گپی با نوجوانی که بازی سازی و برنامه نویسی حرفه ای انجام می دهد
تعداد بازدید : 55
بازی ساز ۱۷ ساله
دور همی
نویسنده : مصطفی میرجانیان| روزنامه نگار
«علی کمالی محمدزاده» یک برنامهنویس 17ساله کاردرست است که تا امروز بیش از 30 بازی رایانهای ساخته. این اواخر هم یکی از بازیهایش، «ردپای شیطان» که درباره دفاع مقدس است، در مسابقات خوارزمی مقام به دست آورده. علی اما به این مقام راضی نشدهاست و اینروزها دارد حسابی روی بازیهایش کار میکند تا امسال یک مدال خوشرنگ به گردنش بیندازد. دوست نوجوان ما این هفته به جوانه دعوت شدهاست و درباره حرفه هیجانانگیزش کلی با هم گپ زدهایم.
برنامه نویسی، دنیای ناممکنها
از علی میخواهم درباره خودش و تخصصش توضیح بدهد، میگوید: «برنامهنویسی بهنوعی حرف زدن با رایانه است؛ یک برنامهنویس از واژهها و کاراکترهایی استفاده میکند که رایانه آن را میشناسد و اجرا میکند. این واژهها کاربردهای زیادی دارد؛ مثلا ممکن است یک بار یک پویانمایی جذاب بسازد یا فرم یک بازی هیجانانگیز را مشخص کند. بیشتر آدمها اطلاعات کمی درباره برنامهنویسها دارند و تصور میکنند ما همه هکر هستیم. مثلا بعضی از دوستهایم حتی حاضر نیستند برای چند لحظه گوشی تلفنشان را به من بدهند چون فکر میکنند گوشیشان هک میشود و اطلاعاتشان لو میرود! برنامهنویسی، کار فوقالعادهای است؛ ما دنیایی خلق میکنیم که هرکار غیر ممکنی در آن ممکن است. من از شش سال پیش برنامهنویسی را شروع کردم؛ اوایل به صورت خودآموز، از اینترنت تحقیق میکردم و چیزهایی یاد میگرفتم. بعدها به کلاسهای آموزشی رفتم و تا الان چند سایت را برنامه نویسی کردم و بیش از 30 بازی ساختهام».
هکرهای خوب، هکرهای بد
حالا که حرف از هکرها شد، از علی میخواهم کمی در اینباره به من اطلاعات بدهد: «همانطور که گفتم خیلیها، برنامهنویسها را فقط با هک کردن اطلاعات میشناسند و فکر میکنند هکرها آدمهای خطرناکی هستند اما هکرها هم خوب و بد دارند و به چهار دسته کلاه صورتی، کلاه خاکستری، کلاه سیاه و کلاه سفید تقسیم میشوند. کلاه صورتیها کسانی هستند که برای هک کردن اطلاعات از نرمافزارهایی استفاده میکنند که برنامهنویسهای دیگر آن را طراحی کردهاند. هکرهای کلاه خاکستری فقط درحد هک کردن امکانات بازیها از تواناییشان استفاده میکنند اما گروه دیگر یعنی کلاه سیاهها واقعا خطرناکاند. آنها به هیچ جایی تعلق ندارند و برای خودشان کار میکنند. بنابراین هرکاری دلشان بخواهد انجام میدهند؛ مثلا وبسایت بانکها را هک میکنند تا از حساب دیگران برای خودشان پول بردارند. کلاه سفیدها اما هکرهای خوب و مفیدی هستند و برای منافع کشورشان کار میکنند».
جایی برای برآوردهشدن آرزوها
از علی میپرسم چرا بازیهای رایانهای اینروزها اینقدر مهم شدهاند که آدمهای زیادی در دنیا خیلی جدی مشغول طراحی و ساختن آنها هستند، میگوید: «بازیهای رایانهای تمام رویاها و آرزوهای آدمها را محقق میکنند. مثلا نوجوان عشق سرعتی که گواهی نامه ندارد توی بازی میتواند با هر سرعتی در خیابانها رانندگی کند. بازیها هرچه به واقعیت نزدیکتر باشند، جذابتر و تأثیرگذارترند. خیلیها ممکن است ندانند یک بازی ظاهرا ساده چه تأثیری دارد. همه ما با بازیهایی روبهرو شدهایم که تصاویر نامناسبی دارند یا مخالف قوانین کشورمان هستند. حتی من دیدهام بعضی کشورها بازیهایی میسازند که در آنها با ایرانیها میجنگند و بچهها هم به دلیل جذابیت و کیفیت بالای این بازیها میروند سراغ شان. من هم برای مقابله با این موضوع تلاشهایی کردهام؛ مثلا آخرین بازی که ساختم «ردپای شیطان» نام دارد که صحنههایی از دفاع مقدس را نشان میدهد و بچهها با دشمن میجنگند». علی بهعنوان یک بازیساز درباره این توضیح میدهد که خوب یا بد بودن بازیهای رایانهای به انتخاب خود ما برمیگردد. «واقعیت این است که بچههای امروزی به بازی کردن با موبایل و رایانه عادت کردهاند. بازی میتواند سرگرمی خوبی باشد اما مهم است که چقدر برایش زمان بگذاریم و سراغ چه بازیهایی برویم؛ مثل چاقو که هم میتواند دستمان را ببرد و هم میتواند در اتاق عمل، جان یک نفر را نجات بدهد؛ بازیها هم میتوانند خوب یا بد باشند و این انتخاب خود آدمهاست که از آنها چطور استفاده کنند».