلطانیفر (وزیر ورزش) که آنموقع رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بود به همراه علیرضا جهانگیری سفیر وقت ایران در هلند شروع به کار کرده که عمده کارهای آن تاکنون اجرای موسیقی زنده سنتی، نگارگری، معرق کاری، سفالگری، خاتم کاری، قلمزنی و... بوده است. پیگیریها نشان میدهد این موسسه از حدود دو سال پیش فعالیت رسمی نداشته و تقریبا تعطیل بوده و معلوم نیست چرا باید در موضوع انتخاب سرمربی تیم ملی دخیل بوده باشد.
چالههای حقوقی یک قرارداد عجیب
در ماجرای قرارداد با مربیان خارجی همچنان شفافیت دقیقی وجود ندارد که دقیقا چه سازوکاری وجود دارد تا دست دلالها و افراد غیرمرتبط کوتاه شود. آنطور که برخی منابع مدعی شده اند قرارداد ویلموتس با فدراسیون فوتبال ایران توسط یک شرکت نقل و انتقالاتی متعلق به فردی به نام «فالی رمضانی» که با مربیان مطرحی همچون مائوریتسیو ساری، آنتونیو کونته، مائوریتسیو پوچتینو و بازیکنان بزرگی در دنیای فوتبال همکاری میکند، منعقد شده است.دراین میان کاترین همسر ویلموتس که یکی از وکلای شناخته شده بلژیک است تمامی امور مربوط به قراردادهای سرمربی سابق ایران را برعهده داشته و دارد. همسر ویلموتس روی دو موضوع تأکید داشته؛ زندگی نکردن در تهران و چگونگی دریافت مطالبات. کاترین اعتقاد داشت به دلیل تحریمهای آمریکامهمترین شرط برای امضای قرارداد، شفافیت در موضوع پرداخت دستمزد بوده است. همچنین در قرارداد بندی وجود داشته که اگر او و دستیارانش دو ماه حقوق دریافت نکنند، میتوانند قرارداد را فسخ و از طرف مقابل ضرر و زیان دریافت کنند. این در حالی است که تا قبل از فسخ قرارداد توسط ویلموتس او 5 ماه حقوق نگرفته بود!
پرداختیهای ما به ویلموتس
متاسفانه در فوتبال ایران و برخلاف دیگر کشورهای دنیا مبلغ قرارداد مربیان خارجی موضوعی کاملاً محرمانه است و معمولاً تا زمان حضور آن مربی در ایران محرمانه باقی میماند. اما به نقل از رسانههای بلژیکی و آلمانی و همچنین دوستان نزدیک ویلموتس قرارداد این مربی سالیانه مبلغ سه میلیون دلار بوده است در حالی که تاج مدعی شد مبلغ قرارداد ویلموتس سالانه 2.2 میلیون یوور بوده است. به گفته تاج پیش از بازی با عراق ویلموتس در نامه ای مبلغ یک میلیون و 250 هزار یورو بابت پنج ماه حضور خود نامه زده و مطالبه کرده است و باشگاه خبرنگاران به نقل از تاج می نویسد که 2 میلیون یورو پیش از بازی با عراق از شستا گرفته شده و از طریق امارات به بانک زراعت ترکیه منتقل و به ویلموتس پرداخت شده است.در این میان قرارداد ویلموتس آپشن های عجیب و غریب دیگری هم دارد که می توان به220 میلیون تومان پاداش برای بردن هنگکنگ و کامبوج، هزینه تامین خانه لاکچری و بلیت بیزینس کلاس و گران ترین بیمه عمر نام برد. همچنین 10 درصد از دریافتی های فدراسیون از فیفا را هم باید به آپشن های قرارداد این مربی اضافه کرد. اما حالا دعوای فدراسیون با ویلموتس بر سر غرامتی است که ویلموتس می خواهد از ایران بگیرد و این غرامت شامل حقوق و دستمزد این مربی تا پایان قرارداد است آن هم به این دلیل که فدراسیون به بندهای پرداختی اش در قرارداد پایبند نبوده است.
نتیجه شکایت ویلموتس چه می شود
اگر جواب نتیجه شکایت ویلموتس را از هر ایرانی بپرسی با توجه به سابقه پرونده های ایران در فیفا به شما می گوید که طرف ایرانی به احتمال زیاد بازنده است. همین دو روز پیش هم پژمان فر نماینده مجلس اعلام کرد که «ایران شانسی برای شکست ویلموتس در فیفا ندارد و فدراسیون باید به این مربی 7 میلیون دلار یعنی حدود 112 میلیارد تومان غرامت بدهد.» و در صورت محکوم شدن فدراسیون این غرامت به سنگینترین غرامت تاریخ ورزش ایران تبدیل می شود و البته در صورت شفاف نبودن همچنان ممکن است ادامه داشته باشد.
مقایسه قرارداد کی روش و ویلموتس
برای این که بهتر متوجه شوید که قرارداد ویلموتس برای فوتبال ایران سنگین بوده یا نه، ایسنا به بررسی قرارداد و کارنامه این دو سرمربی سابق تیم ملی پرداخته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اجتماعی- 10 درصد، 15 درصد یا 20 درصد؟ بالاخره چند درصد ایرانی ها تاکنون به کرونا مبتلا شده اند؟ در این باره عضو کمیته اپیدمیولوژی کووید-۱۹ وزارت بهداشت با اشاره به مطالعات سرواپیدمیولوژی کرونا در مناطق مختلف کشور گفت: بر اساس یافتهها، شاید حدود ۱۵ میلیون نفر از جمعیت کشور از اول اپیدمی تا کنون آلودگی به این ویروس را تجربه کردهاند؛ البته تاکید میشود که تستهای سرولوژی خطاهایی دارند، اما این یافته تا حدودی مشابه برخی مطالعات دیگر نقاط دنیاست. دکتر احسان مصطفوی رئیس مرکز تحقیقات بیماریهای نوپدید و بازپدید انستیتو پاستور ایران در نشست ویدئو کنفرانسی با خبرنگاران درباره روند بیماری کووید-۱۹ در ایران و مقایسه آن با دنیا گفت: خوشبختانه در مقایسه با خیلی از کشورهای دنیا میزان کشندگی بیماری در کشور ایران به طور قابل توجهی کمتر از برخی کشورهای پیشرفته و آمریکایی است و این موضوع متاثر از عوامل مختلفی است. وی گفت: یک عامل تعیین کننده بافت سنی نسبتا جوان کشور است؛ به طوری که میانه سنی جمعیت کشورمان ۳۱ سال است و این درحالی است که در کشوری مثل اسپانیا این شاخص ۴۵ و ایتالیا ۴۷ سال است. بنابراین وقتی سن بالاتر باشد انتظار داریم بیماریهای زمینهای مانند بیماریهای قلبی عروقی، سرطان، دیابت و چاقی فراوانی بیشتری داشته باشد؛ چرا که ریسک فاکتورهای مرگ محسوب می شوند.
اگر واکسن تولید نشود
در همین باره و در واکنش به این اظهارنظر، دکتر کیانوش جهانپور در آخرین اظهارنظرش در سمت سخنگویی وزارت بهداشت گفت: اگر واکسنی برای ویروس کرونا ساخته نشود، پیشبینی میشود که در یک بازه زمانی، 40 تا 70 درصد مردم، به آن مبتلا شوند؛ درباره این که این امر به چه میزان رخ داده است، میتوان نگاهی به کشورهای مختلف انداخت. برای مثال بر اساس مطالعات در برخی ایالات آمریکا، 30 درصد مردم به کرونا مبتلا شدهاند و در برخی کشورهای اروپایی این عدد 15 درصد بوده است. وی افزود: در کشور ما هنوز مطالعه جامع و کاملی برای برآورد درصد مبتلایان انجام نشده اما بر اساس مطالعات، هنوز میزان مبتلایان به 10 درصد نیز نرسیده است.جهانپور افزود: آمار روزانهای که ارائه میکنیم، موارد شناساییشده قطعی است که هر روز تشخیص داده میشود و هیچ ربطی به آن افرادی ندارد که در طول ماههای گذشته، آلودگی و مواجهه با ویروس کرونا داشتهاند و بعدها با تست سرولوژیک نتیجه آن مشخص میشود. این مسئله در دیگر کشورهای جهان نیز به همین صورت است، در آمریکا بهازای هر مورد بیمار قطعی که اعلام میشود، شاید حدود 40 مورد شناسایینشده وجود داشته باشد.
مبتلایان قطعی تعدادشان از آمار رسمی بیشتر است
جهانپور تصریح کرد: اگرچه به نظر میرسد تعداد موارد و شیوع بیماری در ایران کمتر از آمریکا و حتی برخی کشورهای اروپایی بوده است اما ما نیز مواردی را که روزانه بهعنوان موارد قطعی شناسایی و اعلام میکنیم کنار مواردی است که علایم خفیف و متوسط دارند یا بیعلامت هستند و تاکنون شناسایی نشدهاند و بعدها در مطالعات سرولوژیک شناسایی خواهند شد؛ بنابراین ما نیز از این قاعده که همه موارد را شناسایی نکردهایم، مستثنا نیستیم. اگرچه طبق آن چه گفته شد، موارد قطعی شناساییشده در کشور بیش از مواردی است که اعلام میشود اما برآورد ما این است که کمتر از 10 درصد جامعه ایران بیمار شدهاند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در شرایطی توئیت یکی از اقتصاددانان مجلس درباره جمع آوری امضا برای مالیات بر عایدی سرمایه خبرساز شده بود که اظهارات بعدی این نماینده و نیز دیگر اقتصاددانان مجلس نشان می دهد، اولا این طرح تا تصویب راه طولانی را در پیش دارد. ثانیا حساسیت های اخیر حاصل کار برخی سفته بازان حرفه ای بازار سرمایه برای نوسان گیری بوده است. ثالثا این اقتصاددان مجلس بر حاشیه ای بودن دریافت مالیات بر عایدی خرید و فروش سهام نسبت به کل طرح و نیز لزوم توجه به اقتضائات بازار و پرهیز از شوک به این بازار با هدف رشد آن تاکید دارد. اگرچه اظهارات پورابراهیمی دیگر اقتصاددان مجلس نشان می دهد که از نظر برخی چهره های اقتصادی مجلس یازدهم، به جز مالیات بر عایدی مسکن، فعلا دیگر اجزای مالیات بر عایدی سرمایه در دستور کار نیست.
چند روز قبل بود که «خاندوزی» اقتصاددان و نماینده تهران در یادداشتی از جمع آوری امضا در صحن علنی مجلس برای طرح مالیات بر عایدی سرمایه خبر داد. مالیاتی که هدف آن کنترل سوداگری بوده و از مابه التفاوت قیمت خرید و فروش کالاهای سرمایه ای گرفته می شود. وی همچنین گفته بود: این مالیات به سود سهام تعلق نمی گیرد، اما مشمول خرید و فروش می شود. اما هنوز متن آن کاملاً آماده نیست و جای کار دارد. طرح این موضوع در بازار سرمایه خبرساز شد، به طوری که برخی فعالان بازار، بخشی از کاهش سرعت رشد شاخص در روز 19 خرداد را به این خبر نسبت دادند.این در حالی بود که مرور مواضع مرکز پژوهش های مجلس که خود خاندوزی عضو هیئت علمی این مرکز بوده و طبیعی است مواضع وی منطبق با مواضع این مرکز باشد، نشان می دهد که استفاده از این ابزار مالیاتی در بازار سهام، ظرافت های خاص خود را دارد. گزارش شماره 16582 این مرکز معتبر پژوهشی نشان می دهد که اولاً تنها در صورتی که سرمایه گذار بورسی صرفاً به دنبال نوسان گیری قیمتی باشد و از محل افزایش قیمت سهامش سود کسب کند، فعالیت نامولدی انجام داده و باید دامنه فعالیت آن کنترل شود. ثانیاً باید هوشمندانه با این فضا برخورد کرد زیرا بورس مکانی برای تخلیه هیجانات بازار است و تمام این محدودیت ها صرفاً باید به منظور پیشگیری از التهاب های شدید در بازار بورس اعمال شود.در هر حال، این اتفاق، واکنش مجدد کارشناسان و خود خاندوزی را در پی داشت. به گزارش تسنیم، محمدرضا پورابراهیمی رئیس سابق کمیسیون اقتصادی و نماینده دوره فعلی مجلس با حضور در برنامه گفت وگوی ویژه خبری به صراحت اعلام کرد که «دریافت مالیات بر عایدی سهام، از نظر ما منتفی است، نهتنها این کار را نخواهیم کرد بلکه تقویت بازار سرمایه را در اولویت قرار خواهیم داد». وی افزود: مالیات بر عایدی برای جلوگیری از فعالیت سوداگری است. باید بازار سرمایه را تقویت کنیم. اگر مالیات بر عایدی را از سهام و سپرده بگیریم یعنی بازارهای موازی را تحریک میکنیم، بنابراین این موضوع از نگاه ما هم منتفی است. اما احسان خاندوزی نیز بعد از تشدید واکنشها به پیام قبلیاش درباره جمعآوری امضا برای دریافت مالیات بر عایدی سرمایه، در پیامی دیگر نوشت: «همه می دانند هنوز نه کمیسیون تشکیل شده و نه درباره جزئیات بحث شده و به دلیل مقدمات اطلاعات اقتصادی، تا اجرای چنین طرحی فاصله زیادی داریم. اما صبح 19 خرداد پول های هوشمندی که سودهای کلان کسب کرده اند، با تمرکز صرف بر مسئله بورس که اصلاً برجسته نشده بود، خواستند تا فضایی علیه طرح به دنیا نیامده ایجاد کنند. آن اقلیت تلاش کردند اکثریت ناآگاه را بترسانند تا با کاهش برخی قیمت ها، در قیمت پایین بخرند و بعداً در قیمت بالا بفروشند. بنده و همکارانم حتماً بر وارد نشدن شوک به فضای اقتصاد ایران و حمایت از بورس و بانک حساس خواهیم بود. اما مسیر این اصلاح مهم – طرح کلی مالیات بر عایدی سرمایه- را که جزو عقب ماندگی های کشور... و عامل کاهش سوداگری و موجب حرکت نقدینگی به سمت تولید است، ادامه خواهیم داد». در خور ذکر است، دیروز خبرگزاری صدا و سیما نیز از نود و پنجمین نشست شورای گفت وگوی دولت و بخش خصوصی که در اتاق ایران برگزار شد، گزارش داد: در این نشست، وزیر اقتصاد تصریح کرد که برنامهای برای وضع مالیات بر عایدی در بازار سرمایه نداریم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستان از پسر جوانی به نام «ست فیلیپ» با نوشتههای در دستش، حدود هفت ماه پیش شروع شد. او در این مدت عکسهایی از خودش در اینستاگرام منتشر کرده؛در حالیکه در گوشه خیابان ایستاده و یک تکه کارتن مقوایی با دستنوشتهای روی آن را بالای سرش گرفته است. البته این اواخر به خاطر قرنطینه، او از پنجره خانه سرش را بیرون آورده اما داستان کارتن مقوایی و جملات کوتاه روی آن، بخش ثابت عکسهای اوست. حالا پیج شخصی او در اینستاگرام توانسته بیش از هفت میلیون دنبالکننده برای خودش دست و پا کند. وضعیتی که توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. اما پشت سر این صفحه کیست و داستان فعالیت او چیست؟ نکات ریزی که در موفقیت او نقش داشته چه مواردی است؟ این سوالاتی است که تلاش کردیم در این پرونده به آنها پاسخ دهیم و البته در کنار آن نگاهی به دیگر صفحاتی که توانستهاند از ایده او استفاده کنند و صفحاتی پرطرفدار برای خود دست و پا کنند، انداختهایم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.