محمد اکبری - نامش با نام نقاشی پشت شیشه گره خورده است و در محافل هنری وی را پیشتاز و حتی یکه تاز درعرصه این هنر می دانند چرا که طی سال های فعالیت تمام سعی و تلاشش احیا و گسترش این هنر بوده و به نیکویی از عهده این مهم برآمده است به طوری که اکنون او را "پدر معنوی نقاشی پشت شیشه" می خوانند. نتیجه این فعالیت ها معرفی تکنیک نقاشی پشت شیشه در سطح وسیع و آشناکردن بسیاری از علاقه مندان با این هنر بوده است. سعید رضاخان هنرمندی است که توانسته با ناملایمات بسیار این هنر را پیش ببرد و از شرح غصه های قصه زندگی اش چنین برمی آید که این کار تنها با عشق ممکن شده است. سعید رضاخان متولد 1356 در تهران است و از سال اول دبیرستان به صورت خودآموز با این هنر آشنا شده است، از این رو کار او با دیگر هنرمندان سنتی بسیار متفاوت است. او طی این سال ها توانسته روش های متفاوتی را در خوشنویسی پشت شیشه و پاسپارتو کردن شیشه ابداع کند. همچنین نام او به عنوان یک نقاش طبیعت گرا و حقیقت گرا در زمینه پرندگان ایران مطرح است. در خانواده او هنر و اشتغال به نقاشی و موسیقی متداول بوده اما با این وجود تنها فرد خانواده که به نقاشی پشت شیشه روی آورده، خود اوست. او در خاطرات دوران کودکی از عمویش یاد می کند که در کنار پنجره می نشسته و با رنگ روغن و قلم مو روی بوم نقش دل می زده است. پدر معنوی نقاشی پشت شیشه، چشمداشتی به کسب درآمد از این هنر ندارد و تا امروز هزینه های بسیاری برای نقاشی پشت شیشه داده است. سفرهای متعدد او به شهرستان ها و ارتباط گیری با هنرمندان گمنام این تکنیک نشان دهنده این ادعاست. چندی پیش با تلاش او و دیگر اعضای گروهش نمایشگاهی از آثار هنرمندان این رشته در گالری های شماره 1و 2فرهنگ سرای خاوران برپا شد که با به نمایش گذاشتن 96 اثر از 44 هنرمند بزرگ ترین نمایشگاه در این زمینه بود و به عنوان یک رکورد در کل کشور مطرح است. این هنرمند کشورمان آرزو دارد نمایشگاهی بزرگ با شرکت هنرمندان دیگر کشورها برپا کند که با تلاش های او دور از انتظار نیست. با او درباره هنر نقاشی پشت شیشه گفت و گو کرده ایم که در ادامه می خوانید.
هنر نقاشی پشت شیشه نو پدید است یا دیرینه ای تاریخی دارد؟
به طور قطعی این هنر به دوره زندیه برمی گردد اما درباره قدمت بیشتر آن اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی ایجاد آن را به دوره صفویه منسوب می کنند. اعتقاد عده ای نیز بر باستانی بودن این هنر است و زمان شروع آن را دوران ساسانیان می دانند. برخی نیز شواهدی از وجود این هنر در دوران اشکانیان ذکر می کنند. در کل اختلاف نظر زیادی درباره تاریخچه نقاشی پشت شیشه وجود دارد.
این هنر متعلق به کدام کشور و تمدن است؟
همان طور که درباره زمان ایجاد این هنر اختلاف نظر وجود دارد، درباره کشور مبدأ این هنر نیز نظرات مختلفی ارائه می شود. برخی، هنرمندان و صنعتگران ونیزی را به عنوان مبتکر این هنر مطرح و جمعی به باواریا در آلمان اشاره می کنند. از سوی دیگر ما با نمونه هایی از نقاشی پشت شیشه در چین روبه رو می شویم. این در حالی است که ایران هم می تواند مهد این هنر باشد. از آن جا که منشأ بسیاری از اختراعات و حتی تهیه خوراک ها شرق (آسیا) است، احتمال شرقی بودن نقاشی پشت شیشه بسیار قوی است.
عمده کاربرد هنر نقاشی پشت شیشه در چه حوزه هایی بوده است؟
یک نقطه مشترک بین کشورهای اروپایی و ایران وجود دارد و آن جنبه مذهبی بودن آن است. به صورتی که در غرب برای عبور کاروان های تجاری از آلپ یا در همراهی سپاهیان برای جنگ تصاویر مقدسی مانند صلیب، حضرت مسیح یا حضرت مریم را پشت شیشه نقش می کردند. در ایران هم نقوش مذهبی جایگاه ویژه ای در این هنر داشته است. به صورتی که در گزارش ها، اشاره بسیاری به تعداد زیادی از این آثار در سقاخانه ها شده است. البته در دوران قاجار با ر شد سریع این هنر به عنوان یکی از آرایه های معماری روبه رو هستیم که این نیز یکی دیگر از کاربردهای نقاشی پشت شیشه بوده است.
در کدام دوره تاریخی این هنر به کمال بیشتری رسید؟
به نظر من دوران قاجار یک دوره طلایی برای نقاشی پشت شیشه است. وجود نمونه های خوشنویسی پشت شیشه، پرتره ها و گل و مرغ هایی که در میان گچ بری ها به کار می رفتند،نشان دهنده اوج این هنر در آن زمان است.
چه دلایلی موجب شد شما به این هنر منحصر به فرد و غیر فراگیر علاقه مند شوید؟
ظرفیت بالای این تکنیک برای نقاشی رئالیستی موجب شد به آن گرایش پیدا کنم. سطح صاف و شفاف بودن شیشه باعث درخششی خاص در نقاشی می شود که شما آن را در نمونه آثار روی بوم نمی توانید ببینید.
با توجه به جایگاه این هنر در دوره های گذشته آیا می توان با نوآوری آن را روز آمد ساخت و به گونه ای ارائه کرد که نسل جوان هنرمند اشتیاق بیشتری برای ورود به این عرصه و احیای آن داشته باشد؟
بله. زمانی این هنر به چند شاخه تقسیم می شد. شمایل نگاری، خیالی نگاری، خوشنویسی نظیر نوشتن آیات و روایات، گل و مرغ و در نهایت پرتره گرایش های مطرح در این زمینه بوده اند که سالیان سال هنرمندان به آن ها پایبند بوده اند. اکنون تعریف ها در هنر تغییر کرده و کپی کاری یک هنر محسوب نمی شود. از سوی دیگر ارتباطات اجتماعی در سطح وسیع و عمق آن که به صورت سطحی است، باعث شده است که هرکس خود گرایشی شخصی به هنر داشته باشد. درباره نقاشی پشت شیشه هم به همین صورت است. اکنون گرایش های بسیاری ایجاد شده است و هنرمندان این رشته تفاوت های دیدگاهی بسیاری را به نمایش می گذارند. در نمایشگاه گروهی مروری بر آثار نقاشان پشت شیشه ایران که 44 هنرمند شرکت داشتند، این تنوع به وضوح دیده شد. از سوی دیگر با کاربردی ساختن این هنر و ایجاد بازار فروش می شود نسل جوان را به سوی این هنر جلب کرد.
وضعیت فعلی هنر نقاشی پشت شیشه در کشور چگونه است؟
افراد بسیاری در گوشه و کنار کشور در رشته نقاشی پشت شیشه فعال هستند و ما توانستیم افراد زیادی را در این زمینه در گوشه و کنار ایران شناسایی وبا ایجاد گروه های کوچک محلی این عزیزان را سازمان دهی کنیم. کاری که متاسفانه میراث فرهنگی نتوانست انجام دهد. نکته جالب توجه این است که میراث فرهنگی استان تهران هنوز بر این باور است که در کل کشور یک نقاش پشت شیشه وجود دارد. با این وجود می توانم ادعا کنم که نقاشی پشت شیشه احیا شده و جانی دوباره یافته است.
امیدتان برای ماندگاری این هنر و حمایت متولیان فرهنگ و هنر چه اندازه است؟ نقش جامعه هنری فعال در این بخش چگونه است؟
تجربه این چند سال ثابت کرده است که به میراث فرهنگی نمی توانیم دل ببندیم. بسیاری از افرادی که در این سازمان هستند و می توانند کمک کنند، به دنبال مطرح کردن نام خودشان هستند. جالب این جاست که اطلاعات کمی هم در این زمینه دارند. در این چند سال بیشترین حمایت از نقاشی پشت شیشه توسط سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران انجام شده است که جای سپاس گزاری دارد. اما درباره نقش نقاشان و فعالان این رشته باید بگویم بهترین حمایت را می توانند خود آن ها انجام دهند.برگزاری نمایشگاه های انفرادی و گروهی می تواند کمک خوبی برای معرفی این تکنیک باشد. اگر کمی دقت بفرمایید بیشترین تلاش را هم خود عزیزان هنرمند انجام داده اند. من به دوستان هنرمند پیشنهادهای زیادی داده ام. از جمله نقد آثار قدیمی، نوشتن مقاله، چاپ کتاب، ایجاد گروه های کوچک هنری و... تا امروز هم برخی دوستان به این پیشنهادها عمل کرده اند و نمونه آن ایجاد گروه های کوچک در شهرستان هاست. کاری که میراث فرهنگی نتوانسته در تهران انجام دهد.
آیا هم اکنون آموزش آکادمیک و دانشگاهی این هنر وجود دارد؟ اگر پاسخ منفی است تا چه میزان خلأ این شاخه تحصیلی در رشته هنر اسلامی دیده می شود؟
زمانی سرکار خانم مهین عظیما در دانشگاه الزهرا این هنر را آموزش می داد. اما امروز هیچ دانشگاهی به صورت رسمی آن را ارائه نمی دهد و فقط چند دانشگاه علمی کاربردی آن را در قالب کارگاه های آموزشی به دانشجویان خود معرفی می کنند. یکی از راه های معرفی نقاشی پشت شیشه ارائه به عنوان درس یا حتی رشته مستقل است. دانشجویان مرتبط با هنر از جمله تصویر سازی، گرافیک و... زمینه مساعدی برای فعالیت در این رشته دارند. آن ها با تکنیک های مختلف آشنا هستند و بسیار آسان می توانند دیدگاهی تازه را در این هنر ایجاد کنند. با ورود جوانان هنرمند خوش فکر به این میدان گفتمان های تازه ای در نقاشی پشت شیشه ایجاد می شود و زمینه های گسترش و رشد آن به وجود می آید.
با توجه به مضیقه ها و محدودیت ها، سرعت فناوری های نوین و تحولات جامعه آینده این هنر را چگونه می بینید؟
امروز رسانه دستخوش تحولات بسیاری شده است و تاثیر فناوری را بر آن واضح می بینیم. به صورتی که وارد یک دهکده کوچک جهانی شده ایم. اکنون هر فرد می تواند به صورت یک تولید کننده خبر نقش ایفا کند. مشکلی که در دهه های گذشته وجود داشت، ثبت نشدن اطلاعات در زمینه نقاشی پشت شیشه بود. مطالب زیاد و قابل توجهی در زمینه هنرمندان این عرصه در گذشته نمی توانید بیابید به همین دلیل با فقر منابع در زمینه نقاشی پشت شیشه روبه رو هستیم. اما امروز نقاشی پشت شیشه از شرایط بهتری برخوردار است. به این معنی که فناوری اطلاعات می تواند کمک شایانی به آن کند.
آیا این هنر به جهانیان معرفی شده است؟ آیا مورد اقبال قرار گرفته است؟ چه می توان کرد تا این هنر در عرصه بین المللی بیشتر دیده شود؟
بله. نقاشی پشت شیشه برای هنرمندان دیگر کشورها شناخته شده است. نمونه های زیادی را در گوشه و کنار جهان می توانید مشاهده کنید. امروز در نقاط مختلف این کره خاکی افرادی را می بینید که در این مسیر گام بر می دارند. فعالیت هنرمندان در این بخش نشان دهنده زنده بودن، پویا بودن و مورد توجه قرار گرفتن این هنر است. برای بیشتر دیده شدن نقش ایران در این زمینه نیز راه های مختلفی وجود دارد؛ از جمله برگزاری نمایشگاه های وسیع در سطح جهانی و دعوت از هنرمندان دیگر کشورها برای شرکت در این نمایشگاه ها و استفاده از بخش رایزنی فرهنگی سفارتخانه های ایران برای معرفی نقاشی پشت شیشه و دیگر هنرهای ایرانی. البته در شرایط کنونی بعید می دانم دغدغه ای برای چنین موضوع مهمی از سوی مسئولان وجود داشته باشد. همان طور که طی این چند سال، بیشتر سهم معرفی این تکنیک با خود هنرمندان بوده پس از این هم به همین صورت خواهد بود.
نظرتان در باره ایده های نو در ارائه این هنر چیست؟ آیا می توان با ایده های نو و تلفیق گزاره های مدرن این هنر را به روز و مقبول جهانیان کرد؟
بله. زمان تغییر کرده است و خیلی از مسائل دچار تحول شده اند. در شرایط کنونی هنوز عده ای هستند که شعار حفظ اصالت را در نقاشی پشت شیشه سر می دهند. این در صورتی است که بیشتر گفتمان ایشان حفظ سنت هاست. این افراد تعریف اصالت و سنت را با یکدیگر اشتباه گرفته اند. شما می توانید اصالت ها را در قالبی تازه و به زبان روز ارائه دهید. به همین دلیل زمینه تغییر و تحول و دگرگونی وجود دارد. با این نوع تفکر می توانید نقاشی پشت شیشه را به صورت کاربردی به مخاطب معرفی کنید. اما افرادی که به شعار حفظ اصالت پایبند هستند و در عمل سنت را پیگیری می کنند بیشتر به کپی برداری از آثار گذشتگان می پردازند و در چارچوب های خاص قدم بر می دارند. اگر قرار باشد امروز گل و مرغی شبیه یک تابلوی دوره زندیه کپی شود، کار هنری خلق نشده است. ما باید به این درک برسیم و نقاشی های مان را با حفظ اصالت در قالبی نو و جهان پسند وارد بازار کنیم. در کل باید بگویم که می شود ایده های نو را به مخاطب نشان داد و این هنر را به روز کرد. راه آن هم فاصله گرفتن از چارچوب های فکری بی پایه و اساس است. چنین شرایطی را در گروه ما به وضوح می بینید. اگر زمانی پنج گرایش برای نقاشی پشت شیشه در نظر گرفته می شد، امروز تعدد زاویه نگاه دیده می شود و این مطلب نیم نگاه اعضای گروه را به خارج از مرزها نشان می دهد.