بپرس تا بگم
تعداد بازدید : 48
چرا خودم را باور ندارم؟
نویسنده : شادی شایان | کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
«دختری ۱۲ساله هستم. هیچوقت خودم و خانوادهام را باور نداشتم. مثلا با اینکه درسهایم خوب است فکر میکنم بدترینم. حرفهای دوستهایم را زود باور و تعریفهای آنها را قبول میکنم».
از حس بد و باور نداشتن خود و خانواده شروع کردی. ابتدا بهتر است بگویم گاهی برای همه افراد پیش میآید که حس خوبی به خود و خانوادهشان نداشتهباشند که خب دلایل مختلفی میتواند داشتهباشد. ازجمله اینکه ما عملکرد خود و خانوادهمان را با بقیه مقایسه میکنیم، برای همین درصدی از ناکامی در این قیاس وجود خواهدداشت.
گاهی هم تصویری از یک خانواده و هویت مطلوب در ذهنمان داریم که لزوما ممکن است با واقعیت منطبق نباشد پس حالمان با این افراد خوب نیست. برای فهمیدن باور نداشتن خود و پذیرش حرف دوستان میتوان طور دیگری هم به ماجرا نگاه کرد؛ در دورهای که شما هستید و اسمش را میگذاریم دوره نوجوانی، اهمیت و تاثیر دوستان بیشتر میشود. برای همین است که حرفهای آنها را زودتر باور میکنیم و از تعریفهای آنها خوشحالتر میشویم. وای به روزی که نظر منفی نسبت به ما داشتهباشند و اگر در چنین شرایطی اعتماد به نفسمان هم کم باشد، زمین و زمان را به هم میکوبیم تا همانی بشویم که دوستانمان قبول دارند ولی گاهی یادمان میرود که از خودمان بپرسیم این نظرات دوستانمان از کجا میآید؟ اصلا چقدر با واقعیت دنیایی که در آن زندگی میکنیم هماهنگی دارد؟
رضایت درونی دقیقا کجاست؟
برای پیروز شدن در این جنگ درونی بهتر است به این موضوع فکر کنیم که ما چه تعریفی از خودمان داریم. جواب این سوال که چرا خودم را قبول ندارم، برای هرکسی متفاوت است؛ گاهی ما جرئت ابراز وجود نداریم یعنی تا خواستیم چیزی بگوییم یا اطرافیانمان ما را ساکت کردهاند یا خودمان، خودمان را! گاهی تعریفهای اعضای خانواده از خودمان را الکی میدانیم و فکر میکنیم برای دلخوشیمان از ما تعریف میکنند. گاهی انتظارات بیش از حدی از خودمان داریم برای همین دستاوردها و موفقیتهایمان را ارزشمند نمیدانیم درحالیکه غافل از این موضوع هستیم که همیشه کارهایی فراتر از هرکاری که ما قادر به انجام آن هستیم وجود دارد؛ پس هیچگاه قرار نیست انتظارات بیشازحد ما از خودمان برآورده شوند و حس رضایت درونی از این بابت داشتهباشیم. از رضایت درونی گفتم اشاره به این موضوع هم خالی از لطف نیست که بدانیم برای اینکه خودمان حس رضایت درونی از خودمان داشتهباشیم لازم نیست صرفا به تعریف و تمجیدهای دوستانمان اتکا کنیم چون ممکن است آنها صرفا حرفی زده و رفتهباشند درحالیکه ما میمانیم و حس درونیمان. پس به نظرتان بهتر نیست در راستای کسب رضایت درونی و باور به خود قدم برداریم؟ این هدف هم از راههای مختلف قابل دست یابی است که از جمله آن میتوان به فهم و درک حالات درونی و تفکرات فردی و همچنین ارتقای عزت نفسمان اشاره کرد. یعنی نقاط قوت و ضعفمان را شناسایی کنیم و درصدد پذیرش یا رد نقاط ضعف برآییم. همچنین وقتی شناخت خود و دانستن اینکه چه چیزها و موقعیتهایی ما را ناراحت و خوشحال میکند، به خودآگاهی و ارتقای عزتنفسمان کمک میکند.
شما هم میتوانید سوالاتتان را به شمارههای بالای صفحه بفرستید
تا به کمک کارشناسان صفحه، پاسخ بدهیم.